( ♥️ ° 📕 )
📚| #عشق_ودیگرهیچ
✍| #نرجس_شکوریان_فرد
📖| #قسمت_شصت_و_سوم
روز نهم
نور چراغهای حرم وقتی که روی سطح آب میافتد، تلألویی دیگر پیدا میکند. من و شاهرخ ایستادهایم یک گوشۀ صحن و زل زدهایم به انعکاس آب و نور و گوش سپردهایم به صدای صلوات خاصهای که از بلندگوهای حرم پخش میشود؛ اللهم صلّ علی علیبنموسی الرضا المرتضی الصدیق الشهید...
ساعت هشت است و همۀ اعداد به احترام امام رضا سر خم میکنند؛ این حس من است وقتی که زیر لب زمزمه میکنم و عالم و آدم را قدردان و خاضع مقابل امام میدانم. صدای بلندگو که قطع میشود خیس شدهایم زیر باران رحمتش اما هردوتایمان آنقدر داغ هستیم که باز هم بخواهیم زیر باران راه برویم و باز هم حرارت وجودمان کم نشود.
شاهرخ برمیگردد رو به من. میایستم تا حرفش را بزند:
- فرهاد، من قبول دارم خداوند عادله. خب؟
صدایش میلرزد و اشک در چشمانش مثل چشمان من موج برمیدارد. در حال خودمان نیستیم؛ الآن هر دو برگشتهایم به اصالتمان که همان فطرت اولیه است.
حس میکنم اینقدر پاک شدهایم که رگ گردن و نزدیکتر بودن خدا دارد آراممان میکند و الّا که مثل زمینخوردهها حال برخواستن نداریم.
خداست که پایۀ حال خرابمان شده است و در این بیکسی کنارمان است و بهترین احساس را برایمان رقم میزند.
انسان وقتی که خدا داشته باشد ناامیدی ندارد. تازه حال پدر و مادر مهدی، وقتی که در نوزادی خبر بیماری لاعلاج او را دادند حس کردم.
کسی که خدا دارد تمام نمیشود چه برسد به اینکه امیدش قطع بشود.
کسی که خدا دارد، چون وصل به یک بینهایت است، تمام حد و حدودها برایش بیمعنی میشود؛ چون نهایت ندارد که بخواهد حد داشته باشد.
اینها را دوست دارم برای شاهرخ بگویم اما حس میکنم که خودش الآن از من عارفتر است.
⏳ادامه دارد... ⏳
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین
@heyatjame_dokhtranhajgasem
( ♥️ ° 📕 )
📚| #عشق_ودیگرهیچ
✍| #نرجس_شکوریان_فرد
📖| #قسمت_شصت_و_چهارم
نگاه میکنم به صورت برافروختهاش و تنها اسمش را زمزمه میکنم.
- شاهرخ!
دست میگذارد روی سینهام و میگوید:
- صبر کن حرفمو بزنم. آدم باوجدانی هستم. خودم میدونم چه کارایی کردم که غلط و درست داشته، خوب میدونم. یعنی از مهدی فهمیدم که با داراییهایی که خدا بهم داده بود، خیلی غلطا کردم و اونم چیزی نگفته. میفهمم که زندگی هرکس دست خودشه، والّا اون آمریکائیه نمیومد مسلمون بشه. اون که دورتره از اصل، وصل میشه؛ من که وسط وسط نعمت اسلامم، دارم مثل اون لامصّبا سگدو میزنم.
دست میگذارد روی شانهام و فشار میدهد، هرچند که فشار نگاهش بیشتر است.
- میدونی من کیم؟ شاهرخم... شاهرخ. من یه محله رو زیرپام نگه داشته بودم. همه از من میترسیدن، چون وقتی زهرماری میخوردم و حالم خراب میشد عربدههام همه رو میلرزوند. من همونیم که نوچههام از ترسشون خودشون رو گم میکردن. من همونیم که باج اگر بهم نمیدادن، پدرشون رو میسوزوندم. من خون به دل ننم کردم. اما به ولای علی، حسین رو دوست داشتم. یه دهه محرم مرام جَوونمردی داشتم که میذاشتم وسط. میفهمی فرهاد... من همونیم که...
نفسش میگیرد از یکباره حرف زدن. خم میشود و دست به زانو میگیرد. شانهاش را میگیرم و بلندش میکنم. به من ربطی ندارد که شاهرخ که بوده. هر که هست حالش حالا اینجا خوب نیست.
راست میایستد و زار وار مینالد:
- مهدی این ده روز حالیم کرده همه چیزو... همه چیزو فرهاد، همه چیزو... فقط، فقط من یه حرفی دارم.
رو برمیگرداند از من و میان صحن خلوت شده از زائر، زیر باران شدید رو میکند به آسمان و فریاد میزند:
- خدا تو خودت راضی شو!
میگیرمش در بغل و میگذارمش تا زار بزند. روزهای پایانی انتظار چه سخت میگذرد! یا شاید هم شیرین.
چند ساعتی که مهمان ارباب هستیم، خوش میگذرد؛ نه در خلأ میگذرد، نه مبهم! برای هر دوی ما آب است که بدیهای وجودمان را میشوید و میبرد. شاید هم مرهم است که شفا میدهد.
ساعت زودتر از خواهش ما تمام میشود و موعد برگشت است و وداع. نه من میخوانم دعای وداع را و نه شاهرخ جز سلام بر امام رئوف کلامی میگوید. آهسته از حرم بیرون میزنیم.
نه بیرون نمیآییم چون کسی که مقیم حرم میشود دیگر دنیا برایش حرم میشود. این را حس میکنم که مینویسم. دنیا برای من حرم شده، هرچند که قابل این درک نیستم اما با قابلیت امام که بسنجی دیگر تعجب نمیکنی. راهت که بدهند، بیرونت نمیکنند؛ مگر خودت بخواهی که نخواهی بمانی و من دیگر خواستهای ندارم جز اینکه برای همیشه مقیم بمانم! امکان ندارد نپذیرند.
اتوبوس آهسته میرود یا من کلافهام؟ چشمِ بستهام را باز میکنم و میدوزم به انتهای جادهای که مقابلمان کشیده شده است و انتهایی ندارد.
شاهرخ بعد از آرام شدن خوابید و من حالا که تازه بیدار شدهام ناآرام شدهام. خودم را به خواب زده بودم، نه اینکه خوابم پریده باشد.
تازه دارم میبینم که زندگیم آشفته بازاری بیش نبوده است.
با خودم و خدایم چه کردهام! شاید بهتر باشد اینطور فکر کنم که خدایا؛ با خودم و ثانیههایم چه کردهام؟
⏳ادامه دارد... ⏳
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین
@heyatjame_dokhtranhajgasem
اگر قرارست خوشبخت باشی همین امروز شروع کن
منتظرِ هیچ معجزهی عجیب و غریبی نباش
رویِ پایِ خودت بایست و
لحظههایت را زیباتر از همیشه بساز
آدمهایِ بیهمت همیشه "شانس" را بهانه میکنند
اجازه نده با بهانههایشان ناامیدت کنند
قوی باش و هدفهایت را دنبال کن...
به قلهی خوشبختیات که رسیدی
برایشان دست تکان بده
ثابت کن که هیچ توانستنی اتفاقی نیست
باید هم بخواهی ، هم تلاش کنی
برای رسیدن به قله باید صخرههایِ بلندی را
پشتِ سر گذاشت.باید به ترسهایِ زیادی غلبه کرد
و با سختیهایِ زیادی جنگید ، باید جسورانه ادامه داد...
یادت نرود آدمهایی که از ارتفاع میترسند
هیچ وقت به قله نخواهند رسید.
🦋🍃 🌸 💕 🍃 🌸 🌸
شبتون بخیر
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem
#سلام صبحت بخیرمولایمن🤚♥️
ای کاش قلبم
همچون گلهای آفتابگردان،
همواره رو به سوی شما باشد ...
ای کاش دلم
تنها به یاد شما خوش باشد ...
ای کاش وجودم
سرزمین مهر شما باشد ...
ای کاش ذره ذرهی هستیام
از جذبهی قدرتمند
و زندگی آفرینِ یاد شما
سرشار باشد ...
ای کاش ...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
سلام رفقا جان 🤚
صبحتون بخیر و شادکامی
طاعات و عبادات قبول درگاه حق
التماس دعا
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem
دعای+روز+هفتم+ماه+رمضان.mp3
1.35M
🤲 #دعای_روز_هفتم_ماه_رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.
خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و شب زنده داری و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار و ذکرت را همواره روزی ام کن، به توفیقت ای راهنمای گمراهان.
#التماس_دعا🤲🏻
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem
ســلام🤝🏻
امروز را با یڪ دید مثبت☺️
و سخنان انرژی بخش 🤩
شروع ڪنیم
ڪافے است
به خودمان بگوییم
امروز بهترین روز است🩵
تا بهترین شود🩷
صبحتون زیبا و دلنشین❤️
@heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️آقای مهربانم😍بطلب مارا حضرت عشق
#چهارشنبه_های_امام_رضایی_علیهالسّلام
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem
استادمگفت:
وابستہ خدا بشید
گفتم:
چجوری؟
گفت:
چجوری وابستہ یہ نفر میشی؟
گفتم:
وقتی زیاد باهاش حرف میزنم
زیاد میرم، میام..
تویہ جملہ گفت:
رفت و آمدتو با خدا زیاد کن..🦋
#خدا🩵🩷🩵
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem
منتخبین پویش امام عصر(عج)،دختر ایرانی🎁😍
۱.دختر مهدوی فاطمه خانم دهقان دردانه شهید مدافع حرم عضو افتخاری هیئت (از کاشان)🌻
۲.دختر مهدوی نازنین فاطمه شاهیدفر (از تهران)🌻
۳.دخترمهدوی فاطمه شاهیدفر (از تهران)🌻
۴.دختر مهدوی نفیسه اذرنگ (از کاشان)🌻
هدایای این عزیزان در ایام ولادت امام حسن مجتبی (ع)تقدیم خواهد شد.🎁
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین👇
@heyatjame_dokhtranhajgasem