eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
425 عکس
124 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان مباهله 🌺💐💐🌺 گروهى از مسیحیان نجران همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان مانند «عاقب» و «سید» براى تحقیق پیرامون حضرت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و مباحثه و مناظره با او به مدینه آمدند. آنها به خدمت پیامبر رسیدند و مناظره را شروع کردند، آنها ضمن سخنان خود عیسى علیه‏السلام را پسر خدا معرفى نمودند و دلیل آنها همان تولد عیسى بدون پدر بود. خداوند در پاسخ آنها اظهار مى‏دارد که داستان عیسى نزد خداوند همچون داستان آدم است که او را از خاک آفرید، یعنى اگر عیسى پدر نداشت آدم هم پدر و مادر نداشت و اگر بنا باشد که عیسى را به خاطر آن ویژگى پسر خدا بدانند، باید درباره آدم نیز چنین عقیده‏اى داشته باشید، بلکه آدم اولى است. درحالى که هر دو نفر مخلوق خدا هستند و خداوند با قدرت خود آنها را به طور غیر معمول آفریده است. خداوند پس از بیان این مطلب مهم، جهت آرامش خاطر پیامبر اسلام، او را به این خطاب مفتخر مى‏سازد که حق از جانب پروردگار توست و تو از شک‏کنندگان نباش. البته پیامبر در حق و حقیقت شک نداشت واین خطاب تنها براى آرامش دل او و داشتن اطمینان بیشتر نازل شده است تا هرگز در برابر مسیحیان نجران که با آن حضرت مباحثه و مناظره مى‏کردند، کم نیاورد. وفد نجران این پاسخ را که واقعاً مستدل و منطقى بود نپذیرفتند و لذا پیامبر به دستور خداوند، آنها را به «مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آنها عزیزان خود مانند فرزندان و زنان و جانهایشان را بخوانند و اینها نیز چنین کنند و روبروى هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در پیشگاه خدا تضرع و زارى نمایند و طرف دیگر را نفرین کنند و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهند. این عمل را «مباهله» مى‏گفتند و اگر با شرایط خاص خود انجام مى‏گرفت، طرفى که ناحق بود گرفتار نفرین مى‏شد و عذاب الهى بر آنان نازل مى‏گشت و مسلم است تنها کسانى به مباهله حاضر مى‏شوند که به عقیده خود اطمینان کامل داشته باشند. وقتى پیامبر آنها را به مباهله دعوت کرد و آنها اطمینان خاطر و ثبات قدم پیامبر را دیدند از او یک شب مهلت خواستند تا در این‏باره بیندیشند. آنها به قرارگاه خود برگشتند و راجع به پیشنهاد پیامبر با همدیگر مشورت کردند. اسقف بزرگ آنها گفت: فردا بنگرید اگر محمد با نزدیکان و خانواده خود براى مباهله آمد، از مباهله با او خوددارى کنید ولى اگر با اصحاب خود آمد با او مباهله کنید. فرداى آن روز حضرت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را دیدند که همراه با حسن و حسین علیهماالسلام به عنوان فرزندان؛ و فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان زنان؛ و على علیه‏السلام به عنوان جان پیامبر براى مباهله مى‏آید. نصارى از ترکیب این گروه پرسیدند، به آنها گفته شد آن مرد على‏بن‏ابیطالب است که داماد پیامبر و عزیزترین شخص پیش اوست و آن دو کودک حسن و حسین نوه‏هاى پیامبر هستند و آن زن دختر پیامبر است که بسیار دوستش مى‏دارد. ابوحارثه اسقف وفد نجران که این منظره را دید، گفت: به خدا قسم که همانند پیامبران به مباهله آمده است و چون به او گفتند که مباهله را شروع کند گفت: من در برابر این چهره‏ها جرئت مباهله ندارم و مى‏ترسم راستگو باشد که در این صورت اگر مباهله کنم یک سال نمى‏گذرد مگر اینکه در دنیا هیچ نصرانى پیدا نمى‏شود. آنگاه خطاب به پیامبر اسلام گفت: اى ابوالقاسم ما با تو مباهله نمى‏کنیم و با تو مصالحه مى‏کنیم. این بود که صلحنامه‏اى میان دو طرف نوشته شد و طبق آن، نصاراى نجران متعهد شدند که هر سال دوهزار دست لباس که هر یک به قیمت تقریبى چهل درهم باشد به مسلمانان بدهند و نیز اگر جنگى اتفاق افتاد سى عدد زره جنگى و سى عدد نیزه و سى رأس اسب به عنوان امانت در اختیار مسلمانان قرار بدهند که پس از جنگ به خودشان عودت داده شود. روایت شده است که اسقف نجران گفته بود: من قیافه‏هایى را مى‏بینم که اگر از خدا بخواهند که کوه را از جاى خود بکَند، کوه کنده مى‏شود، با آنان مباهله نکنید که هلاک مى‏شوید و تا روز قیامت یک نصرانى در روى زمین پیدا نمى‏شود. و پیامبر گفته بود: به خدا قسم اگر مباهله مى‏کردند، به صورت میمون و خوک مسخ مى‏شدند و در میان آتش مى‏سوختند و سالى نمى‏گذشت مگر اینکه تمام نصارى هلاک مى‏شدند. و نیز روایت شده که گروه نصارى به نجران برگشتند. چندى نگذشت که عاقب و سید خدمت پیامبر رسیدند و مسلمان شدند و هدایایى به آن حضرت تقدیم کردند.
🔹گزارشی از فضای سفارت انگلیس در تحصن مردم آن‌چه در پی می‌خوانید تفصیلی است که ادوراد براون در تاریخ مشروطه‌ی خود از یک انگلیسی مستقر در سفارت بریتانیا درباره‌ی بست‌نشینان نقل می‌کند: حدود یک ماه قبل ـ یعنی ژوئیه‌ی ۱۹۰۶ – شایع شد تعدادی از مردم قصد دارند در مقر نمایندگی بریتانیا در این شهر بست بنشینند... من به آن‌جا رفته و قریب چهل و چند تن از تجار و روحانیون را در باغ سفارت یافتم... روز بعد، تعداد آنان بسیار افزایش یافت... من سه هفته در آن‌جا ماندم که مسلم تجربه‌ای بی‌نظیر بود. شمار بستیان سریعا فزونی گرفت. تا آن‌که تمامی بازارها بسته و قریب دوازده هزار نفر در باغ سفارت اردو زدند. منظره‌ای بی‌نهایت جالب بود و مطمئن هستم که شما را شادمان می‌ساخت... تصور کنید همه‌ی نقاط باغ با چادرها پوشیده شده و مملو از هزارن تن از مردم تمامی طبقات، از جمله تجار، علما، اصناف و غیره بود که روزهای متمادی با شکیبایی سرسختانه‌ای در آن‌جا نشسته و مصمم بودند تا کسب خواسته‌های‌شان در پناه بیرق بریتانیا باقی بمانند. آن‌ها به نکوترین وجهی از خود حفاظت می‌کردند و با توجه به تعدادشان، دردسر اندکی به وجود می‌آوردند. آشپزخانه و ترتیب تغذیه‌ی آنان نمونه‌ای از نظم و ترتیب بود، آن‌ها به سرعت آشپزخانه‌ای از خشت و گل در پشت اتاق نگهبان ساختند و هر روز صفی از پاتیل‌ها دیده می‌شد که به پخت و پز این گروه اختصاص داشت. غذاها توسط اصناف مختلف داده می‌شد و سه ساعت طول می‌کشید تا هر وعده غذا تقسیم و تناول شود. احتمالا این صحنه در شب از بدیع‌ترین صحنه‌ها بود. تقریبا تمامی چادرها یک روضه‌خوان داشتند. این چادرها با دایره‌ای از شنوندگان و منبر روضه‌خوان‌ در انتهای آن، در حالی که مصایب حسین را نقل می‌کرد، تابلویی قابل تحسین بود. در بخش‌های غم‌انگیز روزضه شنوندگان به شیوه‌ی خاص و خارق‌العاده‌ی ایرانی می‌گریستند و به نشانه‌ی اندوه به سر می‌زدند. من بین چادرها می‌گشتم و هر شب شاهد این منظره‌ی جالب بودم. واقعا معتقدم در این سه هفته بیش از تمامی شهوری که در ایران بوده‌ام، زبان فارسی آموختم. هر روز سران مردم به دیدن من می‌آمدند و خواهان اخبار و مشورت می‌شدند. به رغم گرمای هوا و تعفن باغ، هنگامی که ماجرا پایان یافت واقعا متاسف شدم. (ادوارد براون، ص ۱۵۸)
🔷 ره چنان رو که ره روان رفتند 🔸امتداد حکمت و فلسفه را می بایست ابتکاری هوشمندانه از سوی رهبر حکیم و فرزانه دانست که در حقیقت توصیفی هنرمندانه از مکتب فکری امام خمینی و انقلاب اسلامی است. چرا که انقلاب اسلامی و دست آوردهای جمهوری اسلامی نتیجه امتداد حکمت و فلسفه اسلامی از طریق فعال سازی فقاهت در عرصه عینیت است. 🔹 در طرح امام خمینی و شاگردان واقعی ایشان، حکمت و فقاهت، شریعت و معیشت، معنویت و عقلانیت، تمدن و فرهنگ در کنار هم و به عنوان یک تفکر واحد هماهنگ نظام مند ظهور پیدا کرد و طرحی برای تعالی و پیشرفت جامعه عرضه شد که مورد اقبال و توجه مردم و روشنفکران و مصلحان اجتماعی قرار گرفت. 🔸 امتداد حکمت و فلسفه الهی را نه در رنسانس فلسفی و یا تاسیس فلسفه جدید، بلکه در ادامه مسیر حرکت فکری امام خمینی جستجو کرد و به طور عمیق به همه مکتوبات فلسفی، عرفانی و فقهی و سیاسی ایشان مراجعه کرد. 🔸 اثار و مکتوبات امام خمینی همچون: ✔️شرح چهل حدیث ✔️مصباح الهدایه ✔️تفسیر سوره حمد ✔️شرح جنود عقل و جهل ✔️تقریرات فلسفه ✔️مناهج الاصول ✔️البیع ✔️اجتهاد و تقلید ✔️تحریرالوسیله ✔️صحیفه امام ✔️نامه های عرفانی امام به سید احمد و بستگان ✔️نامه امام خمینی به گورباچف و... هر کدام منبعی ارزشمند برای حرکت در مسیر امتداد حکمت و فلسفه الهی است. ره چنان رو که ره روان رفتند ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌پرسش گری آغاز و نهایت حکمت 🔹ابوالحسن‌علی‌بن‌عیسی، فقیه نام‌داری که در لحظه‌های پایانی بر بالین ابوریحان بیرونی بود، نوشته است: 🔸«آن‌گاه که نفس در سینۀ او به شماره افتاد، بر بالین او حاضر آمدم و در آن حال از من پرسشی فقهی پرسید. گفتم اکنون چه جای این پرسش است. گفت ای مرد کدام یک از این دو کار بهتر است، این مسئله را بدانم و بمیرم یا نادانسته از دنیا بروم؟ و من آن مسئله را بازگفتم و فرا گرفتم و از نزد وی بازگشتم. هنوز بخشی از راه را نپیموده بودم که شیون از خانۀ او برخاست.» ره چنان رو که ره روان رفتند ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌رنسانس فلسفی یا امتداد حکمت 🔹در ماجرای رویارویی با تمدن جدید غرب و علم مدرن در جهان اسلام و ایران جریانهای مختلفی شکل گرفت. برخی به تقلید مطلق و برخی به نفی مطلق روی آوردند. 🔸اما دو جریان به رویارویی فلسفی با تمدن غرب و علم مدرن روی آوردند. 🔹جریان اول کسانی هستند که به ناتوانی فلسفه اسلامی و ضرورت معتقد شدند و به تاسیس فلسفه های جدیدی روی آوردند که توان فهم مدرنیته و مناسبات انسان مدرن را داشته باشد. این جریان معتقد بود که متافیزیک، فلسفه سنتی و کلاسیک از زبان و روش متناسبی برای رویارویی فلسفی با دنیای مدرن برخوردار نیست و دوران آن به سر آمده است. از این رو با استفاده از تجربه فلسفی دنیای مدرن از بیکن تا هگل، مارکس و هایدگر، سعی در مهندسی معکوس داشتند و به رنسانس فلسفی و تاسیس فلسفه جدید ناظر به اجتماع و انسان انضمامی روی آوردند. ایده های "چپ اسلامی" و "فلسفه شدن" و "فلسفه حوالت محور" از جمله نحله های این جریان هستند. 🔸جریان دوم، جریانی است که رویارویی فلسفی با تمدن غرب و علم مدرن معتقد است اما بر این باور است که فلسفه اسلامی بخصوص حکمت متعالیه از ظرفیت و استعداد لازم برخوردار است و با استفاده از بنیانهای آن می تواند ادبیات لازم فلسفی را باز تولید کرد و به درک عمیق غرب و علم مدرن پرداخت. از این رو تلاش گسترده ای برای بازخوانی و باز تولید فلسفه اسلامی به خرج دادند و از دل حکمت متعالیه اثار ارزشمندی تولید کردند. این جریان علی رغم ادعام به ضرورت متافیزیک از توجه به جامعه، تاریخ و سیاست سخن می گویند و مبتنی بر جهانبینی توحیدی درصدد تولید مکتب و برنامه زندگی توحیدی هستند. 🔹 سید جمال الدین اسدآبادی، آیت الله شاه ابادی، امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، امام خامنه ای، ایت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی و ... از جمله این افراد هستند. 🔸امام خامنه‌ای به صراحت می فرماید که رنسانس فلسفی لازم نیست بلکه خطرناک است بلکه به جای طرح عقیم رنسانس فلسفی باید به توجه کرد همانگونه که شهید والامقام مطهری حکیم چنین کرد. ✔️ره چنان رو که ره روان رفتند 🌹 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش فلسفه در فهم مسائل اجتماعی یکی از عناصر مهم در حکمرانی اجتماعی و خط مشی گذاری عمومی است. شناخت درست مسائل و درک جامع از همه ابعاد و لایه های مسائل نقش اساسی را در اجتماعی دارد و بدون آن امکان برنامه ریزی دقیق وجود ندارد. حل مسئله بدون فهم مسئله به یک تلقی هندسی و مکانیکی از واقعیت اجتماعی و روابط انسان می انجامد. تلقی مهندسی از انسان و جامع به تقلیل گرایی و ندیدن همه لایه ها و ابعاد می انجامد که نتیجه طبیعی آن تحریف واقعیت و عدم شناخت بیماری و مسئله است. فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه نقش اساسی در و توصیف جامع واقعیت می تواند داشته باشد تلقی مبتنی بر هستی شناسی و انسان شناسی هماهنگ و نظام مند. فلسفه گونه ای فهم وجودی ار هستی و واقعیت ارائه می دهد که نتیجه آن، هم افق شدن با هستی و درک همدلانه واقعیات است. فهم مسئله را باید جدی گرفت چرا که در واقع مجموع زندگی، مسیر حرکت برای فهم وجودی مسئله و مواجعه عاقلانه با وقایع و پدیده هاست. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 گفتمان‌ فلسفی نوصدرایی آیت الله علی اکبر رشاد منتقدان‌ و منکران‌ فلسفه‌ی‌ اسلامی‌ از گروهها و گرایشهای‌ گوناگونی‌ تشکیل‌ می‌شوند، نص‌بسنده‌گان، اشعری‌ مسلکان، شهودگرایان، اصحاب‌ مکتب‌ تفکیک، تجربیان، علم‌پرستان، از جمله‌ی‌ آنانند که‌ هر یک‌ به‌ سیاقی‌ زبان‌ به‌ قدح‌ و جرح‌ فلسفه‌ی‌ اسلامی‌ گشوده‌اند، گروههای‌ یاد شده، گاه‌ معرفت‌ عقلی‌ را انکار کرده‌اند، گاه‌ اسلامیت‌ فلسفه، و گاه‌ کارایی‌ حکمت‌ اسلامی‌ را. تهمت‌ کافری‌ و طعنه‌ی‌ بیگانه‌ تباری، داغهای‌ سنتی‌یی‌ بودند که‌ هر از چندی‌ در مجامع‌ عالمانه‌ و عامیانه‌ از سوی‌ کسی‌ یا گروهی‌ بر پیشانی‌ سپید و ستبر حکمت‌ اسلامی‌ نهاده‌ می‌شد، و اکنون‌ تحت‌ تأثیر گرایشهای‌ تحصلی‌ یا فرامدرن، با عناوین‌ «ناکارآمدی‌ و اندراس» نغمه‌های‌ تازه‌تری‌ علیه‌ فلسفه‌ی‌ استوار و دیرپای‌ اسلامی‌ ساز شده‌ است. برغم‌ آنکه‌ عقلانیت‌ اسلامی‌ هنوز از غنی‌ترین‌ و استوارترین‌ جریانهای‌ فکری‌ جامعه‌ی‌ بشری‌ است،اما به‌ نظر نگارنده، حکمت‌ اسلامی‌ امروز نیازمند احیأ و تحول‌ اساسی‌ است‌ و این‌ احیاگری‌ و دگرگونسازی‌ باید دقیقاً‌ ناظر به‌ چالشهای‌ طرح‌ شده‌ از سوی‌ گرایشهای‌ نامبرده‌ و نیازهای‌ زمانه‌ صورت‌ بندد، خوشبختانه‌ چندی‌ است‌ این‌ تحول‌ فرخنده‌ فام‌ آغاز شده‌ است. گفتمان‌ فلسفی‌یی‌ که‌ از دهه‌ی‌ بیست‌ قرن‌ حاضر خورشیدی‌ (دهه‌ی‌ چهل‌ قرن‌ بیستم‌ میلادی) با علمداری‌ علامه‌ی‌ بزرگ‌ سید محمدحسین‌ طباطبایی‌ و قلمداری‌ شهید سترگ‌ استاد مرتضی‌ مطهری‌ و دیگر تلامیذ علامه‌ در ایران‌ آغاز گردید مطلع‌ این‌ دگرگونی‌ بود، هرچند عهد طفولیت‌ این‌ جنبش‌ حکمی‌ به‌ درازا کشید، اما چالشهای‌ تازه‌یی‌ که‌ طی‌ دهه‌ی‌ هفتاد شمسی‌ در حوزه‌های‌ شناختارپژوهی، هستی‌شناسی‌ و الهیات، در ایران‌ ظهور کرده‌ است، بستر بسیار مساعدی‌ را برای‌ بالیدن‌ و بارور شدن‌ این‌ نهال‌ جوان‌ فراهم‌ ساخته‌ است. ادامه ... http://rashad.ir/sadraei/ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌تربیت عقلانی جامعه حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای : قوّه‌ی عاقله چیست؟ عقل چیست؟ عقل در ادبیّات اسلامی فقط آن دستگاهی نیست که محاسبات مادّی میکند برای ما؛ نه، اَلعَقلُ‌ ما عُبِدَ بِهِ‌ الرَّحمٰنُ‌ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان؛ عقل این است. اَلعَقلُ‌ یَهدی‌ وَ یُنجی؛ عقل این است. عقل باید بتواند انسانها را تعالی ببخشد. عقل در یک سطح، آن عاملی است که انسان را به مقام قُرب میرساند، به مقام توحید میرساند در یک سطح پایین‌تر، عقل آن چیزی است که انسان را به سبْک زندگی اسلامی میرساند؛ در یک سطح دیگر هم عقل آن چیزی است که ارتباطات مادّی زندگی دنیا را تنظیم میکند؛ همه‌ی اینها کار عقل است. عقل و قوّه‌ی عاقله آن قوّه‌ای است که بتواند همه‌ی اینها را دارا باشد؛ پس احتیاج به تربیت معنوی دارد. دانشجوها را تربیت معنوی کنید. اینها جوانند؛ جوان به‌طورطبیعی لطیف است، بالنّسبه پاکیزه است، قابل حرکت در جهت معنوی است؛ و این باید در دانشگاه تأمین بشود. لا یُستَعانُ‌ عَلَى‌ الدَّهرِ اِلّا بِالعَقل؛ زندگی بدون عقل که ممکن نیست. بنابراین جنبه‌ی تربیتیِ این قوّه‌ی عاقله بایستی قوی باشد. دانشگاه باید جوانهایی را تربیت کند که باایمان باشند، باشرف باشند، اهل اقدام باشند، تنبل نباشند، اهل تلاش باشند، دارای اعتمادبه‌نفس باشند، حق‌پذیر باشند، حق‌طلب باشند؛ اینها خصلتهای یک انسان والا است؛ اسلام این‌جور انسانی را میخواهد؛ این انسان است که اگر چنانچه به مدیریّت جامعه رسید، جامعه را میتواند به سمت صلاح و فلاح هدایت بکند. بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها ۱۳۹۷/۰۳/۲۰ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 حکمت و فقاهت دو بنیان تمدن نوین اسلامی 🔹تمدن نوین اسلامی، مهمترین مفهوم فکر معاصر اسلامی است که جرقه های اولیه آن را سید جمال الدین اسدآبادی در ذهنها زد و بعد از او مرحله به مرحله مشتعل شد و در نهایت توسط امام خمینی (ره) و شاگردان حکیم و فقیه ایشان به بلوغ رسید و در انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران وارد عرصه عینیت و تحقق شد و پس از ایشان نیز، امام خامنه ای به بسط و تعمیق این اندیشه پرداخت و ابعاد مختلف راهبردی و سیاستگذاری آن را بیان کرده اند. 🔸از مهمترین راهبردهای تحقق تمدن نوین اسلامی، توجه توأمان به حکمت متعالیه اسلامی و فقاهت جواهری است. این دو میراث علمی و تمدنی مسلمین ، ریشه در کتاب، سنت و عقل دارد و در پرتو مکتب اهلبیت(علهیم السلام) تکامل پیدا کرده است و در انقلاب اسلامی به هم رسیده اند و منبع انقلاب و نظام سازی اسلامی شده است. این دو دانش، تشکیل دهنده بنیانهای معرفتی و حقوقی تمدن نوین اسلامی است.در حقیقت این دو نقش اساسی در تمدن نوین را دارد که براساس آن و نظام اسلامی شکل می گیرد. 🔹در یک تحلیل عمیق از فرایند پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام ولایی مردم سالاری دینی روشن می شود که حکمت متعالیه و آراء و اندیشه های حکیمان و فیلسوفان مسلمان همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی و برخی دیگر از رهبران و متفکران، بنیان فلسفی طرح جدید از مکتب اسلام را به وجود آورده است که علاوه بر مبارزه جدی با مکاتب و ایسم های غربی (لیبرالیسم و مارکسیسم) به تحلیل فلسفی حیات اجتماعی و فرایند تکاملی سعادت انسان در حیات دنیوی پرداخته است و دلهای مومنان و حقیقت جویان را به توحید و معارف اسلامی متمایل ساخته است. از مهمترین تولیدات معرفتی و بنیانی حکمت متعالیه در عرصه تمدن سازی این تولیدات است: 1. معرفت شناسی اسلامی، 2. هستی شناسی توحیدی، 3. چارچوب نظری تبیین جامعه فاضله نبوی، 4. چارچوب نظری ساختار ولایی حکومت 5. ترسیم نقش انسان به عنوان موجود مختار کنشگر جامعه ساز و آینده پرداز، 🔸پس از این مرحله، طرح جامعه اسلامی و مدینه فاضله تبیین شده است و مولفه ها و شاخصه های آن به جامعه عرضه شده است. طرحی که از یک سو ریشه در جهانبینی توحیدی و توحید عملی دارد و از سوی دیگر بر اصول معارف فقهی و دستگاه اجتهادی دانش فقه استوار است. 1. دستگاه فقاهت شیعی هم یک روش شناسی مستدل و مبرهن از فهم و استظهار معارف دینی و فرایند کشف احکام الهی ارائه داده است که جلوی التقاط و تحریف، غلو و تقصیر را می گیرد و تعادل و توازن در فهم و ادراک دینی را فراهم می سازد 2. و هم به تبیین احکام و برنامه زندگی، بایدها و نبایدها پرداخته است. برنامه ای که موجب امیدواری مردم برای تحقق جامعه اسلامی شد و آنها را به ولایت فقاهت و عدالت امیدوار ساخت. 3. تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی و تبیین ساختار جمهوری اسلامی از دیگر آثار حضور فعال فقاهت حکمی و اجتماعی اسلام در عرصه نظام سازی و جامعه پردازی است. 🔹امام خمینی (ره) با این دو زیر ساخت تمدنی، طرح تمدن نوین اسلامی را ترسیم کرد و ابعاد نظری آن را تبیین نمود. طرح ایشان از یک سو مبتنی بر مصباح الهدایه، شرح چهل حدیث و شرح حدیث جنود عقل و جهل، تفسیر سوره حمد و سرالصلاة و ... است و از سوی دیگر بر مناهج الاصول، البیع، الطهارة، اجتهاد و تقلید و تحریر الوسیله استوار است. این دو خط در کتاب صحیفه امام (متن بیانات، احکام و پیام های ایشان) به صورت در هم تنیده، منظومه ای و شبکه وار عرضه شده است. این جمع شبکه ای مبتنی بر منظومه روشی و دستگاه منسجم فقاهتی امام خمینی است که در عرفان، فلسفه، فقه، حدیث و سیاست او حضور جدی و اساسی دارد و نشان دهنده وجود این منظومه روشی و شبکه مفاهیم اسلامی مبتنی بر دستگاه عقلانیت اسلامی و اجتهاد عمیق دینی در اصول و فروع است. 📍تلاش برای افتراق وجدایی افکندن میان این دو زیرساخت و اساس تمدن نوین اسلامی، جفایی بزرگ به بشریت است. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121