هو
كل ماهو زائف وغير حقيقي يتعب القلب،
لكن الحقيقة تجلب السكينة والهدوء.
– جلال الدين الرومي❤️
هو
مردی آمد و گفت: «خواهم که خرقه پوشم» شیخ گفت:
ما را مسئلهای است، اگر آن را جواب دهی شایستهٔ خرقه باشی.
گفت: اگر مرد چادر زنی در سر گیرد زن شود؟ گفت: نه
اگر زنی جامهٔ مردی هم در پوشد؛ هرگز مرد شود؟ گفت: نه
و گفت: تو نیز اگر در این راه مرد نیستی
بدین مرقّع پوشيدن مرد نگردی!
تذکرة الاولیاء
ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی "رحمة الله علیه"
@AttarNishabouri
هو
گفت: اگر مسلمانی این است
که بایزید میکند، من طاقت ندارم
و اگر این است که شما میکنید، آرزو نمیکند.
- تذکرة الاولیاء
ذکر بایزید بسطامی "رحمة الله علیه"
@Tazkerat_alawliya
هو
تو اگر الله را ذکر کنی به معنی اینست
که او را دوست داری .
اگر بشنوی که الله ذکر تو را میگوید به این معنی است که الله تورا دوست دارد .
اگر الله را با زبان ذکر کنی به معنی اینست که توبه کار هستی ، اگر با قلبت ذکر کنی یعنی مرید هستی ، اگر با سِر یاد کنی یعنی عارف هستی .
# غوث الاعظم عبدالقادر گیلانی
https://t.me/Analhaghhoo
gham-bass.mp3
4.07M
هو
اگر به درون بروی،
نخست
با ذهن برخورد خواهی کرد،
افکار، آرزوها، هوسها، تصورات، حافظه،
رویاها و تمام آن چرندیات.
اما،
اگر به نفوذ ادامه دهی،
به زودی به فضای سکوت خواهی رسيد،
فضای معلق تعلق .
و از آن سکوت
کلام حق بر زبانت
همیشه جاریست.
انسانی که درونش را نمی نگرد،
بیرونش را واقعی میپندارد که نیست
#بیکلام #محزون
#مراقبه
https://t.me/Analhaghhoo
هو
ای درویش !اگر نمیتوانی که سالهای بسیار به ریاضیات و مجاهدات مشغول باشی ، از اول عمر تا به آخر عمر در صحبت دانایان ثبات نمای تا به مقام کشف رسی و از اهل ذوق گردی ،و حقایق چیزها را بدانی و ببینی .
#انسان_کامل_عزیزالدین_نسفی
#صحبت_دانایان
هو
وگفت: «در آغاز کار در غلط افتادم. پنداشتم که این منم که یادِ او می کنم، حال آنکه او بود، که قبل از یاد کردِ من، یادِ من می کرد. و می پنداشتم که من در طلبِ اویم حال آنکه او در طلبِ من بود پیش از طلبِ من و می پنداشتم که من او را می شناسم، حال آنکه او بود که مرا میشناخت از آن پیشتر که من او را بشناسم و میپنداشتم که من او را دوست میدارم حال آنکه او بود که مرا دوست میداشت، پیش از آنکه من او را دوست بدارم. میپنداشتم که این منم که پرستش او می کنم، حال آنکه او بود که همه ی خلایق زمین را در خدمتِ من درآورده بود.»
بایزید بسطامی
هو
مردمان گویند: خدا و نان
بعضی گویند: نان و خدا
من می گویم: خدا بی نان، خدا بی آب، خدا بی همه چیز
ابوالحسن خرقانی
هو
در خردی گناه منگر
در بزرگي كسی نگر كه در وی عاصی می شوی
اگر گناه را خرد داری
خداوند را خرد داشته باشی.
جناب اويس قرنی
هو
هرکه را سعادت باشد،نصیحت اورا صیقل باشد بر روی آینه،
وهرکه راسعادت نباشد،سخن نصیحت اورا تاریک کند،وآینه اورا زنگ افزاید.!!
آن خود آینه نباشد که به نصیحت زنگ افزاید ،
الا درزعم او.!!
شمس_تبریزی
هو
نور تجلی او ساخت منور مرا
صورت او شد پدید کرد مصور مرا
پیر خرابات عشق داد مرا جام می
ساقی رندان خود کرد مقرر مرا
عقل دمی دور شو از بر رندان عشق
مستم و تو هشیار نیست تو در خور مرا
مجلس تو آن تو مجمع من آن من
فکر پریشان تو را زلف معنبر مرا
عاشق و معشوق و عشق هر سه بر ما یکیست
در دو جهان هست نیست جز یک دیگر مرا
ذات ز روی صفات گشته به من آشکار
عشق برای ظهور ساخته مظهر مرا
بندهٔ هر سیدم سید هر بنده ام
حکم خرابات داد خواجهٔ قنبر مرا
شاه نعمتالله ولی