📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش هفتم:
🔸 در یک تقسیم بندی عقلانیت به دوالگوی ۱. عقلانیت وحدتگرا و هماهنگ ساز، ۲. عقلانیت تضادگرا وتصرفی تقسیم میشود.
📌 عقلانیت وحدتگرا
🔹 عقلانیت وحدتگرا وهماهنگساز برمابعدالطبیعه وجودی و حقیقتگرایی استوار است و عالم را دارای نظام حکیمانه و متقن پیشینی وروابط علی ومعلولی برقرار میداند که هرموجودی دراین نظام از ذات وغایت وجایگاه اختصاصی برخوردار است. در این نگرش، نظام آفرینش یک کل به هم پیوسته و هماهنگ و تحت مشيت الهی است و حرکت در جوهر و ذات طبیعت و موجودات جهان طبیعت - به عنوان بخشی از آن کل هماهنگ - نهادینه شده است و جهان طبیعت به عنوان یک کل متغیر، همواره در حرکت و صیرورت وجودی قرار دارد. این صیرورت و حرکت تحت قوانین و سنتهای ثابت الهی تنظیم و هماهنگ و هدایت شده است و همه موجودات این جهان تسبیحگویان در حال سیر صعودی و تکاملی هستند. در این میان به انسان قدرت عقل و اختیار داده شده است تا براساس فکر و اراده مسیر حرکت خود را انتخاب وذات خویش را بسازد یا اینکه هماهنگ با سرشت حرکت و صیرورت موجودات این جهان، مسیر حرکت صعودی خود را انتخاب میکند و با بهرهگیری عادلانه و مسئولانه از سرمایهها و موجودات این جهانی به فعلیت ارزشهای فطری و تکامل همه جانبه ظرفیتها میپردازد و از این طریق به پیشرفت متوازن و حقیقی میرسد و یا برخلاف سرشت عالم، حرکت قهقرایی را انتخاب میکند و با استیلاجویی و تصرف نامتوازن در موجودات دیگر به فعلیت ابعاد ناسوتی و تمایلات طبیعی خود و غفلت از گرایشها و ارزشهای فطری میپردازد.
🔸 اساس این عقلانیت را باید در مکاتب انبیای الهی و حکمای حقیقتگرا جستجو کرد.
🔹 مهندسی اجتماعی و تمدنی براساس این عقلانیت لزوما بر پایه تضاد و ستیز با دیگران و تصرف استیلا جویانه و اراده گرایانه انسان نیست به این معنا که غایت وجودی موجودات این عالم نفی وهمه چیز تحت ارادهی متصرفانه واستخدامگر انسان معنا و هویت پیدا کند. بلکه مهندسی اجتماعی درپرتو شناخت حقیقت وهماهنگی بافطرت وسرشت عالم وآدم ممکن است لذا مهندسی اجتماعی فرع بر ساخت درونی وکنترل هواهای نفسانی وپیروزی عقل وجنود آن برجهل وجنود آن است. تربیت وتقوای الهی در سطح فردی و اجتماعی مقدمهی پیشرفت و تکامل اجتماعی و اساس #سياست الهیه است.
📌 عقلانیت تضادگرا
🔸این عقلانیت بر ارادهگرایی و بر نفی امکان حقیقتیابی استوار است وبا نفی هرگونه ذات وماهیت وغایت مستقل برای موجودات جهان دربرابر ارادهی انسان، بر استخدام و تصرف حداکثری موجودات عالم (کمی و کیفی) در مسیر رفع تمایلات و نیازهای انسان تاکید دارد ومعتقد است که انسان باید بتواند برهمه موجودات عالم استیلا یابد وهمهی آنها را به خدمت بگیرد. لذا میبایست همهی جهان راکل متغیری دانست که انسان با ارادهی متصرفانه و استخدامگر خود به تغییر جهان و مهندسی تکامل اجتماعی آنها بپردازد. لذا اساس عقلانیت خود را بر" تحلیل چگونگی و مکانیزم حرکت در سطح کلان" برپایه منطق دیالکتیک و تضاد استوار ساختهاند. دراین نگرش، تغییر وتکامل با داشتن ذات، غایت وماهیت ناسازگار است لذا لازمه تصرف کردن درجهان نفی ذاتگرایی و توجه به منطقهای دیالکتیکی و سیستمی است منطقی که اشیا و پدیدهها رانه دارای ذات وغایت وماهیت مستقل بلکه کل متغیری میداند که تحت مدیریت وکنترل حداکثری ارادهی متصرفانه انسانِ دارای ارادهی برتر وقدرت بیشتر است. دراین عقلانیت، هرگونه واقع گرایی درشناخت و فطرت بنیانی ارزشها وحسن وقبح ذاتی رفتارها نفی میشود وهمه برساختهی ارادهی متصرفانهی قدرت برتر حاکم بر معادلات اجتماعی و عهدهدار سرپرستی جامعه تلقی میشود.
🔹این دستگاه عقلانیت را دردنیای مدرن ونزد ماکیاولی، بیکن، هابز، هگل، مارکس، نیچه و امثالهم میتوان جستجو کرد.
🔸 البته برخی ازروشنفکران مسلمان و حوزویان که تحت تاثیر ادبیات روشنفکری قرار گرفتند با دغدغههای اجتماعي درادامه همین سنت از عقلانیت تضادگرا برای تغییر معادلات جامعه ومهندسی تکامل اجتماعی پیروی میکنند تا ازاین طریق بتوانند با تمدن غرب بجنگند وتمدن اسلامی راتاسیس کنند. این جریان باادعای تاسیس فلسفههای دیگر همان مسیری راپیشنهاد میکنند از رنسانس آغاز شد و به توسعه تمدن غرب انجامید بااین تفاوت که جهت آن تمدن مادی بود و باید جهت راتغییر دارد ازاینرو، باکمک همان تجربه بشری، به امتناع امتدادحکمت و فقاهت معتقدند وبه دنبال طرح اسلامی ازمهندسی نظام اختیارات اجتماعی، تکامل ساختارهای اجتماعی از طریق "اسلام صرفا انقلابی" و یاتولیدریاضیات اسلامی وتکنولوژیهای سرپرستی اقتدارگرایانه جامعه هستند.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#عقلانیت_وحدتگرا
#عقلانیت_تضادگرا
#سنت_الله
#عاملیت
#سیاست
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 عالَم نو: ضرباهنگ پیشرفت
(تحلیلی متفاوت از اغتشاشات اخیر)
🔹عقلانیت انقلاب اسلامی نه بر پایه اندیشه اجتماعی اضطرار و عصر حیرت و عصر عسرت بلکه بر پایه منطق اجتماعی رشد و تعالی انسان شکل گرفته است و جهان معنایی متعالیه را به بشریت تکنیک زده عرضه کرده است. در این منطق جهان رو به تکامل است و روز به روز انسان ها آماده شنیدن حقیقت و ندای فطرت هستند. بر این پایه که «منطق والای حکومتی و تمدنی» است، ضعف و نواقص در جبهه حق هرچند روند تعالی انسان را کند می کند اما به هیچوجه متوقف نمی کند و اراده انسان را به اضطرار نمی کشاند؛ بلکه این ندای فطرت و قوت-های برآمده از حقیقت است که عزم ملی را تقویت می کند، هندسه سیاسی جهان را تغییر می دهد، الگوی نوین پیشرفت را عرضه می کند و به تدریج عالم گیر می شود و #عالمِ_نو را می سازد. انقلاب اسلامی حلقه ای از این جریان متصل تعالی است که از انبیا الهی (علیهم السلام) آغاز شده است و به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) منتهی خواهد شد.
🔸براساس عقلانیت انقلاب اسلامی، همواره این جریانات متفرق و به ظاهر هماهنگ باطل است که از پیشروی جبهه به هم پیوسته حق و جریان جاری فطرت و حقیقت خوف دارد و با جنگ ترکیبی درصدد اختفای قوت ها و پیشرفت های جبهه حق است. جنگی که با هدف نفوذ نرم و ارائه روایت نادرست از قوت ها و ضعف های جامعه اسلامی می خواهد دوقطبی کاذب در جامعه ایجاد کند و نسل جوان پیشرو را از هویت دینی و ملی خود جدا کند و از عرصه های علمی و فناوری قدرت_افزا دور نگه دارد و حواس مسئولان را نسبت به شتاب دهی به پیشرفت همه جانبه پرت کند.
🔹بر این اساس، اغتشاشات اخیر نه از روی قوت دشمن و یا به جهت ضعف های فراوان ما بلکه از روی استصال دشمن و طراحی های از پیش فکر شده بود. مدیریت این اغتشاشات، تهاجمی منفعلانه در برابر پیشرفت های مختلف علمی، فناورانه و اقتصادی و همچنین تضعیف حرکت رو به پیشرفت جبهه مقاومت بااستفاده از ضعف ها و نواقص ما بود.
🔸بر پایه عقلانیت انقلاب اسلامی و «منطق والای حکومتی و تمدنی»، اغتشاشات اخیر اگرچه آسیب هایی را برای جامعه به همراه داشت اما لطف خفیه الهی در مسیر پیشرفت داخلی و تمدن سازی (عالم نو) بود، چرا که موجب آشکار شدن نواقص موجود و ضعف های مخفی شد و فکرهای دغدغه مندان را به درمان ضعف ها و تقویت بنیه های فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی نسل جوان معطوف کرد.
🔹اغتشاشات اخیر و تهاجم گسترده و ترکیبی دشمنان داخلی و خارجی و همراهی برخی از داخلی ها، بار دیگر نشان داد که باید به عقلانیت اصیل و امید آفرین و پیشرو انقلاب اسلامی و حکمت تمدنی و فقاهت اجتماعی رهبران و متفکران اصیل انقلاب که بنیاد فکری عالَم نو است باز گردیم و از تفسیرهای انحرافی موجود در جبهه انقلاب که موجب تشتت فکری و گسست اجتماعی است دست برداریم و ید واحده ای برای مشارکت فعال در روند حاکم شدن نظمی جدید در دنیا باشیم.
#عقلانیت_انقلاب
#عقلانیت_وحدتگرا
#اغتشاشات
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/951