#شهیدان
#خط_عاشقی🌷
#شهید_حسین_خرازی
💠صحبتش را با این #شروع کرد↵ " اللهم انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا ... "
⚜به معنایش که دقت می کردی معلوم بود دارد از #خدا می خواهد آن ها که دعا را می خوانند از یاران، انصار و حمایت کنندگان #حضرت_حجت(عج) قرار بدهد و آخر کارشان #شهادت باشد🌷.
🔹حاج حسین #خرازی بعد از عملیات توی پادگان ۷ تیر سنندج سخنرانی اش را این طور ادامه داد↯↯
🎤" این دعایی که اول صحبتم خواندم قسمتی از #دعای_عهد بود.ما با خواندن هرروز🌤 آن، عهد عبد بودن و #بیعت خودمان را با مولا و سرورمان، فرمانده ی عزیز و گران قدرمان، #حضرت_مهدی تجدید می کنیم✅."
📚 گفتار های آسمانی/ج ۱
❤️ @hemmat_hadi
#فرازی_از_وصیت
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_حسین_خرازی
از مردم میخواهم كه پشتیبان #ولایت_فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم كه آنها مرا بخشیده و #شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا میخواهم كه ادامهدهنده راه آنها باشم.
آنهایی كه با بودنشان و زندگیشان به ما درس #ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس #عشق به ما آموختند.
از #مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و #منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و #بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این #فسادها را بگیرید
💟 @hemmat_hadi
#شهید_احمد_کاظمی مى گفت:
🌸شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات #شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌸چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به #آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که #اسم_های_شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
🌸به من رسید، گفت: #حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد #زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر #وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
#شهید_حسین_خرازی🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
#شهید_احمد_کاظمی مى گفت:
🌸شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات #شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌸چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به #آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که #اسم_های_شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
🌸به من رسید، گفت: #حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد #زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر #وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
#شهید_حسین_خرازی🌷
❤️ @hemmat_hadi
#اخلاق_شهدایی
اون شب بہ #سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند
ولی ما او را نمی شناختیم.
هنگام #خواب گفتیم:
« پتو نداریم برادر !!! »
گفت : « ایرادی نداره ... »
یڪ #برزنت زیر خود انداخت و خوابید.
صبح وقت #نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت:
« برادر #خرازی شما جلو بایستید.»
و ما تازه فهمیدیم ڪه او فرمانده لشگر حاج #حسین_خرازی بود ...
#شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر امام حسین (ع)
❤️ @hemmat_hadi
🔸رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف میزدن. پیرمرد میگفت: "جوون دستت چی شده تو #جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟"
🔹حاج حسین خندید اون یکی دستش رو آورد بالاگفت: "این جای اون یکی رو هم پر میکنه! یه بار تو #اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم.
🔸پیرمرد ساکت بود. پرسیدم: "پدر جان! تازه اومدی #لشکر؟" حواسش نبود! گفت: "این چه جوون #بی_تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟! اسمش چیه این؟"
گفتم: #حاج_حسین_خرازی! راست نشست. گفت: حسین خرازی فرمانده لشکر
#شهید_حسین_خرازی
#درس_اخلاق
❤️ @hemmat_hadi
#شهید_احمد_کاظمی مى گفت:
🌸شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات #شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌸چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به #آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که #اسم_های_شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
🌸به من رسید، گفت: #حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد #زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر #وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
#شهید_حسین_خرازی🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
#شهید_احمد_کاظمی مى گفت:
🌸شهیدحسین خرازی پیشم آمد و گفت: من در این عملیات #شهید مى شوم. گفتم: از کجا مى دانى؟ مگر علم غیب داری؟! گفت: نه، ولی مطمئنم.
🌸چند عملیات قبل، یک خمپاره کنار من خورد، به #آسمان رفتم. فرشته ای دیدم که #اسم_های_شهدا را مى نويسد. تمام اسم ها را مى خواند و مى گفت وارد شوید.
🌸به من رسید، گفت: #حاضری شهید بشی و بهشت بری؟ یه لحظه زمین را دیدم گفتم: یک بار دیگر برگردم بچه و همسرم را ببینم، خوب مى شود. تا این در ذهنم آمد #زمین خوردم. چشم باز کردم دیدم دستم قطع شده، بیمارستانم. اما دیگر #وابستگی ندارم. اگر بالا بروم به زمین نگاه نمى كنم....!
#شهید_حسین_خرازی🌷
❤️👉 @hemmat_hadi
#فرازی_از_وصیت
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_حسین_خرازی
از مردم میخواهم كه پشتیبان #ولایت_فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم كه آنها مرا بخشیده و #شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا میخواهم كه ادامهدهنده راه آنها باشم.
آنهایی كه با بودنشان و زندگیشان به ما درس #ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس #عشق به ما آموختند.
از #مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و #منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و #بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این #فسادها را بگیرید
💟 @hemmat_hadi
بی سیمچی📞 حاج حسین بودم
یک وقتایی #خبرای_خوب از خط می رسید و به حاجی می گفتم
برمی گشتم می دیدم توی سجده ست📿 #شکر می کرد توی سجده اش
هرچی خبر بهتر
سجدهاش طولانی تر
گاهی هم دو رکعت #نماز می خوند...
#نعم_الرفیق_ما
#شهید_حسین_خرازی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi