eitaa logo
مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
990 ویدیو
22 فایل
﷽ مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌷کنگره ملی شهدای شهرستان کاشان 🌷 مشاوره مسابقه : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚 صبحم بخیر می‌شود وقتی به شما سلام می‌کنم و هزار باغ امید در قلبم می‌شکفد و هزار طاق رنگین کمان در آسمانم نقش می‌بندد و هزار فوج پروانه در هوایم به پرواز در می‌آید شما دلیل معطر زندگانی من هستید شکر خدا که شما را دارم ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ سلام گلهای زندگی🤚 صبحتون به نور قرآن روشن روزتون پرخیر و برکت 🌺 امیدوارم حال دلتون عاااااالی باشه☺️ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
جنگل دالخانی از مناطق کوهستانی استان و معروف به دالان بهشت است. این جنگل در روستایی به همین نام قرار گرفته و در امتداد جنگل های انبوه رامسر خودنمایی می کند. درختان بلند و تو در تو، پوشش گیاهی متنوع و آب و هوای خنک و دلپذیر در همه فصول باعث شده که گردشگران لقب جنگل های رویایی را به دالخانی بدهند. 🇮🇷 😍 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فــــــردا دیـــره امــــــروز جـوونـه بــــزن :) 🪴https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
رایحه‌ های انرژی بخش : نعناع افزایش‌ انگیزه‌ و بهبود خلق‌ و خو قهوه کاهش‌ استرس‌ و جذب‌ احساس‌ شادی دارچین افزایش‌ تمرکز‌ و بهبود‌ عملکرد حافظه لیمو افزایش‌ دهنده‌ سطح‌ انرژی‌ و نشاط کاج کاهش‌ دهنده‌ استرس‌ و شادی پرتقال افزایش‌ انرژی‌ و سرزندگی اسطوخودوس آرامبخش‌ ذهن‌ و رفع‌ اختلالات‌ خواب یاس کاهش‌ حس‌ غم‌ و افکار ناشی‌ از افسردگی رزماری افزایش‌ تمرکز‌ و شادابی‌ بعد از بیداری https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 . روزي که فهمیدم قراره بیان خونه مون ، وقتی جلوي در مدرسه اومد دنبال خواهرش وقتی حواسش نبود ، یه شیشه نوشابه رو ریختم روي لباسش . چنان بلند بلند حرف می زدم و می خندیدم که صدام تو کل خونه پیچیده بود . از خنده هام و لحن پر از هیجانم ؛ نرگس و رضوان هم می خندیدن . وسط حرفام چندباري نرگس با بهت گفت . نرگس_تو واقعا این کار ها و انجام دادي ؟ و من هر بار با تکون دادن سرم ، انجامشون رو تأیید می کردم . می خواستم خاطره ي روزي رو بگم که تو مدرسه یه موشک درست کردم و درست وقتی که دبیر فیزکمون داشت وارد کلاس می شد ، شوت کردم طرفش و موشک رفت بین موهاش گیر کرد . بلند شدم و به طرف در اتاق رفتم تا بتونم کل فضاي کلاس و مدرسه رو براشون درست توضیح بدم . در اتاق رو بستم و گفتم . من_– حالا تصور کنین این دبیر افاده اي ما داشت از در کلاس وارد می شد . در رو با هیجان باز کردم و اومدم بگم " دبیرمون اینجوري وارد شد " که با دیدن یک دفعه اي طاهره خانوم پریدم هوا و هین بلندي کردم . بعد هم سریع با هول گفتم . من – سلام . خوبین ؟ طاهره خانوم با دیدن هول کردنم ، لبخندي زد و لحن پر از مهري گفت . طاهره خانوم – سلام مادر . خدا براي پدر و مادرت نگهت داره . آدم از این همه هیجانت شاد می شه . واي . یعنی همه ي حرفام و دسته گلایی که انجام داده بودم رو شنیده بود ؟ دستم رو گذاشتم روي دهنم . و با نگرانی خیره شدم بهش . صداي سلام کردن رضوان و نرگس از پشت سرم بلند شد . اما من خیره ي صورت طاهره خانوم بودم . حالم رو فهمید که گفت . طاهره خانوم – بیاین تو اشپزخونه . من به کارهام می رسم . مارال جون هم اونجا برامون حرف بزنه که منم بشنوم. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 خانوم – بیاین تو اشپزخونه . من به کارهام می رسم . مارال جون هم اونجا برامون حرف بزنه که منم بشنوم .. کلی از دستت خندیدم مادر . خدا همیشه همینجور شاد و با دل خوش نگهت داره . من که دلم باز شد از این همه هیجان و شادي . برگشتم و به رضوان نگاهی انداختم . با لبخند نگاهم می کرد و با نگاهش بهم اطمینان داد که خیلی خراب نکردم . گرچه که خودم اینجوري فکر نمی کردم . نرگس رو به مادرش گفت . نرگس – کی اومدین که ما نفهمیدیم . طاهره خانوم در حال رفتن به آشپزخونه جواب داد . طاهره خانوم – یه ربعی می شه . دیدم دارین حرف می زنین و می خندین ، نخواستم مزاحمتون بشم . ولی مارال جان کاري کرد که نتونم مقاومت کنم . با فشاري که رضوان به کمرم داد ، پشت سر طاهره خانوم رفتیم تو آشپزخونه . داشت سبزي پاك می کرد . بی اختیار به سمت میز رفتم و دسته اي سبزي برداشتم و شروع کردم به پاك کردن . دیگه روم نمی شد بحث قبل رو ادامه بدم . ترجیح می دادم بحث جدیدي پیش بیاد یا حواسشون به پاك کردن سبزي یا چیز دیگه اي جمع بشه . سبزي ها از دستم بیرون کشیده شد . و صداي طاهره خانوم باعث شد سر بلند کنم . طاهره خانوم – نگفتم بیاي اینجا که سبزي پاك کنی مادر ! من خودم پاك می کنم . شما حرف بزنین منم فیض ببرم . بد مخممصه اي بود ! دیگه آبرویی برام نمونده بود تازه میخواستن ادامه هم بدم . جاي امیرمهدي خالی بود حسابی ! رضوان موقعیت رو درك کرد که بحث رو عوض کرد . رضوان – طاهره خانوم اجازه می دین کمکتون کنیم ؟ ما سه تا سبزیا رو پاك می کنیم و حرف میزنیم . شما هم یه مقدار استراحت کنین . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 رضوان – طاهره خانوم اجازه می دین کمکتون کنیم ؟ ما سه تا سبزیا رو پاك می کنیم و حرف می زنیم . شما هم یه مقدار استراحت کنین . طاهره خانوم لبخندي زد . طاهره خانوم – شما مهمونین مادر . مگه می ذارم ؟ به خدا اگر راضی باشم دست به این سبزیا بزنین ! سریع بحث عوض شده رو ادامه دادم . من – این حرفا چیه ؟ مگه ما به مادرامون کمک نمی کنیم ؟ اتفاقاً اینجوري بیشتر خوش می گذره . و دوباره شروع کردم به پاك کردن سبزي . نرگس و رضوان هم اومدن . طاهره خانوم هم بلند شد و رفت تا براي افطار غذا درست کنه . ما هم در حین کار حرف می زدیم . رضوان رشته ي کلام رو به دست گرفته بود . انقدر حرف زد و بحث ایجاد کرد تا رسید به رسم و رسوم عروسی . از رسم خونواده ي درستکار پرسید تا رسید به اینکه نرگس نامزد داره یا نه ! وقتی نرگس گفت که نه نامزد داره و نه تا به حال خواستگاراش رو پسندیده ، رضوان نفس راحتی کشید . که باعث شد بی اختیار لبخند بزنم . حضورمون تو اون خونه اگر براي من خوب نبود حداقل براي رضوان نتیجه ي خوبی داشت . پاك کردن سبزي ها تموم شد و رضوان هم که به هدفش رسید . دوباره بحث عوض شد و رسید به ترانه هاي جدید منتشر شده . درباره ي همه ي خواننده ها حرف زدیم . اینکه من صداي بابک جهانبخش رو دوست داشتم و رضوان محسن چاووشی رو می پسندید . نرگس از حامی می گفت و من از اهنگ هاي بی نظیر احسان خواجه امیري . از خونواده هاشون و هر خبري راجع به خواننده ها داشتیم ، گفتیم. بحث می کردیم و نظر می دادیم که کدوم آهنگ هر خواننده اي شاهکاره . طاهره خانوم هم گهگاهی با مهر نگاهمون می کرد و لبخند می زد . انگار از جو صمیمی بینمون احساس رضایت می‌کرد. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem