eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
564 عکس
153 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌نصاب ریاست جمهوری شهید آیت الله رئیسی نمونه یک رئیس جمهور تراز جمهوری است که حضرت آقا در پیام خود آن را به درستی تبیین کرده‌اند. شرط ریاست جمهوری رجل سیاسیِ ولایت‌باور، معتقد به حکمت و فقاهتِ انقلاب اسلامی، پرتلاش، باکفایت، مردمی، مخلص، صمیمی، فداکار، خدمتگزار، و ... است؛ نه خطیب رسانه‌ای بیگانه از کار و رفاه مردم و مخالف با تمدن و پیشرفت و مدعی تفکر متضاد با حکمت و فقاهت انقلاب اسلامی. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1836
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 رئیس جمهور ⚫️ دختر دانشجو معلول بود، میخواست با رئیس جمهور صحبت کنه اما سید خودش رفت پیشش... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1837
📌کار خطرناک بعداز شهادت سید مظلوم شهید آیت الله رئیسی یک خط رسانه‌ای قدرتمندی در فضای مجازی شکل گرفت وخطیب رسانه‌ای آقای سید محمدمهدی رابه عنوان گزینه‌ی ریاست جمهوری معرفی می‌کرد. این اولین بار نبود، این خط رسانه‌ای بعداز وفات فیلسوف انقلاب اسلامی آیت الله مصباح یزدی هم تلاش داشت تا جناب میرباقری را به عنوان تنها گزینه‌ی جایگزین آیت الله مصباح درجبهه‌ی انقلاب اسلامی معرفی کند. پیشتر هم این خط رسانه‌ای یک بار از شبکه‌ی المانتیور در اول ژوئن 2018 (11 خرداد 1396) در ایام تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری، راهبری و هدایت شد و در فضای رسانه‌ای داخلی به آن دامن زده شد و اخیر نیز توسط سایت اصلاح طلب انتخاب دوباره مطرح شد و درصدد القای میرباقری به عنوان مهمترین متفکر انقلاب بود. این‌بار نیز جریانی که مشخص نیست از کجا هدایت و راهبری می‌شود دوباره به میدان آمد و فردی را که هیچ سابقه‌ی اجرایی و مدیریتی حتی کوچک در نظام اسلامی نداشته و هیچ ارتباطی با زندگی مردم را ندارد بلکه اندیشه او در تقابل با پیشرفت و رفاه جامعه است را به عنوان گزینه رئیس جمهور معرفی می‌کند و ضریب رسانه‌ای گسترده‌ای هم به آن می‌دهد و ذهن‌های جبهه انقلاب را به این سو جهت می‌دهند. در حالی که خوب می‌دانند که وی شرط اصلی ریاست جمهوری که رجل سیاسی و مدیریت و تجربه است را ندارد، بنابراین دور از ذهن نیست که اهداف دیگری پشت این خط رسانه‌ای است که از هر موقعیت و فقدانی استفاده می‌کند تا جناب میرباقری را از حاشیه به متن بیاورد و برای او وجاهت فکری و انقلابی به وجود آورند. جالب توجه این است که چند روز بعد از هر موج رسانه‌ای از سوی اعضای وابسته به جریان دفتر فرهنگستان تکذیبیه‌ای صادر می‌شود و ایشان رابه عنوان کسی که مشغول فکر و تولید علم برای انقلاب اسلامی است معرفی می‌کند. اینبار خود آقای میرباقری به میدان آمد و بیانیه صادر کرد وبه «رسالت علمی و تبیینی خود» در جبهه انقلاب اشاره کرد. به نظر می‌رسد که این جریان رسانه‌ای بعد از این هم ساکت نخواهند ماند و موج‌های دیگری رابه وجود می‌آورد ازاینرو لازم است به درستی و دقت جریان دفتر فرهنگستان قم و افکار جناب آقای میرباقری مورد بازخوانی و بازشناسی قرار گیرد و فرصت‌ها و تهدیدهای آن برای مکتب انقلاب اسلامی تبیین شود. جریان دفتر فرهنگستان که به واسطه‌ی منبرهای میرباقری و برنامه «به سمت خدا» شبکه‌ی سوم سیما تدریج از حاشیه‌ی شهر قم به متن جامعه اسلامی وارد شده است و ده‌ها عضو وابسته به این جریان به مراکز علمی وابسته به مجموعه‌های نظامی و نهادهای انقلابی و مجامع فرهنگی وارد شده‌اند و برپایه‌ی راهبرد تقیه و تفاهم توانسته‌اند روایتی نوین و روبنایی از دغدغه‌ها و رؤیاهای خود ارائه بدهند که این تلقی دراذهان شکل بگیرد که فقط آنها هستند که حرف نوئی برای آینده دارند ودیگران از چنین ظرفیتی برخوردار نیستند. جریان دفتر فرهنگستان و آقای میرباقری درحال گسترش و نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری و محاسباتی نظام جمهوری اسلامی است در حالی که کمتر کسی از بنیان‌های فکری و تجدیدنظر طلبی های آنها نسبت به علوم اسلامی و انقلاب اسلامی مطلع است و صرفا به برخی از حرف‌های منبری، روبنایی وشعاری آنها استناد داده می‌شود. همه‌ی مبانی و بنیان‌های فکری جریان فرهنگستان از منطق و فلسفه، کلام و اخلاق تا فقه و اصول، کاملا در تضاد با بنیان‌های فکری انقلاب اسلامی و متفکران اصیل انقلاب اسلامی است وبا با رد منطق و فلسفه در سودای تاسیس یک منطق و فلسفه دیگری است که عموم بنیان‌های آن برگرفته از جریانهای فکری چپ دنیای غرب است و در زمینه اخلاق و علوم انسانی به نفی مطلق حسن و قبح ذاتی ارزشها و افعال انسانی و ناتوانی عقل در کشف حقایق می‌پردازند. بر همین اساس عقل و یافته‌های آن را برساخته‌ی تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی می‌دانند و بر تقدم اراده بر معرفت نظر می‌دهند و بدین جهت به تغییر منطق حجیت اجتهاد و به تاسیس اصول و اجتهاد دیگری نظر دوخته‌اند. با توجه به این تجدیدنظر طلبی ها و تلاش گسترده برای تغییر مبانی و بنیان‌های فکری و اجتهادی انقلاب اسلامی می‌توان این جریان رایک جریان محوری و اساسی در جبهه‌ی انقلاب اسلامی دانست و راهبری فکر واندیشه انقلاب را به امثال آقای میرباقری سپرد؟ بدون تردید فضای جامعه اسلامی باید به گونه‌ای باشد که هر جریان و فرقه‌ی فکری و سیاسی بتواند فعالیت علمی و عملی صادقانه داشته باشد و حرف واقعی خودرا در کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی بزند تا محققان و صاحب نظران به نقد و بررسی ایده‌ها و پیشنهادات آنها بپردازند اما مسئله در اینجا، مسئله هدایت و راهبری مکتب حکمی و فقاهتی انقلاب اسلامی است مکتبی که ریشه درحکمت وفقاهت اسلامی دارد و توسط حکما و فقهای بزرگی چون امام خمینی، امام خامنه‌ای و شهیدمطهریها و شهیدبهشتی‌ها نظام معرفتی یافته است.
