°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷 این قسمت دشت های سوخته فصل چهارم قسمت 7⃣8⃣
زندگینامه سردارشهید حاج محمد ابراهیم همت
💐🍀🌷🍀💐🌷🍀💐🌷🍀💐🌷
این قسمت دشت های سوخته
فصل چهارم
قسمت 8⃣8⃣
-حق دارند هجده کیلومتر پیاده روی هرکسی را از پا می اندازد!🤕
_خود شما که خبر داشتید،حاجی جان؟!
_نه ، شما راه را اشتباه رفته اید .آن مسیر، مسیری نبوده که من مشخص کرده بودم.!😞
_حالا چه کار باید بکنیم با اینها؟!
حاج همت گفت:
_بگذارید پاهایشان کمی باد بخورد.بعد آرام آرام حرکت شان بدهید!
_کار ما نیست حاج آقا.مگر این که شما خودتان نماز مغرب را بیایید این جا، با این ها حرف بزنید.🤗
ابراهیم گفت:
_جمع کردن نیرو ها در ضمن عملیات، خطرناک است.فعلا شما بگذارید یک ساعتی استراحت کنند ،بعد حرکت کنید.
_چشم حاجی جان.
*عباس ورامینی این را گفت و حاج همت خداحافظی کرد و رفت.عباس ورامینی به سوی نیرو ها برگشت تا کم کم راهشان بیندازد.🚶♂️🚶♂️
......
دوباره به اسفند ماه رسیده بودند.دوباره زیر فشار توپ و تانک و خمپاره و موشک ،طبیعت در حال جوشیدن و روییدن بود.🌱
اسفند ماه از نیمه که گذشت، دشت و صحرا بوی گل و لاله گرفتند و شهرها هم جان و رونقی دوباره و دل های مردم هم زیر معجزه ی این تغییر و تحول به تپش افتاد.🌷🌹🌺💓
همه به جنب و جوش افتادند و هر کسی به طریقی خود را برای خانه تکانی آماده میکرد🙃
ژیلا هم به کمک فاطمه خانم، خانه را مثل یک دسته گل تمیز و آراسته کرد.طوری که وقتی ابراهیم آمد از تعجب خشکش زد؟!😮😊
_چه حوصله ای داری ژیلا جان؟!😉
ادامه دارد....
🌷🍀💐🌷🍀🌷🍀💐🍀💐🌷🍀
ادامه ی این داستان ان شاالله به زودی در کانال تخصصی شهید همت
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 8 🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به #شلم
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم9
🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم. محمدرضا هم خیلی اصرار داشت که بیاید ⚡️اما گفتیم که بگذار ببینیم اوضاع در چه حالی است #تجربه کسب کنیم سال دیگر با هم💞 برویم.
🌾 #چفیه ای که دوستش هدیه🎁 داده بود را داد تا در حرم #امام_حسین(ع) تبرک کنم. اما من در شلوغی های حرم گمش کردم🙁 و هر چه گشتم پیدایش نکردم🚫 و خلاصه برایش یک #چفیه خریدم و تبرک کردم.
🌾به #محمدرضا جریان را گفتم،میدانستم خیلی به چفیه علاقه💞 داشت و از او #عذرخواهی کردم اما او در جواب گفت که
فدای سرت من #حاجتم روا می شود😊.
🌾وقتی به #تهران رسیدیم در مورد حاجتش و چرایی آن از محمدرضا سؤال کردم❓ و او در جواب گفت که اگر چیزی را در #حرم ائمه گم کنی حاجت روا می شوی😍 .من حاجتم این است که #شهید بشوم .تا #اربعین سال دیگر زنده نیستم🌷.
🌾من خیلی ناراحت شدم😔 و در جوابش گفتم که به عراق میروی⁉️گفت جنگ فقط آنجا نیست در #سوریه هم هست من در سوریه #شهید_می_شوم.
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#راوی_مادر_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم9 🌾 #اربعین_سال93 به پیاده روی اربعین رفتیم. محمدرضا هم خیلی ا
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 10
🔹سال 80 وقتی به سمت #فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران🗺 می رسند همزمان #جانشین قرارگاه ثار الله هم بودند . در زمان معارفه می گفت : من فرمانده لشکر نیستم🚫 من امانتدار هستم و فرمانده #احمدمتوسلیان است .
🔹در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صلی الله علیه وآله وسلم) همراه با ✓شهیدان همت، ✓شهبازی، ✓متوسلیان بود ؛ همیشه سخنانش برگرفته از #دفاع_مقدس یا منویات #رهبر یا حضرت امام بود .
🔹آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت💔 آن را نگاه می کرد👁. بسیار #ولایت_مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم✊ و درنگ نمی کنم❌
🔹درباره توصیهای که #سردارهمدانی به وی داشته است گفت : ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد🚯 و امیدوارم بتوانیم #پرچمی که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است👌 و همواره با #یگانها و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند✅
#راوی_همرزم_شهید
#شهید_حسین_همدانی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
تولدت مبارک ای آسمونی
میشه بازم بیای حرم بمونی
توو این رواقی که پر از یاد توست
یه روضه ی قدیمی رو بخونی
کریمه هم دلش برات تنگ شده
من چی بگم خود تو خوب میدونی
روضه اکبر میخونم به یادت
به یاد هر مدافع جوونی
که رفت و جون داد که توو این زمونه
نشه قد سه ساله ای کمونی
شهید خادم حرم دعا کن
بگیر برای من خط امونی
روز تولدت به من نظر کن
یه رمزی یه عنایتی، نشونی
#تولدت_مبارک
#شهید_مدافع_حرم_علی اکبر _عربي
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 36 ✍ هدیهی زیبایی که شهیدحسینی هر روز به امامِ زمان(عج) تقدیم میکرد... #متن
.
👆خاکریز خاطرات ۳۷
🌸اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد
#بیت_المال #رزق_حلال #تربیت_فرزند #مراقبه #تقوا #شهیداحمدکاظمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۷ 🌸اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد #بیت_المال #رزق_حلال
.
👆خاکریز خاطرات ۳۷
🌸اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد
#بیت_المال #رزق_حلال #تربیت_فرزند #مراقبه #تقوا #شهیداحمدکاظمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۷ 🌸اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد #بیت_المال #رزق_حلال
.
📝متن خاکریز خاطرات 37
✍ اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد
#متن_خاطره :
اون روز پسرش رو آورده بود محلِ کار. از صبح که اومد ، خودش رفت جلسه و محمد مهدی رو گذاشت پیشِ ما ... پذیراییِ جلسه که تموم شد ، مقداری موز اضافه اومد. یکی از موزها رو دادم به محمدمهدی... نمی دانم حاج احمد برای چهکاری من رو احضار کرد. وقتی رفتم داخل اتاق ، محمدمهدی هم پشت سرم اومد. حاج احمد تا پسرش رو دید برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش. با صدای بلند گفت: کی به شما گفته به پسرم موز بدین؟ گفتم: حاجی این بچه از صبح تا حالا هیچی نخورده ، یه موز از سهم خودم بهش دادم...
نذاشت صحبتم تموم بشه. دست کرد توی جیبش ، بهم پول داد و گفت: همین الان میری یک کیلو موز میخری و میذاری جای یه دونه موزیکه پسرم خورده...
🌷خاطرهای از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی
📚منبع: کتاب احمد ، صفحه 137
#بیت_المال #رزق_حلال #تربیت_فرزند #مراقبه #تقوا #شهیداحمدکاظمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 10 🔹سال 80 وقتی به سمت #فرماندهی لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 11
🕊| خبرشهادت برادرم جهاد🌷 راکه شنیدم دلم سوخت
مثل باباشده بود😭
خونها روشسته بودندولی جای زخم ها وپارگیها بود،جای کبودی وخون مردگی ها
تصاویر #شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بود
ویک لحظه به نظرم رسیددیگرنمیتوانم تحمل کنم😭…
مادر، وقتی صورت #جهاد را بوسید،گفت:ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده،البته هنوز به” اربا اربا ” نرسیده، #خجالت آراممان کرد |🕊
#راوی_خواهر_شهید
#شهید_جهاد_مغنیه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 12
🔰خانه ای کوچک🏡 و ساده اما گرم و صمیمی💞خانه ای که به راحتی پذیرای #سی_نفر مهمان شد،وارد خانه که شدیم، مادر اصرار کرد که در اتاق #پسرش بنشینیم و ما وارد اتاق شدیم.
🔰در و دیوار اتاق با ما حرف داشت.انگار این اتاق از دیگر اتاقهای خانه #خوشبخت_تر بود؛
بیشتر حضور مرد آسمانی✨ را درک کرده بود و اکنون #امانتدار یادگارهایش بود.
🔰مادر قدرت تکلم نداشت🚫، با زبان بی زبانی #یادگارها را با عشق❤️ نشانمان می داد و با اشاره به ما می فهماند چقدر فرزندش برایش عزیز بوده😍،فرزندی که از #سه_سالگی طعم یتیمی را چشیده و از نوجوانی کمک خرج💰 خانه بوده.
🔰و دلش طاقت نیاورده به #مظلومان کشورهای دوردست کمک نکند😔.خواهر و مادر را به #خدایی سپرده که تا به حال حامیشان بوده😊 و پایشان را به مسجد🕌 و #هیئت باز کرده بود.کمی که می گذرد ، #خواهرشهید بقچه ی لباس های برادر👕 را می آورد و جلویمان می گذارد.
🔰و می گوید این همان لباسی است که در زمان #شهادت بر تن برادرم بوده.و ناگاه یاد پیرهن پاره پاره و قلب صبور💔 #زینب_کبری می افتی.
🔰خواهر برایمان می گوید که #برادرش چقدر عاشق #چادر بود.و او را با این امانت حضرت زهرا آشنا کرده و امروز همان خواهر، با نهایت توان✊، دست بقیه را می گیرد و به #راه_حسینی و زینبی می آورد👌
🔰ما نیز امید بستیم به دست گیری #شهید بابرکت این خانه🏡، تا بتوانیم ادامه دهنده ی #راهش باشیم✅.
🔸به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید
🔸برای خاطر خدا ، شما ادامه اش دهید
🔰از امروز باری روی شانه مان سنگینی می کندو از تو ممنونیم که ما را به #خانه_ات دعوت کردی و اجازه دادی در هوایت نفس بکشیم😌.
#راوی_خانواده_شهید
#شهید_مدافع_حرم_سجاد_زبرجدی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 37 ✍ اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد #متن_خاطره : اون
.
👆 خاکریز خاطرات ۳۸
🌸با خواندنِ این خاطره به عظمتِ روحیِ شهید بابایی پی خواهید برد
#انفاق #ایثار #گذشت_و_فداکاری #شهیدبابایی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f