🔹 او -صلّی الله علیه و سلّم- سیّد و سرور عالم - بدون استثناء- و نخستین ظاهر و هویدای در وجود می باشد، پس وجودش از آن نور الهی، و از «هباء» و از حقیقت کلّی می باشد. عین (شریفش) در «هباء» پدید آمد و عین عالم، از تجلّی او، و نزدیکترین فرد به او (یعنی) علی بن ابی طالب رضی الله عنه، و اسرار انبیاء (پدید آمد).
(شیخ محیی الدین ابن عربی)
📚 #فتوحات_مکیه
باب 6: معرفتِ آغاز خلقت روحانی
🔸هباء: حقیقتی است که (خداوند) به منزلۀ طرح و نقشه (قرار داده) است تا در آن، آنچه از شکلها و صور که خواسته شده باشد، گشوده و نقش گردد.
@IbnAarabi
بنازم مُلک درویشی که آنجا
بُود قارون گدای خوشه چینی
مگو این کافر است و آن مسلمان
که در وحدت نباشد کفر و دینی
عجب نَبوَد اگر با دشمن و دوست
نباشد عاشقان را مهر و کینی
#وحدت_کرمانشاهی
@shryyt
به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد
که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد
مباش بی می و مُطرب که زیرِ طاقِ سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
گُلِ مرادِ تو آنگه نقاب بُگْشاید
که خدمتش چو نسیمِ سحر توانی کرد
گدایی درِ میخانه طُرفه اِکسیریست
گر این عمل بِکُنی خاک زر توانی کرد
به عزمِ مرحلهٔ عشق پیش نِه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد
تو کز سرایِ طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کویِ طریقت گذر توانی کرد
جمالِ یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبارِ رَه بِنِشان تا نظر توانی کرد
بیا که چارهٔ ذوقِ حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهلِ نظر توانی کرد
ولی تو تا لبِ معشوق و جامِ مِی خواهی
طمع مدار که کارِ دگر توانی کرد
دلا ز نورِ هدایت گر آگهی یابی
چو شمع، خنده زنان تَرکِ سر توانی کرد
گر این نصیحتِ شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراهِ حقیقت گذر توانی کرد
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم
زاد راه حرم وصل نداریم مگر
به گدایی ز در میکده زادی طلبیم
اشک آلوده ما گر چه روان است ولی
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبیم
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
عشوهای از لب شیرین تو دل خواست به جان
به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبیم
تا بود نسخه عطری دل سودازده را
از خط غالیه سای تو سوادی طلبیم
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم
بر در مدرسه تا چند نشینی حافظ
خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم
در ابتدا از ذکر گفتن چاره نبود ، باید که متوجه قلب صنوبری گردی که آن مضغه همچو حجره ای است مر قلب حقیقی را. و اسم مبارک الله را بر آن قلب بگذرانی ، و در این وقت به قصد هیچ عضوی را حرکت ندهی ، و به کلیّت متوجه قلب نشینی ، و در متخیله صورت قلب را جا ندهی ، و به آن ملتفت نباشی ، چه مقصود توجه به قلب است ، نه تصویر صورت آن. و معنی لفظ مبارک الله را بی چونی و بی چگونگی ملاحظه نمایی ، و هیچ صفت را با آن منضم نسازی ، و به حاضر و ناظر نیز ملحوظ نکنی ، تا از ذروه حضرت ذات تعالی و تقدس ، به حضیض صفات فرود نیایی ، و از آن جا به شهود وحدت در کثرت نیفتی ، و از گرفتاری بی چون به شهود چون آرام نگیری ، چه هر چه در مرآت چون ظاهر شود ، بی چون نبود ، و هر چه در کثرت نمودار گردد ، واحد حقیقی نباشد. بی چون را ورای دایره چون باید جست. بسیط حقیقی را بیرون محاوطه کثرت باید طلبید.
مکتوبات ربانی ، دفتر اول ، مکتوب ۱۹۰
@hou786
ای درویش! هر که باین دریای نور ( وحدت) رسیده باشد، و درین دریای نور غرق شده باشد، آن را علامات بسیار باشد. با خلق عالم بیکبار بصلح باشد و بنظر شفقت و مرحمت در همه نگاه کند و مدد و معاونت از هیچ کس دریغ ندارد و هیچ کس را بگمراهی و بی راهی نسبت نکند، و همه را در راه خدای داند و همه را روی در خدای بیند. و شک نیست که این چنین است، عزیزی حکایت می کند که چندین سال خلق را بخدای دعوت کردم. هیچ کس سخن من قبول نکرد، نومید شدم، و ترک کردم، و روی بخدا آوردم. چون بحضرت خدای رسیدم جمله خلایق رادر آن حضرت حاضر دیدم، جمله در قرب بودند، با خدای می گفتند و از خدای می شنودند.
انسان کامل
شیخ عزیزالدین نسفی
دستور العملی کامل برای سالکان وادی عشق
باسمه تعالی و له الحمد
گرچه برا واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کرم کن که نه چندین هنر است
حیوانی که ننوشد می رو انسان نشود
گوهر پاک بیابد که شود قابل فیض
ورنه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشود
دردمندی که کند درد نهان پیش طبیب
درد او بی سببی قابل درمان نشود
هر که در پیش بتان از سر و جان می لرزد
بی تکلف تن او لایق قربان نشود
ان شاء الله تعالی تمام مواظبت بر ادای واجبات و ترک محرمات به کمال دقت و تامل، وصیت اول: صبح، مشارطه کند و بر خود سفارشهای لازم را بکند. دوم: در تمام روز مراقبت کامل از اعضا و جوارح نماید. سوم: به هنگام خواب محاسبه کرده و به حساب خود برسد.
چهارم: اگر مخالفتی مشاهده کرد خود را تنبیه کرده و تدارک غفلت روز را بکند و هر کار خلافی که نموده، با ضدش خود را مجازات کند، به همان تفصیلی که در کتابهای اخلاق گفته شده است.
و تمام مواظبت ان شاء الله تعالی در هر شبانه روزی ساعتی را با خدای تعالی جل جلاله خلوت نموده و مناجات و تضرع کند و صورت به خاک بمالد و خضوع و خشوع نماید، و سزاوار است این خلوت در هر شب میان مغرب و عشا و یا پس از خواندن نماز عشا باشد، پس سجده معهود را به جا آوَرَد [ظاهرا مقصود سجده طولانی است با ذکر یونسیه:
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین ، لااقل 400 بار] و پس از سجده هر مقدار که توفیق یارش بود، با کمال حضورقلب و اقبال به خدا با همه وجودش و اعراض از همه آنچه که غیر از خدا است - آن چنان که گویی موجودی به جز او جل جلاله نیست - مشغول به ذکر گردد.
و چون از ذکر مانده و خسته شود، سر به گریبان تفکر فرو برده ، فکر کند که من کی ام؟ و کجایم؟ و از کجا آمده ام و به کجا می روم؟ و چنان در خود فرو رود که خود را یافت نماید که گویا در عالم وجود کسی نیست و از حضور باری جل جلاله مسالت نماید که خداوند ا! خودم را به خودم بشناسان ، که فضاحت و شناعتی فوق آن نیست که شخص، خود را نشناخته باشد و آن شاء اله تعالی مواظب به تهجد و برخاستن سحر و اشتغال به نافله لیل با کمال حضور و اقبال و اشتغال به تعقیب و قرائت قرآن تا طلوع آفتاب و آن شاء الله هفتاد یا صد مرتبه استغفار را صباحا و مساء (هر صبح و شام)
ترک ننماید و صد مرتبه تهلیل (لا اله الا الله کذلک) و اذکار معهوده سبحان الله العظیم و بحمده استغفرالله لااقل ده مرتبه در صبح و شام و کذلک «لا اله الا الله وحده لا شریک له الی آخر» [لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت و یمیت و یحیی و هو حی لا یموت. بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر] و رب اعوذ بک الخ [رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب آن یحضرون] و «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له الی آخر» [اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبه و لا ولدا] و استغفارات منقوله از سیدبن طاووس رضوان الله علیه (اللهم انت ربی لا شریک لک، اصبحنا و اصبح الملک الله) و صلوات کبیره صل علی المصطفی محمد و المرتضی علی الخ و ان شاءالله تعالی در هر شب جمعه صد مرتبه سوره قدر را مواظبت نموده و اهم از همه امور مزبور، اینکه در تمام اوقات لیلا و نهارا، نوما و یقظه (خواب و بیداری) در همه احوال و در جمیع حرکات و سکنات حضرت حق جل و علا را حاضر و ناظر دانسته، به قسمی (گونه ای) که اگر ممکن شود آنی و طرفة العینی (یک چشم بر هم زدن) از حضور آن حضرت جل سلطانه غافل نشود و این روسیاه را هم در جمیع احوال فرامش نفرماید واین مضمون را مسالت نماید:
ما را ز جام باده گلگلون خراب کن زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
و ان شاء الله تمام مواظبت در دوام طهارت - مهما امکن - و نوم بر طهارت (:: تا می تواند همیشه با وضو باشد و با وضو به بستر خواب رود) و تسبیح حضرت زهرا (س) را وقت نوم و بعد از هر نماز واجب و قرائت آیه الکرسی را و مواظبت بر سجده شکر را بعد از بیداری و خواندن آیات معهوده «اِنّ فیِ خلقِ السَموات و الارضَ الی آخر بعد از بیدار شدن برای نافله لیل با کمال توجه به معنی و تفکر در آن و نظر در آسمان و کواکب و آفاق را و دعای صحیفه را بعد از هر نماز شب ترک ننماید.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سالها عشاق، خاکم را زیارتگه کنند
چونکه من روزی طواف کوی جانان کردهام
@sooyesama
🌺 حبّ خمول (و گمنامی) از صفات اهل توحید است.
عالم ربّانی آیة الله شیخ محمد شجاعی زنجانی از افاضل شاگردان علامه طباطبائی. شادی روحش صلوات
@bazmeghodsian
آیت الله محمد شجاعی (ره):
خیلیها هستند عبادتها میکنند، امّا اذیّت میکنند، نمازمیخوانند و واجبات را انجام میدهند امّا تحقیر میکنند، ، مؤمن هستند و نماز میخوانند ولی مؤمنی را سبّ میکنند یا لعن میکنند یا طعنه می زنند
تعجّب نکنید اینها به سراغ اصلاح خودشان نرفتند
اینها تهدیدکننده انسان است
خوب گوشتان را باز کنید متوجّه باشید اگر که خواستید سالک باشید اینها در کمین شما است، هر چه که میگوییم در کمین ما وشماست، اینها را باید مجاهدت کرد، باید کنار گذاشت، به آسانی هم نمیشود
من که تصمیم میگیرم بعد از این دیگر کسی را تحقیر نکنم، توهین نکنم، اذیّت نکنم، سبّ نکنم، لعن نکنم، طعنه نزنم، با تصمیم تنها تمام نمیشود، در وجودتان هوی است، در وجودمان هوی است و این جلوهها دارد، قدم به قدم انسان باید مراقب باشد، مراقب درون و قلب خود باشد که چه انگیزهها در قلب وارد میشود، انسان را وادار به چه جزئیاتی میکند، چه حرفها میزند، چه برخوردها میکند، اینها متصّل مراقبه میخواهد، باید با مجاهدت خود را از اینها پاک کرد، باید به نقطههای مقابل این اوصاف متصّل بود
t.me/ayatollahshojaee1389
تکالیف سالک الی الله از دیدگاه فیض کاشانی
حقیقت عرفان تربیت نفس است و عارف کسی است که نفسش را تربیت کرده باشد؛ با تربیت نفس آدمی صاحب بصیرت قلبی می شود. اما صرف اشتغال به مباحث مغلق و پیچیده و در پی آن گرفتار عجب و خودبرتربینی و فضل فروشی شدن و فضل خود را به رخ دیگران کشیدن و دیگران را بی سواد و محجوب و مهجور خواندن و خود را رسیده به قله معرفت دیدن ربطی به عرفان و اخلاق و معنویت ندارد، بلکه کاملا در نقطه مقابل آن است.
ملامحسن فيض کاشانی در «رسالۀ زاد السالک»، عمده وظايف و تکاليفي را که سالک الي الله بايد بدان پايبند باشد برميشمرد. به بيان وي، محصَّل آنچه را که «از روايات معتبره به طريق اهلبيت استفاده ميشود، از اموري که سالک را لابد است از آن، و اخلال به آن بههيچوجه جايز نيست بعد از تحصيل عقايد حقه، 25 چيز است». ما در اينجا فهرست اين تکاليف را با حذف توضيحات فيض نقل ميکنيم:
اول: محافظت بر صلوات خمس [نمازهاي واجب پنجگانه]، اعني گزاردن آن در اول وقت به جماعت و سنن و آداب؛
دوم: محافظت بر نماز جمعه و عيدين و آيات با اجتماع شرايط؛
سيوم: محافظت بر نماز معهودۀ رواتب يوميه [نمازهاي نافله]؛
چهارم: محافظت بر صوم ماه رمضان و تکميل آن؛ چنانکه زبان را از لغو و غيبت و... و ساير اعضا را از ظلم و خيانت... ضبط کردن؛
پنجم: محافظت بر صوم سنت که سه روز معهود است از هر ماهي؛
ششم: محافظت بر زکات؛
هفتم: محافظت بر انفاق حق معلوم از مال؛
هشتم: محافظت بر حجة الاسلام [حج تمتع]؛
نهم: زيارت قبور مقدسۀ پيغمبر و ائمه، خصوصاً امام حسين؛
دهم: محافظت بر حقوق اخوان و قضاي حوايج ايشان؛
يازدهم: تدارک نمودن هرچه از مذکورات فوت شده باشد؛
داوزدهم، اخلاق مذمومه... از خود سلب کردن... و اخلاق پسنديده... برخود بستن؛
سيزدهم: ترک منهيات جملةً؛
چهاردهم: ترک شبهات؛
پانزدهم: در مالايعني خوض نکردن [دوري از سخنان و کارهاي بيهوده]؛
شانزدهم: کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن؛
هفدهم: هر روز قدري از قرآن تلاوت کردن؛
هيجدهم: قدري از اذکار و دعوات ورد خود ساختن در اوقات معينه؛
نوزدهم: صحبت عالم و سؤال از او و استفاده از علوم دينيه؛
بيستم: با مردمان به حسن خلق و مباسطت مباشرت کردن؛
بيست و يکم: صدق در اقوال و افعال؛
بيست و دوم: توکل بر حقتعالي کردن در همۀ امور؛
بيست و سوم: بر جفاي اهل و متعلقان صبر کردن... و بدخويي نکردن؛
بيست و چهارم: امر به معروف و نهي از منکر به قدر وسع و طاقت کردن؛
بيست و پنجم: اوقات خود را ضبط کردن و در هر وقتي از شبانه روز وردي قرار دادن.
ملامحسن فيض کاشانی، «رسالۀ زاد السالک»، در: محمد فنايی اشکوری، عرفان اسلامی در متون عالمان شيعی، ص۱۵۹ـ۱۷۲و ص۲۸۲ـ۲۹۵.
http://eitaa.com/dreshkevari
🔹آقای انصاری همدانی اهتمامشان در کارهای خیر بود. بارها می گفتند: بهترین اعمال برای رسیدن به قرب خداوند، خدمت به خلق است، آن هم خلقی که مورد توجه خدا هستند، آن افراد برجسته ای که مورد قبول او هستند. اگر هم آنها نبودند، دیگران نهال هایی هستند که خداوند با دست خود کاشته است.
(عارف واصل حاج اسماعیل دولابی اعلی الله مقامه)
@bazmeghodsian
▫️شأنی والا و سینهای سالم داشت و هرگز کینهٔ احدی را به دل نمیگرفت.
نمیدانست مردم در چه حالاند و به خیالش هم نمیرسید که در وجود کسی هست که خدا را نافرمانی کند.
📚صوفیان اندلس (ترجمهٔ بخشی از رسالهٔ روحالقدس ابن عربی)، ذکر شیخ ابوعلی الشکّاز
@IbnAarabi
هدایت شده از استاد طاهریان
به مناسبت اولین سالگرد عارف کامل سالک توحیدی حضرت علامه حسن حسن زاده قدس الله نفسه
ایرا به شکوه آمده از نام بلندت
چون کوه دماوند شده خلعت بندت
تو جان جهانی و جهانی به تو بنداست
رفت ازسرما سایه مقدار بلندت
مرده است دلم روح مسیحای تویی تو
احیا بنما جان،توبه یک حبه قندت
درعلم و عمل مثل تو این چرخ نیاورد
انگار نگارا که بلندست کمندت
دردایره علم و طریقت تو فریدی
برق از همه عالم بربودست سمندت
آن آتش گرمای کلامت چو نسیمی
دل را ببرد عالم لاهوت چو پندت
غیر از رخ دلدار نگفتی وندیدی
صدغنچه گل بازشودازگل خندت
پنج و دو سه چون بهم آیند ببینی
این حسن کمال است گرفتست به بندت
بگذار که بی پرده بگویم که بدانی
سیراب شده بحر دلم ازلب قندت
العبد شیخ ابراهیم طاهریان
علامه حسن زاده آملی:
✍اسکندر افرودیسی
که از شاگردان ارسطو است
از وی سؤال می کند که:
ما از کجا بدانیم
که آن سویی و آن جایی هستیم؟
ارسطو برایش فرمود:
هر چه داناتر می شویم
بدان جا نزدیک تر می شویم
و چه خوش حرفی است
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص318.
✍خدا بعضی از اساتید ما را رحمت کند که می فرمود:
چرا این قدر (شهوتِ تالیف) زیاد شده است؟
می بینید که پیکره عِلم را چطور مُثله کرده اند؟
حرفِ درست زدن چقدر مشکل است
و قلم روی کاغذ آوردن چقدر احتیاط می خواهد؟
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص321
✍مرحوم آخوند
در تفسیر سوره یس، می فرماید:
یکی از رفقای ما خوب ادراک می کرد
و خوب می فهمید و مباحثه می کرد
ولی الان رو به دنیا آورده
و دنیا شکارش کرده
و آن نور عِلمش را از دست داده است
انسان به هر چه روی بیاورد
همان می شود
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص802
✍خدا رحمت کند
جناب "آقا میرزا احمد آشتیانی" را
که خدمت ایشان شفا می خواندیم
یکی از رفقا خیلی حرف می زد
و ایشان هم خیلی صبور بودند
بالاخره روزی استاد به او گفت:
آقا شیخ،
عمامه را تحتُ الحَنَک قرار داده اند
تا حَنَکت را ببندی
و این قدر چانه و حرف نزنی!
بله، این دهان که بسته شد
دهان هایی باز می شود.
دروس شرح اشارات و تنبیهات. نمط سوم. ص۵۵۵.
علامه حسن زاده آملی.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#شرح_اشارات_و_تنبیهات
#آیت_اشراق
🔻حاج اسماعیل دولابی:
نقل است از امام باقر (ع) که پنج چیز را از مردم روزگارت غنیمت بشمار
اینکه: در جمع آنها حضور داشته باشی و تو را نشناسند
غایب باشی و پیجویِ تو نشوند
در بین آنها باشی و از تو نظر و مشورت نخواهند
چیزی بگویی و حرف تو را نپذیرند
بر همین روال میتوان گفت که به آنها سلام کنی و جواب سلام تو را ندهند
اینکه از آنها قرض بخواهی و به تو ندهند
@mahzaredoost
📣🪧 #مراقبه
#می
#شرابروحانی
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی
تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی
بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی
بیوفا نگار من، میکند به کار من
خندههای زیر لب، عشوههای پنهانی
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمیخواهیم
حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی
رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن
آستین این ژنده، میکند گریبانی
زاهدی به میخانه، سرخ روز میدیدم
گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی
زلف و کاکل او را چون به یاد میآرم
مینهم پریشانی بر سر پریشانی
خانهٔ دل ما را از کرم، عمارت کن!
پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی
ما سیه گلیمان را جز بلا نمیشاید
بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی
شیخ بهایی
📖 دیوان
📎 پ.ن:
* یکی از ارکان عرفان در تمام فِرَق صافیدلان، #مراقبه است. کمّلین و شامخین از عرفا برای مراقبه شیوهها متعددی را بیان کردهاند که یکی از آنها مراقبهی لطیفهی قلب است که در هر گروه و طایفهای شیوههای مختلفی دارد و اثر این مراقبه چنان قوی میباشد که شخص را متحول میکند.
اللهم ارزقنا المدامة الروحانیة
@maerefatallah
28.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیانات استاد سید علی طباطبایی سلمه الله تعالی به مناسبت اولین سالگرد ارتحال علامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
اندیشه حکیمانه:
🇮🇷 http://eitaa.com/ostadtabatabai
وبلاگ دروس:
🌐http://ostadtabatabai.blogfa.com
💠ملازمت با استاد
طبیعت انسان اینگونه است که دچار نسیان میشود و احتیاج به ذکر دارد؛ آن هم #ذکر_پیوسته و #ذکر_به_دوام. کسی که غافل بوده است، نمیتواند یکباره #ذاکر شود؛ این شدنی نیست و اسباب میخواهد. یکی از اسباب ذکر، استاد است و هر چه #ملازمت با استاد بیشتر باشد، ذکر هم بیشتر میشود.
ملازمت هم ضرورتاً مادی و جسمانی نیست؛ ملازمت باید طوری باشد که هم سالکِ نزدیک به استاد و هم سالکِ دور از استاد، هر دو بتوانند به این ملازمت عامل باشند. این ملازمت، در واقع ملازمت در سیر است که معنای اوّلی آن، #تبعیّت_از_استاد است.
📚برگرفته
از کتاب #ادب_سیر
•••✾•┈🍃💐🍃┈•✾•••
🔻کانال #رسم_وفا
@rasmevafa
💠خواص مراوده سالک با رفیق
«مراوده با سالکِ مراقب، بسیار خوب است». نمونههایی از خواص مراوده سالک با رفیق:
*مراوده سالک با افراد نا اهل کم میشود.
*در مشکلات و گرفتاریهای مربوط به اعتقاد، عمل و ایمان کمککار هم هستند.
*زمینه امتحان و آزمایش و معلوم شدن عیار سالک تا ببیند چقدر از خود گذشته است و در هر کاری چقدر منیت را ترک کرده است، فراهم میشود.
*سالک در مراوده با رفیق، از خودگذشتگی، کنار گذاشتن منیّت، کار کردن به نفع رفیق، خدمت به رفیق و... را تجربه میکند و در مسیر سلوک زبده و زبردست خواهد شد.
📚برگرفته
از کتاب #ادب_سیر
•••✾•┈🍃💐🍃┈•✾•••
🔻کانال #رسم_وفا
@rasmevafa
سالکی از استاد پرسید: چگونه خدمت حضرت بقیة الله (ع) برسیم؟
استاد فرمود: واجبات را انجام دهید و محرمات را ترک کنید.
سالک ابتدا پنداشت که استاد او را لایق نیافت و پاسخ حقیقی را پنهان کرد. لذا سوال خویش را تکرار نمود. اما دوباره همان پاسخ را شنید. با خود گفت: اگر به این دستور عمل کنم، پس از چهل روز، حتما حضرت را خواهم دید.
استاد فرمود: خودِ انجام واجبات، دیدار حضرت است. دیدارِ حقیقتِ حضرت!
#استاد_محمود_امامی
#زیارت_بقیهالله
@sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢حاج محمد علی خلف زاده ازشاگردان سیدهاشم حداد ره :وقتی می گویید معصومه،زمین و آسمان خندان می شود.