جایی که به جای حمایت، حسادت است
توقف از پیشرفت جوان تا به غایت است
آنجا که پول،حرف اول و آخر زند رفیق
تلاش های تو دستمایه ملامت است
فرهنگ حفظ نیروی جوان در عرصه ها
شد مایه شماتت و این یک حکایت است
ح ک
https://eitaa.com/hkamal
حجت الاسلام پناهیان سلام علیکم
خواهشا در محتوای سخنرانی دقت بیشتر بفرمایید؛ نمونه خلل بسیار است، منبر به گونه ای باشد که عوام بهره برند و خواص بپسندند، نمونه چاربیدار خواندن شاعران است که به جای فحاشی، به شعر روی آوردند بعد مصرعی از جناب حافظ می خوانید که بر او نمرده به فتوای من نماز کنید...افسوس..
https://eitaa.com/hkamal
حسینی کمال آبادی
سخنی با حجت الاسلام پناهیان حفظه الله https://eitaa.com/hkamal
جناب حجت الاسلام پناهیان حفظه الله
سلام علیکم
متنی کوتاه در برنامه ویراستی، ناظر به قسمتی از سخنرانی شما منتشر شد. مخاطبان نظر بدان داشتن که متن روشن نیست و مراد پوشیده شده است. بدین علت، متنی بیشتر می نگارم؛ بدان امید که بر دقت مان بیفزاید.
هر از گاهی که توفیقی دست می دهد تا به سخنرانی از شما گوش دهم، با اشکال هایی چند رو به رو می شوم. هربار یاد سخن استادم آیت الله علیدوست مدظله می افتم که می فرمود: سخنرانی باید به گونه ای باشد که عموم مردم بهره برند و خواص هم بپسندند.
متاسفانه در سخنرانی شما حداقل به گمان نگارنده مواضع خلل یافت می شود که حاکی از عدم دقت است، جنابعالی نیک می دانید که در سخنرانی فقط دانسته های ما آشکار نمی شود بلکه نادانسته های ما نیز نمایان می شود، از این جهت بهتر آن است که در عرصه هایی که کار نکرده ایم وارد نشده و سخن نگوییم.
برای نمونه در رابطه با شاعران فرموده اید:
« شعرا برخی هاشون قدیما می خواستند چارپاداری فحش بدن بعد رویشان نشد و به قالب شعر روی آوردند مانند این شعر که بر او نمرده بر فتوای من نماز کنید که یعنی مرده شورش را ببرن!»
اولا: سخن شما به نحو موجبه کلیه که واضح البطلان است به نحو موجبه جزئیه هم غیر قابل اثبات، آنان که ناسزا می گویند به نظم و به نثر ناسزا می گویند، محتاج به لفافه نیستند.
ثانیا: شما مصرعی از جناب حافظ را می خوانید که در شکوه شعر و محتوای فخیم اشعار حافظ همین بس که مرحوم علامه طباطبایی ره جلسه درس شرح شعر او را داشت و مرحوم آیت الله سعادت پرور ره آن محتوا را به درخواست مرحوم علامه حسن زاده آملی ره قلمی کرد و فحاشی از شأن ایشان به دور است، من بعید می دانم که اصلا شما انتساب شعر به جناب حافظ را می دانستید، نباید به عرصه های تحصیل نکرده ورود کنیم.
ثالثا: صحیح است که هر کسی از زعم خود یار حافظ می شود؛ حضرتعالی چرا هنگام شنید آن مصراع یاد ناسزا افتادید و یاد عبارت کالمیت بین الأحیاء که در روایات در مورد مرده دلان آمده است نمی افتید؟ هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق.........بر او نمرده به فتوای من نماز کنید.
رابعا: کنون که رسانه در اختیار شماست، درنگی بیشتر کنید و از محتوای آیات و روایات سخن بگویید، رسالت ما رساندن سخنان جاودان او و اوصیاء طاهرین اوست، مغتنم شماریم زمان را که اندک است.
من الله التوفیق
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
دهم فرودین 1403
مصلی امام خمینی ره تهران
https://eitaa.com/hkamal
شهیدان هشت سال دفاع مقدس، با مجاهدت خود میراث شهیدان انقلاب را حفظ کردند و نگذاشتند آن همه تلاش در مبارزه با طاغوت لگدمال بعثیان شود، امروز رسالت ما نیز آن است که نگذاریم میراث شهیدان انقلاب و دفاع مقدس، لگدمان فاحشه ها و استکبار جهانی شود، در طول مجاهدت شهیدان باشیم تا در مسیر سعادت قدم بزنیم و با صدای رسا به شهدا عرض می کنیم به مدد الهی میراث شما را حفظ خواهیم کرد و به هیج وجه اجازه نخواهیم داد فحشا و استعمار آن را لگدمال کند.
https://eitaa.com/hkamal
اگر در مثلث ایمان به غیب (الله تعالی) ارتباط با غیب (نماز و تعظیم امر الله) و انفاق و مهربانی به خلق از هر چه روزیت شده است (شفقت با خلق الله) قرارداری،خوش باش که عاقبت به خیر است تو را....
اگر باورت به غیب، دچار شبهه
ارتباط با غیب،قطع
و به خلق خدا آزار داری،در مثلث شیطان و حیوانیت... قرار داری،وای که پس امروز بود فردایی!
اضلاع مثلث ایمان، تفکیک نمی شوند، و به صرف محبت به خلق یا صرف عبادت خالق، به سعادت نمی رسی؛ نماز و انفاق دو بال پرواز به سوی الله تعالی است.
@hkamal
فروش_کیلویی_کتابهای_کتابخانه_شخصی_علامه_مجلسی_به_روایت_آیة_الله.ogg
1.27M
فروش کیلویی کتابهای کتابخانه شخصی علامه مجلسی قدس سره به روایت آیت الله منتظری رحمه الله
https://eitaa.com/hkamal
هدایت شده از حسینی کمال آبادی
انسان، اگر در فلسفه رنج تفکر نماید، اسراری از عالم را در می یابد.
خدا در قرآن کریم سوره بلد می فرماید: به راستی انسان را در رنج آفریدیم.
نسبت رنج
با ظلم پذیری با عسر و حرج؟
با سلوک عرفانی؟
با اشتداد وجودی و حرکت جوهری؟
با فایده مندی و خدمات اجتماعی؟
با لذت و رفاه؟
باآزمون الاهی؟
بابندگی و طغیان؟
با تلاش و موفقیت؟
آیا رنج را می شود دوست داشت؟
https://eitaa.com/hkamal
#باز_نشر
بسم الله الرحمن الرحیم
پوششهای پسرفت (ذهنهای باطل گرا و ذهن های شبههپذیر)
شعار «تغییر» و «حرکت خلاف جهت» همیشه طرفداران خود را داشته است. مخالفان شعارها و حرکتهای تغییری را می توان دو قسم دانست، برخی اساساً وضع موجود را میپسندند و به تغییر آن نیازی نمیبینند، برخی با نوع آن تغییر پیشنهادی، مشکل دارند و آن را موجب پیشرفت نمیدانند.
ولی هر دو گروه در جریانهای اجتماعی متهم به پسرفت و طرفدار رکود میشوند و «جریان تغییر» هرچند باطل هم باشد، از این اتهامزنی نهایت بهره را میبرند و جماعتی را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
گروهی که تغییر را بر پیشانی خود نوشته و بر طبل آن میکوبد خواهان جلوت، مناظره و دیگر بسترهایی است که در آن به راحتی مشکلات موجود را که طرف مقابل نیز منکر آن نیست را طرفدار یا مسبب آن بداند و از این آب گلآلود ماهی خود را بستاند، در این میان گروهی که ناقد تغییرهای منفی هستند، باید بسیار قوی عمل کنند تا از برچسبها رهایی یابند و به مقصود نائل شوند.
برخی ذهنها، به بهانه پیشرفت به هر رطب و یابسی تن در میدهند، همدرسی داشتم که علاقمند به نقل وقایعی غریب بود که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشود و سندی هم ندارد و فایدهای هم بر آن مترتب نبود. باری نصیحتش کردم که عمر گرانمایه را خرج این امور نکند، در پاسخم گفت: باید سراغ مطالبی رفت که تا کنون انگشت اشارهای سمت آن نرفته است تا به پیشرفت رسید، بدو گفتم: برخی جاها که انگشت اشاره و عمر دانشمندان به سمت آن نرفته به علّت بیارزشی و اباطیل بود آنها است نه کشفی نو از جهان دانش.
برخی دیگر از ذهنها به بهانه تغییر یا پیشرفت، شبههپذیر میشوند. آنان که گاه حتی از سر استعداد وافر در تنگنای وضع موجود نمیگنجد ولی همت یا توان ایجاد وضع جدید را هم ندارند، شبهات را با آغوش باز میپذیرند و مدافع آن میشوند بعد با هزار دلیل هم دست از فضای جدید خود ساخته برنمیدارند.
اینکه عرض میکنم که کم همتی یا ناتوانی باعث میشود که نتوانند وضع جدیدی را رقم بزنند، در مقابل پاسخ شبهات هم هست، یعنی او از اینکه شبههای را خوب تقریر میکند، خرسند است ولی همت کشف پاسخ آن و پژوهش در اطراف آن را ندارد و گاه همت پرسش از ویژه دانان را هم از دست میدهد و پیوسته پرسشها و شبهات به دست آمده را برای افرادی فرو مرتبه از خود تقدیر میکند و از اینکه آنان پاسخ در خور فراهم ندارند، بر شبهه خود اصرار میورزد. همدرسی چنین داشتم که هر صباح شبههای را به آغوش میکشید و همت تحقیق را به زیر پا میگذاشت، این روحیه رفته رفته او را از دایره ایمان خارج کرد.
نباید به بهانه تغییر و با پوشش تغییر، تن به امور بیفایده داد همچنین نباید برای دگرگونی وضع موجود هر شبههای را پذیرفت. شاید بتوان ذهن شبههپذیر را تفریط ذهن متعصب دانست. توضیح اینکه ذهن عوام، کمتر مزه شک و تردید را به خود راه می دهد و بر یافتههای آباء و اجدادی خود مصرند به گفته عین القضات همدانی در نامهها:
روزی هزاران جنازه بر گورستان میبرند که یکی مزه شک را نچشیده است.
این گروه در واقع به تردید که دالان یقین است وارد نشده تا به آن منزلگه آرام بگیرند. اگر این گروه را ذهن متعصب و افراط در اصرار بر باور بدانیم، در مقابل ذهنی که تند و تند به دالان تردید وارد میشود ولی آنجا را آرامگاه خود میداند و شبههباوری میکند را میتوان ذهن مفرّط دانست و ذهنی که به پرسشها و تردیدها به دید فرصت مینگرد و چراغ تعقل و تحقیق را بر فراز آن روشن میدارد را ذهن متعادل نامید.
یکی از ویژگیهای ذهنهای شبههپذیر، لفاظی است، آنان بر آنکه شبهه را اوّلا به جان خود و ثانیاً به جان دیگران بخورانند آن را با هزار آب و رنگ تعریف میکنند گویا از متن واقع آمدهاند این زبان بازی و لفاظی هم خود آنان را به باور شک و شبهه میرساند.همچنین پیروانی را به آنان ملحق میکند.
من الناس من یعجبک قوله فی الحیوة الدنیا و ما له فی الآخرة من خلاق؛ نتیجه آنکه هرچند پیشرفت و تغییر از رسالتها است ولی به بهانه و به اسم آن نباید دچار پسرفتها شد.
باید تلاش کرد تا از تغییرهایی که موجب پسرفت هستند جلوگیری کرد.
بُرد شعار پیشرفت و تغییر بالا است و بدین واسطه برچسب زدن برطرف مقابل بسیار آسان میشود، یعنی پسرفت با پوشیدن لباس پیشرفت خود را حق جلوه میدهد و به ناقدان خود برچسب پسرفت میزند
در این میان جریان نافذ باید بسیار قوی عمل کند و ابزار تبلیغی راحتی الامکان از طرف مقابل خلع کند.
ذهنهای باطلگرا و ذهنهای شبههپذیر هر دو از مصادیق پَسرفت هستند.
سید مرتضی حسینی کمال آبادی
20/6/98
مشهد مقدس
https://eitaa.com/hkamal
در خصوص حجاب
برخی پیاده نظام دشمن هستند؛
برخی از سر زدگی و لجبازی باحاکمیت، بدحجابی می کنند؛
شاید چند گروه دیگر هم باشند!
اما کنون که دشمن با بی حجابی، به جنگ فرهنگی آمده، در هر گروه که هستند، صف خود را از دشمنان جدا کنند، لانه کردن میان ایادی دشمن، ضمن آنکه خودکشی است، آنان را به هدف نخواهد رساند.زدگی حتی اگر خاستگاه صحیحی داشته باشد، اگر مدیریت نشود، انسان را به ناکجا می کشاند، با قوت عقل، زدگی روحی، مدیریت شود تا ناخواسته همان خاستگاه های صحیحی که در اعتراض بدان ها، زدگی پیش آمده، با دست خود دور زده نشود و کار صد مرتبه بدتر نشود.
البته حاکمیت هزار پله وظیفه دارد....
https://eitaa.com/hkamal
May 11
از قرآن کریم، فرا گرفتیم که اگر دشمن از به کاربستن واژه ای مانند (راعنا) سوء استفاده میکند، آنرا تغییر دهیم. جمله (خدا جای حق نشسته) نیز چنان است، قرآن زیباتر فرموده: (أنه الحق) يعنی خدا حق است، ذات او متن حق و حقیقت است. ياد استاد علامه به خیر که کتابی نگاشت با عنوان (أنه الحق)
https://eitaa.com/hkamal
در گردی دنیا، همین بس که هر کاری از ماصادر شود؛ بازخورد خود را دارد.
اگر دنبال واردات خوب به جان خود هستیم، باید صادرات را مراقبت کنیم.
به فرموده شیوای مولوی
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
و به تعبیر متقن قرآن حکیم، مثقال ذره ای خوبی یا بدی را خواهید دید، خود آن را خواهید دید
https://eitaa.com/hkamal
هنگامیکه عبادت خداوند،عادت شود، بنده را از خدا دور می کند؛اگر از جهنم برهاند؛ به قرب خدا واصل نمیکند و به سعادت نمیرساند. کارکردگرایی عبادت را قرآن بیان فرمود: همانا نماز از فحشا و منکر باز می دارد.عارفان در پی همین کارکردهای سلوک هستند مولوی:ای که درمسجدروی بهر سجود،سر بجنبد، دل نجنبد زان چه سود
علامه حسن زاده آملی می فرماید:
عادت عادی تو بعد ز حق آورد
قرب به حق آمده خلاف عادات را
https://eitaa.com/hkamal
حذف دانش لغت، از برنامه آموزشی ادبیات عربی در حوزه علمیه، باعث ناکارآمدی دانش های دیگر ادبی شده است، حدس بنده آن است که ایجاد این کاستی از توطئه خائنان و دشمنان بوده است. فراگرفتن یک زبان، بدون داشتن گنجینه لغوی در ذهن، امکان پذیر نیست؛ صرف و نحو و بلاغت چون جسم هستند و لغت، روح آن.
نگاشتن کتاب میراث خلیل در مرجع شناسی، روش شناسی و بایسته های مفهوم شناسی اول قدم این بنده در احیا دانش لغت بوده است.
کتاب میراث خلیل
https://arabadib.ir/shop/product/view/1/71
حسینی کمال آبادی
https://eitaa.com/hkamal