eitaa logo
واحد خواهران حسینیه هنر سبزوار
207 دنبال‌کننده
841 عکس
126 ویدیو
5 فایل
واحد خواهران حسینیه هنر سبزوار 🌱 📲 پیشنهادات و انتقادات👇 مدیر کانال: @ati95157
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 اولین دورهمی با طعم کتاب کودک و نوجوان در خانه هم‌بازی سبزوار برگزار شد ◀️ در اولین جلسه نقد کتاب کودک که پانزدهم مهرماه توسط خانه همبازی سبزوار برگزار شد کتاب «مردی که زبان کبوترها را می‌دانست» را روی میز گذاشتیم. علاقمندان به حوزه نویسندگی کتاب کودک حول این کتاب گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتند و کتاب را لحاظ محتوا و عناصر داستان‌نویسی بررسی کردند. 🔥 این که این جلسات قرار است ادامه‌دار باشد. اگر شما هم علاقمند به شرکت در این دورهمی‌ها هستید به مسئول همبازی سبزوار پیام بدهید. @hambazi_sabzevar ♾ خانه همبازی؛ واحد خانواده حسینیه هنر 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
35.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇱🇧🇮🇷🇵🇸 بازارچه نصر به روایت تصویر 💦 بارها و بارها با دیدن مشکلی در جامعه، چون قطراتی بهم پیوسته‌اند و.... پویشی راه انداخته‌اند، بسته‌ای آماده کرده‌اند، موکبی برپا کرده‌اند، مبلغی فراهم کرده‌اند، جهیزیه‌ای تدارک دیده‌اند، سفره اطعامی پهن کرده‌اند، انفاقی رقم زده‌اند، نوزاد نورسیده‌ای را حمایت کرده‌اند، بیماری را دریافته‌اند و.... 🌊 تا دریایی بسازند و موج و جریانی ایجاد کند در مسیر انسانیت. ثابت کرده‌اند که؛ 🚩 "جنگ‌شان، جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد." 🌿 بارها به مسلمانان و انسانهای خارج از مرزهای انسان فکر کرده و هر کار از دستشان برآمده انجام داده‌اند. 🍀 و این بار با دستور جهاد رهبرشان با هر امکانی که داشته به میدان آمده‌اند ..... 🌱 بازارچه نصر تنها یکی از آن امکانات است که بانوان و مادران سبزواری به میدان آورده‌اند. https://eitaa.com/mb_khate3 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
29.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👊 اسرائیل بعد از عملیات طوفان الاقصی حسابی آبغوره گرفته 💠 ببینید؛ حرف‌ِ دل‌ِ فروشندگان‌ِ بازارچه‌ نصر را بر روی‌ محصولاتشان، پاکن، دفتر، مویز آبغوره، مربا، شیره انگور و..... 🇱🇧🇵🇸 تولیدات و محصولات بانوان و کودکانی که با چشمِ امید و دستِ مقاومت در بازارچه نصر به فروش رسید، با این جملات مزین شده بودند. https://eitaa.com/mb_khate3 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
🇮🇷 بازارچه نصر، در تاریخ پنج‌شنبه، ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳ از ساعت ۹ تا ۲۰ با ۳۵ میز فروش ویژه بانوان و فرزندان‌شان، در محل دبستان سراج دانش۲ برپا شد. 🇱🇧 این بازارچه به نفع جبهه مقاومت و به همت "مجمع بانوان خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) برگزار شد. 🦋 مبلغی که از مجموع فروش این بازارچه به جبهه مقاومت اهدا شد، ۲۴۵۴۵۳۰۰ تومان بود. 🦋 و مبلغ ۹۷۱۶۰۰ تومان نیز کمکهای اهالی بازارچه نصر به صندوق کمک‌های مردمی موجود در بازارچه بود. https://eitaa.com/mb_khate3 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
مُهرِ صدآفرین ✍️ مطهره خرم مسئول میز کتاب حسینیه هنر در بازارچه مقاومت بودم. غرفه را چیدم و مهرهای صدآفرین را روی میز گذاشتم. خانمی که خودش هم غرفه کتاب و محصولات فرهنگی داشت به سمتم آمد. به میز نگاه می‌کرد و من هم فکر پشت هر محصول را برایش توضیح می‌دادم. چشمش به مهرهای صدآفرین افتاد و با ذوق گفت: «اینها چیه؟» گفتم: «مهر صدآفرینه. مثلا مسجد الاقصی روش کار شده یا شخصیت‌های واقعی و قهرمان‌های حقیقی مثل خیرالنساء، حاج قاسم، شهید لندی!» قیمت مهرها را پرسید و به طرح‌ها نگاه کرد. مسجدالاقصی را برداشت و گفت: «این هم هدیه روز معلم من. نگهش می‌دارم تا سال دیگه به یک معلم هدیه بدم.» #بازارچه_نصر 🚩 به کانال #واحد_خواهران_حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
واحد خواهران حسینیه هنر سبزوار
حلقۀ وصل توی روضه بعضی از خانم‌ها آشپزی کرده بودند و دستپخت‌شان را آورده بودند برای فروش. البته این بار می‌خواستند سود فروش را بدهند برای جبهه مقاومت. من هم از بین هنرنمایی‌هایشان یک ظرف سالاد الویه خریدم. همانجا توی ذهنم جرقه یک کمک دیگر هم زده شد. اما حتماً باید با همسرم هم در میان می‌گذاشتم. راه افتادم سمت خانه. سفره شام را پهن کردم و ریحانه و پروانه و همسرم را صدا زدم. تردید داشتم چطور حرفم را بزنم. تقریبا شکی نداشتم همسرم مخالفت نمی‌کند اما حسی درونم می‌گفت اگر جلوی بچه‌ها مخالفت کند چطور قضیه را جمع‌ کنم؟ بعد از شام ریحانه رفت سراغ مشق‌هایش. همسرم هم پای تلویزیون نشست. فرصت را مناسب دیدم و با صدای بلند طوری که بچه‌ها هم بشنوند گفتم: «علی آقا من می‌خوام حلقه ‌مو برای کمک به لبنان بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟» دلم میخواست با این حلقه، دلم را وصل کنم به مادران لبنان و غزه و هرجایی که آرزو می‌کردم توی این روزها قوی باشند و نشکنند. هنوز همسرم جواب نداده بود ریحانه سرش را از روی دفترش برداشت و گفت: «مامان مامان گردنبند منو بده. همون گردنبند کفشدوزکیم. میشه؟» رفتم توی فکر. از پیشنهادش خیلی خوشحال شدم. همسرم تاییدش را نشان داد اما رو به ریحانه گفتم: «خیلی خوبه پیشنهادت دختر گلم. اما گردنبند شما چون روش کفشدوزک رنگی داره ممکنه موقع فروش خیلی از پولش کم بشه. چون می‌خوایم بیشتر کمک کنیم بهتره حلقه مامان رو بدیم باشه؟» قبول کرد و رفت توی اتاق. بعد از چند دقیقه برگشت. یک اسکناس ده هزار تومانی جلویم گرفت و گفت: «پس اینم سهم من!» نگاهش کردم. آن حلقه طلا همه دارایی من نبود اما آن ده هزار تومان توی آن لحظه همه دارایی ریحانه بود که قرار بود فردا توی مدرسه با آن خوراکی بخرد. 🖋️مصاحبه و تنظیم: خانم آتیه‌دوست 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
هدایت شده از حسینیه هنر سبزوار
🇵🇸 چالش «شهین و مهین»؛ به نام سبزوار، به یاد فلسطین! 🔻وقتی مغول‌ها به ایران حمله کردند و با غارت و کشتار، شهر‌ها را تصرف کردند، بعضی‌ها گفتند: نباید به متجاوزان اعتراض کرد. وقتی تسلیم شدنمان را ببینند، آسیبی به ما نمی‌زنند. آن‌ها سکوت کردند اما مغول‌ها به هیچ‌کس رحم نکردند. اهالی سبزوار اما با بیل و کلنگ به جنگ مغول‌ها رفتند. گرچه بسیاری از آنها کشته شدند اما با مقاومت‌شان، به حکومت مغول‌ها پایان دادند. 🔻 حالا چند قرن بعد از واقعه «سربداران» سبزواری، جمعی از بانوان این شهر در تشکل «مادرانه»، از روحیه ظلم‌ستیزی پیشینیان خود مدد گرفته‌اند و با طراحی چالش‌های متنوع، تلاش می‌کنند قشر خاکستری جامعه را با جبهه مقاومت پیوند دهند. 🔻 چالش «کالسکه»، «کلید» و «مقلوبه»، تعدادی از چالش‌های این گروه برای تبیین مسئله فلسطین بوده. 🔻 «شهین و مهین»، «چالش ابتکاری» این روزهای مادران فعال سبزواری است که با روایت قصه یک گنده‌لات و دو خواهر به نام‌های شهین و مهین، به این سوال جواب می‌دهد که «سبزوار چه ربطی به دعوای فلسطین و اسرائیل دارد؟!» 🔸 متن کامل در خبرگزاری فارس: https://farsnews.ir/maryamsharifi/1729100237479478256 🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
🚩 تا ابد سوره نصریم ما 🚩 لشکر امام عصریم ما بازارچه نصر 🌱 خرید و فروش به نفع "جبهه مقاومت" برای ساختن دنیای بدون اسرائیل 🌿 بازدید برای عموم آزاد است. 💧زمان: جمعه، ۴ آبانماه از ساعت ۱۰ تا ۱۴ 💧مکان: محوطه جایگاه نماز جمعه سبزوار 💠 چنانچه قصد فروش محصولات و تولیدات خود و فرزندانتان را در بازارچه نصر دارید، حتما به آیدی زیر در ایتا پیام بدهید: @zahra_k1110 مجمع بانوان "خط سوم" https://eitaa.com/mb_khate3
هدایت شده از حسینیه هنر سبزوار
«راوی» جبهه مقاومت شو! ♨️ فراخوان «خاطره‌نگاری پشتیبانی از جبهه مقاومت» 🇵🇸 این روزها همه با امکاناتی که دارند همراه و حامی جبهه مقاومت شده‌اند. از تولید محصول گرفته تا تبیین، اهدای پول و طلا، برپایی مراسم و کارهایی دیگر. 😍 شما هم در شرکت کنید و از فعالیت‌هایی که برای «جبهه مقاومت» انجام داده‌اید برای ما بگویید🔻 قالب ارسال خاطره : 📜 متن 🎙 صوت ارسال خاطره برای 👈 @h_siavashkia 🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
هدایت شده از حسینیه هنر سبزوار
با «میل و کاموا» هم می‌شود مقابل ظلم ایستاد! ♨️ پویش رج‌های مقاومت 🇵🇸 ما «بانوان سبزواری» برای پیروزی جبهه مقاومت، رج به رج امید می‌بافیم و حماسه می‌سازیم، تا نقشه‌ مقاومت کامل شود. 🧕🏻 مرکز دریافت کاموا و یا تحویل بافتنی‌ها و کامواهای تمیز و نو: 🔻واحد خواهران هیات رزمندگان اسلام: توری‌های شرکت نفت، خیابان شهید شجیعی، شجیعی ۱۰، خانه‌موزه شهید فرومندی شماره تماس: ۰۹۱۰۵۷۳۵۴۴۷ ارتباط در ایتا: @rajsabzevar 🗓 زمان مراجعه: روزهای زوج ساعت ۱۶ تا ۱۸ 💳 شماره کارت جهت واریز کمک‌های نقدی برای پویش: ۵۸۵۹۸۳۱۸۲۳۵۹۵۰۵۲ به نام خانم «زینب استیری» 📍 مراکز جمع‌آوری بافتنی‌ها: 🔻پاتوق کتاب، خیابان کاشفی، بالاتر از چهارراه دادگستری 🔻حسینیه هنر، روبه‌روی مسجد پامنار، کوچه بیهق18، انتهای بن بست اول، 09924913924 🔻چاپ غفوری، ضلع جنوب غربی میدان دکترعلی شریعتی 🔻مسجد حضرت ولیعصر(عج)؛ شهرک جهاد؛ خ شهید صالحی ❤️ می‌توانید به سبک زنان پشتیبان جبهه در دفاع مقدس، یادداشتی ضمیمه‌ بافتنی‌های‌تان کنید. 💠 حامیان جبهه مقاومت در سبزوار🔻 ✊ @sarbedar_moghavemat 🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
هدایت شده از حسینیه هنر سبزوار
28.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 «کلاس پنجمی‌ام» و «حامی فلسطین» پنجره‌ای به «بازارچه مقاومت» ✊ «بازارچه نصر» با هدف خرید و فروش به نفع ، به همت «بانوان سبزواری» ایجاد شده است. 🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
برای بچه‌ها ✍️ زهرا لندرانی داد می‌زد: «شالاد اولوویه، عدسی، کِک» خنده‌ام گرفت. رفتم جلو: «سلام خاله. داری چیکار میکنی؟» _دارم اینا رو برای بشه‌های لبنان می‌فروشم. _چرا برای بچه‌های لبنان؟ _آخه اسرائیل حمله کرده، خونه‌هاشونو خراب کرده. پولشو می‌دیم بهشون خونه‌هاشونو درست کنن. ⏳دومین 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
قاب مقاومت ✍️مریم لاهوتی راد چشمم افتاد به برگه بالای سرشان. رفتم جلو و گفتم:«باریکلا ۱۰۰ درصد فروشتون رو میدین به جبهه مقاومت؟» مادرشان گفت: «بله، این سالاد زمستونی‌ها رو خودشون درست کردن.» لبخند غرور آفرینی روی صورتشان نقش بست. چفیه عربی سرشان بود. گفتم: «میتونم ازتون با محصولات عکس بگیرم؟» خواهر کوچکتر سرش را کج کرد و با لبخند به نشانه اینکه اشکالی ندارد سرش را کمی تکان داد. به خواهر بزرگتر گفتم: «تو هم چادرتو مرتب کن تا تو عکس بیافتی.» رفتم عقب و یک عکس انداختم. خوب بود؛ ولی کمی مصنوعی شد. بعد از اینکه خیالشان راحت شد؛ مشغول کار شدند. خواهر بزرگتر گفت: «بیا بهت یاد بدم چجوری از دستگاه پز استفاده کنی. اول کارتو می‌کشی؛ بعد یکو می‌زنی نگاه کن نوشته خرید...» همینطور که مشغول توضیح دادن بود؛ نفر سوم با دفتری که میزان فروش را یادداشت می‌کرد؛ جلو آمد تا توضیحات را بشنود. عکس بعدی را گرفتم و اینطوری قاب من تکمیل شد. ⏳دومین 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
جانماز چهل تیکه مادربزرگم #ارسالی "خدا دوست داره از چیزایی که دوست داریم، ببخشیم. این جانماز تیکه‌دوزی یادگاری مادربزرگ مرحومم هس. خیلی دوستش دارم و چون خیلی دوستش دارم، می‌خوام اونو به نفع جبهه مقاومت بفروشم. مطمئنم این جوری روح مادربزرگم شادتره. پیشنهاد قیمت با شما." وقتی که این جمله را می‌نوشتم تا همراه جانماز مادربزرگم برای فروش به بازارچه نصر۲ ببرم، فکرش را هم نمی‌کردم کسی آن را بخرد. امروز بعد از پایان بازارچه دخترم بدوبدو به سمتم آمد و گفت: «مامان! یه آقایی جانمازت رو به ۵۰۰ هزار تومن خرید و دوباره به من هدیه داد. هم جانمازت دستمه، هم ۵۰۰ هزار تومن اون آقا.» مادربزرگ عزیزم! ثواب این کمک به جبهه‌ مقاومت رو تقدیمت می‌کنم. امیدوارم از من راضی باشی. جبهه مقاومت عزیز! چه فرصت‌ها که برای ما نساخته‌ای! و چه برکت‌ها که برایمان نیاورده‌ای! ⏳دومین #بازارچه_نصر_سبزوار 🚩 به کانال #واحد_خواهران_حسینیه_هنر_سبزوار بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
زحمت انرژی با من ✍️ مهناز کوشکی دستش را کنار دهانش گرفته بود و با صدای بلند می‌گفت: «صد درصد فروش برای جبهه مقاومت» کنجکاو شدم و گفتم: «چرا صد درصد؟» گفت: «با دوستام، کمک جمع کردیم. با پولی که جمع شد، رفتیم و مواد ترشی رو خریدیم. اما زمان خرد کردن گل کلم‌ها و هویج‌ها رفتم مشهد. مدام زنگ می‌زدم و انرژی به بچه‌ها می‌دادم.» خنده‌ام گرفت و گفتم: «ناقلا رفتی سفر و تفریح بعد با زنگ زدن به بچه‌ها انرژی می‌دادی؟» چادرش را روی سرش مرتب کرد و گفت: «آره دیگه، براشون دعا می‌کردم و از امام رضا می‌خواستم تا بهمون کمک کنه تا فروش خوبی داشته باشیم.» یک لحظه از خندهۀ بی‌جا و بی وقتم خجالت کشیدم. خجالت کشیدم از دختری ده یازده ساله‌ای که در هر لحظه، موقعیت خودش را فهمیده است. حتی اگر دور باشد، مسافرت باشد، دعاهایش را روانه می‌کند. ⏳دومین 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh
دو دو تا چندتا؟ ✍️ زهره فرهادی رمز کارت را گفت. کارت کشیدم. کاغذ بیرون نیامد. گفتم: «حاج‌خانوم! پیامک میاد براتون؟» دست کرد توی کیفش. بیست و هشت هزارتومن پول دفتر را گذاشت کف دستم. گفتم: «آخه ممکنه کشیده باشه.» زیپ کیفش را بست و گفت: «من که دفتر لازم نداشتم. برای کمک به جبهه مقاومت خریدم. حالا یه بیست و هشت تومن یا دو تا بیست و هشت تومن فرقی نداره. مهم اینه جای دوری نمیره.» ⏳دومین 🚩 به کانال بپیوندید: 🆔 @hhonarkh