eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌کاش روزی... بنویسند به بقیع، یک فراخوان کمک، طرح احداث ضریح، 🖌کاش روزی... بنویسند به بقیع، جایزه، فرشچیان، یک قطعه عقیق! 🖌کاش روزی... بنویسند به بقیع، کارگران مشغولند... کار احداث ضریح 🖌کاش روزی... بنویسند به بقیع، چند روز مانده به اتمام ضریح، 🖌کاش روزی ... بنویسند به بقیع، مهدی فاطمه(عج) آید به تماشای ضریح، 🖌کاش روزی... بنویسند به بقیع، عید امسال، نماز صحن عتیق، 🖌کاش روزی ... بنویسند به بقیع، فلش راهنما مرقد زهرای(س) شفیع #سالروز_تخریب_بقیع💔 ٨ شوال سالروز تخریب بقیع بر شیعیان جهان تسلیت ◼️ ว໐iภ ↬ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 🕊🕊
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 5⃣8⃣
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 6⃣8⃣ -این خانم و این بچه ها را بعداز خدا می سپارم به دست شما. باید مثل چشم تان از آن ها مراقبت و پرستاری کنید. 👩‍👦‍👦 -چشم حاج آقا!خاطر جمع باشید.،ژیلا خانم از همین حالا میشود دختر خودم. شما خاطر جمع باشید.☺️ ژیلا و ابراهیم هردو خوشحال شدند. 😊😊 و ابراهیم که رفت،فاطمه خانم اوّل اتاق و آشپزخانه را مرتب کرد و بعد هم رفت سراغ عقرب ها.🦂 یک تکه لباس کهنه کف آشپزخانه سوزاند و دود راه انداخت🌫 طوری که ژیلا به سرفه کردن افتاد و گفت: -چه کار داری میکنی فاطمه خانم؟! و فاطمه خانم گفت: -عقرب ها از این دود و دم می ترسند و فرار میکنند.همیشه باید همین جوری دود راه بیندازی تا آن ها بروند توی سوراخ هایشان و راحت بشوی. ژیلا خوب به اطرافش نگاه کرد دید که عقرب در اطرافش نمی بیند.انگار فاطمه خانم دُرُست می گفت.عقرب ها رفته بودند.❌🦂 حالا دیگر ژیلا از تنهایی درآمده بود.فاطمه خانم شب اوّل پیش او خوابید.روز بعد،قبل از ظهر رفت سراغ خانه و زندگی خودش و سه،چهار ساعت بعد،تنگ غروب،در حالی که دو سه تا نان خریده بود،🍞 زیر سر و صدای موشک ها برگشت.🚀 ژیلا که از ترس موشک ها بچه را توی بغل خود فشار میداد،گفت: -حالا چه کار می کنید فاطمه خانم؟ -شکر خدا..... ژیلا از پاسخ فاطمه خانم تعجب کرد و به کنج دیوار آشپزخانه تکیه داد.چند لحظه بعد صدای انفجار مهیبی آمد و همزمان صدای شکسته شدن پنجره ها و خرد شدن شیشه ها بلند شد. -یا حضرت عباس! ادامه دارد..... 🌷🍀💐🌷🍀🌷🍀💐🍀💐🌷🍀 ادامه ی این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#عاشقانہ_شهدا بندهای پوتینش👞 را که یک هوا گشادتر از پایش بود، با حوصله بست. مهدی👦 را روی دستش نشاند وهمین طور که از پله‌ها می‌رفتیم گفت: «بابایی! تو روز به روز تپل‌تر می‌شی.😍 فکر نمی‌کنی مادرت چطور می‌خواد بزرگت کنه؟»😉 بعد مهدی را محکم بوسید.😘 چنددقیقه‌ای می‌شد که رفته بود‌.🚶 ولی هنوز ماشین🚗 راه نیافتاده بود‌. دویدم طرف در که صدای ماشین سرجا میخکوبم کرد.😐 نمی‌خواستم باور کنم. بغضم را قورت دادم و توی دلم داد زدم:😢 اون قدر نماز می‌خونم و دعا می‌کنم🙏 تا دوباره برگردی.🚶 راوی:همسرشهید #_محمد_ابراهیم_همت❤️ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۵ ✍ با خواندنِ این خاطره به اوجِ محبت و مهربانیِ شهدا پی ببرید #متن_خاطره :
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم #حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم #حیا
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهید باهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم #حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهید باهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم #حی
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۶ ✍️ کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم : نشست کنارِ مادر. آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگیِ شلوارم خیلی زیاد شده ، تویِ مدرسه ... لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابا فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره... پدرش می‌گفت: محمدجواد خیلی محجوب بود، مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه... 🌷خاطره ای از روحانی شهید محمدجواد باهنر 📚منبع: کتاب هنرِ آسمان ، صفحه 11 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌺🍃 #شهیدمن نگاه هت... گاهے نگران است...🍂 گاهے ناراحت! شاید هم دلگیر...💔 اما هر چہ هست هیچگاه سایہ ی چشمهایت را از سرم برندار نگاهم ڪن!✋ #شهیدهمت #گاهےنگاهے #روزتون_متبرک_به_نگاه‌شهید🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
یڪے از معجزات #شهیدهمت بعد از شهادتش👇 بعد شهادت💔 #ابراهیم دم صبح نزدیک اذان گریه ام گرفت😢 به #ابراهیم گفتم بی معرفت!دست کم دو دقیقه بیا این بچه را نگه دار ساکتش کن!خوابم نبرد😣 مطمئنم ولی در حالتی بین خواب و بیداری دیدم #ابراهیم آمد😍 و بچه را از من گرفت دو سه بار دست کشید به سرش🙂 و...من به خودم آمدم دیدم بچه آرام خوابیده☺️ به خودم گفتم این حالت حتما از نشانه های قبل از مرگ بچه است😔. خیلی ترسیدم آفتاب که زد بی قرار و گریان😢 بلند شدم رفتم دکتر.دکتر گفت:این بچه که چیزیش نیست.حضورش را گاهے این طور حس مےکردیم.🙂 راوے:همســـرشهید #محمدابراهیم‌همت❤️ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐پـــــروفایل مذهبے💐 دلم تنــگ است. براے یڪ دلتنگے از جنس جاماندن😭ڪہ درمانش رسیدن باشد.رسیدن به قافلہ یارانے سفرڪرده 😭من جامانده باید حسرت رفتن بکشم😭 آخر با ڪدوم لیاقتم😭😭 دلتنگتم حاجی😭😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۶ ✍️ کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، این‌گونه احترام پدرومادرمان را حفظ می‌کردیم
. 👆خاکریز خاطرات ۲۷ 🌸راهکارِ جالبِ #شهیدتهرانی_‌مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار #توسل #حضرت_زهرا #اخلاص http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۷ 🌸راهکارِ جالبِ #شهیدتهرانی_‌مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار #توسل #حضرت
. 👆خاکریز خاطرات ۲۷ 🌸راهکارِ جالبِ #شهیدتهرانی_‌مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار #توسل #حضرت_زهرا #اخلاص http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۷ 🌸راهکارِ جالبِ #شهیدتهرانی_‌مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار #توسل #حضرت
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۷ ✍️ راهکارِ جالبِ برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار : برای یه کارِ بزرگ و سخت که توی فناوری‌اش مشکل داشتیم ، انتخاب شدم. حسن گفت: اگه می‌خوای در این‌کار موفق باشی ، بچه‌های گروه‌ات رو جمع‌کن، بعد دستاتون رو بهم بدید و هم‌قسم بشین و بگین: خدایا! ما برای رضای تو این‌کار رو می‌کنیم ، و همه‌ی ثوابش رو تقدیم می کنیم به حضرت زهرا(س)... بچه‌ها خالصانه به حرفِ حسن عمل کردند ، و اتفاقاً در کوتاه ترین زمانِ ممکن که کسی فکرش رو نمی کرد ، کار انجام شد... 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید حسن تهرانی‌مقدم 📚منبع: پایگاه‌های اینترنتی تبیان و شهید آوینی http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
هر وقت میخواست براے جوانان یادگارے بنویسد ، مےنوشت : من ڪان لله ، ڪان الله له هرڪہ باخدا باشد خدا با اوست رسم عاشق نیست با یڪ دل دودلبر داشتن ... 🌷 شهید ابراهیم همت❤️ 🕊 صبحتون شهدایی دوستان🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
+ باردار بود. همسرش بهش گفت بيا نريم كربلا؛ ممكنه بچه از دست بره.😢 كربلا رفتند، حالش بد شد و دكتر گفت بچه مرده!😢😭😞 مادر با آرامش تموم گفت: " درست می ‌شه. فقط كارش اينه كه برم كنار ضريح امام حسين (ع)؛ بعد خودشون هوای ‌ما رو دارند. "😌 كنار ضريح امام حسين (ع) یه مدت گريه كرد.😭 خواب ديد كه بانویی يه بچه رو توی بغلش گذاشته.😔 از خواب كه بلند شد دكتر گفت اين بچه همون بچه‌ ایه كه مرده بود نيست؛😳 معجزه شده!!...😢😭 مادر حاج ابراهيم همت وقتی سر بچه اش جدا شد و خواست جنازه بچه اش رو داخل قبر بذاره به حضرت زهرا (س) گفت: خانم! امانتی ‌تون رو بهتون برگردوندم...😭😭😭 #... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سیـــــره عملے ســـردار شـــہید ((حــــاج محمد ابراهـــــیم همــــت)) 🌹💐💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷🌹 طلــــائيہ بوديم. دم ‌دماے صبح، بچہ‌هايے ڪه رفتہ بودند جلو، مجبور شده بودند عقب‌نشيني كنند. 😞 زمين و زمان مے‌لرزيد. اصلاً حس مے ڪردے توے اين دنيا نيستے،‌ اين‌قدر ڪہ شدت آتش زياد بود.😱 بے‌سيم بہ دست،‌ بالاے خاڪريز ايستاده بود. 👌داشت با فرماندهِ گردان صحبت مےڪرد. مےخواست برگشتِ بچہ‌ها با ڪم‌ترين تلفات باشد.😊 ما اون‌طرف خاك‌ريز پناه گــرفتہ بوديم. با هر صدا دلم هرے مے‌ريخت پايين. 😢مےگفتم الآن موج حاجے رامے‌گيرد.😱 👌😱 خودم را انداختم روے حاجے و با هم غلت خورديم تا پايين خاك‌ريز. 😱😞نفسش بند آمده بود،‌ ولي چيزي نگفت.😐 آرام بلند شد و دوباره رفت سر كارش.😌 🙈 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
گـــاه شمار زندگانے سردار خیبر شہید حاج محمد ابراهیـــم همت 💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 از ولادت تا شہاد
گــــاه شمار زندگانے سردار خیبر شہید حاج محمد ابراهیــــم همت 🌹💐🌷💐🌹🌷💐🌹🌷 از ولادت تا شہادت قسمت هشتم 💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷 اسفند۱۳۶۰:تلاش شبانہ روزے در سازمان دهے نہ رده ے ستادے و تشڪیل ضربتے نہ گردان پیاده براے تیپ۲۷👌 فروردین۱۳۶۱:آغاز عملیات فتح مبین ؛در یڪم فروردین.👌همت فرماندهے یڪے از سہ محور عملیاتے واگذارشده به تیپ ۲۷را در طے این نبرد بہ عہده دارد.😊انہدام سپاه چہارم نیروے زمینے ارتش بعث و آزادسازے حدود سہ هزار ڪیلومتر مربع از سرزمین هاے اشغالے ایران در محور شوش غرب دزفول؛😍👌در حد فاصل یڪم تا هشتم فروردین👌انتصاب بہ سمت قائم مقام فرماندهے تیپ۲۷در بیست و نہم فروردین😉👌 اردیبہشت تا سوم خرداد۱۳۶۱:جانشین فرماندهے قرارگاه فرعے نصر۲طے مراحل چہارگانہ ے عملیات بیت المقدس تا آزادسازے خرمشہر👌مہندس محمود شہبازے؛فرمانده محور عملیاتے سلمان تیپ۲۷در محور خین بہ شہادت مے رسد؛یڪم خرداد😭😭😢 ادامــــہ دارد...👌👌💐 با ما همــــراه باشید👌😊 💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷 ادامہ ان شااللـہ فردا در ڪانال تخصصے شہید حاج محمد ابراهیم همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
‍ ✨💝📖💝✨ ⭕️ تلاوت ✍ اگرچه ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﻭﺍﺟﺐ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﻣّﺎ خیلی سفارش شده، ﺗﺎ جایی که تو آیه ۲۰ سوره مزّمّل، ﺩﻭ ﺑﺎﺭ به این امر مهم ﻓﺮﻣﺎﻥ داده شده: 📖 فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ...ِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ... (مزّمّل/۲۰) 👈 ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺴّﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻛﻨﻴﺪ... ﭘﺲ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻛﻨﻴﺪ... ☝️ البته همه میدونیم که ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ "ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ" صرفاً همین روخونیِ ساده نیست، وقتی خدا میگه قرآن بخونید: 🔹 یعنی با قرآن و تعالیم آسمونیش آشنا بشید... 🔸 یعنی قرآن رو تو زندگیهاتون بیارید... 🔹 یعنی با قرآن رفیق بشید... 🔸 یعنی قرآن تو زندگیهاتون محور قرار بگیره... ✅ تو روایات هم داریم که ﻓﻀﻴﻠﺖِ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻭ ﺗﺪﺑّﺮ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. حالا سوال اساسی اینه: 🔹 ما روزانه چقدر قرآن میخونیم؟؟!! 🔸 روزانه چقدر وقت میذاریم که با قرآن آشنا بشیم؟؟!! 🔹 روزانه چقدر از وقتمون رو با گوشی موبایل و تلوزیون و دوستان و ... میگذرونیم، و در مقابل چقدر از وقتمون رو با کتاب خدا، قرآن میگذرونیم؟؟؟!!! 🔻فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ🔻 👈 ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺴّﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻛﻨﻴﺪ. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج* 🌸🍃بامنتشر کردن با لینک کانال در ثواب آن شریک باشید 🍃
سیـــــره عملے ســـردار شهید ((حاج محمد ابراهیــــم همــــت)) 💐🌷🌹🌷💐🌹🌷💐🌹 براے سركشے بہ بچہ ها آمد توي سنگر👌 مےدانستم چند روز است چيزے نخورده.😢 آن‌قدر ضعيف شده بود كه وقتے ڪنار سنگر مے ‌ايستاد،‌ پاهاش مے‌لرزيد.😢 وقتے داشت ميرفت، گفتم «حاجے جون! بيا يه چيزےبخور.»👌 بے‌اعتنا نگاهم ڪرد و گفت «خدا رزق دنيا رو روے من بستہ. 😢من ديگہ از دنيـــا سہـــم غذا ندارم.» و از سنگــــر رفت بيرون.😢😊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۷ ✍️ راهکارِ جالبِ #شهیدتهرانی_‌مقدم برای موفقیت در کارهای سخت و دشوار #متن_
👆خاکریز خاطرات ۲۸ 🌸راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه 🌹به گوش دانش‌آموزان برسانید #وضو #مدرسه #تحصیل #دانش_آموز #نوجوان_شهید #شهیدعامری http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
👆خاکریز خاطرات ۲۸ 🌸راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه 🌹به گوش دانش‌آموزان برسانید #وض
👆خاکریز خاطرات ۲۸ 🌸راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه 🌹به گوش دانش‌آموزان برسانید #وضو #مدرسه #تحصیل #دانش_آموز #نوجوان_شهید #شهیدعامری http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
👆خاکریز خاطرات ۲۸ 🌸راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه 🌹به گوش دانش‌آموزان برسانید #وض
📝متن خاکریز خاطرات ۲۸ ✍راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه 🌹به گوش دانش‌آموزان برسانید نمی‌دونستم هر وقت می‌خواد بره مدرسه ، وضو می‌گیره . چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه... بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو می‌گیری؟ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه ، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه... 🌷خاطره ای از زندگی نوجوان شهید رضا عامری 📚منبع: کتاب دوران طلائی ، صفحه 54 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
گــــاه شمار زندگانے سردار خیبر شہید حاج محمد ابراهیــــم همت 🌹💐🌷💐🌹🌷💐🌹🌷 از ولادت تا شہادت
گـــاه شمار زندگانے سردار خیبر شہید حاج محمد ابراهیم همت 💐🌷🌹🌹🌹💐🌹🌷 از ولادت تا شہادت قسمت نهم 💐🌹🌷🌹🌷🌹🌷💐🌹💐 خرداد ۱۳۶۱:در پے تہاجم سراسرے ارتش اسرائیل بہ سوریہ و لبنان،بہ دستور شوراے عالے دفاع،تیپ ۲۷سپاه با عنوان ((قواے محمد رسول اللــہ(ص)))؛👌بہ فرماندهے احمد متوسلیان ؛جهت شرڪت در مأموریت دفع تہاجم دشمن صہیونیستے ،بہ جمہورے عربے سوریہ اعزام مے شود.👌😌همت؛مسؤولیت جانشینے فرماندهے این قوا را بہ عہده دارد؛بیست ویڪم تا بیست وسوم خرداد.👌 تیر۱۳۶۱:در پے ربوده شدن احمد متوسلیان و همراهان وے در لبنان؛در چہاردهم تیر،😔😢👌بخش عمده ے نیروهاے اعزامے بہ سوریہ ،بہ ایران فراخوانده مے شوند.👌انتصاب محمد ابراهیم همت به سمت فرماندهے تیپ ۲۷محمد رسول اللــہ (ص).👌💐آغاز عملیات عظیم برون مرزے رمضان در جبہہ ے شرق بصره؛👌در بیست وسوم تیر. 🌷پس از تلاش هاے شبانہ روزے همت،سرانجام تیپ۲۷بہ استعداد چہارگردان در ڪنترل قرارگاه عملیاتے فتح،وارد مرحلہ ے سوم این عملیات مے شود؛در شامگاه سے ام تیر.👌شہادت قائم مقام فرماندهے تیپ ۲۷،اسماعــــیل قہرمانے ؛در سحرگاه سے و یڪم تیــــر.😭 ادامــــہ دارد...👌👌💐 با ما همــــراه باشید👌😊 💐🌹🌷💐🌹🌷🌹🌷🌹🌷💐 ادامہ ان شااللـــہ فردا در ڪانال تخصصے شہید حاج محمد ابراهیم همــــت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
ســـیره عملے ســــردار شہـــید ((حاج محـــمد ابراهــیم همــت)) 💐🌹💐🌹💐🌹💐🌹 چنگ زد توي خاك‌ها و گفت «اين آخرين عملياتيه كه من دارم مي‌جنگم.»😢 اصلا همتِ چند روز پيش نبود. 😞 خيلي گرفته بود.😢 هميشه مي‌گفت «دوست دارم بمونم و اون‌قدر درد بكشم كه همه‌ي گناهام پاك بشه.»😭 مي‌گفت «دلم مي‌خواد زياد عمر كنم و به اسلام و انقلاب خدمت كنم.»😭 ولي اين روزها از بچه‌ها خجالت مي‌كشيد.😢 مي‌گفت «نمي‌تونم جنازه‌هاشونو ببينم.»😢 ماندن براش سخت شده بود.😞 گفتم «اين چه حرفيه حاجي؟😢 قبلاً هركي اين حرف‌ها رو مي‌زد مي‌گفتي نگو.😭 حالا خودت داري مي‌گي.»😞😱 انگار دردش گرفته باشد، مشتش را محكم‌تر كرد و گفت «نه. من مطمئنم.»😭😭😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 6⃣8⃣ -
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 7⃣8⃣ -ژیلا این را گفت و سرش را روی مهدی خم کرد که شیشه ای به او اصابت نکند.فاطمه خانم گفت: -الهی داغت بخوره توی جیگر مادرت صدام یزید پدر سگ!😡 و ژیلا در اوج نگرانی خنده اش گرفت و گفت: -چه می گویی فاطمه خانم؟!😥😉 -دارم به این کافر پدر یک فحش میدهم ننه!دلم یک کم خنک بشه!نگاه کن روزی چند بار به ما موشک میزند.😒🤐 الهی موشک بخوره توی کله ی خودش و توی رختخواب زن و بچه اش که بفهمه آدم کشتن یعنی چی!😠 و ژیلا گفت: -می خوره فاطمه خانم مطمئن باش میخوره!... .... دیگر پاهایشان را نمی توانستند حرکت دهند.سنگین که نه،کوه قاف شده بودند.نمیشد حرکتشان داد.مچ پاهایشان می سوخت و درد و تیر میکشید.از سر انگشت ها تا مغز استخوان ها و کشاله ی ران تکان که سهل است.سایه ای هم اگر از کنار پاهایشان عبور میکرد،از شدت درد می ترکیدند.😰 پوتین ها را دور انداختند باد که به سر انگشتهایشان خورد انگار تیغی کندو آلوده به زهر در لای آنها فرو کردند. جیغ و داد کشیدند،لب گزیدند.آنقدر آنقدر که خون از لب هایشان آمد.😢 پاها باد کرده و قرمز شده بودند نمی شد تکان خورد و نمیتوانستند و نتوانستند راه را ادامه بدهند.😖 فرماندهایشان هم نتوانستند آن ها را راه بیندازند تا خبر به خود همّت رسید. _بچه ها آش و لاش شده اند حاجی!.... ادامه دارد..... 🌷🍀💐🌷🍀🌷🍀💐🍀💐🌷🍀 ادامه ی این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f