هو
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد، سرد
قسم باطل، باطلان را میکشند
باقیان از باقیان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذباند
نوریان مر نوریان را طالباند
مولانا
هو
ابوسعید ابوالخیر گفت: هرجا که نظر میکنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمیبیند و کسی نمیچیند.
گفتند: کو، کجاست؟
گفت: همهجاست.
هرجا میتوان خدمتی کرد؛
یا هرجا میتوان راحتی به دلی آورد؛
آنجا که غمگینی هست و آنجا که مسکینی هست؛
آنجا که یاری طالبِ محبت است؛
و آنجا که رفیقی محتاج مروت...
هو
🖤 جواز دل شکستن 🖤
جناب آقای حاج علی حاج فتحعلی تعریف کردند: یک روز آقای دکتر... نزد آقای مجتهدی آمده و گفت: آقا جان یک باب مغازه دارم که آن را اجاره داده ام، اما مستاجر چند ماهی است که از پرداخت اجاره ی آن خودداری کرده و می گوید استطاعت پرداخت مال الاجاره را ندارم، اجازه می دهید علیه او اقدام کنم؟
آقا سکوت کرده و حرفی نزدند، روز بعد که آقای دکتر... می خواست خدمت ایشان برسد به او اجازه ی ورود ندادند و تا مدت یک هفته آقای دکتر می آمد ولی آقا او را نمی پذیرفتند. علت آن را از ایشان سوال کردم، فرمودند: بیست سال در بیابانها رفته و خانه به دوش صحراها بودیم تا مبادا دلی را بشکنیم و به کسی آزار برسانیم اکنون ایشان آمده است از ما جواز دل شکستن بگیرد.
@sheykhjafar_mojtahedi
منبع✍️دوره۴جلدیکتاب#لاله_ای_از_ملکوت جلد اول ص۲۴۴
هدایت شده از محصولات فرهنگی شهدا
محصولات فرهنگی شهدا
.
توزیع محصولات فرهنگی مذهبی
.
سفارش محصولات:
@martyr_83
۰۹۰۳۳۰۴۶۸۱۶
آدرس کانال📩
@farhangi_shohada313
هو
ابوسعيد ابوالخير شبي در عالم رويا نفس خود را ديد، بينهايت فربه!
به نفس گفت: اي نفس!
من تو را اين همه رياضت دادم و سختي چشاندم،
پس چگونه تو همچنان چاق و فربه ماندهاي!؟
نفس گفت: آري تو بسيار بر من سخت گرفتي اما آنچه را كه ديگران از تو تمجيد ميكردند و تعريف،
بر خود حمل نمودي و حق دانستي اين فربگي حاصل همان تكبر و خودشيفتگي و باور تمجيد ديگران است.
گويند ابوسعيد ديگر هيچگاه در آنجا كه از وي تعريف و تمجيد كنند، حاضر نشد!
هو
تَفکرُ ساعةٍ خیرٌ مِنْ عبادةِ سِتینَ سَنةٍ "
تفکرِ یک لحظه ، بهتر از عبادت شصت سال است "
مراد از آن تفکرِ حضورِ درویشِ صادق است ، که در آن عبادت هیچ ریائی نباشد ، لاجرم آن به باشد از عبادتِ ظاهرِ بی حضور
نماز را قضا هست حضور را قضا نیست. فقرای محمدی در این کوشند که لا صلوةَ الّا بحضورِ القلب. نه که صورت آن رها کنند خوش آمَدِ نَفْس را...
شمس تبریزی
هو
با مردمان
به نفاق میباید زیست،
تا در میان ایشان با خوشی باشی
همین که راستی آغاز کردی،
به کوه و بیابان برون میباید رفت
که میان خَلْق راه نیست..
شمس_تبریزی
هدایت شده از پیر طریقت
📌 مطالعه زندگی علماء◀️ #خاطرات تحصیل و زندگی عالمان دین... ◀️ اگر میخواهید از زندگی علما بدانید و روش آنها را در زندگی خود پیاده کنید... ◀️ اگر به زندگی نامه و #خاطرات بزرگان علاقه مند هستید... ✅ به فرموده حضرت آیتالله بهجت قدسسره: مطالعۀ زندگینامه علمای سلَف، مانند مطالعۀ کتابهای اخلاقیِ معتبر است. #نقشه_راه به ما ملحق شوید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
هو
صحبت با صوفیان کنید که زشتیها را به نزدیک ایشان عُذرها بُوَد، و نیکی را بس خطری نباشد، تا تو را بدان بزرگ دارند تا تو بدان در غلط افتی.
«حمدون قصار»
پرسیدند از تصوف. گفت: آن است که صافی بُوَد از خداوند خویش، و پُر بُوَد از انوار، و در عین لذت بُوَد از ذکر.
«ابوسعید خراز»
صوفیان آن قومند که جان ایشان از کدورت بشریت آزاد گشته است، و از آفت نفس صافی شده، و از هوی خلاص یافته، تا در صف اول و درجه اعلی با حق بیارامیده اند، و از غیر او رمیده، نه مالک بودند و نه مملوک.
تصوف نه رسوم است و نه علوم، لیکن اخلاقی است، یعنی اگر رسم بودی، به مجاهده به دست آمدی، و اگر علم بودی، به تعلیم حاصل شدی، بلکه اخلاقی است که: «تخلقوا باخلاق الله»، و به خُلق خدای بیرون آمدن. نه به رسوم دست دهد و نه به علوم.
«ابوالحسین نوری»
تصوف ایستادن است بر افعالِ حَسن.
«ابومحمد رویم»
تصوف آن است که هیچ چیز مِلک تو نباشد، و تو مِلک هیچ چیز نباشی.
«سمنون محب»
پرسیدند از تصوف. گفت: کوتاهی اَمَل است و مداومتِ بر عَمل.
«ابوالحسن بوشنجی»
تذکره الاولیاء
🦋....
@Analhaghhoo
هو
من ولایت در ولایت دیده ام
خوش ولی ای در ولایت دیده ام
گفتهٔ اهل ولایت گوش کن
جام باده از ولایت نوش کن
چشم از نور ولایت روشن است
در ولایت آن ولایت با من است
با ولایت هر که او همدم بود
در ولایت صاحب اعظم بود
یک دمی بر نور چشم ما نشین
دیدهٔ اهل ولایت را ببین
صورت و معنی که هر دو با من است
از نبوت وز ولایت روشن است
در ولایت هر چه بینی او بود
لاجرم عالم همه نیکو بود
از ولایت تا ولایت یافتم
هر زمانی صد ولایت یافتم
هر که را باشد ولایت از خدا
در ولایت باشد او از اولیا
اسم حق باشد ولی در شرع و دین
هم ولایت وصف او باشد یقین
شد نبوت ختم اما جاودان
باشد این حکم ولایت در میان
مثنویات
شاه نعمت الله ولی
هو
نه دامیست
نه زنجیر
همه بسته چراییم
چه بندست
چه زنجیر
که برپاست خدایا
https://t.me/fihehmafih
#مولانا
💠 مکتب الشيعة برگزار می کند:
📚 درس تفسیر ترتیبی قرآن کریم از ابتدای سوره مبارکه حمد در راستای...
📌 هر روز، تفسیر یک صفحه از کلام الله مجید
📌 کاربردی کردن آموزشهای تفسیری
📌 رفع مهجوریت از قرآن کریم و تفسیر
📌 آموزش شیوهی روان تفسیر قرآن کریم
🕧 هر شب ساعت ۲۱:۳۰ الی ۲۲:۰۰
📍به صورت مجازی و آنلاین در نرم افزار قرار
📎 علاقمندان به جهت شرکت در این دروس برای ثبت نام و کسب اطلاع بیشتر میتوانند به آیدی(@maktabalshia) پیام دهند.
▫️ شایانِ ذکر است؛ این جلسات به نیت تعجیل در امر فرج حضرت بقیة الله الاعظم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) برگزار میگردد فلذا ورود برای عموم آزاد و رایگان می باشد و اهتمام بر آن است که تفسیر کل قرآن کریم در مدت دو سال آموزش داده شود.
هدایت شده از جٰامِعُ الْأَسْرار
﷽
📜شیخ[صدر الدین قونوی] در هادیه فرمود:هرگاه حق تعالی خواست یکی از بندگانش را بر حقایق اشیاء آگاهی بخشد، آن بنده را به واسطه معراج روحانی به سوی خویش می کشد و بنده هم جدا شدن نفسش را از بدنش و صعودش را در مراتب عقول و نفوس مشاهده می کند و با هر عقل و نفسی در هر طبقه ای اتحاد پیدا می کند تا آنجا که با نفس کلی و سپس با عقل اول اتحاد پیدا می کند.بنابراین مناسبت بین او و پروردگارش ثابت شده و قرب حقیقی حاصل می شود و دریافت بدون واسطه از خداوند درباره اش صادق است.
📘مصباح الانس،تمهید جملی،بند ۷۵
📘ترجمه و شرح مصباح الانس استاد نائیجی، ج2، ص868_867(البته این مطلب با تفصیل بیشتر در شرح استاد نائیجی ذکر شده است)
@JAMEOLASRAR110
هو
آنرا برون انداز و از این پر شو...
شمس تبریزی
وقتی که رها میکنی و خالی میشی؛
فضا برای ورود چیزهای بهتر به
زندگی تو به وجود میاد.
هو
عشق یعقوب بر یوسف علیه السلام مر عاشقان را دلیلی عظیم است در عشق انسانی ،
زیرا که عشق او جز عشق نبود
و جمالش جمال حق را در عشق وسیلت بود
روز بهان بقلی شیرازی
هو
مولانا گفته:
خرقه نیست قاعده من،
خرقه من صحبت است
و آنچه تو از من حاصل کنی،
خرقه من آن است
چون وقت آن آید من خرقه تو بر سر نهم و تو خرقه من
شمس الدین تبریزی
هو
بدان که سالک چون در مجاهدت وریاضت نفس و تصفیه دل شروع کند او را بر ملک و ملکوت عبور و سلوک پدید آید،
و در هر مقام مناسب حال او وقایع کشف افتد گاه بود که در صورت خوابی صالح بود و گاه بود که واقعه غیبی بود
شیخ نجم الدین رازی
هو
خواص را که به کمند عشق [وحدانیت]و جذبات الوهیت به مرتبه ولایت رسانیدند از ظلمات وجود به کلی خلاص دادند و به نور عالم بقا حقیقی منور گردانیدند که:(الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات «الی النور»)
وعوام از دریافت ضو نور حقیقی هر چند از پس حجب بود بی نصیب نکردند
شیخ نجم الدین رازی
هو
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
هر که با خدای تعالی انس گیرد
از خلق گریزان گردد