eitaa logo
پیر طریقت
1.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
771 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو امروز چنان مستم کز خویش برون جستم ای یار بکش دستم آن جا که تو آن جايى
هو رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص انـدر خون خود مردان کنند چون‌رهنـد از دست خود دستی زنند چون‌جهند از نقص خود رقصی کنند مطربانشان از درون دف می‌زنند بحرها در شـورشـان کف می‌زنند تو نبینی لیک بهـــر گوشــشان برگ‌ها بر شاخ‌هـا هم کف‌زنان تـــو نبیـــنی برگ‌هـا را کف زدن گوش‌دل باید نه این گوشِ بدن
هو در پرده‌ی دل خیالِ تو رقص کند من رقصِ خوش از خیالِ تو آموزم
هو این خانه، بناش از غفلتست و اجسام و عالم را همه قوامش بر غفلتست. این جسم نیز که بالیده است از غفلتست، و غفلت کفرست و دین بی‌وجود کفر ممکن نیست زیرا دین ترک کفرست؛ پس کفری بباید که ترکِ او توان کرد، پس هر دو یک چیزند چون این بی آن نیست و آن بی این نیست!
هدایت شده از علی مترقّب
هوالعلیم 🔹ابن عربی ارزش‌های انسانی را زنده کرد؛ ارزش‌هایی که ریشه در آیات و روایات دارد. : اگر بخواهیم نگاه منصفانه‌ای به بحث کرامت انسانی داشته باشیم، باید بگوییم که عرفای اسلامی کارهای بسیار خوبی را در این باره به انجام رسانده اند و مطالب درخور توجهی را نوشته اند؛ مانند ابن عربی در «الفتوحات المکیه» و «فصوص الحکم». ایشان در اوّلین فصّ کتاب «فصوص الحکم» تحت عنوان «فصّ حکمةٍ الهیه فی کلمةٍ آدمیّةٍ» مباحث بسیار خوبی درباره مقام و ارزش انسان ارائه کرده که از نظر اجتماعی نیز قابل بررسی است؛ چنان که این اثر که حاصل یک رؤیای بشارت دهنده در سال ۶۲۸ هجری است، در زمانی نگارش شده که شاهد اوج بحران ضدّ انسانی در تاریخ ایران هستیم؛ یعنی سال های هجوم دَدْمنشانه مغول به ایران، که جنایت ها و فسادهای بسیاری پدید آمد و کرامت و منزلت انسان به دست فراموشی سپرده شد. ابن عربی با نگارش این اثر گران مایه، ارزش‌های انسانی را در چنین زمانی زنده کرد؛ ارزش‌هایی که ریشه در آیات و روایات اهل بیت دارد. بنابراین، در حوزه معارف اسلامی اگر بخواهیم متونی را معرفی کنیم که به تفصیل دربارۀ کرامت انسانی بحث کرده باشند، می‌توان به «فصوص الحکم» ابن عربی و «مثنوی معنوی» مولوی اشاره کرد. 📚 همایش بین المللی امام خمینی و قلمرو دین ۱ ، کرامت انسان / مصاحبه های علمی، مجموعه آثار ۱۳، ص ۲۱۴. 🔰 علی مترقّب 🔰 https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هو خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر @shahnematollahvali
هو هین توکل کن ملرزان پا و دست رزق تو بر تو ز تو عاشق‌ترست @shahnematollahvali
هو جنگ، اول با خویشتن کند و اخلاق خود را مهذب گرداند و همه نصیحت ها با خویشتن کند. گوش خود را بمالد و شب و روز با خویشتن جنگ کند که، تو چه کردی و از تو چه حرکت صادر شد که مقبول نمی شوی؟ مثلا، ده کس خواهند که در خانه روند، نه کس راه می یابند و یک کس بیرون می ماند و راهش نمی دهند. قطعا این کس به خویشتن بیندیشد و زاری کند که، عجب من چه کردم که مرا اندرون نگذاشتند؟ باید گناه بر خود نهد و خویشتن را مقصر و بی ادب شناسد. # مولانا # فيه ما فيه ( ص 193)
هو @fihehmafih هرچه عالم خیال است، پردۀ ظلمت است و هرچه عالم حقایق است پرده های نور است. اما میان پرده های ظلمت که خیال است، هیچ فرق نتوان کردن و در نظر آوردن از غایت لطف، با وجود چنین فرق شگرف و ژرف در حقایق نیز نتوان آن فرق فهم کردن.   @fihehmafih
هو ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم
هو بر دلت زنگـــــار بر زنگـــارها جمع شد تا کور شد ز اسرارها
هو ای عاشقان ای عاشقان آمد گه وصل و لقا از آسمان آمد ندا کای ماه رویان الصلا ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما آمد شراب آتشین ای دیو غم کنجی نشین ای جان مرگ اندیش رو ای ساقی باقی درآ ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا