هدایت شده از مسجدجامع حاج سیدحسن کدکنی ره
📣📣📣📣📣📣📣📣📣
با سلام به اطلاع مومنین میرساند زمین ملک موقوفه چهار تخته مرحوم حاج سید حسن کدکنی
به مساحت ۴۸ هکتار با ۲۰ ساعت آب بر مدار ۱۲
ازابتدای مهرماه به اجاره داده میشود
عزیزانی که تمایل دارند به پیوی بنده در ایتا پیامک
@asemane99
و
یا با شماره تلفن 09159063250 تماس حاصل نمایند به بالاترین پیشنهاد اجاره خواهیم داد .
وکیل متولی : حسینی کدکنی
دوستان در کانالها ارسال نمایید .
@masjedjamehkadkan
.
🔹 به قدر کفایت
رسول خدا صلىاللهعليهوآله به شترچرانی گذر نمود و کسی به نزدش فرستاد و برای نوشیدن از او شیر خواست.
شترچران گفت: آنچه از شتران ندوشیده شده است، صبحانه قبیله است و آنچه در ظرفها است از برای شام آنها است.
رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: بارخدایا، مال و اولادش را فراوان کن.
پس به گوسفندچرانی گذر نمود و از او شیری برای نوشیدن خواست.
او آنچه از گوسفندان دوشید و آنچه را هم که در کاسه او بود، در کاسۀ رسول خدا (ص) ریخت و گوسفندی نیز نزد آن حضرت فرستاد و گفت: این نزد ما بود و اگر دوست داری زیادتر کنیم، زیادتر بدهیم.
رسول خدا فرمود: بارخدایا به اندازۀ کفایت به او روزی بده.
یکی از یاران آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله، برای آن که حاجت شما را رد کرد، دعائی کردی که همه ما آن را دوست داریم و برای آن که حاجت شما را برآورد دعائی کردی که همه ما آن را دوست نداریم.
رسول خدا (ص) فرمود: به راستی آنچه کم باشد، و کفایت کند بهتر است از آنچه زیاد باشد و از حق باز دارد.
بار خدایا به محمد و آل محمد به انداره کفایت روزی عطا فرما.
📔 بحار الأنوار: ج٧٢، ص۶١
#پيامبر #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در روضه سیدالشهدا بودیم وقتی به شهید رئیسی گفتم مراقب امنیت خود بیشتر باشید ایشان به من گفتند من به دور دوم ریاست جمهوری فکر نمیکنم.
#شهید_جمهور
@heyatjavananbanihahem
هدایت شده از Aminikhaah
﷽
🔘 پنهانکاری، خلاف ذائقه عالم
🔰 «خداوند یک کلاغی فرستاد، داشت زمین را میکَند. گفت یعنی من از این کلاغ کمتر بودم جنازه برادرم را بپوشانم! پشیمان شد.» (سوره نساء، آیه۳۱)
✍️🏻 علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) میفرماید: «این داستان همه آدمهایی است که کارهایی میکنند که میخواهند بقیه نفهمند، در آخر لو میروند و رسوا میشوند.
هر کسی در این دنیا یک کاری کند و بخواهد مخفی کند در آخر لو میرود. نمیشود در این عالم کسی گناه و جرم و جنایت بکند و لو نرود، چون مزاج عالم پس میزند.
▫️مثل سمی است که بدن قبول نمیکند.
✍️🏻 خدا عالم را جوری آفریده که با دروغ کنار نمیآید. همه عالم مطیع و عبد خداست. این است که آخرش رسوا میشود.» [1]
[1] تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۰۷.
📌 برگرفته از جلسات «به وقت شام»
✅️@Aminikhaah
هدایت شده از مسجدجامع حاج سیدحسن کدکنی ره
📣📣📣📣📣📣📣📣📣
با سلام به اطلاع مومنین میرساند زمین ملک موقوفه چهار تخته مرحوم حاج سید حسن کدکنی
به مساحت ۴۸ هکتار با ۲۰ ساعت آب بر مدار ۱۲
ازابتدای مهرماه به اجاره داده میشود
عزیزانی که تمایل دارند به پیوی بنده در ایتا پیامک
@asemane99
و
یا با شماره تلفن 09159063250 تماس حاصل نمایند به بالاترین پیشنهاد اجاره خواهیم داد .
وکیل متولی : حسینی کدکنی
دوستان در کانالها ارسال نمایید .
@masjedjamehkadkan
29.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴شستشوی کامل حرم سیدالشهدا بعد از ایام عزاداری ، ان شاالله روزی شما کربلا ، التماس دعا .
{{{ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا حَسَنَ بنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ }}}
🏴🏴🏴🏴
#اطلاعیه_مراسم_عزاداری_شب_شهادت
#امام_عسگری_علیه_السلام
🏴🏴🏴🏴
آه ای جگرت سـوخته از سـوز نهانی
دادنـد تــو را زهـر در ایـام جـوانی
جان شـد به لبت از ستم دشمن جانی
شد کار محبـان زغمت مرثیهخـوانی
🏴🏴🏴🏴
باسلام
همزمان با شب #شهادت_امام_عسگری #هیأت_جوانان_بنی_هاشم مشهد مقدس همراه با شما خواهران و برادران گرامی اقامه عزا مینماید :
🏴🏴🏴🏴
سخنران : خطیب ارجمند حجةالاسلام والمسلمین سید محمد صادق جوادی
مرثیه خوانان : ذاکر أهل البیت کربلایی سید امیرحسین حسینی کدکنی و دیگر ذاکرین آل الله
🏴🏴🏴🏴
🔹️زمان : چهارشنبه ۱۴۰۳/۶/۲۱ از ساعت ۲۰ الی ۲۲
🔹️مکان : خیابان احمد آباد ، بلوار رضا ، حد فاصل رضا ۳۴ و ۳۶ ( کوهسنگی ۱۹ ) مسجد الرضا علیه السلام
🏴🏴🏴🏴
▪️خادمان هیأت جوانان بنی هاشم مشهد مقدس
🔰@heyatjavananbanihahem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هضم این ویدئو بسیار بسیار سنگینه
و قلبی نورانی میخواد
از دستش ندهید
اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای
نشر حداکثری لطفا
از نشر این ویدئو نترسید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🦋دوستانتون رو به کانال ما دعوت کنید🌱
🔹با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔹
منتظران ظهور
@Montazerane_ir
.
✨ کرامات امام کاظم علیه السلام
از شقیق بلخی نقل شده است:
در سال صد و چهل و نه هجری برای انجام حج خارج شدم و در قادسیه (روستایی است نزدیک کوفه از طرف بیابان که در فاصله پانزده فرسخی کوفه قرار دارد و واقعه بزرگ بین مسلمانان و فارس در همین مکان رخ داد و آن روز هم به روز قادسیه شناخته میشود) بار انداختم،
وقتی داشتم به آن همه اثاثیه و آن همه جمعیت مردم نگاه میکردم، جوان زیبای گندم گون و ضعیفی را دیدم که روی لباسش جامه ای از پشم پوشیده بود و ردایی به دوش و نعلینی در پاهایش داشت و تنها نشسته بود.
با خود گفتم: این جوان از صوفیها است و میخواهد در راه سربار مردم باشد، به خدا میروم و او را سرزنش میکنم. نزدیکش رفتم، وقتی دید من به طرفش میروم، فرمود:
ای شقیق! «اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» {از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پاره ای از گمانها گناه است} (حجرات، ۱۲)، سپس مرا ترک کرد و رفت.
با خود گفتم: کار بزرگی کرد، از دل من خبر داد و اسم مرا به زبان آورد؛ این مرد حتماً بنده صالحی است، باید خود را به او برسانم و از او بخواهم حلالم کند. با سرعت به دنبالش رفتم، ولی به او نرسیدم و از مقابل چشمم غایب شد.
وقتی در واقصه (منزلی است در راه مکه که بعد از قرعاء به طرف مکه واقع شده، و نیز نام آب گیری است که در زمینهای بنی کعب است) بار انداختیم، او را دیدم که مشغول نماز است و اعضایش لرزان و اشک هایش جاری است.
گفتم: خودش است، بروم و از او حلالیت بطلبم. صبر کردم تا نمازش تمام شد و به طرف او رفتم، وقتی مرا در حال آمدن دید، فرمود:
ای شقیق! این آیه را بخوان: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی» {به یقین من آمرزنده کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست راهسپر شود} (طه، ۸۲)، باز مرا گذاشت و رفت.
گفتم: این جوان حتماً از بزرگان است؛ دو بار از دل من خبر داده است. وقتی در زباله (جایی معروف در راه مکه است که بین واقصه و ثعلبیه واقع شده است و دو برکه در آن وجود دارد) بار انداختیم، آن جوان را دیدم که کنار چاه ایستاده و کوزه ای در دست دارد و میخواهد از چاه آب بکشد،
کوزه از دستش به درون چاه افتاد و من داشتم نگاهش میکردم، سر به آسمان بلند کرده و میگوید: تو پروردگار منی وقتی تشنه آب شوم و قوت و غذایی منی هرگاه غذایی بخواهم. خداوندا ای سرور من! غیر از این کوزه ندارم آن را از من نگیر!
شقیق نقل کرده، به خدا قسم دیدم آب چاه بالا آمد و دستش را دراز کرد و کوزه را گرفت و پر از آب کرد، سپس وضو گرفت و چهار رکعت نماز خواند.
بعد به طرف پشته ای از شن رفت و از آن شنها را با دست داخل کوزه میریخت و آن را تکان میداد و میآشامید. جلو رفتم و سلام کردم، جوابم را داد.
عرض کردم: از فضلی که خدا به شما عنایت کرده، به من هم بدهید بخورم. فرمود: ای شقیق! ما پیوسته مشمول نعمتهای ظاهری و باطنی خدا هستیم، به پروردگارت خوش بین باش!
سپس کوزه را به من داد، آشامیدم، دیدم قاووت و شکر است، به خدا قسم تا آن وقت چیزی لذیذتر و خوش بوتر از آن نخورده بودم، هم سیر شدم و هم سیراب، و تا چند روز اشتها به غذا و آب نداشتم.
دیگر او را ندیدم تا داخل مکه شدیم، نیمه شبی او را کنار گنبد آبخوری دیدم که ایستاده و با خشوع ناله و اشک نماز میخواند.
تا پایان شب همین حال را داشت. وقتی فجر را دید، در مکان نمازش نشست و شروع به تسبیح نمود و سپس برخاست و نماز صبح را خواند و هفت مرتبه گرد خانه خدا طواف کرد و خارج شد.
به دنبالش رفتم، دیدم بر خلاف آنچه در راه دیده بودم، برای خودش مریدان و غلامانی دارد و مردم دور و برش جمع شدند و بر او سلام میکنند، به یک از کسانی که نزدیکش بود گفتم: این جوان کیست؟
گفت: این موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام است. گفتم: جای تعجب بود چنین اگر غیر از این آقا چنان کارهایی میکرد.
📔 کشف الغمة: ج۳، ص۴
#امام_کاظم #داستان_بلند
🔰 @DastanShia
1_1227103381.mp3
8.42M
#روضه_شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
با صدای دلنشین
بلبل بوستان حضرت مهدی عج
#شهید_حاج_شیخ_احمد_کافی_ره
امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ
سلام بر تو ای پدر امام مورد انتظار
هدایت شده از 🇵🇸 هیأت جوانان بنی هاشم مشهد مقدس
{{{ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا حَسَنَ بنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ }}}
🏴🏴🏴🏴
#اطلاعیه_مراسم_عزاداری_شب_شهادت
#امام_عسگری_علیه_السلام
🏴🏴🏴🏴
آه ای جگرت سـوخته از سـوز نهانی
دادنـد تــو را زهـر در ایـام جـوانی
جان شـد به لبت از ستم دشمن جانی
شد کار محبـان زغمت مرثیهخـوانی
🏴🏴🏴🏴
باسلام
همزمان با شب #شهادت_امام_عسگری #هیأت_جوانان_بنی_هاشم مشهد مقدس همراه با شما خواهران و برادران گرامی اقامه عزا مینماید :
🏴🏴🏴🏴
سخنران : خطیب ارجمند حجةالاسلام والمسلمین سید محمد صادق جوادی
مرثیه خوانان : ذاکر أهل البیت کربلایی سید امیرحسین حسینی کدکنی و دیگر ذاکرین آل الله
🏴🏴🏴🏴
🔹️زمان : چهارشنبه ۱۴۰۳/۶/۲۱ از ساعت ۲۰ الی ۲۲
🔹️مکان : خیابان احمد آباد ، بلوار رضا ، حد فاصل رضا ۳۴ و ۳۶ ( کوهسنگی ۱۹ ) مسجد الرضا علیه السلام
🏴🏴🏴🏴
▪️خادمان هیأت جوانان بنی هاشم مشهد مقدس
🔰@heyatjavananbanihahem
هدایت شده از اشعارعلائی
((به نام خدا))
شعر شهادت امام عسکری(ع)
عسکری مولای ما گردیده مسموم از جفا
شد شهید اشقیا آن مظهر جود و سخا
در جوانی شد شهید آن معدن جود وکرم
در جنان گرید ز داغش حضرت خیرالورا
معتمد از جور و کین بنمودظلم بی حدش
کرد مسموم آن امامی را که باشد مقتدا
امشب از داغ غمش سوزند هم انس و ملک
مهدیش گردیده امشب هر کجا صاحب عزا
شیعیان نالید از داغ غم مولای خود
شد سیه پوش غمش امشب تمام سامرا
درجنان گرید ز داغش ، حضرت خیرالبشر
روضه هجران او گردیده در هرجا به پا
یا امام عسکری امشب نطر کن بر همه
حق زهرا مادرت حقِّ علیِّ مرتضی
کن عطا بر ما برات کاظمین و سامرا
بعد آن طوف نجف هم نینوا و کربلا
برعلائی یک نظرکن یا امام عسکری(ع)
شعر او بنما قبول از مرحمت ای مقتدا
بمناسبت هشتم ربیع الاول سالروز شهادت امام عسکری(ع)
تاریخ سروده: ۱۴۰۳/۶/۲۱
آدرس کانال شعر در ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
هدایت شده از بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی
✔️یکی از بستگان حاج حبیب تعریف می کرد:
▪️عید بود، حاج حبیب برای دیدن ما به منزل آمده بود. مادرم به حاج حبیب (که مدیرعامل شرکت جهاد نصر بود.) گفت:
حاج آقا ، علی (پسرم) لیسانس گرفته بیکاره، شما کاری براش سراغ نداری؟
▪️حاج حبیب : کار که هست چرا نباشه؛ همین فردا.
علی آقا ساک داری؟ از این ساکهای کوچک؟!
_بله حاج آقا
_: خب ؛ همین الآن یک دست لباس مندرس بذار توساک؛ فردا ساعت ۶ونیم میری سر فلکه (میدان امام) هرکی صدا زد کارگر میخوام سریع میپری سوار ماشین میشی و......
▪️مادرم که انتظار چنین پاسخی از حاج حبیب نداشت گفت: حاجی پسرم رفته لیسانس گرفته که بره کارگری؟!
▪️سردار مجد گفت: زن عمو ؛ وقتی جنگ تمام شد من رفتم دانشگاه ؛ دیدم نمیتونم مخارج دانشجویی و.... رو در تهران تأمین کنم رفتم یک وزارتخانه؛ گفتم همکار نمیخواین؟
گفتند چرا یه آبدارچی نیاز داریم.
بی درنگ گفتم از الآن آماده ام شروع بهکار کنم. بهعنوان آبدارچی بهصورت پاره وقت کار میکردم.
▪️یک روز که مدیر سازمان (وزیر) با سایر ارگانها جلسه داشت، طبق وظیفه چایی ریختم و رفتم داخل تا از همکاران و مهمانان پذیرایی کنم.
وارد که شدم مدیر (وزیر)میهمان تا چشمش به من افتاد صدا زد:
به به حاج حبیب.....و آغوش باز کرد و....
▪️مدیر ما خطاب به اون مدیر (یا وزیر) گفت: آقای مجد رو میشناسید؟!
_بله ایشون از فرماندهان ما در جنگ بودند.
سپس به من گفت شما و اینجا؟! چه مسئولیتی در وزارتخانه دارید....؟
گفتم: خادم شما و مردم ، آبدارچی سازمان هستم....
▪️سکوتی عجیب بر جلسه حاکم شد و مدیر ما با اظهار شرمندگی و...... عذرخواهی می کرد.
💥ولی حقیقت این بود که ما بعد جنگ:
▪️ از کسی طلب نداشتیم.
از انقلاب طلب و توقعی نداشتیم.
▪️ بدهکار انقلاب بودیم.
🌷سالگرد عروج شهادت گونه سردار حاج حبیبالله مجد. جانشین عملیاتی قرارگاه مهندسی حمزه سیدالشهدا گرامی باد.🌷بله عزیزان اگر با پارتی خودتان فرزندانتان را سر کار بردید یقینا حق الناس کردید و آن دنیا بدهکارید...هیچ توجیح هم ندارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اهل_بیت_النبوه
عشق من سامراته
قبله من خاک پاته
بهشت رویایی من
صحن و سراته...
🏴 شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد
🏴🏴🏴🏴
{{{ اَلسَلامُ عَلَیکَ یا حَسَنَ بنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ }}}
🏴🏴🏴🏴
آه ای جگرت سـوخته از سـوز نهانی
دادنـد تــو را زهـر در ایـام جـوانی
جان شـد به لبت از ستم دشمن جانی
شد کار محبـان زغمت مرثیهخـوانی
🏴🏴🏴🏴
باسلام
🔹️#گزارش_تصویری_مراسم_عزاداری
▪️#هیأت_جوانان_بنی_هاشم (مشهد مقدس)
شب شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
در شب هشتم ربيع الاول سال ۱۴۴۶ ه.ق
چهارشنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۳
خیابان احمد آباد ، بلوار رضا حد فاصل رضا ٣۴ و ٣۶
مسجد الرضا علیه السلام
🔰@heyatjavananbanihahem