eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
340 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
😄 💠اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً 💟⇐استاد گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با روبه‌رو می‌شوید برای آنکه نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» 💟⇐آن برادر خیلی جواب داد: «البته بیشتر به برمی‌گردد والا خود به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. 💟⇐اولاً باید داشته باشی، ثانیاً رو به و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: «اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدَستَنا یا پایَنا و لا جای حسّاسَنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین» 💟⇐طوری این کلمات را به ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:« غریب گیر آورده‌ای؟» ว໐iภ ↬ @hemmat_hadi
🌷 💢 ✍رفته بودیم براے بازدید از موشڪ های فوق پیشرفته ے . 🍁وقتی بازدیدمون تموم شد،حسن رو ڪرد به ڪارشناس موشڪی روسیه و گفت: میشه فن آورے این موشڪ رو در اختیار ما قرار بدید!❓ 🍁🌷ژنرال ها و ڪارشناسان روسی و گفتند: این فن آورے 👌فقط در اختیار کشور ماست. 🍁🌷حسن 👌خیلی و محکم گفت: ولی ما و دوباره صداے خنده ے اونا بلند شد. 🍁🌷وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش ڪردیم نمونه شو بسازیم، ولی نشد. وقتی از ناامید شدیم ،حسن راهی شد. 🍁🌷خودش تعریف مے ڪرد، به امام رضا شدم و سه روز توی حرم موندم. بود ڪه امام رضا رو حس ڪردم و حلقه‌ی مفقوده ڪار به خطور کرد . 🍁🌷وقتی زیارتم تموم شد دفترچه نقاشی دخترم رو برداشتم و رو ڪه به ذهنم رسیده بود ڪشیدم تا وقتی رسیدم تهران عملیش کنم. 🍁🌷وقتی حسن از مشهد برگشت، سریعدست به ڪار شدیم و ڪه به مراتب از مدل روسی، بهتـر و پیشـرفتـه تر بود. 👈 💟 @hemmat_hadi
🌷 🔰به خاطر حرفهایی که به زده بود از دستش عصبانی شدم و گفتم «محمد یا منو مسخره کردی یا خودت را آدم یا می‌شود یا زن می‌گیرد دوتاش با هم نمی‌شود». 🔰بعد یک حالت به خودش گرفته و مثل کسانی که استاد هستند و با شاگردشان حرف می‌زنند به من گفت: تو خجالت نمی‌کشی! من باید برای تو هم بخوانم. 🔰گفتم حالا چه حدیثی را به من می‌گویی، گفت: « می‌فرماید برای دنیایت جوری برنامه‌ ریزی کن تا ابد زنده‌ای و برای جوری کار کن که همین فردا می‌خواهی بمیری🍂». 🔰من  خیلی شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به گفتم«بابا راضی شد حله✅!» 🔰بعد ذوق کرد و همان ازت‌ها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم به جا می‌آورم. راوی:مادرشهید🌷 🌹 @hemmat_hadi