📌 میدانداری ملت ایران در حل مشکلات منطقه
آیت الله العظمی خامنهای:
ما امیدواریم که به توفیق الهی، با همت بلند ملت ایران و با کمک از الهامات انقلاب اسلامی و با همکاری دیگر ملتها شر دشمنان را از این منطقه انشاءالله کم کنیم. ۱۴۰۳/۷/۱۱
#مقاومت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#فلسفه_جنگ
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2119
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ ما عزاداریم ...
آیت الله العظمی خامنهای:
ما در این روزها عزاداریم؛ به خصوص بنده به جد عزادار هستم. حادثهای که اتفاق افتاد، حادثه کوچکی نیست؛ فقدان آقای سیدحسن نصرالله حادثه کمی نیست و جداً ما را عزادار کرده است.
... فضای عزای عمومیست در کشور و به معنای واقعی کلمه عزاست ...
جنس عزای ما همچون جنس عزای سیدالشهدا(ع) زنده کننده و پیشبرنده است. ۱۴۰۳/۷/۱۱
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2120
📌 آغاز عصر نصرالله و مرگ تدریجی اسرائیل
(تحلیل مقایسه ای عملیات وعده صادق ۲ و عملیات شهادت سید حسن نصرالله)
🔸 تحلیل و مقایسهی موفقیت عملیات جمهوری اسلامی ایران در #وعده_صادق_۲ و عملیات رژیم غاصب اسرائیل در شهادت سید حسن نصرالله، متوقف بر توجه به نوع نگاه هر کدام از دو طرف، به ماهیت #قدرت و عامل اقتدار نظامی و سیاسی است.
🔹در نگاه بسیاری از غربیان و از جمله اسرائیل، ابزار و فناوریها بزرگترین عامل اقتدار در جنگ است و دستبرتر در میدان را کسی دارد که مجهز به پیشرفتهترین ابزار و فناوریهای تهاجمی و دفاعی باشد.
🔸در مقابل، در مکتب انقلاب اسلامی، ابزارها و فناوریها هرچند مهم و اساسیاند و نباید در کسب آنها کوچکترین و تردیدی داشت اما آنچه مرکز ثقل قدرت و عامل اقتدار آفرینی در میدان است، ایمان به خدا و معاد نیروهای میدان و همراهی ملتها و مستضعفان جهان است.
🔹بر این اساس عملیات وعده صادق ۲ و حمله ایران به سرزمینهای اشغالی، برای رژیم صهیونیستی بسیار سنگینتر و نگرانکنندهتر از شهادت سید حسن نصرالله برای جبهه مقاومت است. چون #گنبد_آهنین و مجموعه پدافندی برای اسرائیل، بزرگترین و مهمترین عنصر در قدرت نظامی و اقتدار سیاسی آنها بود که بواسطه آن برای خود یک هیمنهی داخلی و ساخته بود و در رسانهها و مجامع بینالمللی خود را یک رژیم شکستناپذیر جلوه داده بود. اما با عملیات وعدهی صادق ۲ این همینه به طور کاملا فرو ریخت و #گنبد_آهنین به عنوان نقطه ثقل و محور اقتدار اسرائیل #به_درک واصل شد.
🔸در واقع ایران اسلامی با عملیات وعده صادق ۲، توانست ضربهای بسیار بزرگ و جبران نشدنی به رژیم صهیونیزم وارد کند که هیچ جایگزینی ندارد مگر آنکه دست به دامن آمریکا و ناتو شود و به اعتبار آنها بتواند به خود تنفس مصنوعی بدهد.
🔹اما در مقابل، هرچند علامه مجاهد سید حسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه) برای ایران و جبهه مقاومت یک فرماندهی بزرگ و پرچمدار مقاومت بود و شخص او بسیار مهم و محوری بود اما با شهادت او، جبهه مقاومت تضعیف نخواهد شد چون سید حسن نصرالله یک شخص نبود بلکه یک راه و مکتب است که با شهادت، تمام نمیشود بلکه تکثیر میشود و هر جوان مسلمان جبهه مقاومت میتواند به یک سید حسن نصرالله جدید تبدیل شود. بنابراین با شهادت قهرمان مقاومت، خون تازهای در رگهای جبهه مقاومت جاری شد و موفقیت عملیات وعده صادق ۲ و موج شادی همهی مردم منطقه و مستضعفان جهان، نشانهای بر این تازه شدن و آغاز #عصر_نصرالله است.
🔸آیت الله العظمی خامنهای امروز فرمودند:
«اگرچه عزاداریم اما عزای ما به معنی ماتم گرفتن و افسرده شدن و گوشهنشینی نیست بلکه عزای ما از جنس عزای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام است یعنی #زنده_کننده و #پیش_برنده و #شوقآفرین برای کار و پیشرفت است و این پیام باید در دل و جان ما واقعاً نفوذ پیدا کند.» ۱۱مهر ۱۴۰۳
✍ سید مهدی موسوی (دکترای فلسفه علوم اجتماعی)
#قدرت
#مقاومت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#سید_حسن_نصرالله
#فلسفه_جنگ
#گنبد_آهنین
#عصر_نصرالله
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2121
﴿یجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ لا یخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ﴾
مثل همیشه:
✔️قرآنی و توحیدی
✔️منطقی و عقلانی
✔️ مطمئن و آرام
✔️پر قدرت و با صلابت
✔️ راهبردی و بلندمدت
✔️وحدت ساز و اجماع آفرین
«در انجام وظیفه نه تعلل میکنیم و نه شتاب زده میشویم.»۱۴۰۳/۷/۱۳
#قدرت
#مقاومت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#سید_حسن_نصرالله
#فلسفه_جنگ
#عصر_نصرالله
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2123
پخش شایعات، حربه دشمن شکست خورده برای مقابله با پیروزی در نماز جمعه نصر است.
هر ساعت یک شایعه جدید را در فضای مجازی منتشر میکنند تا حلاوت پیروزی جمعه نصر را از ملتهای مسلمان بگیرند.
📌 دو دروغگوی بزرگ و منافق
«رفیق دزد و شریک قافله»
✔️اردوغان: ما تنها کشوری هستیم که محدودیت اقتصادی علیه اسرائیل اعمال کردیم!
✔️ مکرون خواستار تحریم تسلیحاتی رژیم صهیونیستی شد.
https://eitaa.com/hekmat121/2126
📌 ملت بهتر
امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه):
❇️ من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (صلی اللّه علیه و آله) و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیهما) می باشند.
✅ @EMAM_COM
https://eitaa.com/hekmat121/2128
📌چرا در ایران، «نقد» را «تخریب» میفهمیم؟ و از «نقد» گریزانیم؟
❇️ بخش اول:
﴿فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ: پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان [مختلف] را مىشنوند و پس [از نقادی و سنجش] از نیکوترین آنها پیروى مىکنند!﴾(الزّمر: ۱۷-۱۸).
🔸 قوام علم و جامعه به «نقد» مداوم و مستمر است که موجب زایندگی و پویایی و بقا علم و جامعه میشود. اگر نقد و بررسی عالمانهی اندیشهها و جریانهای فعال فکری، فرهنگی و سیاسی در جامعهای بود، امکان نوآوری و خلاقیت و رشد و پیشرفت آن جامعه وجود دارد؛ چرا که با «نقد» و بررسی عالمانه است که سره از ناسره تشخیص داده میشود، «فرصتها» و «ظرفیتها» کشف میشود و امکان تقویت آن فراهم میشود و در عوض «تهدیدها» و «محدودیتها» شناخته میشود و زمینه خودآگاهی و بازسازی دوباره فراهم میشود.
🔹 به بهانههای مختلف سیاسی و اجتماعی همچون «جبهه بودن» و «تفاهم» و «همکاری» نمیتوان از «نقد» کنارهگیری کرد. چرا که نقد نه تنها هیچ منافاتی با همافزایی، نگاه جبهههای و تفاهم میان کنشکران اجتماعی ندارد بلکه لازمهی تفاهم و همکاری، همافزایی و همجبهگی است. در واقع بدون شناخت دقیق اندیشهها و جریانها و بدون «نقد» واقعی، جامعه به محافظهکاری، تعارف، مماشات مبتلا میشود و همین زمینه سستی، بیتفاوتی، «نفاق» و «دورویی» را فراهم میکند. چرا که افراد جرأت نقد رو در رو را از دست میدهند و به «غیبت» و «بدگویی پشتسر»، «نقزدن» و «نمامی» و «زیرآب زنی» روی میآورند. مثل روز روشن است که با محافظهکاری، تعارف، مماشات، مجامله و تفاهم صوری و جبههسازی شکلی، نمیتوان به سمت مردمسالاری، جامعهپردازی و تمدنسازی حرکت کرد. بلکه شرط ماتقدم هر تفاهم و جبههسازی «نقد» واقعی و کشف حقیقت هر اندیشه و جریان فعال اجتماعی است. نقدی صریح و آشکار، واقعی و منطقی، عادلانه و منصفانه، برآمده از مطالعه و تحقیق عمیق.
🔸 «نقد» به معنای «منفیبافی»، «تخریب» و «دشمنی» و «حذف» نیست. نقد به معنای عیبها و بدیها را دیدن و برجستهکردن نیست. بلکه «نقد» یعنی شناخت عمیق و دقیق اندیشهها و جریانها از زوایای مختلف و پی بردن به مبانی و بنیانهای نظری و چارچوب فکری و عملی صاحبان اندیشه و راهبران جریانها تا نقاط قوت از ضعف، ظرفیتها از تهدیدها، امکانها و محدودیتها، پیامدها و نتایج بازشناخته شود و با جایگذاری آن در سر جای خودش، از افراط و تفریط در برابر آن پرهیز شود، از قوتها و ظرفیتهای آن در موضع خودش استفاده شود و با مطرح کردن نقصها و محدودیتها و انذار تهدیدها و پیامدهای مخرب آن اندیشه و جریان در آینده، ضرورت اصلاح و با اندیشی را تذکر دهد و به بازخوانی و بازسازی اندیشهها و جریانها کمک کند. و به افراد و جامعه کمک کند تا از احساسات و افراط و تفریط خارج شود و نسبت خود را با اندیشهها و جریانها بر اساس واقعیتها و ظرفیتها تنظیم و تدبیر کنند.
🔸«نقد» و تحلیل عالمانهی اندیشهها و جریانها، در گرو تمایزگذاری و دسته بندی منطقی و جریانی آن اندیشهها و جریانها در قالبها و صورتهایی است تا شباهت و تفاوتهای اندیشهها با یکدیگر شناخته شود و همافزایی میان آنها و یا تقابلها و تضادهای زیربنایی و یا روبنایی میان آنها شناخته شود. بدون تمایزگذاری و دستهبندی منطقی جریانها امکان کشف و بررسی شباهتها و تفاوتهای اندیشهها و تحلیل عمیق مبانی و پیامدهای آنان وجود ندارد. لذا «نقد» در گرو، جریان شناسی، تمایزگذاری، طبقهبندی و دستهبندی اندیشهها و جریانهاست. البته روشن است که این مهم با استفاده کامل از منابع مکتوب و تحلیل دقیق سیره و عملکرد آن اندیشهها و جریانها ممکن است و نباید به یک سلسله احتمالات ذهنی اعتماد کرد.
🔹 «نقد» کردن و «نقد» شنیدن نشانهای از «بلوغ عقلی» و «رشد فکری» فردی و اجتماعی و خروج از «ظاهربینی» و «سطحینگری» است. چرا انسان بالغ شده و رشد یافته است که از مواجهه احساسی و سیاسی با اندیشهها و جریانها فاصله میگیرد و با عقل و منطق با هر اندیشه و جریانی مواجه میشود و میداند که هیچ اندیشه و جریانی به تمام حقیقت دسترسی ندارد و علاوه بر ظرفیتها از محدودیتهایی نیز برخوردار است که اگر به درستی شناخته نشود میتواند در آینده پیامدهای خطرناکی داشته باشد. بخصوص کسانی که از «خودآگاهی تاریخی» برخوردارند میدانند که ریشه بسیاری از تغییرات اجتماعی و تحولات تاریخی، اختلافات فکری و معرفتی است که اگر به موقع شناخته میشد و پاسخ مناسبی به مشکله و مسئلهی آنها داده میشد تاریخ به گونهی دیگری رقم میخورد.
🛑 ادامه دارد ...
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۱۲مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2129
📌چرا در ایران، «نقد» را «تخریب» میفهمیم؟ و از «نقد» گریزانیم؟
❇️ بخش دوم:
🔸 در فرهنگ قرآن کریم و مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) «نقد» و «نقادی» و «جدال احسن» بسیار ارزش دارد و در آیات و روایات متعددی به اهمیت آن و بایستگیهای آن پرداخته شده است، چرا که براساس عقلانیت اسلامی، نقد و نقادی، مقایسه و سنجش موجب شناخت بهتر حقایق، ظرفیتها و تجمیع اندیشهها و تعمیق نظریات میشود و انسان را از ضلالت و گمراهی، حماقت، سادهلوحی و سطحیاندیشی، پیروی کردن و تقلید کورکورانه از اندیشهها و جریانهای مختلف باز میدارد بخصوص اندیشهها و جریانهایی که به ظاهر مذهبی و انقلابی هستند و حتی آتش آنها از مذهبیون و انقلابیون حقیقی هم تندتر است و به ستیز و تضاد با مخالفان و دشمنان مشغولند. در حالی که به لحاظ مبنایی و زیربنایی چندان هماهنگ با جریان اصیل حق و حقیقت نیستند.
به طور نمونه چند مورداز آیات و روایات مربوطه ذکر میشود:
✔️خداوند در قرآن خطاب به پیامبر (ص) میفرماید:
﴿اُدْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛(النّحل/125).
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت از همگان بهتر مىداند چه کسى از راه او گمراه شده است و او به هدایتیافتگان داناتر است﴾
✔️در جوامع روایی از حضرت عیسی(ع) چنین نقل شده است:
«خُذُوا الحَقَّ مِن أَهلِ البَاطِلِ وَ لاَ تَأخُذُوا البَاطِلَ مِن أَهلِ الحَقِّ، کُونُوا نَقَّادَ الکَلاَمِ؛[بحارالانوار، ج 2: 96]
حق را از اهل باطل بپذیرید، ولی باطل را از اهل حق نگیرید، از نقّادان در کلام و سخن باشید»
✔️ امام علی (عليه السلام) فرمودند:
مَنِ استَقبَلَ وُجوهَ الآراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطَأِ . [نهج البلاغة: الحكمة 173]
هر كس از آراى گوناگون استقبال کند، جايگاههاى خطا (نادرست انديشى) را باز شناسد .
✔️ از حضرت نقل شده که به فرزندش محمد بن حنفیه مى فرماید:
«اضْمُمْ آراءَ الرِّجالِ بَعْضَها إلى بَعْض ثُمَّ اخْتَرْ أقْرَبَها إلَى الصَّوابِ وَأبْعَدَها مِنَ الاْرْتِیابِ؛ [من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 384]
آراى عالمان را در کنار دیگرى قرار بده [و مقایسه و نقادی کند] سپس آن رأى را که به حقیقت نزدیکتر و از خطا دورتر است انتخاب کن».
✔️امام حسین (علیه السلام) میفرماید:
«مِن دَلائِلِ العالِمِ إنتقادَةِ لِحَدِیثِه وَ عِلمِه بِحَقائِقَ فُنونِ النَّظَر؛[بحارالانوار، ج75، ص119]
از نشانههای عالم، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است.»
✔️امام الصادق عليه السلام:
أحَبُّ إخواني إلَيَ مَن أهدى إلَيَ عُيوبي. [الكافي ج 2 ص 639، تحف العقول ص 366]
محبوبترينِ دوستان من، كسى است كه عيبهايم را به من هديه دهد.
🔹 در فرهنگ اسلامی، هیچ کس از نقد و بهرهمندی از نظرات دیگران مبرا نیست تا جایی که حضرت امام علی(ع) میفرماید:
«فَلاَ تَکفُوا عَنِّی مَقَالَةً بِحَقٍّ أَو مَشوِرَةٍ بِعَدلٍ، فَإِنِّی لَستُ فِی نَفسِی بِفَوقٍ أَن أُخطِی، وَ لاَ آمَنَ ذَلِکَ مِن فِعلِی، اللهُ أَن یَکفِی اللهُ مِن نَفسِی مَا هُوَ أَملِکُ بِهِ مِنِّی» (نهجالبلاغه خ 216).
نسبت به من ازگفتن حق یا مشورت درعدالت توقف نکنید که نه من برتر از آنم که خطا کنم و نه در کار خویش از خطا ایمنم، مگر که خدا مرا درکار نفس کفایت کند که از من بر من تواناتر است.
این کلام امیرالمومنین (علیه السلام) سند واضح و شفافی دربیان مسئولیت اجتماعی همگان درباب بیان حق ومشورت درباب عدل نسبت به همگان حتی نسبت به شخصیتی درجایگاه امیرالمومنین.
🔹 خلاصه اینکه شکلگیری وقوام جامعه وحکومت اسلامی و «مردمسالاری دینی» در گرو، استقرار فرهنگ نقد و انتقاد، مشاوره و نصیحت و تذکار عمومی است و این مقوله نه یک امر فرعی بلکه یک «مسئولیت اجتماعی» است که در دو اصل «امر به معروف» و«نهی از منکر» جنبه شرعی به خود گرفته است و جزء واجبات اساسی جامعه است به نحوی که در قرآن کریم آن را شرط ولایت اجتماعی مؤمنان معرفی کرده است:
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه ٧١)
در این آیه به روشنی مشخص است که ولایت اجتماعی مؤمنان در گرو، امر به معروف و نهی از منکر است.
🛑 ادامه دارد ...
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۱۲مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2130
📌چرا در ایران، «نقد» را «تخریب» میفهمیم؟ و از «نقد» گریزانیم؟
❇️ بخش سوم:
🔸 هدف اصلی از «امر به معروف» و «نهی از منکر» جلوگیری از اختلاف و تفرقه در جامعه است که این اختلاف ناشی از تحریف مکتب فکری و معارف بنیادین جامعه است.
«وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ / وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (آل عمران: ۱۰۴ -۱۰۵)
در فرهنگ قرآنی، اختلافات برآمده از تحریف و تفسیر به رأی مکتب فکری اسلام و انقطاع از تاریخ و هویت اسلامی را عامل ضعف قوا و تشتت نیروها میشود که میبایست با «نقد» و بررسی جوانب مختلف اندیشهها و جریانها در مقابل این انحرافها و تحریفها گرفته شود. روشن است که بسیاری از این انحرافات و تحریفات نه برآمده از «قبح فاعلی» و انگیزههای ناپاک است بلکه ناشی از «قبح فعلی» و روش غلط انتخاب شده و انقطاع از تاریخ و علوم اسلامی است.
🔹 علی رغم همهی نکات ذکر شده، همچنان در فضای فکری و فرهنگی ایران و بخصوص بسیاری از مذهبیها، «نقد» علمی و منطقی اندیشهها و جریانهای مدعی انقلابیگری، «تخریب» و «منفی بافی» و «فحش» و ... فهم میشود و شنیدن هیچ نقدی را نسبت به برخی از اندیشهها و جریانهای که به آن علاقهمند است یا آن را مذهبی و انقلابی میپندارد به خود اجازه نمیدهند و هر نقدی نسبت به آنها برآمده از «خصومتهای شخصی» و «حب و بغضهای سیاسی» میپندارند.
🔸جالبتر اینکه، بارها شده است که در مباحث علمی شناخت اندیشهها و جریانهای معاصر و تبیین نسبت آنها با انقلاب اسلامی، متفکران و نویسندگان و مصلحان مختلفی طبقهبندی منطقی شدهاند و بعد از بررسی آثار و اندیشهها و عملکردها، از صدها نفر از علمای فرزانه و بزرگان صاحبنام تعریف و تمجید شده است و دهها نفر به عنوان مرجع فکری و اندیشمند تراز انقلاب اسلامی معرفی شده است و در این بین، به نقد و بررسی عالمانه و منطقی افراد دیگری اشاره شده است - که عموما متوسطین علمی با گرایشهایی مختلف اما دارای رسانههای قوی و پیروان فدایی هستند - و به نسبت سنجی مبانی فکری آنها با مثلاً مکتب فکری انقلاب اسلامی و آینده جامعهی اسلامی پرداخته شده است و بعد از نقد و بررسی، اشکالات و نواقص اندیشهی آنها و پیامدهای خطرناک احتمالی آنها برای انقلاب و جامعه در آینده بیان شده است اما به جای شکلگیری بحث وگفتگو و مطالعه و تحقیق، سریعا با واکنشهای تند برخی از مخاطبان در کلاسها و جلسات و همچنین بدگویی و غیبت و تهمت پشتسر گوینده مواجهه میشود و اینگونه القا میشود که «فلانی همه را تخریب کرد و کنار گذاشت و هیچ کس نماند و...» برخی هم این نقدها را «خصومت شخصی» میدانند و بعضی آن را «موجب اختلاف و تفرقه در جبهه انقلاب اسلامی میخوانند که آب به آسیاب دشمن است.» خلاصه کمتر کسی آمد و یک نقد عالمانه از نقدهای علمی و منطقی انجام شده ارائه کرد تا باب گفتگو و مباحثهی انتقادی باز شود و ابعاد و زوایای مختلف یک اندیشه و جریان کنکاش شود و سره از ناسره بازشناخته شود.
🔸 به هر حال ما در جمهوری اسلامی برخلاف سالهای مبارزه، با یک رویه غلط روبرو هستیم و آن این است که هاله قدسی به دور افراد مختلف مدعی انقلابیگری میپیچانیم و هر فرد صاحب منبر و کرسی را بر مسند متفکر و نظریه پرداز و راهبر انقلاب مینشانیم و اجازه نقد و بررسی آرا و اندیشههای آنها و تبیین پیامدها و نتایج بلند مدت آنها را به بهانههای اخلاقی، سیاسی، اجتماعی نمیدهیم. به تعبیر دیگر به محافظهکاری و خودسانسوری نسبت به برخی از جریانهای مذهبی و مدعی انقلابیگری به بهانه «جبههسازی»، «کار جمعی»، «رعایت اخلاق»، «تفاهم»، «تحمل» و امثال این بهانهها روی میآوریم. اما حقیقت امر این است که در برخی موارد این محافظهکاری ریشه در منفعتشخصی و حفظ اعتبار و جایگاه اجتماعی و رسانهای خودمان دارد. بسیاری از اهل درک و فهم، خود را از «نقد» واقعی اندیشهها و جریانهای مذهبی، مدعیانقلابیگری، چپاسلامی کنار کشیدهاند و فقط به نقد تند و تیز غربگرایان و جریانهای لیبرالیستی مشغولند. در چنین فضایی، امکان تبیین اندیشههای اصیل انقلاب و مبانی فلسفی و فقاهتی آن و مرزگذاری با سایر اندیشههای صوفیانه و یا چپگرایانه وجود ندارد و کوچکترین نقدی هم، بسیار زیاد، سنگین، سخت و خشن فهم میشود. چون همگان به وضع موجود راضیاند و چشم بر حقایق پوشیدهاند لذا همان آن یک «نقد»، بزرگ و سنگین و سخت و غیر معمول و غیر واقعی جلوه میکند.
🛑 ادامه دارد ...
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۱۲مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2131
📌چرا در ایران، «نقد» را «تخریب» میفهمیم؟ و از «نقد» گریزانیم؟
❇️ بخش چهارم:
🔸 متاسفانه از گذشته خودمان درس نگرفتهایم و به بررسی بتسازیهای دهه شصت پیرامون برخی از روحانیون معروف، سخنگویان و دولتمردان و هالهسازیهای قدسی پیرامون امثال احمدینژادها در دهه هشتاد نپرداختهایم و از ضررهایی که به انقلاب و نظام تحمیل کردهایم عبرت نگرفتهایم و صرفا مشکل را در آن افراد دانستهایم و به ریشههای فکری و فرهنگی سقوط آنها که همین بتسازیها، مقدسپنداریها، متفکر سازی و قهرمان سازی هاست توجه نکردهایم. اگر خوب توجه کنیم میبینیم که این ما بودیم که آن افراد را از جایگاه خود خارج کردیم و در یک جایگاه بالاتری نشاندیم و انتظارات و توقعات زیادی در جامعه نسبت به آنها ایجاد کردیم و نهایت این شد که چون تطابقی میان شخصیت آن افراد با جایگاه تعریف شده وجود نداشت موجب ریزش افراد و انحراف مجموعهها شد.
🔹این رویه، ناشی از چند مشکله اساسی در فضای فکری و فرهنگی ما ایرانیان است که میبایست برای آن فکری کرد و به اصلاح ساختارهای فکری و فرهنگی جامعه پرداخت:
✔️ ۱. ضعف مطالعه در جامعه و اعتماد به شنیدهها
یکی از مشکلات اساسی جامعه ما، ضعف مطالعه و بیگانه بودن عموم مردم با کتاب و کتابخوانی است. سرانه بسیار پایین مطالعه در ایران و تزئینی بودن علم و اندیشه و اکتفا به شنیدهها در میان افراد و جریانهای مختلف موجب سطحیشدن و ظاهربینی مفرط نیروهای مختلف شده است و کمتر به مطالعه آثار علمی و پژوهشی جریانها و گروهها میپردازند لذا نمیتوانند به بنیادهای نظری جریانها راه پیدا کنند و برای تحلیل افراد و جریانهای صرفا به برون دادها و روبناهای شعاری و رسانهای اکتفا میکنند. از این رو، اگر یک فردی در رسانهها به عنوان چهره انقلابی شناسانده شود عموم جامعه به سرعت به او اعتماد میکنند و هرگونه نقد و بررسی علمی و منطقی اندیشهها و پیشبینی پیامدهای خطرناک آن اندیشه و جریان را بر نمیتابد.
✔️ ۲. نشناختن تاثیرهای مثبت «نقد» در جامعهپردازی و تمدنسازی
در فرهنگ عمومی ما ایرانیان، تعریف صحیح و درستی از «نقد» منتشر نشده است و کمتر درباره آثار و ثمرات علمی و عملی آن بحث شده است. هرگاه نامی از «نقد» برده میشود در ذهن افراد سریعا مفاهیمی همچون «تعریض»، «تخریب»، «کنار گذاشتن»، «خصومت شخصی»، «وحدت شکنی»، «منفیبافی» و... تداعی میشود واز ترکیب این امور، تلقی بسیار منفی در جامعه و اذهان عمومی نسبت به «نقد» و«ناقد» شکل میگیرد.
✔️ ۳. عدم نهادینه شدن فرهنگ «نقد» و «انتقاد» در جامعه به عنوان یک ارزش اجتماعی
بجهت مشکلات معرفتشناختی در فرهنگ عمومی نسبت به «نقد»، نتیجه این شده است که «نقد» یک مؤلفهی اخلاقی و ارزش اجتماعی فهم نمیشود و هرگونه نقد امر ضداخلاقی و ضد اجتماعی فهم شود. اگر در فرهنگ عمومی این بلوغ شکل نگیرد که نقد و نقادی یک ارزش اخلاقی و هنحار اجتماعی است راه برای «نقد» باز نمیشود و محافظه کاری و نفاق بر جامعه مسلط میشود.
✔️ ۴. ضعف نگاه تشکیکی و سلسله مراتبی به پدیدهها و سیاه و سفید دیدن اندیشهها و جریانها
از دیگر ریشههای گریز از نقد و انتقاد در جامعهی ما، ضعف نگاه تشکیکی و سلسله مراتبی به اندیشها، جریانها و پدیدههای اجتماعی است. به همین جهت، همه چیز ذیل خیر و شر، حق و باطل، سیاه و سفید دستهبندی میشود، لذا اگر چیزی سر مطلق نبود پس حتما خیر مطلق است. مثلاً اگر کسی دشمن نبود پس حتما دوست خوبی است و میتوانم به او اعتماد کنم تا همه انتظارات و توقعات من را برطرف کند اما اگر نتوانست برخی از انتظارات و توقعات من را برطرف کند و یا خلاف میل من رفتار کرد، پس او خوب و قابل اعتماد نیست و باید سریع از او جدا شوم.
در حالیکه براساس مکتب فکری انقلاب اسلامی، همه امور این جهانی، دارای سلسله مراتب تشکیکی، چند لایه و چند سطحی است. بر این مبنا، هم «انقلاب اسلامی» یک پدیدهی چند لایه و چندی سطحی است که آحاد جامعه را میتوان در نسبت با آن طبقهبندی و در ردیف انقلابیون جای دارد و برای آنها نقش روشنی تعریف کرد و هم اندیشهها و جریانها، امری چند لایه و چند سطحی است، زیربناهای معرفتی و نظری دارند و روبناهای رفتاری و اقدامی؛ ممکن است از حیث زیر بناهای معرفتی با انقلاب اسلامی غیرهمسو باشد اما در برخی از روبناها خیلی هم انقلابی دو آتیشه باشد و میتواند بالعکس هم ممکن باشد یعنی مبانی کاملا همسو و هماهنگ با انقلاب اسلامی باشد اما آن کنشگری فعال و پرشور میدانی را نداشته باشد. پیش از این در یادداشتی مستقل درباره «تشکیک انقلابیگری» و منطق نقادی فکر و عملکرد کنشگران انقلابی مطالب عرض شد که تکرار نمیشود. (اینجا)
🛑 ادامه دارد ...
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۱۲مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2132
📌چرا در ایران، «نقد» را «تخریب» میفهمیم؟ و از «نقد» گریزانیم؟
❇️ بخش پنجم و پایانی:
🔸در پایان این یادداشتها خوب است بار دیگر به طور عمیق و دقیق پاسخ حضرت آیتالله خامنهای به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسیهای نظریهپردازی در تاریخ ۱۳۸۱/۱۱/۱۶ مطالعه شود و به اهمیت نقد واقعی و انتقاد علمی بر پایه سه اصل ازادی، منطق و اخلاق در مکتب فکری انقلاب اسلامی پی برد و خود را با آن تطبیق داد.
🔹بخشی از آن نامه از این قرار است:
✔️نباید از «آزادی» ترسید و از «مناظره» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی، تبدیل کرد چنانچه نباید بجای مناظره، به «جدال و مراء»، گرفتار آمد و بجای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت گریزی لغزید.
✔️آن روز که سهم «آزادی»، سهم «اخلاق» و سهم «منطق»، همه یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در این جامعه است و کلید جنبش «تولید نرمافزار علمی و دینی» در کلیه علوم و معارف دانشگاهی و حوزوی زده شده است.
✔️بی شک آزادیخواهی و مطالبه فرصتی برای اندیشیدن و برای بیان اندیشه توأم با رعایت «ادب استفاده از آزادی»، یک مطالبه اسلامی است و «آزادی تفکر، قلم و بیان»، نه یک شعار تبلیغاتی بلکه از اهداف اصلی انقلاب اسلامی است.
✔️ من عمیقا متأسفم که برخی میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزهگوئی و کفرگوئی»، طریق سومی نمیشناسند و گمان میکنند که برای پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگری افتاد.
✔️حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادی بیمهار و خودخواهانه غربی» را نقد و اصلاح کند و فضائی بسازد که در آن، «آزادی بیان»، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی دیگران» و نه به هیچ چیز دیگری ، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و انصاف، سکه رائج شود تا همه اندیشهها در همه حوزهها فعال و برانگیخته گردند و «زاد و ولد فرهنگی» که به تعبیر روایات پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت ایشان (علیهم السلام)، محصول «تضارب آراء و عقول» است، عادت ثانوی نخبگان و اندیشهوران گردد.
✔️بویژه که فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی همواره در مصاف با معضلات جدید و نیز در چالش با مکاتب و تمدنهای دیگر، شکفته است و پاسخ به شبهه نیز بدون شناخت شبهه، ناممکن است.
✔️اما متأسفانه گروهی بدنبال سیاستزدگی و گروهی بدنبال سیاستزدائی، دائما تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب گونه یا تلاطم گردابوار، میخواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تأثیرگذار و جریانساز باشند و سطح تفکر اجتماعی را پائین آورده و همه فرصت ملی را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیریهای غلط و منحط قبیلهای یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوی، خسته و فراموش شوند.
✔️در چنین فضائی، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تکراری و ثابت و سطحی و نازل میگردد، هیچ فکری تولید و حرف تازهای گفته نمیشود، عدهای مدام خود را تکرار میکنند و عدهای دیگر تنها غرب را ترجمه میکنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویشاند، دچار انفعال و عقبگرد میشوند.
