eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
755 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو و گفت: رسول، عَلَیهِ السّلام، درویشی اختیار کرد. با سخاوت و خُلقِ نیکو بود، بی‌خیانت بود، وا دیدار بود، راهنمایِ خَلق بود، بی‌طمع بود، شرّ و خیر از خدای دید، وا خلقَش غَش نبود، اسیرِ وقت نبود، هرچه از آن خلق ترسند نترسید، هرچه خلق بدان امید دارند او نداشت، به هیچ غرّه نبود. این جمله صفتِ جوانمردان است. رسول عَلیهِ الصَّلٰوةُ وَ السّلام، دریایی بود بی‌حدّ که اگر قطره‌ای از آن بیرون آید همه آفریده غرق شود. ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی تذکرة‌الاولیاء @yarekhaksar
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو به ثبوت پیوسته که پیش از وفات سید کاینات به سه روز جبرئیل نازل گشته گفت: ای محمد! پروردگار ترا سلام می‌رساند و از تو چیزی می‌پرسد که او اعلم است به آن چیز، می‌پرسد که خود را بر چه سان می‌یابی؟ سیدالمرسلین فرمود که خویشتن را محزون و اندوهناک و متألم می‌یابم. روز دویم و سیّم نیز جبرئیل آمده سؤال و جواب به دستور روز اول به وقوع انجامید. اما در روز سیّم عزرائیل با فرشته‌ای دیگر موسوم به اسماعیل که حاکم هفتادهزار فرشته بود بر در حجرۀ همایون حاضر گشت و جبرئیل بعد از پرسش معروض داشت که اینک ملک‌الموت بر در ایستاده رخصت درآمدن می‌طلبد و پیش از این نسبت به هیچ متنفسی این امر از وی صادر نگشته و بعد از این نیز صدور نخواهد یافت. حضرت فرمود که ای امین خدا! او را دستوری ده تا درآید، و عزرائیل پس از حصول اجازت درآمده زبان به سلام بگشاد و گفت: ای محمد! من بنابر فرمـان حـق - عزوعلا - مطیع امر و نهی توام، اگر رخصت فرمائی روح مطهر ترا قبض کنم و الا مراجعت نمایم. رسول - صلّی‌الله علیه و آله - به جانب جبرئیل نگریسته روح‌الامین گفت: ای احمد! حضرت پروردگار مشتاق دیدار تو است. لاجرم سید عالم، ملک‌الموت را اشارت کرد تا به کاری که متعلق به اوست مشغول شود، و چون عزرائیل آغاز قبض روح مطهر آن سرور کرد سکرات موت بر آن حضرت چنان غالب گشت که رنگ رخسار همایونش گاهی سرخ و گاهی زرد می شد و عرق بر روی فرخنده‌اش نشسته ساعتی به دست راست و لحظه‌ای به دست چپ می‌گشت. عایشه روایت کند که حضرت رسول - صلّی‌الله علیه و آله و سلم - در وقت نزع در سقف خانه نظر انداخته و دست خود را برداشته می‌گفت: مع الرفيق الاعلی که ناگاه دست مبارکش مایل به زمین شده روح پرفتوح سید اواخر و اوایل به جوار مغفرت پروردگار منتقل گشت. خلاصة‌الاخبار فی بیان احوال‌الاخیار خواندمیر (غیاث‌الدّین بن همام‌الدّین حسینی شیرازی هروی) تصحیح میرهاشم محدث @yarekhaksar
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو یا سید الانام درودِ جنابِ تو ورد زبان ما است مه و سال و صبح و شام نزدیکِ تو چه فرستیم ما ز دور؟ در دست ما همین صلوات است والسلام @bazmeghodsian
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو برون شو ای غم از سینه که لطفِ یار می‌آید
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو درديست در اين دل... كه هويدا نتوان كرد..
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو در سر هوس عشق تو دارم همه روز
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو مائیم که از بادهٔ بی‌جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو می‌آمد یار مست و تنها تنها با نرگس پرخمار رعنا رعنا جستم که یکی بوسه ستانم ز لبش فریاد برآورد که یغما یغما
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو نباشد بی‌حیات، آن نقش کو کرد کمین نقشش منم،درهای و هویم!
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی چه غمست عاشقان را که جهان بقا ندارد
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو الهی🙏 تشنه خویش کن مده آبم عاشق خویش کن ببر خوابم تا شب و روز در نماز آیم ای خیال خوش تو محرابم
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
هو من پیر شدم پیر نه ز ایام شدم از نازش معشوقه خودکام شدم در هر نفسی پخته شدم خام شدم در هر قدمی دانه شدم دام شدم - رباعی شمارهٔ ۱۳۳۱
۲۲ شهریور ۱۴۰۲