سلام دوستان روزتون شهدایی😊
به شرط لیاقت و دورازریا امروز
بیست ودوم آذرروز سی ام
چله ی زیارت آل یاسین است
که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر
می باشد
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌹گروه اول:سردار خیبر شهید
حاج محمد ابراهیم همت
1⃣.خانم ترنم
🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۰
گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز سی ام تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
🔴 بشارت شهادت محسن نورانی از زبان شهیدهمت
#حاج_همت ، محسن را خواست و به او گفت : « محسن، تو به شهادت💔 مي رسي. » محسن كه كمي جا خورده😳 بو د ، گفت ، « چطور مگه #حاجي ؟
#حاج_همت ادامه داد : « من خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسي💯 ، شهادتت هم طوري است كه اول اسيرت مي كنن و بعد از اينكه آزار و شكنجه ات دادن♨️ و تو خواسته هاي اونها رو برآورده نكردي💪 ، تو رو تيرباران مي كنن و به شهادت مي رسي💯...
سه روز بعد خواب #حاج_همت تعبير شد. در عمليات والفجر 3 در مرداد 62 و درآزاد سازي مهران ، ماشين تويوتايي🚖 كه سرنشينان آن نوراني، برقي، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر 27 بودند در منطقه قلاجه به كمين منافقين خورد .پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار بستند😔 همه سرنشينان جز يك نفر جلوي چشم👀 يكديگر در حاليكه زخم هاي عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به شهادت رسيدند ...😞
منافقین👿 بالاي سر محسن كه هنوز نيمه جاني داشت ، آمده و از او خواسته بوند كه #اطلاعاتي را به آنها بگويد. سپس توهين كند🚫 ، امّا محسن كه ديگر رمقي نداشت ، بر امام درود فرستاده بود😇. كومله با مشاهده اين صحنه ، تيري به پيشاني محسن زده و بعد از آن بدنش را تيرباران كرده بودند.😭 .
#شهید_محسن_نورانی
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
در لشــگر 27 محمـد رسـول الله "ص"
بــرادری بــود که عـادت داشـت پیشانی شهـدا را ببـوســد..☺️
وقـتـی خـودش شهیــد شـد بچــه ها تصمیـم گرفتنـد به تلافـیِ☝️
آن همـه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بـوســه کننــد .💔
پارچـــه را که کنـــار زدنـد ، جنـازه ی بی ســر او دل همه شان
را آتـــش زد .😔😭
"شهیـــد حـــاج محمد ابراهیـــم همــت"
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
#حاج_همــت
جواب این خون ها چی میشه⁉️
اصلا روت میشه در قیامت به چشمشون نگاه کنید!؟
#تلنگری_به_مسئولین😒☝️
#شهیدهمت #چشمان_مجنون #چشم_مجنون #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت #بسیجی_باغیرت_جانش_فدای_ملت #ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌱
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
#حاج_همت
از طرف من به جوانان بگویید:
چشم شهیدان و تبلور #خونشان💔
به شما دوخته شده است
بپاخیزید واسلام را دریابید☝️
#شهید_همت
#اسلام
#وصیت_نامه
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :0⃣3⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
صمد گفت: «از این حرف ها نزنی پیش آقای دکتر، خجالت می کشم. ببین خانم دکتر چه راحت نشسته و با بچه ها بازی می کند. مثلاً تو بچه کوه و کمری.»
دور و برمان خلوت بود. پرنده پر نمی زد. گاهی صدای زوزه سگ یا شغالی از دور می آمد. باد می وزید و برق هم که رفته بود. ما حتی یکدیگر را درست و حسابی نمی دیدیم. کورمال کورمال شام را آوردیم. با کمک هم سفره را چیدیم. خدیجه کنارم نشسته بود و معصومه هم بغل خانم دکتر بود. خدیجه از سرما می لرزید. هیچ نفهمیدم شام را چطور خوردیم. توی دلم دعادعا می کردم زودتر بلند شویم برویم؛ اما تازه مردها تعریفشان گل کرده بود. خانم دکتر هم عین خیالش نبود. با حوصله و آرام آرام برای من تعریف می کرد. هر کاری می کردم، نمی توانستم حواسم را جمع کنم. فکر می کردم الان از پشت درخت ها سگ یا گرگی بیرون می آید و به ما حمله می کند. از طرفی منطقه نظامی بود و اگر وضعیت قرمز می شد، خطرش از جاهای دیگر بیشتر بود. از سرما دندان هایم به هم می خورد. بالاخره مردها رضایت دادند. وسایلمان را جمع کردیم و سوار ماشین شدیم. آن موقع بود که تازه نفس راحتی کشیدم و گرم صحبت با خانم دکتر شدم.
به خانه که رسیدیم، بچه ها خوابشان برده بود. جایشان را انداختم. لباس هایشان را عوض کردم. صمد هم رفت توی آشپزخانه و ظرف ها را شست.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :1⃣3⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
دنبال صمد رفتم توی آشپزخانه. برگشت و نگاهم کرد و گفت: «خانم خوب بود؟! خوش گذشت؟!»
خواستم بگویم خیلی! اما لب گزیدم و رفتم سر وقت آبگوشتی که از ظهر مانده بود. آن روز نه ناهار خورده بودم و نه شام درست و حسابی. از گرسنگی و ضعف دست و پایم می لرزید.
فردای آن روز صمد ما را به قایش برد و خودش به جبهه برگشت. من و بچه ها یک ماه در قایش ماندیم. زمستان بود و برف زیادی باریده بود. چند روز بعد از اینکه به همدان برگشتیم، هوا سردتر شد و دوباره برف بارید. خوشحالی ام از این بود که موقع نوشتن قرارداد، صمد پارو کردن پشت بام را به عهده صاحب خانه گذاشته بود.
توی همان سرما و برف و بوران برایم کلی مهمان از قایش رسید، که می خواستند بروند کرمانشاه. بعد از شام متوجه شدم برای صبحانه نان نداریم. صبح زود بلند شدم و رفتم نانوایی. دیدم چه خبر است! یک سر صف توی نانوایی بود و یک سر آن توی کوچه. از طرفی هم هوا خیلی سرد بود. چاره ای نداشتم. ایستادم سر صف دوتایی، که خلوت تر بود. با این حال ده دقیقه ای منتظر شدم تا نوبتم شد. نان را گرفتم، دیدم خانمی آخر صف ایستاده. به او گفتم: «خانم نوبت من را نگه دار تا من بروم و برگردم.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#حساب_کتاب
✍ ما مردِ روزهای "عادت" و "تکرار"یم ...
آنقدر راحت به نداشتن و نبودن عادت میکنیم، که گاهی حاضریم در همین عادتها بمانیم و جان بدهیم، اما به "رهایی"، فکر نکنیم ...
قرنهاست، نیستی و ...کسی نیست، تا قلب بشر زیر سایهاش ، نفس تازه کند!
چنان به این خفگی عادت کردهایم؛ که گویی خِس خِس، عادتِ طبیعیِ قلبهای قحطیزدهمان است.
🌪 اوضاع این روزهای جهان، چقدر آشناست!
همانگونه که عادت کردیم بی "عینالحیاه" روی زمین راه برویم و توهمِ "زیستن" را باور کنیم ؛
همانقدر راحت، با ویروسی که تمام دلخوشیهایمان را گرفته نیز، کنار میآییم و زندگی میکنیم...
ما قرنهاست آموختهایم، خود را در گورِ عادتهایمان دفن کنیم، اما به "رهایی" نیندیشیم... !
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#حساب_کتاب
بسّــــه ... ❌
همین کسی که امروز، حاضری برای اثبات حقّ خودت، آبرویش را بریزی ؛
دیروز سنگ صبورش بودی و محلّ اعتمادش...
و برایت از گفتنیهایی، حرف زد، که برای غیرِ تو، رازِ مگو بود...
اگر مطمئنی در کدورت امروزتان، حق با توست، یا او به ناروا حرفی دربارهات گفته، یا رازی از تو را فاش نموده:
★ برای کسی که در دایرهی قوانین خدا، زندگی میکند؛ مقابله به مثل، جایز نیست ...!
| تو سکوت کن و با وقار، به خدا اعتماد کن!|
این عرصه، هم میدان امتحان توست، هم میدان امتحان او..
✓ و آخر بازی، خدا دست کسی را بالا میبرد؛ که تقوا را رعایت کرده باشد؛
” تقوا یعنی؛ دلت صندوقچه اسرار باشد.
دوست و دشمن فرقی نمیکند!! ”
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣
6⃣4⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
🔻 #دلهای_در_غلاف🔻
⛔️بعضیها هستند، هر جا که دستوراتِ دینی، مخالفِ مِیل و مخالفِ طبعشون باشه، گردنکشی میکنند.. اصطلاحاً استکبار میورزند.. 🙄
👈وقتی هم که میخوای یه کم راهنمایی و نصیحتشون کنی، زود جواب میدن:
😠 دوست دارم،
😠 دلم میخواد،
😇 عشقم میکشه...
✨✨✨
👈 میگی: خانوم حجابت و رعایت کن.
میگه: عشقم میکشه..❌
👈 میگی: آقا، حروم نخور. اینجور کاسبی کردن حرومه.
میگه: دلم میخواد...❌
👈 میگی: برادرِ من، خواهرِ من، با نامحرم چت نکن، این گناهه.
میگه: دوست دارم، دلم میخواد...❌
و...
✨✨✨
✅ قرآن کریم میفرماید، اینجور افراد، قلبهای خودشون رو در غلاف کردن. 😱
👈 به خاطر همینه که هیچ حرف حقّی به دلشون نمیشینه و به گناه خودشون ادامه میدن.‼️😱
قرآن کریم میفرماید اینجور افراد، بخاطر #لجاجت و #هوای_نفس، مورد لعن خدا و قهر الهی قرار میگیرند:😱👇
🕋 أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَیٰ أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ... (بقره/۸۷)
💢 آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی برخلافِ #هوای_نفس شما آورد، در برابر او #تکبر کردید؟! و از ایمان آوردنِ به او خودداری نمودید.
🕋 وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَل لَّعَنَهُمُ اللهُ بِکُفْرِهِمْ (بقره/۸۸)
💢 و آنها از روی استهزا گفتند: «دلهای ما در غلاف است. و ما از گفته تو چیزی نمیفهمیم»
💢 همینطور است. خداوند آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته، و لعنت کرده است.
⚠☝️ پس حواسمون باشه.
هر جا که دستوراتِ دینی مخالفِ #هوای_نفسِ ماست، به حرف #خدا گوش بدیم، نه به حرفِ دلمون و هوای نفسمون.
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨☁️ #کوتاه_و_شنیدنی 7 ☁️✨
📣فایل تصویری
🔳موضوع: ریشه کفر سه چیزه
➿حجم: 2.2 mb
⏰زمان: 3:02
🌙🍂🌙🍂 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدئو رو تو گوشیتون ذخیره کنید و هر چند وقت یکبار به خودتون یادآوری کنید👌
گاهی یک کلیپ ۶۰ ثانیه ای اندازه ۶۰ سال عمر برای انسان مفیده!
╔✯══๑ღ💠ღ๑══✭╗
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
╚✮══๑ღ💠ღ๑══✬╝
سلام دوستان روزتون شهدایی😊
به شرط لیاقت و دورازریا امروز
بیست وسوم آذرروز سی ویکم
چله ی زیارت آل یاسین است
که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر
می باشد
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌹گروه اول:سردار خیبر شهید
حاج محمد ابراهیم همت
1⃣.خانم معظمی
🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۱
گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز سی ویکم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
+میفرمایند:
اگه میخواید خدا عاشق مابشه... :)♥️
🌱حاج ابراهیم همت🌱
🏴رستگار باشید
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
.
[بعد از پایان نماز وقتے
سر بہ سجده میگذارید
مرورے بر اعمال صبح
تا شب خود بیاندازید
آیا کارمان براے رضایت
خدا بوده. . .]☝️
.
ڪلامے از #شهید_همت" ❤️
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
خدا در تقواست..☝️
برشی از صحبتهای
#شهید_ابراهیم_همت🎤
#عند_ربهم_یرزقون🕊
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
حاج محمدرضا طاهری، ذاکر اهل بیت علیهم السلام خاطره ای از دیدار خود با #شهید_همت را منتشر کرد:👇👇
وقتى سوار موتور تریل، داشت میرفت به سمت خط ( جزیره مجنون) زیارتش کردم ، مستانه ى مستانه میرفت اما وقتى حاجى رو میاوردن دیگه ندیدیمش، فقط شنیدم سردار لشگر ، بدون سر مهمان حضرت اباعبدالله علیه السلام شده 💔.... هنوز سخنرانى بعد عملیات والفجر یک حاجى تو گوشمه مخصوصاً اون جمله ى معروفش ( کربلا رفتن خون میخواهد ) 🕊اونشب همه ى بچه ها بعد از سخنرانى حاجى دوباره شور و شوق برگشتن به عملیات رو داشتند ... شاید دلیل این عکس رو کنار عکس حاج همت بپرسید ؟😊👆
وقتى از عملیات خیبر ، جزیره ى مجنون برگشیم پادگان دوکوهه ، خیلى از بچه ها میخواستن برا مرخصى به شهرشون برگردن ، اما وقتى گفتند یه عده تصمیم دارن برن شهر حاج همت به خانواده ى شهید سر بزنند ،کسى دیگه مرخصى نرفت و همه ى نیروها تصمیم گرفتند براى عزیمت به شهرضا در استان اصفهان اماده بشن ، یادم نیست چند تا اتوبوس🚌 از دوکوهه حرکت کردیم ولى میدونم تعداد اتوبوسها زیاد بود ، نیروهاى حاجى در لشگر ٢٧ مجلس بسیار خوبى تو شهرضا گرفتند و قرعه ى مداحى🎤 اونروز هم به نام بنده ى حقیر افتاد و خدارو شکر از این توفیق بى نصیب نموندم ، و این عکس یاداور مجلس شهید والامقام #حاج_همت در شهرضاست🌹
#سردار_دلهــا
#حاج_ابراهیم
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
4_721038705925554198.mp3
4.45M
✨☁️ #کوتاه_و_شنیدنی 8 ☁️✨
📣فایل صوتی
🔳موضوع: سه خصلت مومن(قسمت اول)
➿حجم: 4.2 mb
⏰زمان: 4:37 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌙🍂🌙🍂
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :2⃣3⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم. سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانه ها نبود. برای اینکه بچه ها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه تنشان می کردم. یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچه ها خوابیده بودند. پیت های بیست لیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانه ما فاصله زیادی داشت. مردم جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیت های نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جا به جا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم. هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندان هایم به هم می خورد. دیدم این طور نمی شود. برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه ها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند. یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :3⃣3⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی. از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم. از یک طرف حواسم پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم. مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم نمی خواست صاحب خانه متوجه شود و بیاید کمکم. به همین خاطر آرام آرام و بی صدا پیت اولی را از پله ها بالا بردم و نیم ساعت بعد آمدم و پیت دومی را بردم. دیگر داشتم از هوش می رفتم. از خستگی افتادم وسط هال. خدیجه و معصومه با شادی از سر و کولم بالا می رفتند؛ اما آن قدر خسته بودم و دست و پا و کمرم درد می کرد، که نمی توانستم حتی به رویشان بخندم. خداخدا می کردم بچه ها بخوابند تا من هم استراحت بکنم؛ اما بچه ها گرسنه بودند و باید بلند می شدم، شام درست می کردم.
تقریباً هر روز وضعیت قرمز می شد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌹🥀🌺🌸🌼🌺
این قسمت دشت های سوخته
فصل هشتم
قسمت9⃣3⃣1⃣
((نفس شما در پشت بیسیم برای ما قوت قلب است حاجی!))😌
حاج احمد نمی تواند از قرارگاه دور شود و کارهایش را به کمک حاج همت پیش می برد.👌
محمود شهبازی هم در کنار آن هاست.شب اول خرداد ساعت یک نیمه شب نیروهای تخریب با هدایت حاج همت از نقطه هایی به سوی دژ مارد حرکت می کنند.منطقه به شدت زیر آتش خمپاره ها و گلوله های کاتیوشای دشمن است.😢
حاج همت و حاج محمود شهبازی با نیروهایی که پشت خاکریزند ،گفتگو می کنند .👌
حاج همت بالای خاکریز می رود و به فرمانده گردان ها یعنی رضا چراغی، اسماعیل قهرمانی و کاظم رستگار فرمان حرکت
می دهد.🌹
محمود شهبازی هم با اندک فاصله ای داخل سنگر می رود تا محوری را که هدایت عملیاتش با اوست کنترل کند.اما سنگرش توسط خمپاره ی دشمن منفجر می شود.اما چون شدت انفجارها و درگیری ها بسیار زیاد است، کسی متوجه شهادت محمود شهبازی نمی شود.😢😞
حاج همت مدام سراغ او را می گیرد و این در حالی است که خودش در کنار فرماندهی گردان ها ، آرپی جی به دست می جنگد و نیروهایش از جاده شلمچه_خرمشهر می گذرند و خود را به نزدیکی شهرک ولیعصر
می رسانند.😞😢
پس از ۲۴ساعت توقف،آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر،تحت هدایت حاج احمد و حاج همت و فرماندهان گردان های حبیب، میثم، حمزه و نیروهای رزمنده ای مانند علی موحد دانش ، شفیعی،رضا اردستانی،حسین مظاهری و دیگران خرمشهر در ساعت ۱۱شب سوم خرداد ۱۳۶۱و پس از ۵۷۵روز اشغال آزاد می شود.👌🌼
در این عملیات دشمن بیش از شانزده هزار کشته و حدود بیست هزار اسیر می دهد.😢😭
حاج احمد همت را که می بیند،سراغ محمود شهبازی را میگیرد، همت دلش می لرزد این سوالی است که او بارها از همه پرسیده:حاج محمود را ندیدید؟😢😢😭
و هیچ کس ندیده یا دیده و چیزی نگفته است .حاج محمود شهبازی،ضلع دوم مثلث فرماندهی لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص)است و حالا یعنی ممکن است ؟همت جرأت نمی کند این سوال را در ذهن خود مطرح کند .این را که ممکن است حاج محمود شهید شده باشد .😔😢پس به حاج احمد می گوید:
ادامه دارد...🌹
ادامه این داستان ان شاالله به زودی در کانال
تخصصی شهید همت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
❣﷽❣
7⃣4⃣#سبک_زندگی_قرآنی✨
⭕️ برکاتِ آسمان و زمین
✅ قرآن میگه اگه #ایمان و #عمل ما درست بشه، برکات آسمون و زمین هم نازل میشه:
📖 وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ لٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا کٰانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف/۹۶)
👈 اگر مردم شهرها و آبادیها، ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، قطعاً درهایِ برکات آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم، ولی آنان آیات ما را تکذیب کردند. پس ما هم به خاطر عملکردشان آنان را با قهرِ خود گرفتار کردیم.
🔸 "آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا" 👈 یعنی #ایمان و #تقوا، درهای برکات آسمان و زمین رو باز میکنه. بنابراین ایمانِ تنها کافی نیست، تقوا هم لازمه.
🔸 از اون طرف، #غفلت و #بیخبری، درهای خیر رو به روی انسان میبنده.
🔹 اگر تو زندگیها #برکت نیست،
🔹 اگر تو درآمدها خیر و برکت نیست،
🔹 اگر هوای خوب، بارندگیِ خوب، آب و خاکِ سالم و ... نداریم،
🔹 اگر گرفتارِ بسیاری از مشکلاتِ زیستمحیطی هستیم،
🔹 اگر آسمون و زمین با ما سر جنگ دارند،
🔹 اگر و اگر و اگر....
☝️ یکی از دلایلش گناهانِ ماست. جدی بگیریم.
چون آسمون و زمین هم شعور دارند:
📖 یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِِ (جمعه/۱)
👈 آنچه در آسمانها و زمین هستند، همواره تسبیح خدا میگویند.
پس با گناهانِ ما قهرشون میگیره،
و برکاتشون رو از ما دریغ میکنند
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام دوستان روزتون شهدایی😊
به شرط لیاقت و دورازریا امروز
بیست وچهارم آذرروز سی ودوم
چله ی زیارت آل یاسین است
که زیارت آل یاسین امروز به نیابت براورده شدن حاجات افرادزیر
می باشد
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🌹گروه اول:سردار خیبر شهید
حاج محمد ابراهیم همت
1⃣.خانم حداد
🔈🔈بزرگواران توجه داشته باشن هرکدوم ازافراد توهرگروهی هستند باید زیارت آل یاسین امروز رو به نیت حاجات هم گروهی خود بخونن
هرکسی خوند به پی وی زیر
همراه باکد و نام گروه ارسال کنند
@deltange_hemmat68
مانند زیر کد ۳۲
گروه شهید همت✅
نشون دهنده این هست زیارت آل یاسین در گروه خودم به نیابت خانم یاآقای فلانی در روز سی ودوم تلاوت شد👌👌
همه افراد حتما قرائت کنند و اعلام کنند👌
حاجت رواشید🙏
یازهرا(س)✋
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
« به #بسیجیها خیلے علاقه داشت و آنها را «دریا دل» مینامید او روی ڪارت شناسایی منطقهی جنگی خود ، علامتی کہ او را عضو سپاه معرفی میکرد ، خط زده❌ و در مقابل بسیـج علامت ضربدر گذاشته بود »🙂 مادرش در همین ارتبـاط سخنی دارد پسرم می گفت « من خاڪ کف پای #بسیجیها هم نمی شوم ، ای ڪاش یک #بسیجی و در سنگرهای خط مقدم بودم😊✌️
راوی:حاج صادق آهنگران
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
» 📚 صنوبرهای سرخ ص ۸۷
🌱🌈🌸
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f