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید آیت الله رئیسی: از شدّت فقر، به امام رضا (ع) متوسل شدم بخشی از مصاحبه منتشرنشده شهید سید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۱ 🔺 امام خمینی(ره): تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. https://eitaa.com/hekmat121/1839
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌کار خطرناک بعداز شهادت سید مظلوم شهید آیت الله رئیسی یک خط رسانه‌ای قدرتمندی در فضای مجازی شکل گرف
📌 سپاس و امتنان 🔹پس از نشر مطلب در نقد یک جریان رسانه‌ای خاص، پیام‌های بسیاری از اساتید، مخاطبان و خوانندگان عزیز دریافت شد که تقدیر و تشکر کرده بودند و آن را به جا و به موقع دانسته‌اند و ادامه آن را در سلسله یادداشت‌های علمی و منطقی درخواست داده بودند. چون تعداد این پیام‌ها زیاد بود و امکان پاسخ گویی به تک تک آنها وجود نداشت از این رو، لازم می‌دانم به صورت کلی از نظر لطف همه‌ی اساتید محترم و همراهان عزیز تشکر ویژه داشته باشم. 🔸هر چند افراد خیلی معدود و ... به ناسزاگویی، توهین و تهدید روی آوردند و در آن هیچ مضایقه نفرمودند از آنها هم تشکر می‌کنم و براساس منطق قرآن کریم به آنها عرض سلام و خوش آمد گویی دارم و امیدوارم از نقد منصفانه و عالمانه آنها بدون افترا و توهین و تهدید استفاده کنم. 🔹میزان استقبال و درخواست عزیزان برای ادامه‌ی این مطالب، بنده را وا داشت تا ان‌شاءالله مجموعه یادداشت‌هایی را در معرفی افکار جریان دفتر فرهنگستان و وابستگان آن و همچنین ریشه‌های فکری و نتایج و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن در جامعه را تقدیم حضور مخاطبان عزیز تارنمای امتداد حکمت قرآنی و فلسفه اسلامی کنم. 🔸پیشا پیش ثواب این یادداشت‌ها را به روح شهید خدمت خادم الرضا حضرت آیت الله رئیسی و سایر شهدای خدمت تقدیم می‌کنم و از خداوند متعال توفیق اخلاص و انصاف را مسئلت دارم و امیدوارم که این تلاش در گسترش عقلانیت انقلاب اسلامی موثر واقع شود. بمنه و کرمه سید مهدی موسوی ۷خرداد ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1840
📌 فضایل شهیدان پرواز آیت الله العظمی خامنه‌ای: شهیدان پرواز اردیبهشت ــ که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است ــ یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلت‌های اخلاقی بود. مراقبت از خویش در این زمینه را باید جدّی گرفت. جذب دلهای مردم و سپاس بی‌دریغ آنان یکی از پاداشهای الهی در دنیا است و تشییع چندین‌میلیونی رئیس‌جمهور فقید و همراهان عزیزش نمونه‌ای از این پاداش الهی است. مردم وفادار و هوشیار در شهرهای مختلف، با گل‌باران و اشک‌باران این پیکرهای پاک، یاد شهیدان دهه‌ی ۶۰ را برای نسل جدید کشور زنده کردند و در عمل، به هزاران دروغ و تهمت و شایعه پاسخ دادند. رحمت و درود خدا بر آنان! سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۳/۳/۶ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1841
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب (تحلیلی از جریان دفتر فرهنگستان قم؛ ریشه‌ها و پیامدها) ⏹ بخش اول از ۵۰ ❇️پیشگفتار 🔹یک قرن اخیر، بواسطه‌ی آشنایی ایرانیان با علوم، مکاتب و فناوری‌های غربی، قرن ظهور جریانات و گروهای فکری وسیاسی جدیدی است که با نگرش‌ها وگرایش‌ها متفاوت و متمایزی متولد شده‌اند که هرکدام داستان وماجرای شنیدنی ودرس آموزی دارند. 🔸 توجه به چگونگی شکل‌گیری این جریانات، فرقه‌ها و گروه‌ها وهمچنین تحلیل پیامدها و نتایج آنها در مناسبات فکری ومعادلات اجتماعی، مسئله‌ای بسیار مهم واساسی است. بخصوص بعد دوران جنگ تحمیلی و ایجاد دعوای فقه پویا و فقه سنتی و همچنین مسئله‌ی قبض و بسط شریعت و نسبی بودن معرفت دینی و تاریخ‌مندی فهم شریعت بسیار مهم جلوه می‌کرد. 🔹 حساسیت من به تحلیل جریان‌ها و گروه‌ها به مطالعات دهه هفتاد باز می‌گردد. بعد از سفارشات مکرر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و آیت الله العظمی خامنه‌ای(دامت برکاته) به مطالعه آثار فیلسوف انقلاب فقیه متأله شهید آیت الله مطهری (رحمة الله علیه)، با سفارش و هدایت برخی از استادان محترمِ حوزه‌ای که در آن درس می‌خواندم در سال ۱۳۷۷ توفیق حاصل شد که به مطالعه آثار استاد مطهری بپردازم و حدود ۴ سال انس دائمی با این آثار داشته باشم. 🔸کتاب‌های سیره و بخصوص و (علیه السلام) بسیار دلنشین و درس آموز بود و دید فرهنگی و اجتماعی جالبی را برایم به وجود آورد. حماسه‌ی حسینی حقیقتا یک شاهکار بود و حقیقت نهضت عاشورا را به خوبی عیان می‌کرد و در عین حال از فاجعه‌ی به خوبی پرده بر می‌داشت. بررسی نقش مخرب تحریفات لفظی و بیشتر معنوی از عاشورا به بهانه‌هایی نظیر شور و گریه بیشتر و همچنین تفسیرهای باطنی و احساسی از آن قیام و نهضت بزرگ انسان‌ساز و جامعه‌ساز، موجب ایجاد حساسیت فکری و منطقی نسبت به تحریف حقایق و بخصوص با بهانه‌های مذهبی و انقلابی از همان ابتدای طلبگی شود. 🔹آنچه در جاذبه و دافعه بیشتر از هر چیزی جلوه می‌کرد مسئله خوارج و کج‌اندیشی آنها در فهم قرآن و ایستادن آنها در برابر امام جامعه و تضعیف حکومت اسلامی بود که در عین حال با تبلیغات وسیع خود را بر حق می‌دانستند. نکته مهم در مباحث استاد، تذکر به مَرکب شدن خوارج (سوسیال مسلک) برای معاویه (لیبرال مسلک) بود. یعنی همواره معاویه‌ها از ظرفیت خوارج‌مسلک‌ها استفاده می‌کنند تا آنها به جبهه حق و حقیقت ضربه بزنند و در عین حال خود در کناری مانده و بهره‌ی ببرند. استاد مطهری در صفحات پایانی تذکر می‌دهد که این ویژگی اختصاصی به خوارج ندارد، هرچند خوارج مضمحل شدند اما روح خارجی‌گری همچنان زنده ماند و در اشعری‌گری ادامه یافت و چند قرن بعد هم در اخباری‌گری ظهور پیدا کرد چرا که مکتب‌ها و جریان‌ها از بین می‌روند اما روح آنها در جامعه و تاریخ سرگردان می‌ماند و با تغییراتی در مکتب و جریان دیگری حلول می‌کند. این نکات برایم بسیار عجیب و مهم جلوه می‌کرد و همواره ذهنم به این مشغول بود که این روح چیست که از خارجی‌گری تا اشعری‌گری و اخباری‌گری ادامه یافته است و احتمالا الان هم باید وجود داشته باشد. با دقت بیشتر در متن کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) فهمیدم که روح آن جریانات انحرافی در تفکر و تمدن اسلامی، ظاهرگرایی و تضاد و تقابل با است، تقابلی که صورتهای متنوعی در طول تاریخ بشریت و در تمدن اسلامی داشته است. در این کتاب و مباحثات جریان‌شناسانه استاد مطهری، نقش در تاریخ و تمدن برایم اهمیت ویژه‌ای یافت و مشخص شد که همه‌ی دعواهای تاریخی انسان ومجادلات کلامی و الهیاتی به ماهیت وگستره‌ی عقل دردستگاه معرفتی انسان باز می‌گردد. 🔸 ازجمله اولین آثاری که توفیق شد چندبار آنرا مطالعه کنم وبراساس آن نظام فکری‌ام ساخته شود کتاب فوق العاده زیبای استاد بود که حقیقتا چشمم رابه دنیای جدیدی باز کرد وکمک کرد درکم ازمعرفت وعلم ومعارف قرآن تغییر کند واز منظری عمیق و متفاوت به علوم اسلامی و معارف دینی و حتی تاریخ فکر و اندیشه بشری بنگرم. مفاهیمی همچون ، ، ، ، ، ، برایم مهم جلوه کرد و از این طریق فهمیدم که مقوله بسیار مهم است و ریشه‌ی بسیاری از اختلافات و تقابلهای فکری وسیاسی ریشه در اختلافات معرفت‌شناختی و نظریه‌های نسبی‌گرایانه و اراده گرایانه دارد. نظریه‌هایی که عقل را تابع اراده و حب و بغض ها (تعلقات نفسانی) و برساخته‌ی شرایط اجتماعی و سیاسی می‌دانند. همچنین نظریه‌هایی که کاشفیت علم و توانایی عقل را در شناخت واقعیت وحقیقت منکرند و به ملاک‌های دیگری همچون کارآمدی در عمل و میزان تصرف وسلطه برای ارزیابی معرفت‌ها روی آورده‌اند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1842
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۲ از ۵۰ 🔸 این نگرش عمیق به جریانات و تحولات فکری و اجتماعی با مطالعه‌ی کتاب (انسان و ایمان، جهان‌بینی توحیدی، وحی و نبوت، انسان در قرآن، جامعه و تاریخ و ... ) به تدریج گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شد. هرچقدر بیشتر در این کتاب‌ها غور می‌کردم بیشتر به نقش عقل و ایمان در زندگی انسان و سامان دادن به تصمیمات و فعالیت‌های انسان به عنوان دوبال پرواز و تعالی انسان پی می‌بردم و روشن‌تر می‌شد که هر کدام بدون دیگری ناقص است و به انحراف و التقاط می‌انجامد از این‌رو، دین اسلام، عقلانی‌ترین دین و مکتب برای رشد و تعالی همه‌جانبه‌ی انسان در همه عرصه‌های حیات است؛ چون را به عنوان یک منبع معتبر به رسمیت شناخته است و فهم عمیق وحی و دست‌یابی به ایمان حقیقی را ره‌آورد اجتهاد و توسعه عقل و باور قلبی به حقایق هستی معرفی می‌کند که در قالب یک جهان‌بینی واقع‌نما (رئالیسم) و مکتب جامع ناظر به مصالح و مفاسد واقعی و مبتنی بر ارزش‌های فطری و اصول عقلی و شرعی سامان یافته است. 🔹بخصوص با کتاب افق جدیدتری برایم از مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی آشکار شد و موجب شد که لایه‌های عمیق‌تری از عناصر جامعه و عوامل محرک تاریخ آشکار شود و با اندیشه‌های فیلسوفان غربی و بخصوص آشنا شوم. این اولین باری بود که با متن یک کتاب اعتقادی و کلامی مواجه شدم که از جامعه و تاریخ بحث می‌کند و طرح بدیعی برای تبیین فلسفی ماهیت جامعه و فلسفه تاریخ و قواعد تحول و تطور تاریخ ارائه می‌دهد. انصافا شناخت فلسفی ماهیت تحولات تاریخی و تغییرات اجتماعی به تفسیر استاد مطهری براساس حکمت متعالیه یک نعمت بزرگی بود که در آن دوران نصیبم شد و موجب شد که افراط و تفریط در برابر تحولات تاریخی و تغییرات اجتماعی برحذر باشم. برای این منظور به دنبال الگوی استاد مطهری برای مواجه با تحولات زمانه و نیازها و مقتضیات انسان معاصر بودم. 🔸پس از پرس و جو و انس با آثار استاد مطهری علاوه بر کتاب پانزده گفتار به کتاب عمیق و نوآورانه‌ی (که بعدها به اسلام و نیازهای زمان تغییر نام داد) رسیدم. حقیقتا این کتاب نقش بسیار مهمی در ساختار اندیشه‌ای من داشته و دارد. در این کتاب بود که ارزش و اهمیت دانش فقه و علم اصول فقه و تراث فقیهان و اصولیان برایم آشکار شد و به خطر ، و بیشتر از گذشته واقف شدم. 🔸با مطالعه‌ی این کتاب و سایر آثار مرتبط از استاد مطهری همچون کتاب خاتمیت، مقاله «اصل اجتهاد در اسلام» و مقالات ابتدایی کتاب بیست گفتار فهمیدم که جریان‌های با نفی حسن و قبح عقلی ارزشهای اخلاقی و با نفی حجیت عقل و اصل اجتهاد در اسلام، جریان‌های بسیار موثری در تغایر و تقابل با عقلانیت جامعه اسلامی (حکمت و فقاهت) بوده و توانسته‌اند جامعه اسلامی و شیعی را که با حکومت صفویه در مسیر پیشرفت و تکامل قرار گرفته بود، گرفتار امور فرعی و متحجرانه کند و به تضعیف نقش فقاهت و حکمت در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی و تغییر مبانی کلامی و قواعد اصولی دانش فقه بپردازد و به همین سبب فقهای اصولی و مجتهدان از عرصه‌ی فکر و سیاست کنار زده شدند و محدثین و خطبای اخباری جایگزین آنها شدند و همین موجب عقب‌ماندگی فکری و فرهنگی جامعه و تضعیف بنیان‌های عقلانی و نظری حکومت صفویه در عرصه‌های مختلف شد و بالتبع موجب تضعیف حاکمان صفویه و نظریه حکومت و مشروعیت آن شد. لذا دولت صفویه، امکان بسیج مردم برای مقاومت در برابر حمله‌ی سپاه بدوی محمود افغان را نداشت و به بدترین نحو ممکن شکست خورد و مال و ناموس مردم به تاراج رفت، چون ارتباطی با زندگی مردم و واقعیت‌های اجتماعی نداشت 🔹 با کتاب دوگانه‌های تجدد یا تحجر، تحول یا سکون، پیشرفت یا پسرفت، خودباوری یا خودباختگی در برابر تمدن غرب و شرق بیشتر برجسته شد و مشخص شد که به سادگی نمی‌توان با علم، فناوری و پیشرفت‌های تمدن غرب و نظریه‌های ستیزه‌جویانه و نسبی گرایانه‌ای شرق مواجهه شد و به یا حکم کرد و خطابه خواند؛ بلکه به فهم عمیق از علم و فلسفه اسلامی و روش‌شناسی اجتهاد و همچنین درک عمیق علم و تمدن غربی نیاز است. بدون چنین دستگاه فکری عمیقی نمی‌توان حرکت صحیحی داشت. 🔸 این طور فهمیدم که به نظر استاد مطهری، مشکل جریان‌های و ، نداشتن شناخت عمیق از عمق دستگاه حکمت و فقاهت اسلامی و ضعف در درک درست و عقلانی از تحولات بشری و پیشرفت‌های علمی و فناورانه در غرب و ریشه‌های فکری آنها است. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1843
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۳ از ۵۰ 🔹 توجه به تحولات علمی و فناورانه‌ی در غرب و آثار فکری، فرهنگی و سیاسی دو مکتب مهم و بر جوامع اسلامی از جمله موضوعاتی بود که در لابه‌لای آثار استاد مطهری، ذهنم را به خود مشغول می‌داشت و روز به روز این پرسش بیشتر مطرح می‌شد که چرا غرب در عین پیشرفت‌های علمی و فناورانه، از خدا و دین، بیشتر فاصله گرفته و به مادی‌گری و الحاد متمایل شده است؟ آیا این الحاد و مادی‌گرایی محصول رشد عقل، علم، سرمایه‌داری و توسعه‌ی فناوری‌هاست یا معلول ضعف در بنیان‌های فکری و فلسفی آنها است؟ 🔸 کتاب استاد مطهری بهترین متن برای پاسخ به این پرسش‌های فلسفی بود. استاد مطهری در این کتاب براساس نظریه به تحلیل فلسفی و اجتماعی تمدن غرب پرداخته‌اند و روشن ساخته‌اند که مجموعه‌ای از علل فکری و فلسفی و عوامل اجتماعی و سیاسی دست به دست داد تا تمدن غرب به دام مادی‌گری بیافتد. 