حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
#شب_ششم
می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد
انتقام نفس خسته ی مادر باشد
همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است
بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد
ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها
قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد
سیزده ساله ولی خوب به او می آید
که به فرزند علی مالک اشتر باشد
آرزو داشته تا چند صباحی دیگر
ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد
نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده
کشته هایش ولی امروز فراتر باش
ازرق شام نفهمید که در محضر او
لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد
آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم
همه گفتند که شاید علی اکبر باشد
کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت
اجل کوفه و شام است و مقدر باشد
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
@hkordy
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
#شب_ششم
شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده
ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده
هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست
بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست
حسین گفتم و این بهترین عمل شده است
دوباره روضه ی احلی من العسل شده است
کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه
زدم به نام حسن دل به وادیه روضه
دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم
شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم
کسی که در دل میدان زره نپوشیده
چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده
دل حسین از این حُسن عارضش لرزید
دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید
ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد
به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد
همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید
اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید
نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق
پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق
حکایت ضرباتش به مرتضی رفته
غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته
ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است
بخوان به روضه که باران سنگ در راه است
ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد
به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد
چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش
رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش
چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم
نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم
چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر
شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر
چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش
چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش
غبار کوچه نشسته است روی گیسویش
کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
@hkordy
#شب_ششم
زمزمه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
درت آوردم از زیر سنگا
بسه دیگه نزن تو دست و پا
بسکه سبک بودی عمو یه نیزه برد هوا تنت رو
بیرون کشیدم از زیر یه پای وحشی گردنت رو
کندم من از روی تنت نعلای اسب دشمنت رو
2
مونده یه سر نیزه توی پهلوت
خوردی زمین شکسته شد زانوت
بسته شده با خاک و خون راه نفس راه گلویت
دیدن زره نیست تو تنت هی رد شدند همه ز رویت
مونده روی سنگای خونیِ کنارت عطرت و بویت
3
سوزوندنت با داغی سنگا
کشوندنت رو خوارای صحرا
سالم نمونده رو تنت یه نقطه ی کوچیکی حتی
نجمه کجاست حیرت کنه از این قد و قامت بالا
احلی من العسل شده کرببلا براتو حالا
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#حسن_کردی
#زمزمه
@hkordy
اشعار و سبک های حسن کردی
#زمزمه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #حسن_کردی
به این سبک👆👆 خوانده می شود
#السلام_علیک_یا_قاسم_ابن_الحسن
#شب_ششم
مثل یک مرد که بر جنگ جهان می آید
سیزده ساله چنان شیر ژیان می آید
سیزده ساله ولی هیبت یل ها دارد
در وجودش جگر حضرت سقا دارد
از جمل خاطره داران همگی ترسیدند
در رجز های پسر اصل پدر را دیدند
جانْ حسن بود که تکبیر ابوفاضل شد
مثل این است که تکثیر ابوفاضل شد
کوفه از نام حسن مثل جمل می لرزید
قاسم از لذت احلی من عسل می خندید
بر لب اهل حرم نام حسن گل می کرد
مادرش بر سر سجاده توسل می کرد
ولی افسوس که از کینه امانش ندهند
فرصت آه عمو جان به زبانش ندهند
مثل آیینه ی بشکسته که صد قسمت شد
زیر مرکب بدن تا شده بد قسمت شد
لبش از داغی سر نیزه ی دشمن می سوخت
بدنش را سم مرکب به زمین ها می دوخت
تیر باران پدر هر که نرفته حالا
سنگ باران پسر آمده در کرببلا
جان نرفته است ز جانش که عمو جان آمد
عطر جانش ز فراسوی بیابان آمد
مرغ بسمل شده از درد به خود می پیچد
با نسیمی بدنش روی زمین می ریزد
زخم پهلوش گواهی ز بنی هاشم بود
روی هر نیزه نشانی ز تن قاسم بود
درد بی درد یتیمی ز تنش بیرون شد
نیزه ای رفت ز پشت بدنش بیرون شد
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید
#حسن_کردی
https://eitaa.com/hkordy
زمزمه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام
#شب_ششم
گلابمو گرفت نعلای مرکبا
می سوزه پیکرم به زیر دست و پا
این نیزه رو بکش بیرون ز سینه ام
میبینی که عمو مثه مدینه ام
بند بند دست و پام شکست
یه نیزه رو دلم نشست
زودتر بیا عمو ببین
این نفس آخرم ست
۲
نیزه ای برد منو هوا و زد زمین
پاشیده شد تنم عمو بیا ببین
زره نداشتم و امون نداد عدو
قد کشیده قدم توو دست و پا عمو
سنگ بارون گشته پا تا سرم
خون میاد از بال و پرم
از سم مرکبا میاد
بوی گلاب پیکرم
۳
بابام برام می گفت حسرت کوچه رو
از یاد نبرده ام حیرت کوچه رو
اینا که سنگ به من زدن به سادگی
بابام و کشته ان توی هشت سالگی
مثله کوچه منو زدن
عمو اینا چقدر بدن
تیغ و نیزه دارن ولی
عاشق سخته لگدن
#زمزمه
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#اثر_جدید
#حسن_کردی
https://eitaa.com/hkordy
اشعار و سبک های حسن کردی
#زمزمه حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام #حسن_کردی
به این سبک خونده میشه👆👆
Download.mp3
46.03M
میرود مثل حسن حیدر دیگر باشد
شاعر:#حسن_کردی
#السلام_علیک_یا_ابامحمد_یاحسن_بن_علی
مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن
نفسم گفت حسین و جگرم گفت حسن
گریه بر فاطمه را ارث ز مادر بردم
فاطمی گشته ام از بس پدرم گفت حسن
کار دنیا همه بر کام دلم شد وقتی
اولین بار که دیدم پسرم گفت حسن
وسط صحن غریب الغربا، یا زهرا
حرف غربت و شد چشمان ترم گفت حسن
حرف تنهایی یک مرد میان یک شهر
بود هر جا، تپش پر شررم گفت حسن
مادری چادر خود بر سر طفلش انداخت
تا که دیدم جگر نوحه گرم گفت حسن
سوختم در وسط روضه ی کوچه همه عمر
غیرت سوخته ی محتضرم گفت حسن
#امام_حسن_علیه_السلام
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید
#حسن_کردی
تلگرام
https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
ایتا
https://eitaa.com/hkordy
زمزمه حضرت علی اصغر علیه السلام
#شب_هفتم
لالالالالالا اروم بخواب حالا
خون گلوت پاشید رو صورت بابا
لالالالالالا لب تو تشنه موند
بابا تو رو بی سر به خیمه برگردوند
تیر سه شعبه گلوتو رو با بازوی بابا دوخته
خودم میدیدم که از خحالت چقده بابات سوخته
۲
تو رفتی بعد از تو گهوارتو بردن
به چوبه ی محمل دست منو بستن
حرمله جایزت رو نبرده بود از یاد
با نیزه به جون قبر علیم افتاد
چهل تا منزل تو رو میزاشتند مقابل من ای وای
حرمله کارش فقط شده بود زجر دل من ای وای
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حسن_کردی
https://eitaa.com/hkordy