eitaa logo
هیئت جامع دختران حاج قاسم
1.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
940 ویدیو
21 فایل
﷽ 🌷بزرگترین تشکل دخترانه ی کاشان🌷 دبیرخانه تشکل های دخترانه دانش آموزی و دانشجویی باشگاه مخاطبین و ارتباط با ما : @h_d_hajghasem_120 تبادل و تبلیغ: @haj_Qasim_1398
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقای جان عرض ارادت ✋️ ☘ پویـــش دخـتران زینـبی ☘ 1⃣ کوله پشتی رو بستی ...؟! صبر کن یه کار قشنگ بکن........ میگی چی...! لحظات خاص رو در پیاده روی اربعین حسینی ثبت کن تا بقیه دوستان توی پیاده روی همراهت باشن📸 2⃣جامانده‍ های کربلــای معلی...؟! کجایید..! دل شما هم تنگه..... برای همین قسمتی از خونتون یا گوشه ای از اتاقتون رو با پارچه یا وسایلی تزئین کنید تا در روز اربعین شما هم در عزای امام حسین شریک باشید🏴 3⃣دلشکسته ها کجای خونه نشستید..؟! بلند بشید و با یه یا علی شروع کنید یا کار فرهنگی یا نذری به نیابت از شهیدی انجام بدین و برای ما بفرستید 🍬 خب پس چرا منتظری..؟؟ بلند شو دلت رو کربلایی کن..🥺♥️ ⭕️برای شرکت در مسابقه : ۱💢۸۰۰ ویو به بالا برای عکس های زیباتون ۲💢عکس های که ۸۰۰ به بالا ویو داشته باشه وارد مرحله دوم مسابقه میشن 💢دقت کنید که عکس ها باید از کانال فوروارد بشه💢 ⭕️ نام و نام خانوادگی و اینکه از کدوم از شهر های زیبای کشورمون هستی رو به آیدی زیر بفرست.. @yarehnm 💠همراه با جوایز ارزنده به سه نفر اول🎁 💠به ده نفر از عزیزان هم بسته فرهنگی تقدیم میشه🌸 💢تا آخر ماه صفر تمدید شد☺️ این روزها همه ی دلها به سمت کربلای اباعبدالله علیه السلام راهیه برای فرج صاحب و مولامون و اینکه یار حضرت حجة باشيم در حق همدیگه دعا كنيم زائر کربلا؛به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا 🌱💫@heyatjame_dokhtranhajgasem
جان همان که زائر بابا نشد مرا...💔🍃 🖤 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 مامان – رفت ؟ به این زودي ؟ سري به عالمت مثبت تکون دادم . و راه اتاق رو در پیش گرفتم . مامان – فکر کردم حالا حالا ها بمونه ! برگشتم و فقط نگاهش کردم . اگر مامان می دونست ذهن آشفته ي من چقدر راحت پویا رو فراري داد این فکر رو نمی کرد ! بدون حرفی وارد اتاقم شدم و خودم بین اون همه ي دنیاي آشفته ي ذهنم غرق کردم . *** در حالی که براي ناهار سالاد درست می کردم نیم نگاهی هم به تلویزیون داشتم . از پشت میز ناهارخوري آشپزخونه، تلویزیون دید خوبی داشت . آروم آروم خیارها رو خرد می کردم . تو فکر بودم . تو فکر پویا و اینکه بدون من میره مهمونی ؟ دلم میخواست نره . به خاطر نبود من ، پا تو مهمونی نذاره . شاید زیادي ازش توقع داشتم . من که هنوز بهش جواب درستی نداده بودم ! با صداي بلند " الله اکبر " که از تلویزین پخش شد حواسم رو دادم بهش . وقت اذان بود . وقت نماز . محو تصاویر در حال پخش از تلویزیون بودم . مسجد . آدم هایی که در حال وضو بودن . یکی لباسش سفید بود و دیگري شلوار طوسی به پا داشت . یکی ریش داشت و اون یکی موهاي کوتاه . یکی هم قد امیرمهدي بود و یکی دیگه تقریبا هم هیکلش. اگر اون ادم ها رو کنار هم می ذاشتن می شد یه امیرمهدي ازشون ساخت . نشون دادن نماز خوندن یه عده ادم پشت سر امام جماعت تو مشهد اوج محو شدن من بود . البته نه محو شدن تو تلویزیون . بلکه محو شدن تو خاطرات روزهاي گذشته . و نماز خوندن امیرمهدي . نمازي که آروم خونده می شد . با آرامش خم و راست می شد . _کجایی ؟ با صداي مامان تصویر امیرمهدي مات شد و از بین رفت . من – همینجام . مامان – معلومه . یه ساعته قراره سالاد درست کنی ولی معلوم نیست کی حاضر بشه . نگاهی به ظرف سالاد انداختم . دو تا خیار رو خرد کرده بودم و دو تا دیگه مونده بود . به اضافه ي اونی که تو دستم بود و گوجه فرنگی ها و کاهو . مامان صتدلی کناري رو کشید و نشست روش . مامان – چی شده مارال ؟ چند روزه خودت نیستی ! نفس عمیقی کشیدم . سري تکون دادم . من – چیزي نیست . فقط یه کم فکرم مشغوله . مامان – چرا ؟ درمونده نگاهش کردم . من – خودم هم نمی دونم مامان . دیگه نتونستم بریزم تو خودم و حرف نزنم . داشتم دیوونه می شدم . باید به یکی می گفتم اون همه اشفتگی ذهنیم رو . و چه کسی بهتر از مامان ! 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 مامان صتدلی کناري رو کشید و نشست روش . مامان – چی شده مارال ؟ چند روزه خودت نیستی ! نفس عمیقی کشیدم . سري تکون دادم . من – چیزي نیست . فقط یه کم فکرم مشغوله . مامان – چرا ؟ درمونده نگاهش کردم . من – خودم هم نمی دونم مامان . دیگه نتونستم بریزم تو خودم و حرف نزنم . داشتم دیوونه می شدم . باید به یکی می گفتم اون همه اشفتگی ذهنیم رو . و چه کسی بهتر از مامان ! من – مامان نمی دونم چم شده ! همش تردید دارم . همش دارم با هم مقایسه شون می کنم . اما هیچ چیزي براي مقایسه نیست . نذاشت ادامه بدم . مامان – کی مارال ؟ کیا رو با هم مقایسه می کنی ؟ یعنی اگر همه چی رو براش می گفتم اعتمادش بهم کم نمی شد ؟ . اگر می فهمید چه جوري امیرمهدي رو اذیت کردم درموردم چی فکر می کرد . نه می تونستم حرفی نزنم و نه می تونستم بگم . موقعیت بدي بود . با شرم سروم رو انداختم پایین و مو به مو رو براش گفتم . باید می فهمید چیکار کردم ! باید می گفتم و گفتم . و آخرش هم اضافه کردم چقدر بعدش پشیمون شدم از کارام . بلاخره سکوت رو شکست . مامان – باید چی بگم ؟ ملتمس نگاهش کردم . مامان – خوبه خودت می دونی کارات درست نبوده ! من – به خدا مامان تو بد موقعیتی بودیم . اگر منظورت اون صیغه ست ... مامان – در اون مورد حرف نمی زنم . از کاراي بعدش حرف میزنم . من – من که گفتم پشیمونم ! اخمی کرد . مامان – یعنی فکر می کنی همین پشیمون بودن کافیه ؟ بغض کردم . من – ببخشید . مامان – دوست ندارم دیگه تکرار بشه . سر تکون دادم . من – چشم . نفس عمیقی کشید . مامان – حالا بگو می خواي چیکار کنی ! عاشقش شدي ؟ من – نه . یعنی نمی دونم چمه . اگر همونی باشه که خودش گفته خیلی مرد ایده آلی می شه . و با حسرت آه کشیدم . مامان – اگه نبود ؟ با تردید نگاهش کردم . من – اگه بود ؟ مامان – اونوقت حتماً بابات باید بره خواستگاری! با تصور این کار زدم زیر خنده . مامان هم خندید. 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 مامان– اگه نبود ؟ با تردید نگاهش کردم . من – اگه بود ؟ مامان – اونوقت حتماً بابات باید بره خواستگاری! با تصور این کار زدم زیر خنده . مامان هم خندید . مامان – یه نگاه به خودت بنداز . می تونی ایده آل اون پسر باشی؟ فکر کردم . می تونستم ؟ الان نمی دونم چی می خوام . من – نمی دونم . اصلا و بعد با لحن ناله مانندي گفتم . من – من نمی تونم چادر سرم کنم ! مامان سري به حالت تأسف تکون داد . مامان – پس چرا بهش فکر می کنی ؟ من – چون نمی تونم از اون همه ایده آل بگذرم ! مامان – اون همه ؟ چند تاش رو اسم ببر ! با دست شروع کردم به شمردن . من – یک . احترام گذاره . دو . هیز نیست . سه . بچه ننه نیست . چهار . می گفت دوست نداره زنش ازآرزوهاش دست بکشه . پنج . مهربونه . شیش . زود عصبانی نمی شه . هفت .... مامان – بسه . همچین میگی که آدم دلش می خواد این فرشته رو ببینه . لحنش کمی طعنه داشت . من – باور کن اگر همون باشه که گفت فرشته ست . مامان متفکر گفت . مامان – پویا چی ؟ نمی تونم به هیچ عنوان بهش فکر کنم . من – فعلا نمی دونم . بعد هم ملتمسانه گفتم . من – مامان امیرمهدي رو پیداش کن . شاید تکلیفم رو با خودم بدونم . متفکر گفت . مامان - قول نمی دم بهت . ولی با بابات حرف می زنم . اگه موافق بود بعد ببینم چیکار می تونم برات بکنم . از روي صندلی بلند شد و زیر لب گفت . مامان – گرچه که مثل پیدا کردن سوزن تو انبار کاهه . خوشحال از روي صندلی بلند شدم و بغلش کردم . ماه بود مامانم . ماه . با خوشحالی بقیه ي ساالد رو زود درست کردم و ظرف رو دادم به مامان تا توش سس بریزه . اگر پیداش می کردم ...! واي ... دلم می خواست تو خونه بدوم و از خوشی بزنم زیر آواز . در غم هجر روي تو رفته ز کف قرار دل گر ننماییم تو رخ واي به حال زار دل ............ ساعت از نه گذشته بود و من تو فکر پویا بودم . مهمونی سمیرا شروع شده بود و می دونستم چشم پوشی از اون مهمونی براي پویا غیر ممکنه . نگاهی به ساعت انداختم . چرا نمی گذشت ؟ چرا تموم نمی شد این شبی که براي من فقط و فقط اعصاب خردي داشت ؟ کاش زودتر این شب تموم می شد . روز بعد میومد تا من با زنگ زدن به سمیرا بفهمم .... 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍💚🤍 🤍💚🤍💚🤍 💚🤍💚🤍 🤍💚🤍 💚🤍 🤍 ✨﷽...✨ 📖 نگاهی به ساعت انداختم . چرا نمی گذشت ؟ چرا تموم نمی شد این شبی که براي من فقط و فقط اعصاب خردي داشت ؟ کاش زودتر این شب تموم می شد . روز بعد میومد تا من با زنگ زدن به سمیرا بفهمم " یه کاریش می کنم " پویا چی بود ؟ مامان نشست کنارم . مامان – اگه دلت اونجاست چرا نرفتی ؟ نگاهش کردم . من – ذهنم آرامش نداره . ترسیدم برم و بعدش پشیمون بشم از رفتنم . مامان – این تردید ربطی به اون پسره داره ؟ سري تکون دادم . من – هم آره هم نه . زیر لب گفت . مامان – چه جوري به بابات بگم؟ و من ترسیدم از چیزي که باید به بابا گفته می شد . ته دلم خالی شد از عکس العمل بابا . این موضوع دیگه موضوع مسافرت نبود که بابا باهاش کنار بیاد ! صبح که وارد آشپزخونه شدم نگاهی به صورت بابا انداختم . خیلی عادي بود . انقدر استرس داشتم از عکس العملش که از اون همه عادي بودنش جا خوردم . دل تو دلم نبود . مامان با دیدنم لبخندي زد . مامان – تازگیا سلامتم که می خوري ! بابا متوجهم شد . سلام کردم و نشستم . هر دو جواب دادن اما حواس بابا به برنامه ي رادیو بود که با صداي بلند تو خونه پخش می شد . جمعه ي ایرانی . به مامان اشاره کردم . لب زدم . من – گفتی ؟ اخمی کرد . و با سر جواب داد " نه " . دوباره ملتمسانه نگاهش کردم . که اخم بیشترش باعث شد کوتاه بیام . بابا که رفت تو هال ؛ رفتم کنار مامان که داشت غذا درست میکرد . من– مامان جونم ؟ داشت تو ظرف مرغا ادویه می ریخت . مامان – مارال صد بار خواستم بگم ولی نشد . من با چه رویی به بابات بگم چیکار کردي ؟ من – همونجوري که می دونی قبول می کنه . برگشت و نگاهم کرد . مامان – واقعاً فکر میکنی میتونم؟ با التماس گفتم . من – تو رو خدا مامان . مامان – حالا برو . تا بعد . 💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ سالار وقت آمدنت دیر شد، بیا 😣 این دل در انتظار فرج پیر شد بیا 😔 دیدم بہ خواب آمدے از جاده هاے دور گفتا دلم ڪہ خواب تو تعبیر شد، بیا...💚 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 ‌‌‌‌‌‌‌༻‌♥️༺‌‌‌🌸༻‌♥️༺‌‌‌ سلااام و درود همراهان https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
رفقای جان عرض ارادت ✋️ ☘ پویـــش دخـتران زینـبی ☘ 1⃣ کوله پشتی رو بستی ...؟! صبر کن یه کار قشنگ بکن........ میگی چی...! لحظات خاص رو در پیاده روی اربعین حسینی ثبت کن تا بقیه دوستان توی پیاده روی همراهت باشن📸 2⃣جامانده‍ های کربلــای معلی...؟! کجایید..! دل شما هم تنگه..... برای همین قسمتی از خونتون یا گوشه ای از اتاقتون رو با پارچه یا وسایلی تزئین کنید تا در روز اربعین شما هم در عزای امام حسین شریک باشید🏴 3⃣دلشکسته ها کجای خونه نشستید..؟! بلند بشید و با یه یا علی شروع کنید یا کار فرهنگی یا نذری به نیابت از شهیدی انجام بدین و برای ما بفرستید 🍬 خب پس چرا منتظری..؟؟ بلند شو دلت رو کربلایی کن..🥺♥️ ⭕️برای شرکت در مسابقه : ۱💢۸۰۰ ویو به بالا برای عکس های زیباتون ۲💢عکس های که ۸۰۰ به بالا ویو داشته باشه وارد مرحله دوم مسابقه میشن 💢دقت کنید که عکس ها باید از کانال فوروارد بشه💢 ⭕️ نام و نام خانوادگی و اینکه از کدوم از شهر های زیبای کشورمون هستی رو به آیدی زیر بفرست.. @yarehnm 💠همراه با جوایز ارزنده به سه نفر اول🎁 💠به ده نفر از عزیزان هم بسته فرهنگی تقدیم میشه🌸 این روزها همه ی دلها به سمت کربلای اباعبدالله علیه السلام راهیه برای فرج صاحب و مولامون و اینکه یار حضرت حجة باشيم در حق همدیگه دعا كنيم زائر کربلا؛به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا 🌱💫@heyatjame_dokhtranhajgasem
☘سیدثارالله موسوی عشق، یعنی به تو رسیدن… یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت… عشق، یعنی تموم سال و همیشه بی قرارم برای اربعینت ✨عکس ارسالی ازدخترمون مبینا سادات موسوی✨ برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
❤️ عَلَمٺ فوقِ عَلَم هاسٺ اباعبداللّه پرچَمَٺ بالاے بالاسٺ اباعبداللّه اِذن شش گوشہ و بین الحرمینت دسٺِ خواهرٺ زینب‌ڪبرے اسٺ اباعبداللّه ✨ارسالی از دخترمون فاطمه رحیمی از خراسان جنوبی✨ 🏴 برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀عشق، یعنی به تو رسیدن… یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت… عشق، یعنی تموم سال و همیشه بی قرارم برای اربعینت🍀 ✨ارسالی از دخترمون فاطمه قنبری از کاشان✨ 🏴 برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ماجرای جالب دیر رسیدن خانم دکتر طوبی کرمانی در سر کلاس درس در آمریکا ☘رفتار مرحومه خانم دکتـــر کرمانی و واکنش استـــاد ، بسیار شنیـــــدنی و درس آموز است. . ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🖤 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 توصیف شنیدنی و شیرین بلاگرهای اروپایی و آمریکایی از پیاده روی اربعین حسینی 🖤 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
<🖤🖇🪄> چِ‌ڪسۍگفت‌کہ‌در‌؛ عآلـم‌بالآسـت‌بهشت💔! هـرکجآنـام‌‹حسیـن›است؛ همان جآست‌بهشت⛅️🙂:)))! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖤 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
❤️ عَلَمٺ فوقِ عَلَم هاسٺ اباعبداللّه پرچَمَٺ بالاے بالاسٺ اباعبدالله اِذن شش گوشہ و بین الحرمینٺ دسٺِ خواهرٺ زینب‌ڪبرے اسٺ اباعبدالله ✨ارسالی دخترگلمون نازنین زهرا جوانی✨ برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
🍀عشق، یعنی به تو رسیدن… یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت… عشق، یعنی تموم سال و همیشه بی قرارم برای اربعینت ✨ارسالی از دخترمون اسماء گودرزی✨ برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
🍀عشق، یعنی به تو رسیدن… یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت… عشق، یعنی تموم سال و همیشه بی قرارم برای اربعینت ✨ارسالی ار دخترمون دلسا ماهرخ زاده ۳ساله از کاشان✨ برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
🏴پرچمت را هر کجا دیدم دویدم یاحسین زیر این پرچم همیشه خیر دیدم یاحسین من زمین گیرم ولی تو دستگیرم بوده ای غیر خوبی از شما چیزی ندیدم یاحسین ✨ارسالی از دخترمون رقیه خلجی پنج ساله از شهر کاشان✨ برای دیدن آثار بیشتر وارد لینک زیر بشوید👇 @heyatjame_dokhtranhajgasem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا