ولادت سلطان طوس، شمس الشموس، آقا امام رضا علیه السلام مبارک باد💐
📚موسسه حکمت مطهر
🆔 @hekmatemotahar1
1_19186195.mp3
7.09M
🎊 مولودی ولادت امام رضا علیه السلام❤️
پیچیده صدای نقاره
میون دلهای ویرونه
🍇eitaa.com/joinchat/897515520C6fea177c85
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به امام رضا بگو من شفا نمیخوام...
صابر خراسانی...
http://eitaa.com/joinchat/1943535617C235633b5fa
💠 بزنطی
🌹 احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، كه خود از علما و دانشمندان عصر خويش بود، بالاخره بعد از مراسلههاى زيادى كه بين او و امام رضا عليه السلام رد وبدل شد، معتقد به امامت حضرت شد.
💠 روزى به امام گفت: «من ميل دارم مواقعى كه مانعى در كار نيست و رفت و آمد من از نظر دستگاه حكومت اشكالى توليد نمىكند شخصا به خانه شما بيايم و حضورا استفاده كنم.».
يك روز، آخر وقت، امام (ع) مركب شخصى خود را فرستاد و بزنطى را پيش خود خواند. آن شب تا نيمههاى شب به سؤال و جوابهاى علمى گذشت. مرتبا بزنطى مشكلات خويش را مىپرسيد و امام جواب مىداد. بزنطى از اين موقعيت كه نصيبش شده بود به خود مىباليد و از خوشحالى در پوست نمىگنجيد.
🌺 شب گذشته و موقع خواب شد. امام خدمتكار را طلب كرد و فرمود: «همان بستر شخصى مرا كه خودم در آن مىخوابم بياور براى بزنطى بگستران تا استراحت كند».
اين اظهار محبت، بيش از اندازه در بزنطى مؤثر افتاد. مرغ خيالش به پرواز درآمد. در دل با خود مىگفت الآن در دنيا كسى از من سعادتمندتر و خوشبختتر نيست. اين منم كه امام مركب شخصى خود را برايم فرستاد و با آن مرا به منزل خود آورد. اين منم كه امام نيمى از شب را تنها با من نشست و پاسخ سؤالات مرا داد. بعلاوه همه اينها اين منم كه چون موقع خوابم رسيد امام دستور داد كه بستر شخصى او را براى من بگسترانند. پس چه كسى در دنيا از من سعادتمندتر و خوشبختتر خواهد بود؟.
💠 بزنطى سرگرم اين خيالات خوش بود و دنيا و ما فيها را زير پاى خودش مىديد.
ناگهان امام رضا عليه السلام در حالى كه دستها را به زمين عمود كرده بود و آماده برخاستن و رفتن بود، با جمله «يا احمد» بزنطى را مخاطب قرار داد و رشته خيالات او را پاره كرد، آنگاه فرمود:
🌺 «هرگز آنچه را كه امشب براى تو پيش آمد مايه فخر و مباهات خويش بر ديگران قرار نده، زيرا صعصعة بن صوحان كه از اكابر ياران على بن ابي طالب عليه السلام بود مريض شد، على به عيادت او رفت و بسيار به او محبت و ملاطفت كرد، دست خويش را از روى مهربانى بر پيشانى صعصعه گذاشت، ولى همين كه خواست از جا حركت كند و برود، او را مخاطب قرار داد و فرمود:
💠 اين امور را هرگز مايه فخر و مباهات خود قرار نده. اينها دليل بر چيزى از براى تو نمىشود. من تمام اينها را به خاطر تكليف و وظيفهاى كه متوجه من است انجام دادم، و هرگز نبايد كسى اين گونه امور را دليل بر كمالى براى خود فرض كند.»
#داستان_راستان
📚 استاد شهید مطهری، داستان راستان، ص ۱۰۴ (تکجلدی).
@hekmatemotahar1
@motahari_ir
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با این راه حل ساده از شرِّ دلار، #تحریم و #التماس به آمریکا خلاص خواهیم شد!
@Mostazafin_TV
@hekmatemotahar1
🔷 شما اگر دعاى كميل را از اول تا آخر بخوانيد اصلا محركى غير از عامل معنوى در آن نمىبينيد؛ تمام انگيزهها معنوى است و در آن هيچ خواسته مادى وجود ندارد. «مادى اخروى» را مىگويم نه مادى دنيوى، آن كه ديگر هيچ. هرچه هست معنويت است، تمام خواستهها معنويت است تا آنجا كه مىبينيد حضرت فرض مىكند كه اگر من در آخرت رنج جسمانى بىنهايتِ آنجا را بتوانم تحمل كنم، رنج معنوى دورى تو براى من قابل تحمل نيست:
«فَهَبْنى يَا إلهى وَ سَيِّدى صَبَرْتُ عَلَى عَذابِكَ فَكَيْفَ أصْبِرُ عَلَى فِراقِكَ وَ هَبْنى صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نارِكَ فَكَيْفَ أصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إلى كَرَامَتِك».
اساساً سراسر دعاى كميل اين طور است.
🔷 اگر تعليمات بر اين اساس بود كه بشر در دنيا همه چيز را براى خرما بخواهد، خدا و توحيد را هم براى بهبود زندگى دنيا بخواهد و آخرت را هم براى بهبود زندگى بخواهد، آنوقت خدا ديگر خودش نمىتوانست مطلوبِ كامل باشد.
🌹 در همان دعاى كميل است كه: يا غايَةَ آمالِ الْعارِفينَ.
مىگويد نهايت آرزو تو هستى. اصلا خودش مقصود است، نه اينكه وسيله است براى چيز ديگر.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج29 (انسان شناسى قرآن)، ص: 224
🆔 @motahari_ir
🆔 @hekmatemotahar1