eitaa logo
اشعار و سبک های حسن کردی
573 دنبال‌کننده
53 عکس
5 ویدیو
0 فایل
زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ
مشاهده در ایتا
دانلود
من به آرامش آغوش غمت مدیونم زندگی را به هوای حرمت مدیونم من پناهنده ی اشکم به همین روضه قسم عشق و دین را به تو و اشک غمت مدیونم کمی از لطف تو دنیای مرا ساخته است همه ی عمر به این لطف کمت مدیونم من عطش بودم و بی تاب سراب دنیا آه باران، چقدر بر کرمت مدیونم قدمت بر سر چشمم که نجاتم دادی زائر عشق شدم، بر قدمت مدیونم "شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست" شادی ام را به غمِ محترمت مدیونم در هیاهوی فریبنده ی دنیای حقیر راه حق را به نشانِ علمت مدیونم *** خون، نفس های تو را لحظه آخر پر کرد نفسم را به دم و بازدمت مدیونم @qazalegerye @hkordy
شهر باید به نفس تنگی اش عادت بکند روضه ها کم شده باید که وصیت بکند روضه اکسیژن این شهر پر از بیماری ست از چه بیچاره از این معجزه غفلت بکند غفلت از عشق به این روز در آورد تو را کاش ای شهر تو را عشق هدایت بکند پرچم روضه که از سر درِ کوچه برود عوضش درد به هر خانه سرایت بکند یادمان رفت خداوند دعای ما را به گل روی حسین است، اجابت بکند *** کربلا موج خروشان عزاداران و... مشهد اما به همین وضع قناعت بکند معرفت را چه کسی غیر "طویرج" فهمید آنکه با جان و دل از دوست حمایت بکند عاشق آن است که چون میثم تمار علی زندگی اش همه را خرج ولایت بکند @hkordy
شور امام حسین علیه السلام محبوب منی تو خوب منی تو درمون دل آشوب منی بارد به سرم هی غم روی غم میمیره دل از دوری حرم من که دور از حرمت حیرونم هر جا باشم انگاری زندونم اگه یک روز همه ترکت کردن من یکی نوکر تو می مونم 2 تاب و تب من ماه شب من ای در همه عمر ذکر لب من لیلای منی نجوای منی من قطره ام و دریای منی منو دریاب که دیگه فرصت نیست خیری تو دنیای بی روضه ت نیست کربلا نرفته ام چند وقته دیگه زندگی برام راحت نیست 3 ای شاه غریب ای شیب خضیب کشته شده ای با طرز عجیب دور از وطنی صد پاره تنی شهره شده ای به بی کفنی عده ای زدن تو رو با شمشیر عده ای با سنگ و چوب و با تیر عده ی زیادی ام با نیزه کشتنت با سختی با هر تقدیر 4 ای یوسف من کو پیرُهنت پخش است و در این صحرا بدنت بر دست سنان افتاده سرت خون می چکد از این چشم ترت بین اعضات چرا فاصله هاست پیرُهَن تو دست دله هاست توی خورجین سر تو رفت کوفه خواهرت همسفر حرمله هاست @qazalegerye @hkordy
گرچه غیر از مهر تو چیزی ندارم یا حسین دست خالی نیستم سرمایه دارم یا حسین من که یک عمر ست، دل مشغولی ام تنها تویی بگذرد با نوکریت روزگارم یا حسین چشم هایم عطر شورانگیز روضه می دهد بسکه هر روز از غمت بی اختیارم یا حسین کی طمع کار ثواب اشک هایم بوده ام من وظیفه داشتم بر تو ببارم یا حسین لطف زهرا از منِ دیوانه نوکر ساخته اینچنین بر خود هنوز امیدوارم یا حسین مادرم گهواره ام را یاد اصغر تاب داد گریه ها کرده برایت در کنارم یا حسین هر شبی از روضه ات یک تار مویم شد سپید در جوانی گیسوانی پیر دارم یا حسین مثل فرزندی که چندین سال دور از مادر است من برای کربلایت بی قرارم یا حسین عشق یعنی راهپیمایی، نجف تا کربلا اربعین ها در هوایت رهسپارم یا حسین نوکرت را می کشد یک روز حتمأ روضه ات در خیالم لحظه ها را می شمارم یا حسین @qazalegerye @hkordy
مرثیه اول ماه صفر رسیده روضه به بازار شام واویلا تمام مرثیه در یک کلام واویلا شدند پرده نشینان آیه ی تطهیر شکنجه در ملأ بار عام واویلا ز کوچه ها همه بوی شراب می آید رسیده قافله در ازدحام واویلا در ازدحام نظرها،سلاله های علی اسیر و خسته و بی احترام واویلا به کوچه های یهودی خبر رسانده کسی رسیده مرحله ی انتقام واویلا به هر اشاره ی سنگی سری زمین می خورد سری به نیزه ندارد دوام واویلا مقابل دل زینب چگونه می شکنند به سنگ کینه جبین امام واویلا ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
@qazalegerye مرثیه شام بوی شراب از نفس شام می رسید از هر طرف به قافله دشنام می رسید سر ها به روی نیزه و ساعات می گذشت بر اهل بیت ماتم ایام می رسید مزد کلام قاریِ قرانِ فاطمه تکبیر سنگ ها ز لب بام می رسید دف ها غریو شادی شان شهر را گرفت رقاص مست بود که با جام می رسید سر به سر لباس یتیمان گذاشتند تحقیرِ خنده بر سر ایتام می رسید زینب دو دستِ بسته برایش نقاب شد با این عذاب در ملأ عام می رسید زینب اگر نبود در آن کفر شهرِ شام دنیا فقط به نامی از اسلام می رسید ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
مرثیه ورود به شام مجبور بودم از دل بازار بگذرم از کوچه های خنده ی اشرار بگذرم چیزی از آن جلال قدیمم نمانده بود دست مدافعی ز حریمم نمانده بود آنکس که روی سینه ی زخمی تو نشست فریادهاش حرمت ما را زد و شکست عباس کو که سایه ی آرامشم شود چشمش دوباره آیه ی آسایشم شود دستم نمی رسید سرت را بغل کنم یا لحظه ای سرِ پسرت را بغل کنم جانی نمانده بود به راهت فدا کنم دستی نماند تا سپر سنگ ها کنم یک قافله شکار هزاران هزار چشم افتاده در حصار هزاران هزار چشم پلکی به سمت این تن زخمی بزن حسین خون می چکد ز چشم تو و چشم من حسین قرآن بخوان قناری شیرین دهان من قرآن بخوان مسافر نیزه مکان من از آفتاب جان و تن ما گداختند ما را به سنگ خارجی از دین نواختند هم درد من شدند کنیزان سوخته انداخت مردکی طرفم نان سوخته کاش آن کنیز سابقه حرمت نمی شناخت من را در این لباس اسارت نمی شناخت آوار شد جهان به سر دختر علی در کوچه های کینه ای از خیبر علی تازه زمان اذیت آنها شروع شد باران سنگ و آتش از آنجا شروع شد می سوخت زیر آتش نیزه سرت حسین آتش گرفت روسری دخترت حسین باران سنگ از لب هر بام تا رسید دیدم سرت ز نیزه که بر خاک پر کشید خوردی زمین همینکه زمین خورد دخترت خونین و خسته نام تو می برد دخترت @qazalegerye @hkordy
زمزمه با امام حسین علیه السلام فراق کربلا نشد دیگه آقا قراره مون نبود فراق کربلا تو کارمون نبود کجا باید برم به کی باید بگم تنگه دلم برا زیارت حرم حبیبی یا حسین قرارمون چی شد که زائرت بشم مگه قرار نبود مسافرت بشم آرامشم فقط تو روضه های توست چشم دلم همش به کربلای توست خرابه حالم و یه کربلا می خوام هر سال یکی دوبار حق منه بیام چند وقته که هوا دل من ابریه کارم دور از حرم فقط بی صبریه داشتیم با کربلات قرار زود به زود اینقدر جدایی رو گمونمون نبود مثله کبوتره هوایی حرم خیال کربلات نمیره از سرم ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین `من از کودکی عاشقت بوده ام” هنوزم تو را دوست دارم حسین من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین @qazalegerye @hkordy
@qazalegerye دو بیتی مرثیه سرت را دخترت تا دید در طشت نگاه زخمی ات لرزید در طشت به جای دختر دلتنگ بابا لبت را خیزران بوسید در طشت @qazalegerye هلال نیزه ها ماه منیرم بخوان قاری من تا جان بگیرم بخوان از آیه های سوره ی کهف بخوان تا مزد قرآنت بمیرم @qazalegerye به نی حال و هوایت فرق کرده سرِ در خون حنایت فرق کرده بخوان هر چند زیر بارش سنگ کمی لحن صدایت فرق کرده @qazalegerye چهل منزل سرت را نیزه می برد رقیه دم به دم از غصه می مرد به خنده حرمله منزل به منزل کنار نیزه ات هی آب می خورد @qazalegerye @hkordy
اشعار و سبک های حسن کردی
در حنجره اش نشانی از مولا بود آهنگ صدای آسمانی ها بود حتما که جهان برای او کوچک شد جای حسن جمالی آن بالا بود حسن کردی @qazalegerye @hkordy
السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها ایتا https://eitaa.com/hkordy تلگرام https://telegram.me/joinchat/BE87JT3IMXezIJ9xe7T-EA
زمینه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها سلام آروم جون من بابای مهربون من بابا جونم چقد لبهات شده مثلِ لبای پر ز خون من بابا جونم بابا جونم چقد خوب گفته ان بابا یتیمی درد بی درمان امون ای دل اینو بعد از تو فهمیدم یتیمی خواری دوران امون ای دل امون ای دل تنها ماندم تنها رفتی با ما بودی بی ما رفتی بابا جونم بابا جونم بابا جونم 2 منو تنها گذاشتی و خودت رفتی کجا بابا کجا بابا داداش اصغرَمُ بردی منو اما چرا بابا چرا بابا چرا بابا کجا بودی که هو کردن منو با پیرهن پارم توی بازار توی بازار می خندیدن به گوشای بی گوشوارم هزاران بار هزاران بار تنها ماندم تنها رفتی با ما بودی بی ما رفتی بابا جونم بابا جونم بابا جونم 3 صبر من رو محک می زد به زخم من نمک می زد نمک می زد منو از لج جلو چشم عمو عباس کتک می زد کتک می زد کتک می زد سرت من رو عذاب می ده نگات داره جواب می ده عزیز من از بس توو طشت زر بودی موهات بوی شراب می ده عزیز من عزیز من تنها ماندم تنها رفتی با ما بودی بی ما رفتی بابا جونم بابا جونم بابا جونم @hkordy
@qazalegerye زمزمه شهادت امام حسن علیه السلام هنوز تو نگاهت یه بغضی نشسته دل تو نه از زهر که از غم شکسته می دونم که این زهر نشد قاتل تو بگو که چه رازی سوزونده دل تو چه رازی سوزونده جوونیت و یک جا بگو که چه دیدی دور از چشم ماها موهات و سفید کرد چرا تو جوونی برا من بگو تو هر انچه می دونی ۲ یه روز دوشنبه یه روز سیا که می رفتم با مادر من از راه کوچه همون کوچه ای که سیا بود و تاریک با دیوار سنگی با یک راه باریک دلم ریخت یه باره تنم لرزه افتاد دیدم دشمن پست به سمت ما میاد زبونه می زد از تو چشماش شرارت انگار نقشه داشتش برای جسارت دلم عقده داره از اون پست نامرد برا مادر من صداشو بلند کرد یه هو وحشیانه به سمت ما اومد تا خواستم بجنبم جلوم مادرو زد @qazalegerye @hkordy