eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
993 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
یڪ عکس یادگاری و یڪ لبخنــد ، پُر از عشق و احساس که زشتی جنـگ را به زیبایی جهاد تفسیر می‌کند ... #جمع_رزمندگان #دفاع_مقدس 💠 @hemmat_channel
10 🔹سال 80 وقتی به سمت لشکر پیاده مکانیزه حضرت رسول استان تهران🗺 می رسند همزمان قرارگاه ثار الله هم بودند . در زمان معارفه می گفت : من فرمانده لشکر نیستم🚫 من امانتدار هستم و فرمانده است . 🔹در سال 62 هم جز اهرم های تیپ محمد رسول اله (صلی الله علیه وآله وسلم) همراه با ✓شهیدان همت، ✓شهبازی، ✓متوسلیان بود ؛ همیشه سخنانش برگرفته از یا منویات یا حضرت امام بود . 🔹آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت💔 آن را نگاه می کرد👁. بسیار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم✊ و درنگ نمی کنم❌ 🔹درباره توصیه‌ای که به وی داشته است گفت : ایشان به من اشاره داشت که حداکثر عمر ما 60، 70 سال است و باید از مال دنیا دوری کرد🚯 و امیدوارم بتوانیم که ایشون برافراشت را بالا نگه داریم چون ایشان یک استاد تمام اخلاق است👌 و همواره با و نیروهایی که با ایشان بودند روابط اخلاقی و فرهنگی هم داشتند✅ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
... و ڪاش آن روزگاران گم نمے شد😭 هواے خوب باران گم نمے شد💔😔 صفاے جبہه ها مے ماند اےڪاش😭😢 صداے پاے یاران گم نمےشد😔 دوران #دفاع_مقدس #شہــــید_محمد_ابراهیم_همت🕊 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
لبخندهای صمیمی و🌸 رفاقت‌های خالصانه‌تان👌 آرزویی شـدہ اسـت برای ما قحطی زدگان معرفت...🌱 #رفاقت_تا_شهادت🕊 #دفاع_مقدس #شهیدمحمدابراهیم‌همّت #روزتون‌‌_متبرک‌_به‌_نگاه‌شهدا🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#دفاع_مقدس 🚩 سردار #شهید_حاج_ابراهیم_همت ۱۴ آبان ۱۳۶۲ عملیات #والفجر_چهار جبهه غرب، پنجوین، دشت شیلر در حال سخنرانی برای نیرو ها 📷 عکاس: اباصلت بیات http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
2⃣4⃣ 🔰اولین برنامه ی که بعد از فرمانده شدنش توی مسجد گرفت، نمایشگاه بود. 🔰یه روز بهم گفت: میخوام تو حیاط، نمایشگاه درست کنم. منم گفتم باشه ولی فکرنکنم بشه. آخه فضا جوری بود که نمی شد کار کنیم. گفت: "کار شهدا رو زمین نمیمونه"😊 🔰فردای اون روز شروع کردیم به کار. اولش هیچ کس نمی کرد تو فضای حیاط مسجد بشه اینقدر قشنگ کار کرد. ولی بعدش همه بودن. 🔰یادمه یکی از فرماندهان سپاه اومد برای سر زدن. واقعا لذت برد از این همه پشت کار و گفت واقعا کشیدین و کارتون قابل تحسینه 🔰یه کار که انجام داد این بود که تو نمایشگاه دفاع مقدس یه جایی که خیلی دید داشت، عکس که رفیقاش بودن رو زده بود. 🔰از جیب خودش تمام خرج نمایشگاه رو داد. بدون اینکه به کسی بگه ...🌹 🔰زمان بازدید از نمایشگاه که شد با عجله اومد تو حیاط گفت بریم. گفتم علی کجا؟ گفت: بریم به سر بزنیم. 🔰با چند نفر از ریش سفیدای محل به تک تک خانواده شهدا سر زد. خانواده هاشون خیلی شده بودن 🔰یاد اون موقع ها میفتم میگم واقعا علی برا از جون گذاشت که اسمونی شد ❤️ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
📸عڪس_ڪمتر_دیده_شده #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت قلاجه اردوگاه شهید بروجردی 1362 🌸 من همان‌دم ڪه وضوساختم از چشمه عشق🕊 چهار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست✨ #حافظ به یاد همه فداکاران هشت سال#دفاع_مقدس #صلوات🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🕊🕊 🕊🕊 ✔ 🌸 ⁉️ چه کسی پاسخگوست؟! ⁉️ بعد از ۳۶ سال درباره چهار گروگان مظلوم ایرانی در کسی که قریب ۲۰ سال پرونده دستش بوده، یک برگ به هیچکدام از کمیته های پیگیری نداده است! چندین کمیته پیگیری در ریاست جمهوری، مجلس شورا و ان. جی. او با هزینه ای بالای ۲۱ میلیارد تومان تشکیل شده است، ولی تا امروز هیچ گزارشی ارائه نداده اند! هیچ دستگاه و مقامی از هیچکس درباره عملکردش، در این رابطه بازخواست نکرده است! تا امروز یک برگ پرونده در پلیس وجود ندارد! یک برگ پرونده در دستگاه قضایی وجود ندارد! یک برگ پرونده در پلیس بین الملل اینترپل وجود ندارد! یک برگ پرونده در وجود ندارد! در وزارت خارجه ایران... در دستگاه قضایی ایران ... و تا دل بعضی ها بخواهد، اسامی و اخبار ساختگی: یک لبنانی که... یک یونانی که... یک فلسطینی که... 💘 🍁 💘 انتظار چیز خوبی است، ولی . . . ۳۷ سال بس نیست؟!!! 😞😞 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 💠
🥀🕊🌷🎋🌷🕊🥀 ما مدت از حيثيت، ناموس، دين، تماميت ارضی ، مردم، انقلاب، حکومت، نظام اسلامی و قرآن کرديم و چنين ، است. هفته و یاد و خاطره هشت سال و گرامی باد . http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 🥀🕊🌷🎋🌷🕊🥀
اگر زمان جنگ اینترنت بود این عکس پر بیننده‌ترین عکس میشد📸 تصویری تأمل برانگیز از «علی حسن احمدی» که با سیم پای خودش را به دوشکا بسته⛓ که وقتی با RPG و تیربار میزنندش از ترس فرار نکنه😭😭😭😔😔 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
📸عکس_کمتر_دیده_شده قلاجه اردوگاه شهید بروجردی 1362🌸 من همان‌دم که وضوساختم از چشمه عشق🕊 چهار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست✨ به یاد همه فداکاران هشت سال 🌹 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • بیسیم‌چی گردانِ حنظله را خواست. حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت. ⚡️صدای ضعیف و پر از خش خش… از آن سوی خط شنیدم که میگوید : احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بیسیم دارد تمام می شود. عراقی‌ها عن‌قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم.💔 😭حاج همت همانطور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: بیسیم را قطع نکن… حرف بزن. هرچی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن...😔 📞صدای بیسیم چی را شنیدم که می گفت: سلام ما را به امام برسانید. از قول ما به امام بگویید : همانطور که فرموده بودید حسین‌وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ..✌️ 🕊۳۰۰ تن از رزمندگان گردان حنظله درون یکی از کانال‌ها به محاصره‌ی نیروهای عراقی در می آیند. آنها چند روز رو صرفا با تکیه بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه میدهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و با عطش مفرط به شهادت میﺭﺳﻨﺪ...💔 شهید 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ⏳ پاییز سال 1364 ➖نقشه و قرارگاه عملیاتی 💔آخرین حضور در غرب کشور، او در عملیات بعدی (خیبر) و در جزیرۀ مجنون به شهادت رسید🕊 دوران ✌️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • 📸عکس_کمتر_دیده_شده قلاجه اردوگاه شهید بروجردی 1362🌸 من همان‌دم که وضوساختم از چشمه عشق🕊 چهار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست✨ به یاد همه فداکاران هشت سال 🌹 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • به جنگ سربازان آمریکایی بروید‼️ ➕خاطره علیرضا پناهیان از آسانترین جنگ،جنگ با اسرائیلی‌هاست😇👌 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ننه می گفت: «آخه پاهات از بین می ره. تو هم مثل بقیه کفش بپوش😒، بعد برو دنبال دسته.» چشم های میشی اش را پایین می انداخت😔 و می گفت: «می خوام برای امام حسین سینه بزنم💔. شما با من کاری نداشته باشین.»😢 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • در مدتی كه در مدارس تدریس می‌كرد، فعالیت های سیاسی خود را نیز ادامه می‌داد☝️. این فعالیت ها عبارت بودند از: سخنرانی🎤، آگاهی اذهان دانش‌آموزان، معلمان و… یكی از این سخنرانیها در دبیرستان «سپهر» انجام شد. كه ترس در وجودش راهی نداشت🙂، در حیاط مدرسه سخنرانی تند و داغی ایراد كرد و این موجب شد تا كسانی كه پای صحبت او نشسته بودند، یكی یكی از ترس متفرق شوند😐🏃. تا این‌كه دید تنها مانده است👀. در همین وقت، متوجه شد اطراف مدرسه پر از مأمورین شاه است كه می ‌خواهند بریزند و او را دستگیر كنند.👮♀ تا آن روز، به رغم تلاشهای پی‌گیر مأموران برای دستگیری او، به دام آنها نیفتاده بود✌️. این‌بار هم با زیركی تمام سعی كرد تا از چنگالشان فرار كند. به همین خاطر، قبل از این ‌كه مأموران حمله‌ور شوند، به سرعت دوید و خود را به پشت درختان رساند و از مهلكه گریخت.👀🏃 مأموران پس از آن‌كه متوجه فرار او شدند، تعقیبش كردند ولی بلافاصله از شهر خارج شد و به طرف یاسوج و شهرهای اطراف رفت.در حدود بیست روز آفتابی نشد و مأموران ناامید، به خانه هجوم آوردند😕 ولی چون نام را نمی‌دانستند، به جای او برادرش را طلب كردند. وقتی «حبیب‌الله» روبه‌روی آنان قرار گرفت،دیدند كه باز هم نتوانسته‌اند به مقصود خود برسند و به این ترتیب، برای چندمین بار از دست آنان گریخت.😊✌️ راوی :ولی‌الله همت 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • همه‌ي كارهاش رو حساب بود. وقتي پاوه بوديم، مسئول روابط عمومي بود. هر روز صبح محوطه را آب و جارو مي‌كرد. اذان مي‌گفت و تا ما نماز بخوانيم🙂، صبحانه حاضر بود. كم‌تر پيش مي‌آمد كسي توي اين كارها از او سبقت بگيرد.👌خيلي هم خوش سليقه بود. يك‌بار يك فرشي داشتيم كه حاشيه‌ي يك طرفش سفيد بود▫️. انداخته بودم روي موكتمان. وقتي آمد خانه،‌ گفت «آخه عزيز من! يه زن وقتي مي‌خواد دكور خونه رو عوض كنه، با مردش صحبت مي‌كنه☺️. اگر از شوهرش بپرسه اينو چه جوري بندازم،‌ اونم مي‌گه اينجوري.» و فرش را چرخاند، طوري كه حاشيه‌ي سفيدش افتاد بالاي اتاق.😇🌹 راوی:همسرشهید ❤️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • زل زده بود به . باور نمي‌كرد او فرمانده باشه. از كومله‌ها بود و آمده بود ببيند چيزهايي كه درباره پاسدارها مي‌گويند راست است يا نه😐. به تعارف نشست كنار او☺️ و پكي به قليان زد. هر كي شلوار كردي مي‌پوشيد و قليان مي‌كشيد، بين كردها ارج و قرب داشت. هم هردو را داشت👌. از وقتي آمده بود پاوه، خيلي از كردها آمده بودند و با ما مانده بودند. ما نگران اين ارتباط‌ها بوديم. ولي او بهشان اعتماد مي‌كرد و آن‌ها دوستش داشتند😍. چند نفرشان خود را فدايي و پيش‌مرگ مي‌دانستند. هرجا مي‌رفت باهاش بودند.🙂✌️ آسمانےبود 🕊 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • 💠 حلقه‌ی‌ ازدواج 💍 🔰حلقه ی ازدواج من هزار تومن💵 قیمتش بود. ابراهیم به من گفت: من حلقه ی طلا✨ و پلاتین نمیخوام❌ اگه صلاح بدونین،من فقط یه انگشتر بر می دارم☺️ یک بر داشت به قیمت ۱۵۰تومان. 🔰آن موقع مخالفت کرد و می گفت: زشته برای ما که حلقه ی ۱۵۰تومنی بر داره. تو آبروی مارو بردی‌😶 گفتم: مگه چی شده⁉️ گفت: آخه کی تاحالا برای دامادش حلقه💍 ۱۵۰تومنی گرفته؟ زشته بابا،می خندن به ادم 🔰وقتی به خانهٔ مان زنگ زد📞 موضوع را با او در میان گذاشتم، با صحبت کرد. به او گفت: آقای بدیهیان،این از سرم هم زیاده.شما دعا کنین که من بتونم توی زندگی، حق همین انگشتر رو هم ادا کنم👌 باقی اش دیگه دست خدا و مصلحت اوست. 🔰سَرِ حرفش هم ایستاد. همیشه و در حلقه اش را دست میکرد و خیلی به آن توجه داشت😍 وقتی در یکی از عملیات ها،حلقه شکست💔، رفت و انگشتر با همین عقیق و همان رکاب خرید و دستش کرد. 🔰خندیدم و گفتم: حالا چه اصراریه⁉️ اینقدر نسبت به این حلقه ؟ گفت:«این حلقه توی زندگی،سایه ی یه مرد یا یه زنه👤 من دوست دارم همیشه بالا سرم باشه❤️ این حلقه همیشه در ، تو رو یادِ من میاره و من محتاج اون هستم.می فهمی شدن یعنی چی؟ ✍راوی: همسر شهید 🌷 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌱🌈🌸 •|... ﷽... • ❗️ ، از همان ابتدا سعی می‌کند دانش آموزان را با راه و روش و افکار امام خمینی(ره) آشنا کند👌 و همین می‌شود که از ساواک کارت قرمز می‌گیرد♨️. حضور سیاسی و انقلابی روز به روز پر رنگ‌تر می‌شود✌️ تا جایی که برای اولین بار در ایران، مجسمه شاه توسط او در شهرضا پایین کشیده می‌شود و همین جسارت‌ها و رشادت‌ها، حکم اعدامش را هم روی میز ساواک می‌گذارد😱. مادر از فعالیت‌های دوران انقلاب و جسارت و نترس بودن بی حد و حسابش تعریف می‌کند و می‌گوید: «نزدیک انقلاب که شد، درس و مدرسه را گذاشت کنار؛ گفت فقط امام! جانش بود و حضرت امام...!🙂👌 می‌رفت زیرزمین، موزاییک ها را برمی‌داشت و اعلامیه‌های امام را آنجا پنهان می‌کرد🙊. رویش هم خاک می‌ریخت که پیدا نباشد. البته پدرش خیلی موافق این کارهایش نبود و می‌گفت اگر ساواک اینها را پیدا کند، بیچاره‌ات می‌کند🙁! هم فقط در جواب شان می‌گفت: شما نگران من نباشید.»😊😉 :مادرشهید ❤️ 🌱🌈🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f