📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش دوم:
🔸 جریان #چپ_اسلامی در دهه شصت، اصطلاح #خط_امام را - که در اول انقلاب در مقابل جریانهای غربزده و شرقزده به کار گرفته میشد- به طور کامل در انحصار خود در آورد و غیر خود را از رئیس جمهور وقت گرفته تا ۹۹ نماینده مجلس منتقد دولت میرحسین موسوی و همچنین علمای جامعه روحانیت مبارز را به #اسلام_آمریکایی و #سازشکاری متهم میکردند و یک تفسیر تقابل گرایانه و تضادجویانه و دیالکتیکی از اسلام و انقلاب ارائه میدادند.
این انحصارگرایی و تفسیر تضادگرایانه به دلایلی با اقبال زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شد و موجب شد که اکثریت مجلس سوم در اختیار این جریان قرار گیرد و از جایگاه مجلس اظهارات بسیار تند علیه سایر جریانها و گروههای انقلابی مطرح شود و در عوض از ضرورت همکاری با صدام و مشارکت در جنگ با آمریکا سخن گفتند.
🔹اما به تدریج بهجهت نزدیکی به نهضت آزادی و تفکرات امثال حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) و محمد مجتهد شبستری و با افول بلوک شرق و کنار رفتن از قدرت به جهت ضرورت سازندگی بعد از جنگ، به دگردیسی معرفتی روی آوردند و بر اساس همان منطق قدرت و اراده، از شرقگرایی به غربگرایی تمایل پیدا کردهاند و در ذیل اندیشه جامعهمدنی و اصلاحات در شرقگرایی و غربستیزی خود تجدیدنظر کردند و به نقد تفکرات و وضعیت گذشته پرداختند؛ اما جالب این جاست که نگفتند خودشان اشتباه کردهاند و انقلاب و امام را بد فهمیدهاند و بر مبنای بنیانهای فقاهت و حکمت انقلاب اسلامی نمیاندیشدهاند بلکه اظهارات و تفسیرهای خود را عین انقلاب و خط امام میدانستند و به نقد انقلاب اسلامی و بنیانهای آن پرداختند چون چپگرایی و غربستیزی مفرط خود را به ذات انقلاب و اندیشه امام نسبت میدادند. لذا همان چپهای دو آتیشهی دهه شصت از دهه هفتاد به بعد نقش توسعهگرا و منتقد بازی میکنند و هر گونه دفاع از انقلاب و مقاومت و استقلال و پیشرفت اسلامی را ذیل اندیشه چپ و افکار پیشین خود تفسیر میکنند لذا انقلاب و امام و رهبری را به نقد غیر منصفانه مینشیند.
🔸جریان چپ دیروز (دولت میرحسین موسوی، اعضای مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین، دفتر تحکیم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،...) و غربگرا و توسعهطلب امروز، یک ویژگی جالبی دارند و آن این است که اگر نتوانند اصل بنیان انقلاب و اندیشه امام و رهبری و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی را به چپگرایی متهم کنند تلاش دارند تا با برجسته کردن برخی از افراد دارای تفکرات چپ_اسلامی و روحیات غربستیزی و تحمیل آنها به عنوان متفکر و نظریهپرداز (تئوریسین) به جامعه انقلابی، راهی برای نقد مبانی و بنیانهای انقلاب اسلامی فراهم کنند.
🔹 هرچند چپهای دهه شصت، در دهه هفتاد به تدریج دچار دگردیسی معرفتی شدند اما اصل تفکر چپ_اسلامی از بین نرفت و با توجه به سیاستهای تند توسعهگرایانهی دولت سازندگی، در بخشی از جامعه حضور داشت اما از فعالیت زیادی برخوردار نبود -در برخی تشکلات دانشجویی و نشریاتی همچون جبهه، شلمچه و یا اثرات الحسین فعالیت داشتند و نزد برخی از جوانان نفوذ داشتند. اما عموم مردم تحت هدایت رهبر معظم انقلاب حرکت میکردند و با بهرهمندی از بیانات صریح و شفاف ایشان در باب پیشرفت و ساخت کشور بودند و آن بیانات توسط عالمان بزرگی همچون حضرات آیات مشکینی، مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی، جنتی، سبحانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، مجتبی تهرانی، امامی کاشانی، عزیزالله خوشوقت و ائمه جمعه استانها و شهرستانها که تلاش گستردهای برای تبیین معارف فقاهتی و حکمی انقلاب اسلامی انجام گرفت که خط اصیل اسلام ناب محمدی بدون گرایش به چپ و راست تبیین شد.
🔸اما با افراط دولت سازندگی و دولت اصلاحات در توسعهگرایی غربی و ترجمه اندیشههای لیبرال سرمایهداری، به تدریج در برابر آن جریانها چپ هم فعال شدند و اندیشههای چپ و نقد لیبرال سرمایهداری در جامعه مطرح شد. بخشی از بدنه نهادها و جریانهای انقلابی هم بدون توجه به عواقب بلندمدت آن، به ترویج برخی از شخصیتهای چپگرا و منتقد دولت سازندگی و دولت اصلاحات پرداختند تا از این طریق بتوانند جلوی گسترش اندیشههای لیبرالیستی و سرمایهداری را بگیرند و از مبانی انقلاب اسلامی در حوزه استعمارستیزی و ظلم ستیز دفاع کنند. لذا به تدریج و خیلی غیرمحسوس، اندیشههای چپگرایانه با رویکردهای اگزیستانسیالیستی، اسلامی، عرفانی و هیأتی در جامعه گسترش یافت و در دولت آقای احمدینژاد هم تقویت مالی و اجتماعی شدند.
🛑 ادامه دارد ...
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2140