|هیچا|
#نگاشته ۲ خیلی دوست داشتم همیشه، که روزی در مورد هیچا بنویسم. اینکه این اسم از کجا آمده، معنایش چیس
ماجرای پشت اسم اینجا را خواندهاید؟
این متن دومین نگاشتهایست که پارسال در بدو ورود، منتشر شد.
آن موقع، خبر نداشتم شخصیتی مثل هیچا سراغم خواهد آمد و با هم رفیق خواهیم شد و من از او در اینجا خواهم نوشت...
هیچا آن زمان از من دور بود؛ یعنی نبود در واقع. ولی حالا هست، یعنی تازه پیدایش کردم و قصههایی که میگوید و بعضاً تجربه کرده را به نقل خودم تعریف میکنم.
البته نگران نباشید! از خودش اجازه گرفتم و هر بار هم قبل از انتشار، متن را تایید میکند.
ولی هست، و حقا که هیچاست!
خلاصه که، هیچچیز بیدلیل نیست...
هیچچیز!
و دوباره...(:
هیچا~ داستانهای مبارزه.
ایرلند رسماً کشور فلسطین را به رسمیت شناخت و اعلام کرد که روابط دیپلماتیک کامل بين دوبلين و رام الله را حفظ کرده و یک سفير ویژه برای دولت فلسطين" تعيين خواهد کرد.
✅کانال تحلیل و تحولات مهم
#مَرصوص
🆔@marsous_bm
|هیچا|
ایرلند رسماً کشور فلسطین را به رسمیت شناخت و اعلام کرد که روابط دیپلماتیک کامل بين دوبلين و رام الله
به قول سالار عقیلی:
چه بگویم؟!...
نگفته هم پیداست!...
نه؟
خداجان دمت گرم!
تشکر!
خیلی مرسی!
به نقطهای رسیدیم که «مگه میشه؟ مگه داریم؟» ِنقی معمولی، از دهنمون نمیافته!
حقیقتا ایول...
عجّل علی ظهوره...
هیچا~ داستانهای مبارزه.
🗓«شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید!»
📝متن نامه حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا به شرح زیر منتشر شد:
👇بسم الله الرّحمن الرّحیم
✏️این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است.
✏️جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحدهی آمریکا!
این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستادهاید.
✏️شما اکنون بخشی از جبههی مقاومت را تشکیل دادهاید، و در زیر فشارِ بیرحمانهی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید.
✏️جبههی بزرگ مقاومت در نقطهای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکهی تروریست و بیرحم به نام «صهیونیستها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سختترین فشارها و شکنجهها گذاشته است. نسلکشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامهی رفتار بشدّت ظالمانه در دهها سال گذشته است.
✏️فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقهی تاریخی طولانی. سرمایهداران شبکهی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ دهها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانهها و بازارها و مزرعهها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصبشدهی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند.
✏️بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحدهی آمریکا است که پشتیبانیهای سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بیاحتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هستهای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است.
✏️رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بیدفاع فلسطین به کار گرفت و بیاعتنا به همهی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبهروز بر بیرحمی و ترور و سرکوبگری افزود.
✏️دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است.
✏️«جبههی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأسآلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد.
✏️سردمداران صهیونیسم بینالمللی که بیشترین بنگاههای رسانهای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوهی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟
✏️سردمداران سلطهی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بیرحم اسرائیل را دفاعکننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند!
✏️من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقهی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبههی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است.
✏️بجز شما دانشجویانِ دهها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاهها و مردم به پا خاستهاند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثهی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازهای آرامشبخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم.
✏️درس قرآن به ما مسلمانان و به همهی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ و درس قرآن دربارهی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون. جبههی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله.
✏️توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید.
📝سیّدعلی خامنهای - ۱۴۰۳/۳/۵
|هیچا|
🗓«شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستادهاید!» 📝متن نامه حضرت آیتالله خامنهای به دانشجویان حامی مردم
جانم به این موقعیتشناسی درست!
چند ماه بعد، تیتر خبرها:
خیل روزافزون مسلمانان اروپایی و آمریکایی، جهان را در حیرت فرو برد!
و مدتی بعدترش، تیتر خبرها:
صدای پای کسی، در گوش جهان پیچید...
