📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش ششم:
🔸 انسان بواسطه طبیعت جوهریاش موجود سیال و متحرکی است و بواسطه فطرت کمال طلبی، تنوعخواهی و ابداعگری و قدرت خلاقیتش همواره رو به آینده مطلوب دارد؛ لذا بواسطه عقل و اراده و با توجه به تغییرات محیطی و قدرت بهرگیری از امکانات و سرمایهها در وضعیت زندگی خود تغییراتی ایجاد میکند. این تغییرات همواره معطوف به نیازها است.
🔹 نیازهای انسان علیرغم طبیعی وواقعی بودن، به صورت شبکهای، الگوهای متنوع و متضادی را برای زندگی بهتر و تکامل اجتماعی پیشنهاد میدهند؛ لذا نیازمند هدایت، تدبیر، مدیریت وکنترل هستند و این نیازمند یک دستگاه محاسباتی و تدبیرگر است که براساس نوع خاصی از #عقلانیت طرحی از شبکهی نیازها و راهها و پاسخهای متناسب به آنها را ارائه دهد.
🔸 عقلانیت شبکهی معرفتی عام و ویژهای است که مبتنی بر درک عمیق از مناسبات و قوانین حاکم بر نظام هستی، روابط میان موجودات وحیات انسانی (مابعدالطبیعه) سازندهی دستگاه محاسباتی هدایت و تدبیر گرایشات (حب و بغضها) و نیازهای انسان در محیط اجتماعي است که به تبیین اجزا و ارکان تکوّن (پیدایش) و تعیّن (تحقق) پدیدههای انسانی در ساحتهای مختلف و همچنین تفسیر فرآیند رشد و تکامل مناسبات انسانی و ابزارهای هدایت، مدیریت و کنترل آن نیز میانجامد.
🔹 عقلانیت توانایی تحلیل و تبیین فرایند حرکت و فعالیت ارادی انسان در جامعه انسانی را فراهم میکند و این قدرت را به کنشگر اجتماعی می دهد که با تصویرسازی مدلل از فرایندها و نسبتهای حاکم بر پدیدههای انسانی و وضعیت تغییر و تکامل آنها ترسیمی از وضعیت گذشته، امروز و آیندهی مطلوب به دست آورد و با چنین درکی به ساخت زندگی و بهرهگیری از امکانات و سرمایههای درونی و محیطی در مسیر تغییر وضعیت موجود و پیشرفت و تکامل اجتماعی و سعادت جاودانه بپردازد. بر همین اساس اعتبارات انسانی ساخته میشود و معنا، جهت و نظم پیدا میکند.
🔸 چنانکه گذشت عقلانیت مبتنی بر درکی از مناسبات و قوانین حاکم بر نظام هستی و حیات انسان در این کره خاکی است که در تعابیر اسلامی به آن "سنت الله" گفته میشود. سنتهای ثابت و حاکم بر نظام هستی و حیات انسانی زیرساخت اصلی عقلانیت عملی و اجتماعی انسان میتواند باشد. براساس عقلانیت مبتنی بر سنتهای الهی، اصول ثابت و زیربنایی حرکت و تغییر زندگی انسان کشف میشود و امکان پیشبینی، هدایت، تدبیر و مدیریت تحولات اجتماعی و مهندسی جامعه در مسیر تکامل و پیشرفت همهجانبه فراهم میشود.
🔹 با توجه به پیچیدگی تمایلات وگستردگی نیازها و تقاضاها و روابط انسانی و معادلات اجتماعی و فنآوری ها، الگوهای عقلانیت از سادگی یا پیچیدگیهای متناسبی برخوردار است، هرچقدر نیازها وتقاضاها متنوعتر وگستردهتر باشد عقلانیت پیچیدهتر ونظاممندتری را میطلبد تاامکان برنامه وتنظیم زندگی انسان ومدیریت تحولات انسانی درساحتهای فردی واجتماعی فراهم شود.
🔸 با توجه به تغییرات اجتماعی و تحولات تاریخی حیات انسانی که خود یک سنت الهی و قانون لایتخلف تاریخی است، هر عصری الگوی عقلانیتِ متناسب خود را طلب میکند تا امکان نظم بخشی و هماهنگسازی اجزا و ارکان پدیدهها و هدایت و تدبیر وقایع ممکن شود. اما این به معنای نفی هرگونه حقیقتمندی و اثبات تاریخمندی مطلق الگوهای عقلانیت نیست به نحوی که با گذشت یک عصر و کهنه شدن اقتضائات و مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی آن، امکان بهرهگیری از الگوهای سابق در امروز و آینده وجود نداشته باشد. بلکه الگوهای عقلانیت اگر مبتنی بر سنت الله و قوانین ثابت بر حیات و گرایشات فطری انسان باشد، به همان میزان، از ثبات و دوام برخوردار است و همان بخش، جزء ثابت، پایدار و مشترک عقلانیتهای حقیقتمدار و فطرتگرا خواهد بود و بر همین اساس تکامل اجتماعی و اتصال اشتدادی و امتداد فکری و تمدنی یک ملت ویا یک امت ممکن میشود و الا همیشه جوامع در "کون و فساد" خواهند بود و محکوم به انقطاع تمدنی و گسست نسلی و امتناع امتداد فکری و تمدنی هستند.
🔹 از جهات متفاوت برای الگوهای عقلانیت عملی و اجتماعی نیز تقسيمات مختلفی وجود دارد.
- عقلانیت حقیقتگرا / عقلانیت ارادهگرا
- عقلانیت ارزشی / عقلانیت ابزاری
- عقلانیت معناگرا / عقلانیت طبیعتگرا
- عقلانیت وحدتگرا / عقلانیت تضادگرا
- عقلانیت جمعگرا / عقلانیت تقلیلگرا و تحویلیانگار
🔸 هر کدام از این الگوها براساس ظرفیتهایش دستگاه محاسباتی متفاوتی برای تنظیم تمایلات و نیازهای انسان و راهبردهای حرکت و عمل پیشنهاد میدهند که هر کدام امکانهایی را ایجاد و جهان معنایی را محقق میسازند و طبیعتا امکانهایی را مسدود و جهانهای معنایی دیگر را نفی میکنند.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#سنت_الله
#اعتباریات
#عاملیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش هفتم:
🔸 در یک تقسیم بندی عقلانیت به دوالگوی ۱. عقلانیت وحدتگرا و هماهنگ ساز، ۲. عقلانیت تضادگرا وتصرفی تقسیم میشود.
📌 عقلانیت وحدتگرا
🔹 عقلانیت وحدتگرا وهماهنگساز برمابعدالطبیعه وجودی و حقیقتگرایی استوار است و عالم را دارای نظام حکیمانه و متقن پیشینی وروابط علی ومعلولی برقرار میداند که هرموجودی دراین نظام از ذات وغایت وجایگاه اختصاصی برخوردار است. در این نگرش، نظام آفرینش یک کل به هم پیوسته و هماهنگ و تحت مشيت الهی است و حرکت در جوهر و ذات طبیعت و موجودات جهان طبیعت - به عنوان بخشی از آن کل هماهنگ - نهادینه شده است و جهان طبیعت به عنوان یک کل متغیر، همواره در حرکت و صیرورت وجودی قرار دارد. این صیرورت و حرکت تحت قوانین و سنتهای ثابت الهی تنظیم و هماهنگ و هدایت شده است و همه موجودات این جهان تسبیحگویان در حال سیر صعودی و تکاملی هستند. در این میان به انسان قدرت عقل و اختیار داده شده است تا براساس فکر و اراده مسیر حرکت خود را انتخاب وذات خویش را بسازد یا اینکه هماهنگ با سرشت حرکت و صیرورت موجودات این جهان، مسیر حرکت صعودی خود را انتخاب میکند و با بهرهگیری عادلانه و مسئولانه از سرمایهها و موجودات این جهانی به فعلیت ارزشهای فطری و تکامل همه جانبه ظرفیتها میپردازد و از این طریق به پیشرفت متوازن و حقیقی میرسد و یا برخلاف سرشت عالم، حرکت قهقرایی را انتخاب میکند و با استیلاجویی و تصرف نامتوازن در موجودات دیگر به فعلیت ابعاد ناسوتی و تمایلات طبیعی خود و غفلت از گرایشها و ارزشهای فطری میپردازد.
🔸 اساس این عقلانیت را باید در مکاتب انبیای الهی و حکمای حقیقتگرا جستجو کرد.
🔹 مهندسی اجتماعی و تمدنی براساس این عقلانیت لزوما بر پایه تضاد و ستیز با دیگران و تصرف استیلا جویانه و اراده گرایانه انسان نیست به این معنا که غایت وجودی موجودات این عالم نفی وهمه چیز تحت ارادهی متصرفانه واستخدامگر انسان معنا و هویت پیدا کند. بلکه مهندسی اجتماعی درپرتو شناخت حقیقت وهماهنگی بافطرت وسرشت عالم وآدم ممکن است لذا مهندسی اجتماعی فرع بر ساخت درونی وکنترل هواهای نفسانی وپیروزی عقل وجنود آن برجهل وجنود آن است. تربیت وتقوای الهی در سطح فردی و اجتماعی مقدمهی پیشرفت و تکامل اجتماعی و اساس #سياست الهیه است.
📌 عقلانیت تضادگرا
🔸این عقلانیت بر ارادهگرایی و بر نفی امکان حقیقتیابی استوار است وبا نفی هرگونه ذات وماهیت وغایت مستقل برای موجودات جهان دربرابر ارادهی انسان، بر استخدام و تصرف حداکثری موجودات عالم (کمی و کیفی) در مسیر رفع تمایلات و نیازهای انسان تاکید دارد ومعتقد است که انسان باید بتواند برهمه موجودات عالم استیلا یابد وهمهی آنها را به خدمت بگیرد. لذا میبایست همهی جهان راکل متغیری دانست که انسان با ارادهی متصرفانه و استخدامگر خود به تغییر جهان و مهندسی تکامل اجتماعی آنها بپردازد. لذا اساس عقلانیت خود را بر" تحلیل چگونگی و مکانیزم حرکت در سطح کلان" برپایه منطق دیالکتیک و تضاد استوار ساختهاند. دراین نگرش، تغییر وتکامل با داشتن ذات، غایت وماهیت ناسازگار است لذا لازمه تصرف کردن درجهان نفی ذاتگرایی و توجه به منطقهای دیالکتیکی و سیستمی است منطقی که اشیا و پدیدهها رانه دارای ذات وغایت وماهیت مستقل بلکه کل متغیری میداند که تحت مدیریت وکنترل حداکثری ارادهی متصرفانه انسانِ دارای ارادهی برتر وقدرت بیشتر است. دراین عقلانیت، هرگونه واقع گرایی درشناخت و فطرت بنیانی ارزشها وحسن وقبح ذاتی رفتارها نفی میشود وهمه برساختهی ارادهی متصرفانهی قدرت برتر حاکم بر معادلات اجتماعی و عهدهدار سرپرستی جامعه تلقی میشود.
🔹این دستگاه عقلانیت را دردنیای مدرن ونزد ماکیاولی، بیکن، هابز، هگل، مارکس، نیچه و امثالهم میتوان جستجو کرد.
🔸 البته برخی ازروشنفکران مسلمان و حوزویان که تحت تاثیر ادبیات روشنفکری قرار گرفتند با دغدغههای اجتماعي درادامه همین سنت از عقلانیت تضادگرا برای تغییر معادلات جامعه ومهندسی تکامل اجتماعی پیروی میکنند تا ازاین طریق بتوانند با تمدن غرب بجنگند وتمدن اسلامی راتاسیس کنند. این جریان باادعای تاسیس فلسفههای دیگر همان مسیری راپیشنهاد میکنند از رنسانس آغاز شد و به توسعه تمدن غرب انجامید بااین تفاوت که جهت آن تمدن مادی بود و باید جهت راتغییر دارد ازاینرو، باکمک همان تجربه بشری، به امتناع امتدادحکمت و فقاهت معتقدند وبه دنبال طرح اسلامی ازمهندسی نظام اختیارات اجتماعی، تکامل ساختارهای اجتماعی از طریق "اسلام صرفا انقلابی" و یاتولیدریاضیات اسلامی وتکنولوژیهای سرپرستی اقتدارگرایانه جامعه هستند.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#عقلانیت_وحدتگرا
#عقلانیت_تضادگرا
#سنت_الله
#عاملیت
#سیاست
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121