eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
463 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌جایگاه فقه و اجتهاد در مدرسه عرفانی سید علی آقای قاضی طباطبایی 🔹بی شک یکی از مهمترین ممیزه های مدرسه عرفانی آیت الله سید علی طباطبایی با سایر مکاتب و نحله های عرفانی، در توجه ویژه وی و اساتید و شاگردانش، به دانش فقه و اجتهاد روشمند دینی است. 🔹 اگر چه در اغلب سلسله های عرفانی در تمدن اسلام به شریعت به عنوان طریق سلوک توجه شده است ولی کمتر به مقوله روشمند حوزوی و نسبت عرفان با «دانش فقه» پرداخته اند. اما در مکتب عرفانی قاضی طباطبایی به تبع اساتید بزرگی چون سید احمد کربلایی، شیخ محمد بهاری و آخوند ملاحسینقلی همدانی، شرط ورود به سیر و سلوک عرفانی، کسب درجات عالیه اجتهاد و تفقه مصطلح حوزوی است. این توجه و اهتمام ویژه به «فقاهت» و «اجتهاد» در تفسیر صحیح مکاشفات و الهامات سبوحی و عرضه آنها به محکمات وحی و معارف اسلامی مهم و مؤثر است و از این طریق مانع انحراف و فرقه سازی می شود. 🔸بدین ترتیب انسان سالک در این مکتب علاوه بر کسب درجات عالیه معرفت و سلوک عرفانی، خود را تافته جدابافته از سایر مؤمنین و متشرعه نخواهد دید و همواره بر همراهی سالم شریعت، طریقت و حقیقت اصرار خواهد ورزید و از این طریق به فهم طولی و همه جانبه معارف اسلامی دست خواهد یافت به نحوی که هر سطح از معارف را در جای خود معتبر خواهد دانست؛ لذا ظاهر را فدای باطن و باطن را فدای ظاهر نمی سازد. به عبارت دیگر هم از قشریگری مصون است و هم از تعدّی به ناموس الهی در امان خواهد بود. انشاءالله. https://eitaa.com/hekmat121
📌 اخباری گری (تحلیلی متفاوت) بخش پنجم: چرایی اقتدار اخباری گری در جامعه دینی 🔹 همواره در جوامع دینی، پیدایش جریان‌هایی شبه اشعریگری و اخباریگری دور از انتظار نیست بخصوص بعد از مدنی که جامعه دینی از اقتدار و ثبات سیاسی برخوردار شد و از جنگ‌ها و تهدیدهای نظامی خارجی در امان بود، به تدریج درباب نحوه مدیریت جامعه و اولویت سنجی مسائل و پدیده ها اختلافاتی شکل می گیرد. 🔸برخی بر بُعد عقلانی و پیشرفت مادی و معنوی تاکید می کنند و بر گسترش روابط سیاسی واقتصادی با سایر جوامع و ملل اصرار می ورزند، که طبیعتا لازمه این سخن، وارد شدن به عرصه های نو و روبرو شدن با پدیده ها و مسائل جدید است و برای پاسخ گویی به این مسائل جدید و ارائه طرحی برای ورد به عرصه های نوپدید چاره ای جز در متون دینی و استفاده حداکثری از در اجتهادات و استنباطات نیست. البته این بهره گیری از عقل می تواند دو چهره افراط و اعتدال به خود بگیرد. به این معنا که برخی با برجسته کردن عقل، از اهمیت و محوریت سایر منابع معرفتی و ادله اجتهادی همچون کتاب و سنت بکاهند و به تدریج به سمت قیاس (اصولی) و مصالح مرسله و استحسانات ذوقی و برداشت های شخصی کشانده شوند. این گرایی و در واقع خروج از دایره عقلانیت صحیح است. اما جریان اصیل و دقیق عقل گرایی این است که عقل در کنار منابع دیگر معرفت اعم از حس و شهود و وحی قرار دارد و میان آنها ترابط و تسالم برقرار است و همواره نتایج و خروجی های عقل باید بر برهان و شواهد کافی از ساير منابع معرفتی و ادله اجتهادی استوار باشد. و اجتهادی، راه کار اصلی خروج از فروبست های اجتماعی و بن بست های عملی و رفتاری است. 🔹 در مقابل جریان اجتهاد و عقل گرایی در فهم متون و حل مسائل نوپدید، برخی بر تسلّم در برابر متون دینی و حفظ رویه های جاری سلف تاکید دارند و از ورود اجتهادی و عقلي در عرصه های جدید پرهیز دارند و مدیران جامعه دینی را از تعامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با سایر جوامع و ملل منع می کنند بلکه بر اصالت تقابل و ستیز در مراودات بیرونی با سایر مذاهب و مکاتب و جوامع اصرار می ورزند. این جریان از ورود به دستگاه استنباطی و تفسیری به شدت استنکاف دارند و آن را موجب تفسیر به رای و فهم شخصی از متون و گسترش اختلاف فکری و فتوایی در جامعه می دانند که نتیجه آن دوری از دین و کم رنگ شدن ایمان و تعبد انسان به آموزه های دینی می شود. بنابراین بقای ایمان و تعبد به کنار گذاشتن عقل و اجتهاد عقلانی و پناه بردن به ایمان و تعبد فکری و نظری است. انگاه ذیل ایمان و تعبد می توان "عقل مومنانه قریب به حس و عمومی" را همچون ابزاری در خدمت فهم متون دینی و توجیه گزاره دینی و دفاع از امور دینی به کار گرفت. 🔸 چند عامل موجب گسترش اخباریگری در جامعه دینی می شود: ۱. ادعای خلوص گرایی و درد دین داشتن؛ اولین ویژگی جذاب و رشک برانگیز اخباریگری، ادعای خلوص در فهم دینی و القای درد دین داشتن است. همین ویژگی موجب وجاهت معنوی و اجتماعی برای آنها می شود و همواره از جهت حسن فاعلی مورد احترام باشند لکن به تدریج این حسن فاعلی به حسن فعلی و گسترش افکار آنها می انجامد. ۲. بهره گیری از روایات و استناد به سنت معصومین(ع) به طور قطع، روایات معصومین علیهم السلام در کنار قرآن و عقل یک گنجینه بزرگ معرفتی است و برای حامل و عالم به آنها ظرفیت های زیاد فکری و توانایی های گسترده برای مناظره و استناد و ارائه شواهد فراهم می کند. اخباریان با تسلط بر بخش‌هایی از روایات در بسیاری از مناظرات در جامعه دینی و نزد مؤمنان دست برتر را دارند. ۳. سادگی تحلیل ها و عوام پسندی آنها میاجث اخباریان اصلا غموض و پیچیدگی های فلسفي و اجتهادی را ندارد. چرا که آنها بیش از آنکه به نحوه استدلال و دقت در تحلیل‌ها و تبیین ها نظر داشته باشند به خروجیهای تبلیغی و رسانه ای برای جذب عوام مردم توجه دارند. لذا با بهره گیری از بيان ساده و جذاب و استفاده از مثال‌ها و نقل قضایای تاریخی و شخصی، عوام را با خود همراه می کنند. بخصوص از طریق برجسته کردن برخی از آموزه های احساسی و باطنی دین همچون توسل، برائت، شفاعت، ژبارت، شفای بیماران و حاجت روایی مشکل‌داران و نقل خوابها ماجراهایی از این دست، عموم مؤمنان و مردم عادی را جذب می کنند. ۴. غلبه رویکرد تبلیغی و بهره گیری حداکثری از رسانها با توجه به خصوصیت مذکور، روشن می شود که اخباریان در تلاش برای ارتباط با مردم و نفوذ در متن جامعه هستند لذا بر عنصر تبلیغ و تفاهم اجتماعي تاکید جدی دارند و استفاده حداکثری از رسانه ها و ابزارهای تبلیغی را در دستور کار دارند. مانند: بهره گیری از منبر، هیأت، مجالس اهلبیت(ع) وحضور فعال درمجامع مذهبی وکمک مالی و ... ۵. نزدیکی به قدرتها و حکومت‌ها. ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
حقّ‌عقل دراجتهاد_شهیدمطهری.pdf
283.6K
📌 حق عقل در اجتهاد به قلم حکیم انقلاب اسلامی آیت الله جریان شناسی اشعری گری و پیامدهای نفی حجیت عقل در شناخت ارزشها و افعال در انحطاط تمدن اسلامی. جریانهای منکر حجیت عقل و نافی حسن و قبح ذاتی از این منظر نامیده شده اند. https://eitaa.com/hekmat121
📌 شناخت صحیح غرب و نفی سلطه طلبی ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔸نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فنآوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ چنین کاری را نمیکند. 🔹نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله میگویم، شاید ان‌شاءاللَّه برای شما مفید باشد. 🔹ببینید؛ فرهنگ غرب، از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیباییهایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمیکند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبیها و بدیهاست. 🔸یک ملت و یک مجموعه ، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش میافزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، امریکایی، امریکایلاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که میگویم، همه یکسان هستند. 🔹ما در مقابل هر فرهنگی که قرار میگیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که میتوانیم، باید آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این است. 🔸 منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم میخواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگ‌های دیگر، تا آن جایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1772
📌 بنیادی‌ترین تفاوت 🔹بنیادی‌ترین تفاوت مکتب فقاهت و اجتهاد با سایر جریان‌ها از جمله اخباری‌گری و چپ اسلامی، مسئله است. جریان اجتهاد بر این اساس استوار است که عقل حجت الهی است و دارای اصول و بدبهیاتی است که شناخت واقعیت و درک حقایق را ممکن می‌سازد و به همین واسطه امکان شناخت هستی و اثبات خدا و باور به وحی و شریعت ممکن می‌شود. بر این اساس، منطق و علم اصول را شرط لازم فهم متون دینی (کتاب و سنت) می‌دانند و به اعتبارات و بنائات عقلا در فهم ضابطه‌مند متن و موضوعات اعتماد می‌کنند. 🔸اما جریان‌های مقابل، حجیت عقل را نفی می‌کنند و راه‌های دیگری را پیشنهاد می‌دهند. 🔹جریان سنتی البته اصل وجود عقل را می‌پذیرد و حتی حجیت آنرا در امور محسوس قبول دارد. اما به جهت اشتباهات مکرر در مباحث دور از حس، حجیت عقل را در امور معقول و فهم کتاب زیر سئوال می‌برد. 🔸اما جریان‌های بر اساس نظریه بر معرفت، عقل را از کاملا از اعتبار ساقط می‌کنند و آن را یک برساخته‌ی نفسانی (حب و بغض ها) و معلول ولایت سیاسی و ساختارهای اجتماعی می‌پندارند. بر این اساس حتی حجیت عقل را در امور محسوس هم نپذیرند و برخی از اهل خطابه منتسب به این جریان، استقلال عقل در شناخت واقعیت‌های محسوس و بدیهیات اولیه را می‌داند. لذا به تغییر منطق و فلسفه و روش‌شناسی معرفت دینی معتقدند. 🔹علی رغم اشتراکات میان جریان اخباری‌گری سنتی و چپ اسلامی در نتایج فکری و نفی حجیت عقل در امور معقول و دینی، نباید این دو جریان را شبیه هم پنداشت. چرا که جریان ، هیچ حقیقتی برای عقل و هیچ اعتبار مستقلی برای دریافت‌های عقلی در هیچ سطحی حتی محسوسات قائل نیستند و با ادعای ، مطلق معرفت‌های آدمی را تابع حب و بغض‌ها و ولایت‌های سیاسی و ساختارهای اجتماعی معرفی می‌کنند و بر این اساس، اصل صدق و کذب و کاشفیت در علوم را نفی می‌کنند و به تقسیم‌بندی سیاسی و اجتماعی اندیشه‌ها و علوم می‌پردازند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1793