انشالله...
هیچا~ داستانهای مبارزه.
|هیچا|
گوش کنید... #بسی_حق
و دوباره...
و دوباره...
و هنوز!
هیچا~ داستانهای مبارزه.
khosro shakibaei - khane-sabz [320].mp3
509K
#نگاشته ۵۵
#هیچآ ۲۹
این شبها بیشتر از هر موقعیت دیگری دلم آرامش میخواهد. آرامش به معنای سکوت؛ خلوتی؛ کم نوری فضا و کتاب باحال؛ فیلم محبوب و یا حتی موسیقی مطلوب؛ و حتی یک بوی قدیمی و دوستداشتنی مثل عطر مایع لباسشویی که از روی بند رخت داخل خانه را معطر میکند و مرا یاد شب زندهداریهای تلخاندودِ پرخاطرهی عجیب و غریبِ کرونایی میاندازد.
آرامش برای یک استرسی - که تا در به تخته میخورد تا صبح خواب و خیال و انواع و اقسام امراض ناشی از اضطراب دست از سرش بر نمیدارند - مثل یک نوزاد است. نوزادی که تازه در بغل آدم خوابش برده و تو میخواهی هر کاری کنی که بیدار نشود چون خواب تو را به سهولت میدزدد و محال است بتوانی به راحتی اوضاع را به آرامش قبل از طوفان، برگردانی!
خانهی سبز، برای من کهنهدوستِ خاطرهپسند، یک آرامش است؛ یک نماد بیرونی از ثبات، عشق و زیبایی.
مثل چند نمونهی دیگر از سریالهای قدیمی که دیالوگ به دیالوگشان را از بَرَم و بعداً حتما مفصل از آنها هم خواهم گفت، با خانهی سبز هم چنین رابطهای دارم.
و با این آهنگ... دنیای پشت چشمانم سبز میشود انگار.
صوت قدیمی است، ولی بوی خاک نمخورده میدهد. از دستش ندهید!
پ.ن: اجالتا چون نمیدانم کی بشود در موردش مفصلتر بگویم، هشتکش کردم، که بعداً رشتهها از دست خودم در نرود.
#خانهی_سبز ۱
هیچا~ داستانهای مبارزه.
|هیچا|
#نگاشته ۵۵ #هیچآ ۲۹ این شبها بیشتر از هر موقعیت دیگری دلم آرامش میخواهد. آرامش به معنای سکوت؛
هول و ولای شب قبل امتحان اقتصاد پیداست یا بیشتر بگم واستون؟!
#امتحاننهایی ۴
هیچا~ داستانهای مبارزه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون، خبرنگار اسکاینیوزه.
این خبر هم مال روزیه که آقا به جوانان آمریکایی نامه نوشتن.
واکنششون رو ببینید لطفا.
#الحمدالله
هیچا~ داستانهای مبارزه.
enc_16675036595719490861892.mp3
1.57M
روز امام رضایی، اینم دوست داشتین تو خلوتتون پلی کنین. خیلی باصفاست...
التماس دعاها!
هیچا~ داستانهای مبارزه.
🖤 وصیتنامه کودک شهید غزهای که وصیت کرده حتما وصیتنامه اش منتشر شود.
🩸وصیت من به شما:
▪️اگر در جنگ مُردم و رفتم و شهید شدم از حکام عرب نخواهم گذشت.
▪️حاکمانی که ما را خوار کردند.
▪️روزگار سختی را بدون آب و غذا سر کردیم،
▪️علی رغم سن کم، موهایم سفید شده است.
▪️خدا شما را نبخشد و از شما نگذرد.
▪️به نزد خدائی که خالق هفت آسمان است از شما شکایت میکنم.
▪️مرا ببخش مادر، تو را خیلی دوست دارم.
▪️از دوری من ناراحت و محزون نشوی.
▪️نامه من برای مردم مصر، یمن، اردن، الجزایر، لیبی، لبنان، تونس، سودان، سومالی و مالزی است.
🩸این امانتی از طرف من به شما:
▪️غزه را به حال خود رها نکنید!
▪️غزه را فراموش نکنید!
▪️شما را سوگند میدهم و به شما وصیت میکنم.
▪️همهتان را دوست دارم،
🩸امانتی است بر گردن شما:
▪️ما را خوار نکنید.
▪️هرکس نامه مرا دید بر عهدهاش است که آن را منتشر کند.
▪️به اذن خدا من شهید هستم.
محمد عبدالقادر الحسینی
۲۰۲۴/۳/۲۵
📌 #نشرشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
من این کانال را خیلی کم چک میکنم، خیلی کم!
اینقدر که دویست تا دویست تا پیام میآید و من از روی بیکاری کتابهای جدیدشان را ورق میزنم.
این متن خیلی اتفاقی به چشمم خورد.
گفتم با هم ببینیمش...
خلاصه...
شب دحوالارض است.
شب رحلت امام (ره) هم هست.
تمام عالم را، خصوصا نویسندهی نامهی بالا را، در دعاهایتان شریک کنید.
هیچا~ داستانهای مبارزه.
امام عکسی دارد در دیدار با شواردنادزه، نماینده شوروی، این عکس، تاریخیترین عکس امام است به نظر من. این خود انقلاب اسلامی است که چهره پیدا کرده و توی یک قاب جا گرفته.
امام خمینی در لیگی بالاتر از ادبیات امروز دنیا بازی میکرد.
این عکس هنوز هم که هنوز است برای تقریبا همه مقامهای سیاسی همه کشورهای دنیا قفل است.
بالاترین مقام سیاسی کشور، نشسته توی اتاق شخصیاش، لباس غیر رسمی تن کرده، پایش را روی چهارپایهای دراز کرده، لم داده به دسته مبل راحتیاش و روبهروی او، نماینده پهناورترین کشور آن زمان، یکی از دو قدرت بزرگ جهان، با لباسی رسمی، بدون کفش، روی یک صندلی ساده و دمدستی نشسته و دارد حرف میزند.
اگر فیلم این دیدار را دیده باشید، میدانید شواردنادزه هنوز همه حرفهایش تمام نشده که امام بلند میشود، حتی صبر نمیکند گفتگو سرانجام بگیرد، انگار با همه زبان بدن میگوید شما برای بازی در زمین خاکی دارید برنامه میریزید، من دارم از لیگ برتر حرف میزنم، خاک بر سرتان که هنوز بچهاید. امام بلند میشود و پشت میکند و دستش را به کمر میزند و میرود. وسط یک جلسه رسمی در برابر قویترین مردان عالم، امام همه جلسه را به هیچ هم حساب نمیکند و خداحافظی هم حتی نمیکند و میرود.
انقلاب اسلامی برای من این است. این قدر محکم، این قدر قوی، این قدر متکی به خدا.
شواردتانزه اول حرفهایش میگوید «این وضعیت تبادل پیامهای بین رهبران کشورهای ما یک پدیده منحصر به فرد است.» امام با صدایی بیحوصله میگوید: «انشاءالله موفق باشند.» یعنی خوشحالی هم اگر باشد در این تبادل ویامها برای شماست که دارید با ما حرف میزنید، ما حس خاصی به این نامهبازیها نداریم.
پیام گورباچف که تمام میشود، امام چند جمله حرف میزند، لطفا امروز دوباره فیلم را توی اینترنت پیدا کنید و ببینید، توی این چند جمله مدام یک لبخند روی لب امام است.
لبخندی شبیه لبخند یک پدربزرگ وقتی حرفهای بچگانه یکی از نوههایش را میشنود. امام به کوچکی دنیای ابرقدرتها لبخند میزند، وارد بازیشان نمیشود و میگوید «میخواستم جلو شما یک فضای بزرگتر باز کنم.»
مرگ برای همچین آدمی حتما، «مرخص شدن از خدمت» مردم است و رفتن به سوی «جایگاه ابدی» اما برای انسان معاصر، خلا مردی است که قاعدههای خاکبازی چند هزارساله انسان درمانده در زمین را برهم زد و نگاه آدمها را از زمین به سمت آسمان برد.
.
«محمدرضا جوان آراسته»
zil.ink/mrarasteh
#نگاشته ۵۶
#هیچآ ۳۰
هیچا، برای من زیاد قصه تعریف میکند. از معدود شخصیتهایی است که حرفهایش خستهام نمیکند.
با هم دعوا میکنیم، آن هم زیاد؛ ولی آخرش هم خودم به غلط کردن میافتم، هم خودش!
این مدت خیلی اتفاقها افتاد که در موردش زیاد برایم گفت.
از تمام دو و نیم هفته اردوی مطالعاتی بگیر، تا شروع امتحانات و ماجرای شهدای خدمت و هیاهوی آن چند روز و بلافاصله بعدش، شروع یک ماه طاقتفرسا با یک عالم اِلِمان متغیر و جدید، و حتی مست عشق دیدنمان در سینما با چند نفر از رفقا و سالگرد امام و تجربیات متعدد «تنها در خانه» گونهام، که به وسیلهی امتحانات محقق شد! (یک نفس بگیرم!)
من در حق آنچه هیچا برایم گفته کوتاهی زیاد کردم و میکنم هنوز ایبسا؛ ولی میدانم که او اهل به دل گرفتن نیست. او منتظر است بلکه روزی آدم شوم و درست سر از حرفها و کارهایش در بیاورم. طوری که دیگر نیازی به مدتها «در ذهن خیس خوراندن» مطالب تکراری نباشد. چون فکر میکنم بعضی اوقات، اینکه معطل فکر بمانیم، یعنی سکون. نه اینکه بیفکر دل به دریا بزنیم و بیخیال دنیا بازی درآوردن؛ نه واقعا.
ولی قبول دارید آدم بعضی زمانها دوست دارد مغزش را از سرش در بیاورد و بگذارد مقابلش، و فقط ملغمهی سیاه و سفید و خطخطی دور و برش را در سکوت نگاه کند؟...
رفیق من، از جمله کسانی است که چنین رابطهی شیرینی با مغز خودش دارد؛ و از قضا همیشه هم مرا مورد نکوهش خودش قرار میدهد به خاطر نداشتن این قابلیت مثبت. اینکه آدم قادر باشد خودش را، ذهنش را، دلش را، و کلا، درونش را با تمام بلواها و آشوبهایش، رها کند و کار و بار و روزگار و دنیا را هم. لحظهای همهچیز را متوقف کند، خودش و دور و برش را رصد کند، نفس عمیق بکشد و دقایقی، جان و دلش را معطوف به آرامش کند.
مثلا اگر نرسیده پروژهی کاریاش را تمام کند، خودش را تا پنج صبح بیدار نگه ندارد که کارش را به بهترین شکل ممکن تحویل بدهد؛ دلش را بیخیال کند از بهترینشدگی، و فقط به وظیفهاش اکتفا کند.
یا مثلا اگر نتوانست رضایت کسی را به دست بیاورد، جربزهی «شرمنده دیگه، بهتر از این نشد» گفتن داشته باشد.
یا مثلا، اگر نتوانست درسش را هفده بار دوره کند، قیدش را بزند و به همین شانزده دفعه بسنده کند و بگذرد از خیر کمال!
و امان از کمال خواستن در آن چیزهایی که کمالشان، با غیر کمالشان، هیچ تفاوتی ندارد؛ چون اساسا دست ما نیست و آنچه بخواهد بشود، میشود و ما فقط مامور به وظیفهایم...
و چقدر حیاتبخش، که وظیفه حدی دارد و نتیجه، یعنی سپردن هر حاصلی به آنکه صاحب است؛ و صدهزاااار البته، که همین سپردن و دلکندن از دلخواستها، خودش یک پا فیل هوا کردن است!
همانطور که به قول #هیچآ درست شناختن وظیفه و دست شستن از مستحبات سخت و پیچیده که زندگی را به آدم تنگ میکند و ویژگی مثبتی هم به حساب نمیآید، خودش یک پا فیل هوا کردن است!...
بگذریم.
واقعا بگذریم.
آمدم شهادت تکپسر علیبنموسیالرضا (ع) را تسلیت بگویم و التماس دعا بخواهم، که این همه حرف زدم.
ولی خب، یقینا اینکه امروز و در چنین روزی، چنین حرفهایی پیش کشیده شد، بیدلیل نبوده و نیست.
یعنی همیشه همینطور است.
نه؟...
هیچا~ داستانهای مبارزه.