✔️چنانچه در نامه خود توجه کردهاید، برای بیدار کردن عقل جمعی، چارهای جز مشاوره و مناظره نیست و بدون فضای انتقادی سالم و بدون آزادی بیان و گفتگوی آزاد با «حمایت حکومت اسلامی» و «هدایت علماء و صاحبنظران»، تولید علم و اندیشه دینی و در نتیجه، تمدنسازی و جامعهپردازی، ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود. برای علاج بیماریها و هتاکیها و مهار هرج و مرج فرهنگی نیز بهترین راه، همین است که آزادی بیان در چارچوب قانون و تولید نظریه در چارچوب اسلام، حمایت و نهادینه شود.
✔️بنظر میرسد که هر سه روش پیشنهادی شما یعنی تشکیل 1) «کرسیهای نظریهپردازی» 2) «کرسیهای پاسخ به سؤالات و شبهات» و 3) «کرسیهای نقد و مناظره»، روشهائی عملی و معقول باشند و خوبست که حمایت و مدیریت شوند بنحوی که هر چه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگتر شود.
۱۳۸۱/۱۱/۱۶
🛑 پایان
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۱۲مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 مدرسه عرفانی امام خمینی (ره)
استاد: علامه مجاهد فخر اسلام حضرت سید حسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه)
(طرح کلی اندیشه اسلامی در دو دقیقه)
#مدرسه_تربیتی_امام_خمینی
#مدرسه_عرفانی_امام_خمینی
#سید_حسن_نصرالله
#مقاومت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#فلسفه_جنگ
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2135
📌 ذات طلبگی و دانشجویی
🔹حیات علم و قوام دانشجویی و طلبگی به «نقد» است. اگر طلبه و یا دانشجویی هیچ نقدی به جریانها و گروههای مختلف نداشت و در حاشیه کتابها تعلیقه انتقادی نزد، #نشانه خروج از ذات طلبگی و دانشجویی و ورود به میدان تقلید و ارادت است.
🔸 اگر طلبه یا دانشجویی، زمینههایی دستیابی به قدرت و قوت عقلانیت انتقادی را در خود فراهم نکرد و نتوانست به کتابها و جریانهای مختلف اشکال وارد کند و افقهای جدید در معرفت و علم را بگشاید نشانه این است که درست درس نخوانده و مطالعه زیادی نداشته است و نتوانسته است به حقیقت راه پیدا کند.
🔹البته چنانکه بارها گفته شد، نقد و انتقاد نیاز به تحصیل عمیق در یک رشته و تلمذ در محضر استادان فن و انبوه خوانی در همان رشته و موضوع است که باید بر سه اصل #منطق، #آزادی و #اخلاق استوار باشد.
#نقد
#جریان_شناسی
#عقلانیت
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
۲۴ مهر ۱۴۰۳
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2136
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 توانمندی اصلاح طلبان در دوقطبی سازی کاذب و بهرهبرداری سیاسی و اجتماعی از آن
بارها گفته شد حملات اصلاح طلبان به آقای سید محمد مهدی میرباقری یک خدعه و دارای یک قصد پنهان است و آن کشاندن جامعه انقلابی به دوقطبیهای کاذب است همچنان که در ماجرای آقای جلیلی و انتخابات ۱۴۰۳ کاملا موفق شدند.
این دو قطبی کاذب بسیار خطرناک است.
میخواهند جبهه انقلاب را نسبت به میرباقری غیرتی کنند و او را به عنوان چهره موجه انقلابیون مطرح کنند تا با برجسته سازی اشکالات تفکرات او، از آب گل آلود ماهی بگیرند.
دوباره از اصلاح طلبان بازی نخوریم و همسوی با آنها، مکتب انقلاب اسلامی را با افکار عقل ستیزانه و غربستیزانهی امثال آقای میرباقری بیشتر از این تخریب نکنیم.
باز گردیم به تفکر ناب و حکیمانه حضرت امام و حضرت آقا:
✔️جمع سالم میان فقاهت، حکمت و عرفان.
✔️جمع سالم میان عقل و دین
✔️جمع سالم میان دنیا و آخرت
✔️جمع سالم میان عقلانیت، معنویت، عدالت و پیشرفت.
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#میرباقری
#خدعه_اصلاحطلبان
https://eitaa.com/hekmat121/2005
📌 آدرس اشتباهی اصلاحطلبان برای گمراه کردن جبهه انقلاب اسلامی
🔹بارها گفته شد که یکی از ترفندهای مؤثر جریانهای سیاسی برای پیروزی بر رقیبان خود، آدرس اشتباهی دادن و برجسته سازی برخی از افراد مسئلهدار در جبهه مقابل است چرا که از این طریق میتوانند جبهه مقابل را نزد مردم بدنام و به برخی از ویژگیهای غلط مثل جنگطلبی، علمستیزی، تمدنگریزی و امثال آن متهم کنند و آنها را از صحنه رقابت و کنشگری فعّال خارج کنند.
🔸جریان اصلاحات از دهه ۷۰ به بعد، بارها تلاش کرد که با برچسبزدنهای اینگونهای جبهه انقلاب اسلامی را تضعیف کند چرا با وجود متفکران برجسته و عالمان بزرگی همچون حضرات آیات مصباحبزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی، مشکینی، هاشمی شاهرودی ، احمد جنتی، عزیزالله خوشوقت، مجتبی تهرانی، و مانند این بزرگان، نتوانستند جریان اصیل انقلاب را به انحراف ببرند و هرگونه برچسب زنی آنها نیز به جریان اصیل انقلاب اسلامی هم نتیجه معکوس میداد.
🔹اما بعد از وفات بسیاری از این عالمان بزرگ، جریانهای اصلاحات، صحنه را خالی دیدند و به متفکر سازی برای جریان اصولگرا پرداختند و با برجسته سازی افرادی نظیر آقایان حسن عباسی و رائفیپور مرحلهی جدیدی از برچسب زنی را آغاز کردند و اخیرا بر منبری معروف جناب آقای میرباقری کلید کردهاند و تلاش دارند تا با برجسته سازی وی و اندیشههای غربستیزانه و علمگریزانهی وی، جبهه انقلاب اسلامی را دچار خطای در محاسبه کنند تا نوعی #هویتسازی_جعلی کنند و انقلاب و اسلام را در چارچوب تفکرات پر اشکال این جریان باز تعریف کنند.
🔸 روشن است که این کار خطرناک جریانات اصلاحطلبی در برجسته سازی امثال آقای میرباقری و نسبت دادن تفکرات آنها به مکتب مرتقی انقلاب اسلامی، جز یک اشتباه بزرگ و بداخلاقی سیاسی و بیتقوایی نیست. چرا که انقلاب اسلامی بر پایههای محکم برآمده از فقه جواهری و حکمت اسلامی بر محور همهی آثار و اندیشههای حضرت امام خمینی و شاگردان برجستهی ایشان همچون آیت الله العظمی خامنهای، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، و دهها متفکر دیگر شکل گرفته است. اندیشه و تفکری که به همه میراث اسلامی اعم از دانش اصول و فقه جواهری ، حکمت متعالیه، کلام مبتنی بر عقلانیت باور واقعی دارد و بر همین پایه به دنبال جمع سالم و اجتهادی میان شریعت و سیاست، پیشرفت و معنویت، سنت و تجدد، علم قدیم و علم جدید است و هدف نهایی آن اقامه توحید و عدالت، صلح و آزادی جهانی برای همه بشریت است. عملکرد جبهه #مقاومت بر همین اساس سامان یافته است و کاملا ریشه در عقلانیت انقلاب اسلامی دارد و به هیچ وجه، با اندیشههای تضادگرایانه چپ اسلامی و رویکردهای غربستیزانه و تمدنگریزانه نسبتی ندارد.
🔹 با وجود شخصیتهای بزرگ فقهی و حکمی همچون حضرات آیات موحد کرمانی، محمد مهدی شبزندهدار، محسن اراکی، غلامرضا فیاضی، محمود رجبی، علیرضا اعرافی، حمید پارسانیا، محمدرضا مدرسی یزدی، احمد مبلغی، محمدرضا عابدینی، احمد عابدی، علیاکبر رشاد، سید احمد خاتمی، محمدباقر تحریری و امثال اینها که ریشه در فقه جواهری و حکمت قرآنی دارند و به مبانی و بنیانهای اصولی و حکمی انقلاب اسلامی وفادار هستند هیچ جایی برای مراجعه به امثال آقای میرباقری و تفکرات شاذ و متفاوت ایشان و تفسیرهای ارادهمحورانه و تضادگرایانه ایشان از اسلام و انقلاب نیست تا موجبات سوء استفاده برخی اصلاحطلبان و خارج نشینان را فراهم کند و زمینهی تجدیدنظر طلبی در مکتب انقلاب اسلامی را ایجاد کند.
🔸 البته هر جریان فکری و سیاسی حق دارد که در فضا و محیط علمی اندیشههای خود را صریح و شفاف بیان کند و تمایزهای خود را با دیگران آشکار کند. و در فضای علمی و نظری از ظرفیتهای همهی جریانهای دگراندیش برای اعتلای مکتب فقاهتی و حکمی انقلاب اسلامی بهره گرفت.
اما به معنای آن نیست که هدایت جریان اصیل انقلاب اسلامی که خود دارای یک بنیانهای قوی فقاهتی و فلسفی است و ریشه در سنت و تمدن اسلامی و علوم موجود حوزههای علمیه دارد به کسانی واگذار شود که اصل این مبانی و بنیانهای فقاهتی و فلسفی را قبول ندارند و به دنبال یک طرح دیگر و تأسیس در فقاهت و تغییر در منطق اجتهاد و حکمتی است که منبع و مرجع مکتب انقلاب اسلامی بوده است.
✍سید مهدی موسوی
۲۶ مهر ۱۴۰۳
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#میرباقری
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#خدعه_اصلاحطلبان
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2138
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش اول:
🔸انقلاب اسلامی ایران بر یک بنیان حکمی و فقاهتی عمیقی استوار است که توسط امام خمینی (ره) و شاگردان برجستهی ایشان صورتبندی عمیقی شده است و در تقابل و تضاد دو قطب کمونیسم و لیبرالیسم، یک مکتب فکری و قطب جدیدی را به وجود آورد. این مکتب و جریان جدید از ذیل #منطق_قدرت و ارادهگرایی به طور کامل خارج شد و با اعتماد بر قرآن و روایات، حکمت و فقاهت اسلامی، بنیاد جدیدی را برای اجتماع و سیاست با محوریت #منطق_هدایت و عقلانیت متعالی به وجود آورد.
◀️ در منطق قدرت و ارادهگرایی همه چیز بر پایه تقابل و تضاد معنا میشود و اساس حیات اجتماعی بر اکتساب قدرت سیاسی و سرپرستی و سلطه برای کنترل اهالی جامعه است.
◀️ اما در منطق هدایت و عقلانیت متعالی برآمده از معارف وحیانی و ریشهدار در علوم اسلامی، اساس این جهان بر «زوجیت» و «همنوایی» موجودات این عالم است و باید برای اصلاح انحرافات یک الگوی هدایت پایه و عقلمحور داشت. چرا که با برانگیختن عقلها و شکوفایی ارادهی همه انسانهای جامعه، امکان گسترش توحید و غلبه عدالت و آزادی واقعی بر جهان به وجود میآید. هدف سیاست و حاکمیت در مکتب انقلاب اسلامی، هدایت جامعه بشری از طریق برانگیختن (اثارهی) عقلها و شکوفاسازی ارادهها از هرگونه اسارت شهوانی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی است.
🔹جریان #چپ_اسلامی از جمله جریانهایی است که ذیل منطق قدرت و ارادهگرایی قرار دارد وبا تأکیدبر منطق تغییر و تغایر و تضادگرایی (دیالکتیک) درصدد تئوریسازی برای انقلاب ومقاومت بوده است. بر همین اساس یکی از معضلات انقلاب اسلامی از آغاز تا الان است و همیشه با موضع نسنجیده و تضاد گرایانه موجب پررویی جریانهای غربزده شده است و با برجسته کردن اظهارات غلط ومبانی تضادگرایانهی آنها، اصل انقلاب اسلامی ومفهوم متعالی مقاومت را نشانه میگیرند.
🔸جریان #چپ_اسلامی برخلاف عقلانیت جامع و عقلایی انقلاب اسلامی، با خوانش ارادهگرایانه و اقتدارطلبانه از نصوص دینی، به فهم تغییر و تغایری (دیالکتیکی) از هستی و انسان، پرداخته است و بر همین اساس همهی پدیدههای عالم را بر منطق اراده و قدرت، تضاد و تقابل فهم میکند و آن را به اسلام استناد میدهد. تفسیر آنها از انقلاب و استقلال و مقاومت هم کامل تضاد گرایانه و اقتدار گرایانه است و با تحریف منطق و بیانات امام و رهبری، و نفی متفکران اصیل انقلاب، سعی دارد خود را به عنوان تنها فیلسوف، نظریهپرداز و تئوریپرداز و تئوریسین انقلاب و مقاومت معرفی کند. متاسفانه عموم کنشکران اجتماعی نیز به جهت ضعف در مبانی فکری و نخواندن تاریخ در دام آنها گرفتار میشوند.
🔸 چپ اسلامی در دو مرحله پیشین خود همواره سعی کرد تا کنش انقلابی ملت ایران و اندیشهی امام خمینی (ره) را کاملا براساس تضاد و تغایر فهم کند.
✔️در مرحله اول از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ ، چپ اسلامی در چهره مجاهدین خلق، گروه فرقان، گروههای چریکی بچه مسلمانها آشکار شد. جریانهایی که انقلاب اسلامی را به #اسلام_انقلابی تغییر دادند و اصل در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی را درگیری و جنگ دانستند و بر همین اساس، مبارزات چریکی و رادیکال را تنها نسخه انقلاب و مبارزه معرفی میکردند و هرگونه فعالیت و مبارزه فکری و فرهنگی علما و متفکران اصیل انقلاب اسلامی را تخطئه میکردند و حتی برای دفاع از نظریه اسلام انقلابی خود، به ترور متفکران و فقیهان بزرگی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، سعید مفتح، شهید باهنر، آیت الله خامنهای و ... دست زدند چرا که درصدد ارایه «اسلام ناب محمدی» بودند. اسلامی که جمع سالم میان دنیا و اخرت، پیشرفت و عدالت، آزادی و معنویت، آرمانگرایی و واقعبینی، مبارزه و مقاومت، صبر و حرکت بود.
✔️ در مرحله دوم یعنی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۸ جریان چپ اسلامی در چهره نیروهای موسوم به #خط_امام حلول کرد و با فهم تقابلی از انقلاب همواره بر مبارزه و درگیری در هر شرایطی اصرار داشتند از فعالیتهای محمد منتظری، مهدی هاشمی تا مجمع روحانیون مبارز و مواضع مجلس سوم و دفتر تحکیم وحدت و مانند آنها، تضاد و تغایر را اصل در هرگونه مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی میدانستند. به همین جهت بعد جنگ آمریکا و صدام، از ضرورت همراهی با صدام به عنوان خالدبن ولید در جنگ با آمریکا سخن گفتند و خواستند کشور را وارد یک جنگ همه جانبه جدید کنند که با هوشمندی مقام معظم رهبری جلوی این تقابل گرایی و جنگ طلبی گرفته شد و افق مقابله انقلاب اسلامی با آمریکا را در یک افق بالاتر و سطح تمدنی تبیین کردند و ساخت کشور را در راستای مبارزه با آمریکا و نظام سلطه ترسیم کردند.
🛑 ادامه دارد ...
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2139
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش دوم:
🔸 جریان #چپ_اسلامی در دهه شصت، اصطلاح #خط_امام را - که در اول انقلاب در مقابل جریانهای غربزده و شرقزده به کار گرفته میشد- به طور کامل در انحصار خود در آورد و غیر خود را از رئیس جمهور وقت گرفته تا ۹۹ نماینده مجلس منتقد دولت میرحسین موسوی و همچنین علمای جامعه روحانیت مبارز را به #اسلام_آمریکایی و #سازشکاری متهم میکردند و یک تفسیر تقابل گرایانه و تضادجویانه و دیالکتیکی از اسلام و انقلاب ارائه میدادند.
این انحصارگرایی و تفسیر تضادگرایانه به دلایلی با اقبال زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شد و موجب شد که اکثریت مجلس سوم در اختیار این جریان قرار گیرد و از جایگاه مجلس اظهارات بسیار تند علیه سایر جریانها و گروههای انقلابی مطرح شود و در عوض از ضرورت همکاری با صدام و مشارکت در جنگ با آمریکا سخن گفتند.
🔹اما به تدریج بهجهت نزدیکی به نهضت آزادی و تفکرات امثال حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) و محمد مجتهد شبستری و با افول بلوک شرق و کنار رفتن از قدرت به جهت ضرورت سازندگی بعد از جنگ، به دگردیسی معرفتی روی آوردند و بر اساس همان منطق قدرت و اراده، از شرقگرایی به غربگرایی تمایل پیدا کردهاند و در ذیل اندیشه جامعهمدنی و اصلاحات در شرقگرایی و غربستیزی خود تجدیدنظر کردند و به نقد تفکرات و وضعیت گذشته پرداختند؛ اما جالب این جاست که نگفتند خودشان اشتباه کردهاند و انقلاب و امام را بد فهمیدهاند و بر مبنای بنیانهای فقاهت و حکمت انقلاب اسلامی نمیاندیشدهاند بلکه اظهارات و تفسیرهای خود را عین انقلاب و خط امام میدانستند و به نقد انقلاب اسلامی و بنیانهای آن پرداختند چون چپگرایی و غربستیزی مفرط خود را به ذات انقلاب و اندیشه امام نسبت میدادند. لذا همان چپهای دو آتیشهی دهه شصت از دهه هفتاد به بعد نقش توسعهگرا و منتقد بازی میکنند و هر گونه دفاع از انقلاب و مقاومت و استقلال و پیشرفت اسلامی را ذیل اندیشه چپ و افکار پیشین خود تفسیر میکنند لذا انقلاب و امام و رهبری را به نقد غیر منصفانه مینشیند.
🔸جریان چپ دیروز (دولت میرحسین موسوی، اعضای مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین، دفتر تحکیم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،...) و غربگرا و توسعهطلب امروز، یک ویژگی جالبی دارند و آن این است که اگر نتوانند اصل بنیان انقلاب و اندیشه امام و رهبری و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی را به چپگرایی متهم کنند تلاش دارند تا با برجسته کردن برخی از افراد دارای تفکرات چپ_اسلامی و روحیات غربستیزی و تحمیل آنها به عنوان متفکر و نظریهپرداز (تئوریسین) به جامعه انقلابی، راهی برای نقد مبانی و بنیانهای انقلاب اسلامی فراهم کنند.
🔹 هرچند چپهای دهه شصت، در دهه هفتاد به تدریج دچار دگردیسی معرفتی شدند اما اصل تفکر چپ_اسلامی از بین نرفت و با توجه به سیاستهای تند توسعهگرایانهی دولت سازندگی، در بخشی از جامعه حضور داشت اما از فعالیت زیادی برخوردار نبود -در برخی تشکلات دانشجویی و نشریاتی همچون جبهه، شلمچه و یا اثرات الحسین فعالیت داشتند و نزد برخی از جوانان نفوذ داشتند. اما عموم مردم تحت هدایت رهبر معظم انقلاب حرکت میکردند و با بهرهمندی از بیانات صریح و شفاف ایشان در باب پیشرفت و ساخت کشور بودند و آن بیانات توسط عالمان بزرگی همچون حضرات آیات مشکینی، مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی، جنتی، سبحانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، مجتبی تهرانی، امامی کاشانی، عزیزالله خوشوقت و ائمه جمعه استانها و شهرستانها که تلاش گستردهای برای تبیین معارف فقاهتی و حکمی انقلاب اسلامی انجام گرفت که خط اصیل اسلام ناب محمدی بدون گرایش به چپ و راست تبیین شد.
🔸اما با افراط دولت سازندگی و دولت اصلاحات در توسعهگرایی غربی و ترجمه اندیشههای لیبرال سرمایهداری، به تدریج در برابر آن جریانها چپ هم فعال شدند و اندیشههای چپ و نقد لیبرال سرمایهداری در جامعه مطرح شد. بخشی از بدنه نهادها و جریانهای انقلابی هم بدون توجه به عواقب بلندمدت آن، به ترویج برخی از شخصیتهای چپگرا و منتقد دولت سازندگی و دولت اصلاحات پرداختند تا از این طریق بتوانند جلوی گسترش اندیشههای لیبرالیستی و سرمایهداری را بگیرند و از مبانی انقلاب اسلامی در حوزه استعمارستیزی و ظلم ستیز دفاع کنند. لذا به تدریج و خیلی غیرمحسوس، اندیشههای چپگرایانه با رویکردهای اگزیستانسیالیستی، اسلامی، عرفانی و هیأتی در جامعه گسترش یافت و در دولت آقای احمدینژاد هم تقویت مالی و اجتماعی شدند.
🛑 ادامه دارد ...
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2140
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش سوم:
🔸برجسته شدن دغدغه #عدالت - که از ارزشهای بنیادین انقلاب اسلامی بود - در دولت آقای احمدینژاد، سبب شد که در برابر اندیشههای لیبرالیستی که بر #آزادی تأکید داشتند به تدریج اندیشههای سوسیالیستی با اقبال عمومی مواجه شود بخصوص کسانی که از آیات و روایات استفاده میکنند و از قدرت بیان انقلابی، غربستیزانه و رویکرد تند منتقدانه نسبت به غربزدههای داخلی و دولتمردان پیشن برخوردار بودند از محبوبیت و معروفیت زیادی برخوردار شدند و عضو ثابت جلسات بصیرتی و جریانشناسانه ای بودند که با هدف تبیین مبانی انقلاب اسلامی توسط نهادهای انقلابی برگزار میشد. جلساتی که به تعمیق دوقطبیهای کاذب برآمده از چپ و راست انجامید.
🔹 این جریانها به اسم انقلابیگری اما گسسته از «عقلانیت انقلاب اسلامی» و اندیشههای متفکران اصیل انقلاب، در این دوره با انحصاری کردن مفاهیمی همچون عدالت، انقلاب، شهید، مقاومت، دشمنی با صهیونیزم و هلوکاست یک دوگانهی کاذبی را در جامعه به وجود آوردند و با شکلدهی به دوقطبی «احمدینژاد و هاشمیرفسنجانی» موهم دو قطبی «عدالت و آزادی»، «انقلاب و توسعه»، «ارزشها و منافع» شدند و طبیعی بود که عموم انقلابیها از بین این دوگانهها، آن طرفی را بپذیر که بیشتر ادعای انقلابیگری را دارد لذا طرف احمدینژاد، عدالت، انقلاب و ارزشها را انتخاب کنند اما در قالب دوقطبی و تفسیری که احمدینژاد و اطرافیان او از این مفاهیم القا میکردند. به تدریج هرکس که شبیه آقای احمدینژاد نمیاندیشید به طیف سازشکازی، توسعهطلبی، مخالف عدالت، و ... متهم میشد و از دایرهی انقلابی بودن حذف میشد. برخی از مراجع تقلید، عالمان حوزوی، شخصیتهای سیاسی، فرماندهان جنگ از جمله افرادی بودند که به نام انقلابیگری و مخالفت با احمدینژاد طرد شدند (مانند: آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله جوادی آملی، دکتر عماد افروغ، دکتر حداد عادل، و صدها شخصیت دیگر). حتی کار به جایی رسید که نصایح مشفقانه حضرت آیت الله مصباح یزدی را هم نشنیده گرفتند و عملا ایشان را هم حذف کردند در حالی که قدرت گرفتن احمدینژاد مرهون دو دهه تلاش علمی و تشکیلاتی آیت الله مصباح یزدی بود.
🔸در عوض کسانی که تند و تیزتر بودند و به تقابل و تضاد کامل با غرب و ادبیات توسعه و دولتمردان سازندگی و اصلاحات میپرداخت و سخنرانیهای آتشینتر داشتند در رسانهها به عنوان نماد بصیرت، انقلابیگری معرفی میشدند هرچند هیچ سابقه درخشان انقلابی و هیچ سابقه علمی و نظری نداشتند و معالاسف با رحلت و یا کنار گذاشتن عالمان بزرگ انقلاب اسلامی، به تدریج این افراد نقش متفکر، نظریهپرداز، تئوریسین هم پیدا کردند و به تفسیرهای تقابلگرایانه و تضادگرایانه از اسلام و انقلاب روی میآوردند و از طریق یک شبکهی گستردهی رسانهای هم سخنزانیهای آنها در اختیار عموم جامعه قرار میگرفت.
🔹بزرگترین آفت این دوقطبی سازی کاذب، از بین بردن همبستگی اجتماعی و تبدیل مفاهیم وحدت بخش به مفاهیم اختلاف انگیز بود. توسط این جریانها، مفاهیمی همچون انقلاب، عدالت، آزادی، پیشرفت، توسعه، مبارزه با استکبار، مبارزه با صهیونیزم، به گونهای تفسیر شد که هیچ نسبتی با زندگی مردم و افقهای بلند آینده نداشت و صرفا به یک امور ایدیولوژیکی محض و تقابل گرایانه با مطلق غرب و دست آوردهای علمی و تمدنی و فرهنگی آن تعریف شد که به تدریج عموم مردم و بخصوص نسل تحصیل کرده نسبت به آن مفاهیم احساس بیگانگی کردند و آنها در تضاد با زندگی و پیشرفت و آینده کشور تلقی کردند. در این هنگام همان چپهای مسلمان و پشیمان دیروز به کمک راستهای غربزده، به طور مشترک بر این احساس بیاعتمادی و بیگانگی دمیدند و آن را زمینهساز جنگ و سوریه سازی معرفی کردند و بر آتش آن دوگانه سازی و قطبسازی کاذب دمیدند و البته آن را به کل جریانهای انقلابی و مکتب فکری انقلاب اسلامی نسبت دادند. بر همین اساس بود که در سال ۹۲ توانستند بر همه امور جامعه مسلط شوند و مذاکرات بیفایده با آمریکا و برجام ضعیف و بی پشتوانه را به نظام تحمیل کنند.
🔸همان افرادی که خود زمینهساز انحراف بخشی از جبهه اسلامی شدند به جای عذر خواهی و بازگشت به عقلانیت انقلاب اسلامی، به تدریج از اصل انقلاب فاصله گرفتند و نامههای سرگشاده برای رهبر معظم انقلاب اسلامی فرستادند و به بهانه عدالتخواهی و برجامستیزی مخالفخوان همه اقدامات جمهوری اسلامی در امور داخلی و سطح بینالمللی و حمایت از جبهه مقاومت شدند.
🛑 ادامه دارد ....
✍سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2142
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی
❇️ بخش چهارم:
🔸 با کنارهگیری احمدینژادیها، داستان به پایان نرسید و #چپ_اسلامی در صورتهای جدیدی ادامه دارد که تشخیص آن از سایر جریانهای انقلابی، برای بسیاری، بسیار مشکل است؛ چرا که حجاب معاصرت و فعالیت رسانهای گسترده این جریانات موجب شده است که چهرهای انقلابی و متفکر از آنها در جامعه منتشر شود بدون آنکه به تفاوتهای مبنایی آنها با بنیانهای انقلاب اسلامی و فقاهت و حکمت امام خمینی و سایر متفکران اصیل انقلاب اشارهای شود. این جریان جدید نیز با اصرار بر منطق تغییر و تغایر همچنان بر فهم تضادگرایانه و اقتدارطلبانه از اسلام و انقلاب دارند و بر غربستیزی مطلق اصرار دارند و اصل اولیه معادلات اجتماعی و بینالمللی را در تقابل و تضاد مستقیم میدانند و هرگونه صبر انقلابی و محاسبات دقیق نظامی مبتنی بر عدم شتابزدگی در مواجهی با نظام سلطه را به ترس، محافظهکاری، عقبنشینی،... تفسیر میکنند.
🔹امروز نیز به جای حمایت علمی و منطقی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تبیین اصل «عدم تعلل و عدم شتابزدگی» در #جمعه_نصر و تبیین صحیح و منطقی از #مقاومت به نحوی که موجب دلگرمی مردم و همراهی آنها با تصمیمات کلان نظام باشد به گونهای سخن میگویند که موجهای منفی به جامعه منتقل میشود و با اصرار بر مفاهیمی همچون استقبال از «بلا» و «ابتلا»، و ... مردم را نگران میکنند و بهانه به دست چپهای قدیم و گروهها و احزاب دنیاطلب و محافظهکار امروز میدهد که اصل #مقاومت و #استکبار_ستیزی را زیر سؤال ببرند و جامعه را نسبت به اصل مقاومت و مبارزه با استکبار دلسرد کنند.
🔹 خلاصه مهمترین میراث #چپ_اسلامی، دو پارچه کردن جامعه با تفسیر رادیکال و تضادگرایانه و انحصار طلبانه از مفاهیم چون انقلاب و مقاومت است در حالی که این گونه مفاهیم امروز باید محور وحدت و وفاق و همگرایی میان همه اقشار جامعه باشد. امروز کسی میتواند ادعای نظریهپردازی و تئوریسین مقاومت باشد که به بنیانهای فقهی و حکمی انقلاب اسلامی وهمه اندیشههای امام و رهبری معتقد و پایبند باشد و فقط از همان پایگاه، حقیقت متعالی #مقاومت را تبیین کند. تفسیرهای تقابلگرایانه و تضادگرایانه و اراده گرایانه با هر قصد و نیتی نه تنها موجب خدمت به جبهه مقاومت نیست بلکه زمینه ساز اختلاف افکنی میان گروهها و احزاب سیاسی است و موجبات نگزانی و ناراحتی مردم را فراهم میکند.
🔸جبهه اصیل انقلاب اسلامی باید ازدوگانه توهمی وجعلی جریانهای چپگرا و راستگرا خود را برهانند و به عقلانیت ناب انقلاب #انقلاب_اسلامی براساس نظام فکری امام خمینی و امام خامنهای مراجعه کند و برسه اصل (حکمت، عزت و مصلحت) همهی پدیدهها را فهم کند و به تصمیمات کلان نظام جمهوری اسلامی و اظهارات مسئولانه مسئولان نظام اعتماد کامل داشته باشد و تنها همان حرفی را تکرار کند که امام جامعه و رهبر حکیم و فقیه انقلاب بیان میکند نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.
🔹 اندیشهی #مقاومت یک اندیشه متعالی و عقلانی است که ریشه در فقاهت و حکمت ناب اسلامی دارد و بر محاسبات دقیق شرایط جهان امروز استوار است که جز از طریق نظام فکری امام خمینی و امام خامنهای، هر تفسیر دیگری از آن ناصواب است. نظریه مقاومت بر اصولی استوار است مانند:
۱. حقیقتجویی و هدایت یابی انسان؛
۲. ریشه فطری و حسن ذاتی عدالت و قبح ذاتی ظلم؛
۳. جهانی بودن و عقلی بودن حسن عدالت و قبح ظلم،؛
۴. اعتقاد واقعی به وحدت امت اسلامی نه صرف تقیه و تاکتیک؛
۵. رستگار دانستن شهدای مقاومت از هر مذهبی؛
۶. اعتقاد به همبستگی جبهه مستضعفان عالم براساس اصول فطری اخلاق و عدالت؛
۷. بهرهمندی حداکثری از همهی علوم و فناوریهای جدید در جهت افزایش توان ملل مسلمان نه از باب اضطرار و اکل میته.
🔸آخرین نکته اینکه صلح و جنگ یک مقوله کاملا تخصصی و حاکمیتی است که در اختیار امام جامعه و فرماندهان نظامی و مسئولان امنیتی کشور است و هرگونه اظهارنظر شخصی و رسانهای از هرکسی در این باب، خلاف عقلانیت و عدالت است و موجبات نگرانیها و تندرویها را فراهم میکند و جز دوقطبی سازی کاذب هیچ نتیجهای ندارد. به اعتقاد فقها، هر اظهارنظر و عملی که در شرایط بحرانی موجب گسست اجتماعی میان همه احزاب و نیروهای اجتماعی شود و یا موجب تحریف حقیقت مقاومت و نگران کردن مردم شود ویا موجب تضعیف مسئولان سیاسی و امنیتی و نظامی کشور شود قطعا حرام وضدجبهه مقاومت است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ ...
🛑 پایان.
✍️سید مهدی موسوی
۲۷ مهر ۱۴۰۳
#منطق_قدرت
#چپ_اسلامی
#جنگ_طلبی
#تضاد_گرایی
#منطق_هدایت
#عقلانیت_انقلاب
#مقاومت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2143