🔹 مقدمه‌ی کتاب با عنوان «ماتریالیسم در ایران» برایم بسیار خواندنی و جذاب بود. چرا که به معرفی جریاناتی می‌پرداخت که سعی داشتند که تراث تمدنی و همچنین اسلامی را با مادی‌گرایی و پیشرفت‌های مادی همسو نشان دهند. اما از این خطرناکتر، جریانی است که بر پایه‌ی منطق دیالکتیک و ادبیات تند انقلابی به دنبال تفسیری از قرآن است تا فرهنگ اسلامی را فرهنگ انقلابی و تضادگرا معرفی کند. استاد از این جریانات با عنوان «ماتریالیسم منافق» یاد می‌کند که حقیقتا برایم بسیار انذار دهنده و نگران کننده بود. با مطالعه‌ی این مقدمه بود که با ریشه‌های انحرافات مجاهدین خلق و گروهک فرقان بیشتر آشنا شدم. (گروهکی که در سال ۱۳۵۸ مغز متفکر انقلاب اسلامی، استاد مطهری را به جرم انتقاد از دکتر شریعتی ترور کردند.) جریان‌هایی که بعدها به مشهور شدند. 🔸 جریانات چپ که به تدریج بعد از مشروطه در ایران شکل گرفت نوعی واکنش علیه جریان‌های لیبرال مسلک بود. جریانات چپ بدون آنکه ریشه در تاریخ و سنت اسلامی داشته باشند برآیند ترجمه‌ی متون سوسیالیست‌های غربی در قرن ۱۸ و ۱۹ است که بر مفاهیمی چون عدالت و برابری تاکید دارند و با نابرابری‌های برآمده از نظامات طبقاتی و سرمایه‌داری سر ستیز دارند. منطق دیالکتیک هگل که بر و و و استوار است بهترین مستمسک فکری برای توجیه ستیز و تقابل با لیبرالیسم و سرمایه‌داری بود. چون بر مبنای این اندیشه «همه چیز از مبارزه به وجود می‌آید...» (نقدی بر مارکسیسم، م.آثار ج۱۳ص۸۳۵) 🔹 با تأکید بر منطق دیالکتیک و تفسیر تضادگرا از هستی و انسان، جامعه و تاریخ به دنبال تفسیری انقلابی و تقابلی از اسلام هستند و از طرح در مقابل دفاع می‌کردند. در خاطرات مختلف از زندگی ایشان خواندم که استاد مطهری معتقد بوده که این جریانات چپ اسلامی، پای منبر برخی از روحانیون و ائمه جماعت تهران و درس تفسیر و نهج‌البلاغه آنان به چنین اندیشه‌هایی روی آورده‌اند. روحانیونی که تحت تاثیر ادبیات برخی از روشنفکران سوسیال مسلک، بودند و قرآن و نهج‌البلاغه را سوسیالیستی فهم می‌کردند و به خورد مخاطبین خود می‌دادند. منشورات سوسیالیستی با قرائت مارکسیستی آن، مثل نقل و نبات در فضاهای روشنفکری و اجتماعی آن زمان وجود داشت و از جذابیت بسیار زیادی برخوردار بود چون برای مقابله با لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری غرب تولید ادبیات کرده بود و به علم انقلاب بدل شده بود. از این‌رو، این مسئله بسیار جذاب می‌نمود که چرا برخی از روحانیون و جوانان مسلمان برای مقابله با نظام سرمایه‌داری و اقامه عدالت به مکتب مارکسیسم و سوسیالیسم پناهنده شدند و درصد جمع میان مبانی منطقی و فلسفی سوسیالیسم با منابع و متون اسلامی افتادند؟ 🔸همین پرسش‌ها میل مطالعه‌ی سایر آثار استاد شهید مطهری را بیشتر می‌کرد تا معلوم شود که جریان‌های به کدام بخش‌های مارکسیسم دل بسته‌اند و بر آن اساس، انسان، هستی، جامعه و اسلام را تعریف می‌کنند. 🔹 این‌گونه احساس می‌کردم که از منظر استاد مطهری واژه و اصل تضاد به همراه مفهوم مهمترین مفاهیم دستگاه فلسفی هگل و مارکسیسم است که در تقابل با حکمت الهی و فلسفه اسلامی است و بنیان همه‌ی تجدیدنظر طلبی‌ها و انحرافات تمدن غرب است و باید وقت زیادی را جهت فهم آنها صرف کرد تا به روح و جوهر جریانات پی برده شود، بدین جهت وقت زیادی را برای فهم این مفاهیم صرف کردم اما همچنان نقاط مبهم و مجهول زیادی وجود داشت. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1844
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا