📌 عالَم نو: ضرباهنگ پیشرفت
(تحلیلی متفاوت از اغتشاشات اخیر)
🔹عقلانیت انقلاب اسلامی نه بر پایه اندیشه اجتماعی اضطرار و عصر حیرت و عصر عسرت بلکه بر پایه منطق اجتماعی رشد و تعالی انسان شکل گرفته است و جهان معنایی متعالیه را به بشریت تکنیک زده عرضه کرده است. در این منطق جهان رو به تکامل است و روز به روز انسان ها آماده شنیدن حقیقت و ندای فطرت هستند. بر این پایه که «منطق والای حکومتی و تمدنی» است، ضعف و نواقص در جبهه حق هرچند روند تعالی انسان را کند می کند اما به هیچوجه متوقف نمی کند و اراده انسان را به اضطرار نمی کشاند؛ بلکه این ندای فطرت و قوت-های برآمده از حقیقت است که عزم ملی را تقویت می کند، هندسه سیاسی جهان را تغییر می دهد، الگوی نوین پیشرفت را عرضه می کند و به تدریج عالم گیر می شود و #عالمِ_نو را می سازد. انقلاب اسلامی حلقه ای از این جریان متصل تعالی است که از انبیا الهی (علیهم السلام) آغاز شده است و به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) منتهی خواهد شد.
🔸براساس عقلانیت انقلاب اسلامی، همواره این جریانات متفرق و به ظاهر هماهنگ باطل است که از پیشروی جبهه به هم پیوسته حق و جریان جاری فطرت و حقیقت خوف دارد و با جنگ ترکیبی درصدد اختفای قوت ها و پیشرفت های جبهه حق است. جنگی که با هدف نفوذ نرم و ارائه روایت نادرست از قوت ها و ضعف های جامعه اسلامی می خواهد دوقطبی کاذب در جامعه ایجاد کند و نسل جوان پیشرو را از هویت دینی و ملی خود جدا کند و از عرصه های علمی و فناوری قدرت_افزا دور نگه دارد و حواس مسئولان را نسبت به شتاب دهی به پیشرفت همه جانبه پرت کند.
🔹بر این اساس، اغتشاشات اخیر نه از روی قوت دشمن و یا به جهت ضعف های فراوان ما بلکه از روی استصال دشمن و طراحی های از پیش فکر شده بود. مدیریت این اغتشاشات، تهاجمی منفعلانه در برابر پیشرفت های مختلف علمی، فناورانه و اقتصادی و همچنین تضعیف حرکت رو به پیشرفت جبهه مقاومت بااستفاده از ضعف ها و نواقص ما بود.
🔸بر پایه عقلانیت انقلاب اسلامی و «منطق والای حکومتی و تمدنی»، اغتشاشات اخیر اگرچه آسیب هایی را برای جامعه به همراه داشت اما لطف خفیه الهی در مسیر پیشرفت داخلی و تمدن سازی (عالم نو) بود، چرا که موجب آشکار شدن نواقص موجود و ضعف های مخفی شد و فکرهای دغدغه مندان را به درمان ضعف ها و تقویت بنیه های فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی نسل جوان معطوف کرد.
🔹اغتشاشات اخیر و تهاجم گسترده و ترکیبی دشمنان داخلی و خارجی و همراهی برخی از داخلی ها، بار دیگر نشان داد که باید به عقلانیت اصیل و امید آفرین و پیشرو انقلاب اسلامی و حکمت تمدنی و فقاهت اجتماعی رهبران و متفکران اصیل انقلاب که بنیاد فکری عالَم نو است باز گردیم و از تفسیرهای انحرافی موجود در جبهه انقلاب که موجب تشتت فکری و گسست اجتماعی است دست برداریم و ید واحده ای برای مشارکت فعال در روند حاکم شدن نظمی جدید در دنیا باشیم.
#عقلانیت_انقلاب
#عقلانیت_وحدتگرا
#اغتشاشات
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌سلول های بهاری
#معرفی_کتاب برای کنشگران علم
🔹این کتاب خاطراتی از تلاشهای یک نسل ساده و معنوی فرزندان انقلاب در جهت تولید و توسعه سلولهای بنیادی به روایت دکتر حسین بهاروند است. کسی که برای اولین بار در سال ۱۳۸۲ به همراه همکارانش در پژوهشگاه رویان موفق شد تا سلول بنیادین انسانی تولید کند و به واسطه آن علم بیولوژی را به شدت تکان دهد.
🔸دکتر حسین بهاروند، استاد ممتاز و موسس پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلول های بنیادی پژوهشگاه رویان، در سال 1374 به پژوهشگاه رویان پیوست و پس از چند سال پژوهش، در سال 1382 توانست برای اولین بار در ایران سلول های بنیادی رویانی انسانی را تولید کند.
🔹در سال 1387 نیز به همراه همکارانش موفق به تولید سلول های بنیادی پرتوان القائی انسانی شد. این فعالیت ها او و همکارانش را قادر ساخت تا شاخه های مختلف پزشکی بازسازی را در ایران پایه گذاری کنند. ایشان تاکنون بیش از سی جایزه ملی و بین المللی، از جمله جایزه رازی، خوارزمی، آیسسکو، آکادمی علوم جهان، یونسکو و جایزه مصطفی (نشان عالی علم و فناوری جهان اسلام) دریافت کرده است.
🔸 کتاب سرشار از مفاهیم معنوی و علمی است که نشان از هم راهی علم و ایمان در فرزندان انقلاب اسلامی در انجام کارهای بزرگ علمی دارد.
#عقلانیت_انقلاب
#معنویت
#علم
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش اول:
🔸انقلاب اسلامی ایران بر یک بنیان حکمی و فقاهتی عمیقی استوار است که توسط امام خمینی (ره) و شاگردان برجستهی ایشان صورتبندی عمیقی شده است و در تقابل و تضاد دو قطب کمونیسم و لیبرالیسم، یک مکتب فکری و قطب جدیدی را به وجود آورد. این مکتب و جریان جدید از ذیل #منطق_قدرت و ارادهگرایی به طور کامل خارج شد و با اعتماد بر قرآن و روایات، حکمت و فقاهت اسلامی، بنیاد جدیدی را برای اجتماع و سیاست با محوریت #منطق_هدایت و عقلانیت متعالی به وجود آورد.
◀️ در منطق قدرت و ارادهگرایی همه چیز بر پایه تقابل و تضاد معنا میشود و اساس حیات اجتماعی بر اکتساب قدرت سیاسی و سرپرستی و سلطه برای کنترل اهالی جامعه است.
◀️ اما در منطق هدایت و عقلانیت متعالی برآمده از معارف وحیانی و ریشهدار در علوم اسلامی، اساس این جهان بر «زوجیت» و «همنوایی» موجودات این عالم است و باید برای اصلاح انحرافات یک الگوی هدایت پایه و عقلمحور داشت. چرا که با برانگیختن عقلها و شکوفایی ارادهی همه انسانهای جامعه، امکان گسترش توحید و غلبه عدالت و آزادی واقعی بر جهان به وجود میآید. هدف سیاست و حاکمیت در مکتب انقلاب اسلامی، هدایت جامعه بشری از طریق برانگیختن (اثارهی) عقلها و شکوفاسازی ارادهها از هرگونه اسارت شهوانی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی است.
🔹جریان #چپ_اسلامی از جمله جریانهایی است که ذیل منطق قدرت و ارادهگرایی قرار دارد وبا تأکیدبر منطق تغییر و تغایر و تضادگرایی (دیالکتیک) درصدد تئوریسازی برای انقلاب ومقاومت بوده است. بر همین اساس یکی از معضلات انقلاب اسلامی از آغاز تا الان است و همیشه با موضع نسنجیده و تضاد گرایانه موجب پررویی جریانهای غربزده شده است و با برجسته کردن اظهارات غلط ومبانی تضادگرایانهی آنها، اصل انقلاب اسلامی ومفهوم متعالی مقاومت را نشانه میگیرند.
🔸جریان #چپ_اسلامی برخلاف عقلانیت جامع و عقلایی انقلاب اسلامی، با خوانش ارادهگرایانه و اقتدارطلبانه از نصوص دینی، به فهم تغییر و تغایری (دیالکتیکی) از هستی و انسان، پرداخته است و بر همین اساس همهی پدیدههای عالم را بر منطق اراده و قدرت، تضاد و تقابل فهم میکند و آن را به اسلام استناد میدهد. تفسیر آنها از انقلاب و استقلال و مقاومت هم کامل تضاد گرایانه و اقتدار گرایانه است و با تحریف منطق و بیانات امام و رهبری، و نفی متفکران اصیل انقلاب، سعی دارد خود را به عنوان تنها فیلسوف، نظریهپرداز و تئوریپرداز و تئوریسین انقلاب و مقاومت معرفی کند. متاسفانه عموم کنشکران اجتماعی نیز به جهت ضعف در مبانی فکری و نخواندن تاریخ در دام آنها گرفتار میشوند.
🔸 چپ اسلامی در دو مرحله پیشین خود همواره سعی کرد تا کنش انقلابی ملت ایران و اندیشهی امام خمینی (ره) را کاملا براساس تضاد و تغایر فهم کند.
✔️در مرحله اول از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ ، چپ اسلامی در چهره مجاهدین خلق، گروه فرقان، گروههای چریکی بچه مسلمانها آشکار شد. جریانهایی که انقلاب اسلامی را به #اسلام_انقلابی تغییر دادند و اصل در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی را درگیری و جنگ دانستند و بر همین اساس، مبارزات چریکی و رادیکال را تنها نسخه انقلاب و مبارزه معرفی میکردند و هرگونه فعالیت و مبارزه فکری و فرهنگی علما و متفکران اصیل انقلاب اسلامی را تخطئه میکردند و حتی برای دفاع از نظریه اسلام انقلابی خود، به ترور متفکران و فقیهان بزرگی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، سعید مفتح، شهید باهنر، آیت الله خامنهای و ... دست زدند چرا که درصدد ارایه «اسلام ناب محمدی» بودند. اسلامی که جمع سالم میان دنیا و اخرت، پیشرفت و عدالت، آزادی و معنویت، آرمانگرایی و واقعبینی، مبارزه و مقاومت، صبر و حرکت بود.
✔️ در مرحله دوم یعنی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۸ جریان چپ اسلامی در چهره نیروهای موسوم به #خط_امام حلول کرد و با فهم تقابلی از انقلاب همواره بر مبارزه و درگیری در هر شرایطی اصرار داشتند از فعالیتهای محمد منتظری، مهدی هاشمی تا مجمع روحانیون مبارز و مواضع مجلس سوم و دفتر تحکیم وحدت و مانند آنها، تضاد و تغایر را اصل در هرگونه مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی میدانستند. به همین جهت بعد جنگ آمریکا و صدام، از ضرورت همراهی با صدام به عنوان خالدبن ولید در جنگ با آمریکا سخن گفتند و خواستند کشور را وارد یک جنگ همه جانبه جدید کنند که با هوشمندی مقام معظم رهبری جلوی این تقابل گرایی و جنگ طلبی گرفته شد و افق مقابله انقلاب اسلامی با آمریکا را در یک افق بالاتر و سطح تمدنی تبیین کردند و ساخت کشور را در راستای مبارزه با آمریکا و نظام سلطه ترسیم کردند.
🛑 ادامه دارد ...
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2139
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش دوم:
🔸 جریان #چپ_اسلامی در دهه شصت، اصطلاح #خط_امام را - که در اول انقلاب در مقابل جریانهای غربزده و شرقزده به کار گرفته میشد- به طور کامل در انحصار خود در آورد و غیر خود را از رئیس جمهور وقت گرفته تا ۹۹ نماینده مجلس منتقد دولت میرحسین موسوی و همچنین علمای جامعه روحانیت مبارز را به #اسلام_آمریکایی و #سازشکاری متهم میکردند و یک تفسیر تقابل گرایانه و تضادجویانه و دیالکتیکی از اسلام و انقلاب ارائه میدادند.
این انحصارگرایی و تفسیر تضادگرایانه به دلایلی با اقبال زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شد و موجب شد که اکثریت مجلس سوم در اختیار این جریان قرار گیرد و از جایگاه مجلس اظهارات بسیار تند علیه سایر جریانها و گروههای انقلابی مطرح شود و در عوض از ضرورت همکاری با صدام و مشارکت در جنگ با آمریکا سخن گفتند.
🔹اما به تدریج بهجهت نزدیکی به نهضت آزادی و تفکرات امثال حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) و محمد مجتهد شبستری و با افول بلوک شرق و کنار رفتن از قدرت به جهت ضرورت سازندگی بعد از جنگ، به دگردیسی معرفتی روی آوردند و بر اساس همان منطق قدرت و اراده، از شرقگرایی به غربگرایی تمایل پیدا کردهاند و در ذیل اندیشه جامعهمدنی و اصلاحات در شرقگرایی و غربستیزی خود تجدیدنظر کردند و به نقد تفکرات و وضعیت گذشته پرداختند؛ اما جالب این جاست که نگفتند خودشان اشتباه کردهاند و انقلاب و امام را بد فهمیدهاند و بر مبنای بنیانهای فقاهت و حکمت انقلاب اسلامی نمیاندیشدهاند بلکه اظهارات و تفسیرهای خود را عین انقلاب و خط امام میدانستند و به نقد انقلاب اسلامی و بنیانهای آن پرداختند چون چپگرایی و غربستیزی مفرط خود را به ذات انقلاب و اندیشه امام نسبت میدادند. لذا همان چپهای دو آتیشهی دهه شصت از دهه هفتاد به بعد نقش توسعهگرا و منتقد بازی میکنند و هر گونه دفاع از انقلاب و مقاومت و استقلال و پیشرفت اسلامی را ذیل اندیشه چپ و افکار پیشین خود تفسیر میکنند لذا انقلاب و امام و رهبری را به نقد غیر منصفانه مینشیند.
🔸جریان چپ دیروز (دولت میرحسین موسوی، اعضای مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین، دفتر تحکیم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،...) و غربگرا و توسعهطلب امروز، یک ویژگی جالبی دارند و آن این است که اگر نتوانند اصل بنیان انقلاب و اندیشه امام و رهبری و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی را به چپگرایی متهم کنند تلاش دارند تا با برجسته کردن برخی از افراد دارای تفکرات چپ_اسلامی و روحیات غربستیزی و تحمیل آنها به عنوان متفکر و نظریهپرداز (تئوریسین) به جامعه انقلابی، راهی برای نقد مبانی و بنیانهای انقلاب اسلامی فراهم کنند.
🔹 هرچند چپهای دهه شصت، در دهه هفتاد به تدریج دچار دگردیسی معرفتی شدند اما اصل تفکر چپ_اسلامی از بین نرفت و با توجه به سیاستهای تند توسعهگرایانهی دولت سازندگی، در بخشی از جامعه حضور داشت اما از فعالیت زیادی برخوردار نبود -در برخی تشکلات دانشجویی و نشریاتی همچون جبهه، شلمچه و یا اثرات الحسین فعالیت داشتند و نزد برخی از جوانان نفوذ داشتند. اما عموم مردم تحت هدایت رهبر معظم انقلاب حرکت میکردند و با بهرهمندی از بیانات صریح و شفاف ایشان در باب پیشرفت و ساخت کشور بودند و آن بیانات توسط عالمان بزرگی همچون حضرات آیات مشکینی، مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی، جنتی، سبحانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، مجتبی تهرانی، امامی کاشانی، عزیزالله خوشوقت و ائمه جمعه استانها و شهرستانها که تلاش گستردهای برای تبیین معارف فقاهتی و حکمی انقلاب اسلامی انجام گرفت که خط اصیل اسلام ناب محمدی بدون گرایش به چپ و راست تبیین شد.
🔸اما با افراط دولت سازندگی و دولت اصلاحات در توسعهگرایی غربی و ترجمه اندیشههای لیبرال سرمایهداری، به تدریج در برابر آن جریانها چپ هم فعال شدند و اندیشههای چپ و نقد لیبرال سرمایهداری در جامعه مطرح شد. بخشی از بدنه نهادها و جریانهای انقلابی هم بدون توجه به عواقب بلندمدت آن، به ترویج برخی از شخصیتهای چپگرا و منتقد دولت سازندگی و دولت اصلاحات پرداختند تا از این طریق بتوانند جلوی گسترش اندیشههای لیبرالیستی و سرمایهداری را بگیرند و از مبانی انقلاب اسلامی در حوزه استعمارستیزی و ظلم ستیز دفاع کنند. لذا به تدریج و خیلی غیرمحسوس، اندیشههای چپگرایانه با رویکردهای اگزیستانسیالیستی، اسلامی، عرفانی و هیأتی در جامعه گسترش یافت و در دولت آقای احمدینژاد هم تقویت مالی و اجتماعی شدند.
🛑 ادامه دارد ...
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2140
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش سوم:
🔸برجسته شدن دغدغه #عدالت - که از ارزشهای بنیادین انقلاب اسلامی بود - در دولت آقای احمدینژاد، سبب شد که در برابر اندیشههای لیبرالیستی که بر #آزادی تأکید داشتند به تدریج اندیشههای سوسیالیستی با اقبال عمومی مواجه شود بخصوص کسانی که از آیات و روایات استفاده میکنند و از قدرت بیان انقلابی، غربستیزانه و رویکرد تند منتقدانه نسبت به غربزدههای داخلی و دولتمردان پیشن برخوردار بودند از محبوبیت و معروفیت زیادی برخوردار شدند و عضو ثابت جلسات بصیرتی و جریانشناسانه ای بودند که با هدف تبیین مبانی انقلاب اسلامی توسط نهادهای انقلابی برگزار میشد. جلساتی که به تعمیق دوقطبیهای کاذب برآمده از چپ و راست انجامید.
🔹 این جریانها به اسم انقلابیگری اما گسسته از «عقلانیت انقلاب اسلامی» و اندیشههای متفکران اصیل انقلاب، در این دوره با انحصاری کردن مفاهیمی همچون عدالت، انقلاب، شهید، مقاومت، دشمنی با صهیونیزم و هلوکاست یک دوگانهی کاذبی را در جامعه به وجود آوردند و با شکلدهی به دوقطبی «احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی» موهم دو قطبی «عدالت و آزادی»، «انقلاب و توسعه»، «ارزشها و منافع» شدند و طبیعی بود که عموم انقلابیها از بین این دوگانهها، آن طرفی را بپذیر که بیشتر ادعای انقلابیگری را دارد لذا طرف احمدینژاد، عدالت، انقلاب و ارزشها را انتخاب کنند اما در قالب دوقطبی و تفسیری که احمدینژاد و اطرافیان او از این مفاهیم القا میکردند. به تدریج هرکس که شبیه آقای احمدینژاد نمیاندیشید به طیف سازشکازی، توسعهطلبی، مخالف عدالت، و ... متهم میشد و از دایرهی انقلابی بودن حذف میشد. برخی از مراجع تقلید، عالمان حوزوی، شخصیتهای سیاسی، فرماندهان جنگ از جمله افرادی بودند که به نام انقلابیگری و مخالفت با احمدینژاد طرد شدند (مانند: آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله جوادی آملی، دکتر عماد افروغ، دکتر حداد عادل، و صدها شخصیت دیگر). حتی کار به جایی رسید که نصایح مشفقانه حضرت آیت الله مصباح یزدی را هم نشنیده گرفتند و عملا ایشان را هم حذف کردند در حالی که قدرت گرفتن احمدینژاد مرهون دو دهه تلاش علمی و تشکیلاتی آیت الله مصباح یزدی بود.
🔸در عوض کسانی که تند و تیزتر بودند و به تقابل و تضاد کامل با غرب و ادبیات توسعه و دولتمردان سازندگی و اصلاحات میپرداخت و سخنرانیهای آتشینتر داشتند در رسانهها به عنوان نماد بصیرت، انقلابیگری معرفی میشدند هرچند هیچ سابقه درخشان انقلابی و هیچ سابقه علمی و نظری نداشتند و معالاسف با رحلت و یا کنار گذاشتن عالمان بزرگ انقلاب اسلامی، به تدریج این افراد نقش متفکر، نظریهپرداز، تئوریسین هم پیدا کردند و به تفسیرهای تقابلگرایانه و تضادگرایانه از اسلام و انقلاب روی میآوردند و از طریق یک شبکهی گستردهی رسانهای هم سخنزانیهای آنها در اختیار عموم جامعه قرار میگرفت.
🔹بزرگترین آفت این دوقطبی سازی کاذب، از بین بردن همبستگی اجتماعی و تبدیل مفاهیم وحدت بخش به مفاهیم اختلاف انگیز بود. توسط این جریانها، مفاهیمی همچون انقلاب، عدالت، آزادی، پیشرفت، توسعه، مبارزه با استکبار، مبارزه با صهیونیزم، به گونهای تفسیر شد که هیچ نسبتی با زندگی مردم و افقهای بلند آینده نداشت و صرفا به یک امور ایدیولوژیکی محض و تقابل گرایانه با مطلق غرب و دست آوردهای علمی و تمدنی و فرهنگی آن تعریف شد که به تدریج عموم مردم و بخصوص نسل تحصیل کرده نسبت به آن مفاهیم احساس بیگانگی کردند و آنها در تضاد با زندگی و پیشرفت و آینده کشور تلقی کردند. در این هنگام همان چپهای مسلمان و پشیمان دیروز به کمک راستهای غربزده، به طور مشترک بر این احساس بیاعتمادی و بیگانگی دمیدند و آن را زمینهساز جنگ و سوریه سازی معرفی کردند و بر آتش آن دوگانه سازی و قطبسازی کاذب دمیدند و البته آن را به کل جریانهای انقلابی و مکتب فکری انقلاب اسلامی نسبت دادند. بر همین اساس بود که در سال ۹۲ توانستند بر همه امور جامعه مسلط شوند و مذاکرات بیفایده با آمریکا و برجام ضعیف و بی پشتوانه را به نظام تحمیل کنند.
🔸همان افرادی که خود زمینهساز انحراف بخشی از جبهه اسلامی شدند به جای عذر خواهی و بازگشت به عقلانیت انقلاب اسلامی، به تدریج از اصل انقلاب فاصله گرفتند و نامههای سرگشاده برای رهبر معظم انقلاب اسلامی فرستادند و به بهانه عدالتخواهی و برجامستیزی مخالفخوان همه اقدامات جمهوری اسلامی در امور داخلی و سطح بینالمللی و حمایت از جبهه مقاومت شدند.
🛑 ادامه دارد ....
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2142
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش چهارم:
🔸 با کنارهگیری احمدینژادیها، داستان به پایان نرسید و #چپ_اسلامی در صورتهای جدیدی ادامه دارد که تشخیص آن از سایر جریانهای انقلابی، برای بسیاری، بسیار مشکل است؛ چرا که حجاب معاصرت و فعالیت رسانهای گسترده این جریانات موجب شده است که چهرهای انقلابی و متفکر از آنها در جامعه منتشر شود بدون آنکه به تفاوتهای مبنایی آنها با بنیانهای انقلاب اسلامی و فقاهت و حکمت امام خمینی و سایر متفکران اصیل انقلاب اشارهای شود. این جریان جدید نیز با اصرار بر منطق تغییر و تغایر همچنان بر فهم تضادگرایانه و اقتدارطلبانه از اسلام و انقلاب دارند و بر غربستیزی مطلق اصرار دارند و اصل اولیه معادلات اجتماعی و بینالمللی را در تقابل و تضاد مستقیم میدانند و هرگونه صبر انقلابی و محاسبات دقیق نظامی مبتنی بر عدم شتابزدگی در مواجهی با نظام سلطه را به ترس، محافظهکاری، عقبنشینی،... تفسیر میکنند.
🔹امروز نیز به جای حمایت علمی و منطقی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تبیین اصل «عدم تعلل و عدم شتابزدگی» در #جمعه_نصر و تبیین صحیح و منطقی از #مقاومت به نحوی که موجب دلگرمی مردم و همراهی آنها با تصمیمات کلان نظام باشد به گونهای سخن میگویند که موجهای منفی به جامعه منتقل میشود و با اصرار بر مفاهیمی همچون استقبال از «بلا» و «ابتلا»، و ... مردم را نگران میکنند و بهانه به دست چپهای قدیم و گروهها و احزاب دنیاطلب و محافظهکار امروز میدهد که اصل #مقاومت و #استکبار_ستیزی را زیر سؤال ببرند و جامعه را نسبت به اصل مقاومت و مبارزه با استکبار دلسرد کنند.
🔹 خلاصه مهمترین میراث #چپ_اسلامی، دو پارچه کردن جامعه با تفسیر رادیکال و تضادگرایانه و انحصار طلبانه از مفاهیم چون انقلاب و مقاومت است در حالی که این گونه مفاهیم امروز باید محور وحدت و وفاق و همگرایی میان همه اقشار جامعه باشد. امروز کسی میتواند ادعای نظریهپردازی و تئوریسین مقاومت باشد که به بنیانهای فقهی و حکمی انقلاب اسلامی وهمه اندیشههای امام و رهبری معتقد و پایبند باشد و فقط از همان پایگاه، حقیقت متعالی #مقاومت را تبیین کند. تفسیرهای تقابلگرایانه و تضادگرایانه و اراده گرایانه با هر قصد و نیتی نه تنها موجب خدمت به جبهه مقاومت نیست بلکه زمینه ساز اختلاف افکنی میان گروهها و احزاب سیاسی است و موجبات نگزانی و ناراحتی مردم را فراهم میکند.
🔸جبهه اصیل انقلاب اسلامی باید ازدوگانه توهمی وجعلی جریانهای چپگرا و راستگرا خود را برهانند و به عقلانیت ناب انقلاب #انقلاب_اسلامی براساس نظام فکری امام خمینی و امام خامنهای مراجعه کند و برسه اصل (حکمت، عزت و مصلحت) همهی پدیدهها را فهم کند و به تصمیمات کلان نظام جمهوری اسلامی و اظهارات مسئولانه مسئولان نظام اعتماد کامل داشته باشد و تنها همان حرفی را تکرار کند که امام جامعه و رهبر حکیم و فقیه انقلاب بیان میکند نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.
🔹 اندیشهی #مقاومت یک اندیشه متعالی و عقلانی است که ریشه در فقاهت و حکمت ناب اسلامی دارد و بر محاسبات دقیق شرایط جهان امروز استوار است که جز از طریق نظام فکری امام خمینی و امام خامنهای، هر تفسیر دیگری از آن ناصواب است. نظریه مقاومت بر اصولی استوار است مانند:
۱. حقیقتجویی و هدایت یابی انسان؛
۲. ریشه فطری و حسن ذاتی عدالت و قبح ذاتی ظلم؛
۳. جهانی بودن و عقلی بودن حسن عدالت و قبح ظلم،؛
۴. اعتقاد واقعی به وحدت امت اسلامی نه صرف تقیه و تاکتیک؛
۵. رستگار دانستن شهدای مقاومت از هر مذهبی؛
۶. اعتقاد به همبستگی جبهه مستضعفان عالم براساس اصول فطری اخلاق و عدالت؛
۷. بهرهمندی حداکثری از همهی علوم و فناوریهای جدید در جهت افزایش توان ملل مسلمان نه از باب اضطرار و اکل میته.
🔸آخرین نکته اینکه صلح و جنگ یک مقوله کاملا تخصصی و حاکمیتی است که در اختیار امام جامعه و فرماندهان نظامی و مسئولان امنیتی کشور است و هرگونه اظهارنظر شخصی و رسانهای از هرکسی در این باب، خلاف عقلانیت و عدالت است و موجبات نگرانیها و تندرویها را فراهم میکند و جز دوقطبی سازی کاذب هیچ نتیجهای ندارد. به اعتقاد فقها، هر اظهارنظر و عملی که در شرایط بحرانی موجب گسست اجتماعی میان همه احزاب و نیروهای اجتماعی شود و یا موجب تحریف حقیقت مقاومت و نگران کردن مردم شود ویا موجب تضعیف مسئولان سیاسی و امنیتی و نظامی کشور شود قطعا حرام وضدجبهه مقاومت است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ ...
🛑 پایان.
✍️سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2143
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مرجفون جامعه و تحلیلها و تفسیرهای غلط از حوادث
لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا
ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ [ﺿﻌﻒ ﺍﻳﻤﺎﻥ و باور] ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺷﺎﻳﻌﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺁﻭﺭ ﭘﺨﺶ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ [ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺯﺷﺘﺸﺎﻥ] ﺑﺎﺯ ﻧﺎﻳﺴﺘﻨﺪ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﻰﺍﻧﮕﻴﺰﻳﻢ [ﻛﻪ ﻳﺎ ﺗﺒﻌﻴﺪﺷﺎﻥ ﻛﻨﻲ ﻳﺎ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺠﻨﮕﻲ] ﺁﻥﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ [ﻛﻪ ﺧﺎﻟﺺ ﻭ ﭘﺎﻙ ﻫﺴﺘﻨﺪ] ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻣﺎﻧﺪ.
الأحزاب ۶۰
📹 رهبر انقلاب: در موضوع امنیت، حفظ امنیت روانی جامعه بسیار مهم است. ایجاد اضطراب، ترس و تردید در دلهای مردم، مردود است و قرآن در این زمینه صراحت دارد.
۱۴۰۳/۸/۶
مرجفون یعنی کسانی که با تحلیلها و تفسیرهای خود از وقایع در دل مردم اضطراب و ترس ایجاد میکنند.
#منطق_قدرت
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#مرجفون
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2181
📌 «نظریه مقاومت» در بیانات ۶ آبان ۱۴۰۳ آیت الله العظمی خامنهای
بیانات حکیمانه و ماندگار حضرت آیت الله العظمی خامنهای در ۶ آبان ۱۴۰۳ (امروز) یکی از جامعترین آثار ایشان درباب «نظریه مقاومت» است که باید از جهات مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و از تحریف تن توسط جریانهای افراطی و تفریطی جلوگیری کرد.
⏹برخی از مهمترین نکات بیانات:
۱. اهمیت بیبدیل امنیت؛
۲. ضرورت توجه به #ایران_قوی و قدرت ملی، راه تامین امنیت قدرت است، و لزوم کسب قدرت جامع علمی، فناورانه، سیاسی، مدیریتی اجتماعی، تسلیحاتی و عدم تعلل در پیشرفت و کسب قدرت؛
۳. توجه به تفسیر درست وقایع و غلط بودن بزرگنماییها و کوچکانکاری واقعیتها؛
۴. به هم زدن خطای محاسباتی دشمن با تأکید بر قدرت و ابتکار ملت و جوانان ایران و نشان دادن آن به دشمنان؛ «قدرت و توانایی و ابتکار و اراده ملت ایران را باید به آنها بفهمانیم»
۵. اعتماد به تصمیمات مسئولان کشور که براساس صلاح ملت انجام میگیرد؛
۶. ضرورت امنیت روانی و توجه به پدیده #مرجفون و نقش آنها در ناامنی جامعه و ایجاد ترس، تشویش و اضطرابی و تردید در دلهای مردم و ضرورت مقالات حاکمیت با #مرجفون؛
۷. توجه به فضای مجازی و آثار روانی و اجتماعی انتشار خبرها، تحلیلها و تفسیرهای کاربران و ضرورت تصمیمگیری درست درباره فضای مجازی براساس امنیت روانی جامعه!
۸. کوتاهی سازمانهای بینالمللی در مورد غزه و لبنان و ضرورت ایستادگی دولتهای اسلامی و تشکیل ائتلاف جهانی علیه صهیونیزم از همه ملتها و ادیان و مذاهب در ساحتهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی.
✍ سید مهدی موسوی
۶ آبان ۱۴۰۳
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
#جنگ_نرم
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2182
📌 «نظریه مقاومت» در بیانات ۶ آبان ۱۴۰۳ آیت الله العظمی خامنهای
در بیانات حضرت آقا در یک سال گذشته و از آغاز عملیات طوفان الاقصی تا بیانات ۶ا آبان ۱۴۰۳ اصلا نشانهای از نگاههای آرماگدونی و اخرالزمانی وجود ندارد بلکه ایشان همواره بر عناصر انضمامی حیات انسانی و مصالح امت اسلامی توجه دارند.
بر همین اساس، بیانات ۶ آبان ۱۴۰۳ بر مفهوم #امنیت تأکید داشتند و تلاش کردند تا با صورتبندی معقول و مقبول از امنیت به کلان نظریه مقاومت هم بپردازند.
ایشان فرمودند: «امنیّت، در واقع، زیربنای همهی وسیلهها و راههای پیشرفت یک ملّت و یک کشور است» و در ادامه به یک قاعده کلی اشاره فرمودند: «هر جا امنیّت و حافظان امنیّت نباشند، شرارت هست؛ این قاعدهی کلّی است.»
براساس همین قاعده کلی، وارد این بحث شدند که «امنیت» محصول «قدرت» همهجانبه است و بدون کسب قدرت همهجانبه نمیتوان امنیت داخلی را تأمین کرد. ایشان در ادامه همین مطلب فرمودند که امنیت و قوت و پیشرفت داخلی است که موجب میشود که بتوان به کشورهای دیگر و ملتهای مظلوم کمک رساند و از تفضلات آن بهره ببرند:
«ملّت باید روزبهروز خودش را بیشتر تقویت کند. ایرانِ قوی است که میتواند از خودش دفاع کند، میتواند امنیّت خودش را، پیشرفت خودش را تأمین کند، میتواند به دیگران هم از تفضّلات این پیشرفت و این قوّت کمک برساند.»
آیت الله خامنهای براساس این شبکهی معنایی و چینش مباحث، توانستند میان چهار مفهوم «امنیت»، «قدرت»، «پیشرفت» و «حمایت از سایر ملتها» ارتباط معنایی برقرار سازند.
بنابراین در «نظریه مقاومت»، رشد و پیشرفت همهجانبهی علمی، فناوری، سیاسی و مانند آن یک شرط مهم است و هرگونه تضعیف بنیانهای علمی و فناورانه و عقب ماندگی از رشد علمی و فناوری یک خیانت به «امنیت» و مقاومت» است. لذا ایشان به مذمت کسانی میپردازد که مانع رشد علمی و دستیابی به ابزارها و فنآوری های جدید میشوند:
«آن چیزی که امنیّت را برای یک کشور حفظ میکند، «قدرت ملّی» آن کشور است، قوی بودن آن کشور است؛ قوی بودن از همهجهت: قوی بودن در علم، قوی بودن در اقتصاد، قوی بودن در امکان دفاع، قوی بودن در تسلیحات؛ اینها است که امنیّت یک کشور را حفظ میکند و تأمین میکند. هر وقت ما، بر اثر سوءِ سیاست زمامداران کشورمان، از رفتن به سمت ابزارهای قدرت روگردان شدیم، دشمن بر ما مسلّط شد.»
✍ سید مهدی موسوی
۶ آبان ۱۴۰۳
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
#جنگ_نرم
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2183