eitaa logo
الذکر الحکیم
1هزار دنبال‌کننده
44 عکس
0 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @HojjatHekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 107 ⚜️ حال. قسمت 12 🗂 در استعمالاتی که واو حالیه حضور دارد، توجیهی از سوی ابن عقیل ذکر شده است که: 📝 وجود واو برای نفی توهّم خلط جمله حالیه با جمله وصفیه است مانند «وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ»، « أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها» و «خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوف». نقد و بررسی: 📑 شایان دقت است که این توجیه در مثالی مانند «زارنا رُجَیلٌ و الشمسُ طالعةٌ» جاری نیست چون طلوع شمس، نعت برای رجیل نیست چون طلوع شمس یکی از ویژگی های رجیل نمی‌تواند باشد بلکه توجیه صحیح، همان بیان معیّت و همراهی طلوع شمس با رجیل در حکم زیارت است. 📑 ممکن است گفته شود که طلوع شمس از عوارض و هیئات رجیل هم نیست! پس به چه دلیلی، این جمله را حالیه در نظر می‌گیرید؟! در پاسخ باید گفت: وجود واو مجوّز و مصحّح اخذ جمله مذکور به عنوان حالیه است چون واو مفید معنای اقتران است ولی جمله وصفیه فاقد هر گونه مصحّحی است. ر.ک: شرح ابن عقيل ؛ ج‏1 ؛ ص 633 ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 108 ⚜️ حال. قسمت 13 بیانی دیگر پیرامون جملات حالیه‌ای که رابط فقط واو است: 📂 همان‌گونه که هر واژه‌ای که مفید معنای ظرفیت است، مفعول فیه و ظرف نامیده می‌شود بلکه آن واژه‌ای را مفعول فیه و ظرف می‌نامند که اولا مفید معنای ظرفیت باشد و ثانیا منصوب باشد. 📂 از این رو نسبت به واوی که مفید معنای همراهی و معیّت است به نحو مطلق نمی‌توان گفت که واو مفعول معی است، بلکه به آن واوی اطلاق واو مفعول معی می‌شود که یا بعد از این واو، اسم صریح منصوب مانند «اذهب و الخطَّ الأحمرَ» و «جاء زید و عمرا» باشد، و یا اگر فعل بعد از این واو قرار می گیرد تاویل به مصدر برده شود و البته این وجه اخیر در جایی است که قبل از واو، جمله خبری منفی و یا جمله انشائی باشد مانند «ما تزورنا و نُکرِمَک»، و «أسلِم و تسلَمَ» 📂 بر این اساس در عبارت «الشمس طالعة و ینزلُ المطرُ»، واو مفید معنای همراهی، واو مفعول معی نیست چون قبل از واو، جمله خبری مثبت است. شایسته بیان است که این واو، واو حالیه مفید معنای معیّت است. 📂 پس در هر جایی که واو به معنای همراهی را نتوان واو مفعول معی در نظر گرفت، و از طرفی هم یک رابطه عرفی مقارنتی بین جمله پسین و جمله پیشین مطرح باشد، این واو، واو حالیه خواهد. در این فرض، هیچ ضمیر ربط دهنده ای بین جمله حالیه و ذوالحال وجود ندارد و لذا رابط فقط خود واو است. 📂 پس در عبارت «جاء زید و الشمس طالعة»، با این‌که واو به معنای معیّت و همراهی است ولی نمی‌توان جمله «الشمس طالعة» را مفعول معه در نظر گرفت چون اولا جمله پیشین، خبری مثبت است و از این رو شرط وجود و اضمار «أن» فراهم نیست، و ثانیا نمی توان «أن» مصدری را در تقدیر گرفت چون این حرف بر جمله اسمیه وارد نمی‌شود و تنها حرف مصدری که قابلیت پنهان شدن لفظی را دارد فقط «أن» است و این حرف هم فقط بر جملات فعلیه وارد می شود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 109 ⚜️ حال. قسمت 14 جمع بندی: 🗂 در عباراتی به مانند «جاء زید و الشمس طالعة»، جمله «الشمس طالعة» هیچ بیانی نسبت به هیات زید ندارد و از طرفی هم عرف یک معنای همراهی بین آمدن زید و طلوع شمس درک می‌کند ولی واو را به خاطر نبود شرایط، نمی‌توان واو مفعول معی در نظر گرفت؛ و از بین عطف و حال، حال ارجح است چون این واو دربردارنده معنای معیّت و همراهی است و نمی‌توان از کنار این معنا به این راحتی گذشت. از این رو بهترین گزینه، قالبِ حال است چون همیشه بین حال و ذوالحال یک همراهی خاصی در میان است. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبِينِ. اللّٰهُمَّ وَ كَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَ وَحْيِكَ، وَ خازِنَ عِلْمِكَ، وَ لِسانَ تَوْحِيدِكَ، وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ، وَ مُسْتَحْفِظَ دِينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ. 🏴 آجرک الله یا بقیة الله 🏴 شهادت جانسوز رئیس مذهب حقه جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را به شما همراهان گرامی تسلیت عرض می کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 110 ⚜️ حال. قسمت 15 🗂 اگر به اقسام حال و جملات حالیه توجه فرمایید، همه این جملات به صورت خبری‌اند نه انشایی. 📂 پس جمله حالیه امکان إخبار از یکی از دو رویداد ذیل را دارد. 1️⃣ از محتوای جمله خبریه سابق(عامل) مثل جاء زید یضحک. 2️⃣ از آن وجود خارجی که جمله انشایی پیشین(عامل)، موجب تحقّق خارجی آن شده است مانند لا تذهب إلّا ترکب بالسیّارة. 📂 فلسفه عدم قابلیت انشایی بودن جملات حالیه از این قرار است که حال، وظیفه بیانی - بیان عوارض و هیئات ذوالحال - دارد و این وظیفه فقط از عهده جمله خبری برمی‌آید و بس. ♻️ پ.ن: جمله انشایی به جمله‌ای اطلاق می‌شود که در تحقّق وجود خارجی تاثیرگذار است بدون این‌که از آن رویداد خارجی حیثیت خبری داشته باشد یعنی این وجود لفظی نماینده آن واقعه خارجی نمی‌تواند باشد.(ر.ک: پست شماره 50) ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 111 ⚜️ حرفِ «أن». قسمت 1 حرف «أن»(نون ساکن نه مشدّد) دارای وجوهی است: 1️⃣ زائده 2️⃣ تفسیریه 3️⃣ مخففه از ثقیله 4️⃣ مصدریه 🗂 این مبحث، با یک چالش مهمی روبروست که نیازمند صرف انرژی مناسب با آن است که عبارت است از این‌که راه تشخیص آن‌ها چیست و این‌که کدام‌یک بر دیگری تقدم دارد؟ 📝 البته برای فهم پاسخ آن، نیازمند یک مقدمه هامّی است؛ شرایط اولیه هر کدام از این وجوه چیست و دربرنداره چه نکاتی‌اند؟ ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 112 ⚜️ حرفِ «أن». قسمت 2 📑 وجه اول. زائده: 📔 «أن» در چهار جایگاه زاید واقع می‌شود به نحوی که با حذف آن، هیچ خللی در ارتباط بین اجزای کلام ایجاد نشود و این شرط اساسی تمامی واژه‌های زاید است. 1️⃣ بعد از لمّا توقیتیه، مانند «وَ لَمَّا أَنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِي‏ءَ بِهِمْ». 2️⃣ بین فعل قسم و لو- مذکور یا محذوف -، مانند «فأقسم أن لو التقینا و أنتم / لکان لکم یوم من الشرّ مظلم» «أما والله أن لو کنت حرّا / و ما بالحرّ أنت و لا العتیق» 3️⃣ بین کاف و مجرورش مانند «و یوما توافینا بوجه مقسّم / کأن ظبیة تعطو إلی وارق السّلم» 4️⃣ بعد از إذا مانند «فأمهله حتّی إذا أن کأنّه / معاطی ید فی لجّة الماء غامر» ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 113 ⚜️ حرفِ «أن». قسمت 3 📑 وجه دوم. تفسیریه: برای «أن» تفسیری شروطی ذکر شده است که به قرار ذیل است: 1️⃣ قبل از آن، باید یک جمله‌ای ذکر شود. 2️⃣ بعد از آن هم، باید جمله‌ای ذکر گردد. از این رو نتیجه می‌گیریم که «أن» تفسیری باید بین دو جمله قرار بگیرد. 3️⃣ جمله پیشین، باید متضمن معنای قول باشد. 4️⃣ جمله پشین، از خود ماده قول نباشد. 5️⃣ حرف جرّ بر آن وارد نشود. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 114 ⚜️ حرفِ «أن». قسمت 4 ⁉️ پرسش‌های مهم مبحث «أن» تفسیری: 1️⃣ مقصود از معنای قول چیست؟ 2️⃣ چه افعالی متضمن معنای قول‌اند؟ آیا می‌توان به تعدادی از این افعال اشاره نمود؟ 3️⃣ چرا شرط عدم ذکر حرف جرّ بر «أن» مطرح شده است؟ و با وجود ذکر حرف جرّ، این «أن» کدام‌یک از وجوه چهارگانه خواهد شد؟ 4️⃣ وجه شرطیت ذکر یک جمله مستقل، پیش از آن چیست؟ ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽ 📚 نکات نحوی ⚜️ شماره 115 ⚜️ حرفِ «أن». قسمت 5 🗂 مراد از معنای قول، رساندن یک مطلب و نکته‌ای به مخاطب و سامع است. از این رو هر فعلی که چنین ویژگی‌ای را داشته باشد، متضمن معنای قول خواهد بود. 📝 پس افعالی به مانند: اشاره کردن، وصیّت کردن، نوشتن، وحی کردن، الهام نمودن، صحبت کردن، ندا دادن، صدا زدن و ...، از مصادیق معنای قول به حساب می‌آیند. 📝 وجه این‌که نباید حروف جرّ بر آن وارد شود، این است که با ذکر حرف جر، وابستگی این جارّ و مجرور به قبل از خود ثابت می‌شود و این حاکی از آن است که هنوز جمله پیشین بسته نشده است و هنوز کلام ادامه دارد و اصلا وقوع «أن» بین دو جمله محقق نمی‌شود و بلکه فقط یک جمله خواهیم داشت. 📝 آن‌چه که از جمله پیشین فهم می‌شود با آن‌چه که از جمله بعدی برداشت می‌گردد، از لحاظ مصداقی اتحاد وجود دارد؛ و لذا «أن»، آن اجمال را به سمت تفصیل برده و در واقع آن اجمال را روشن و تفسیر می‌نماید و این اجمال هم اجمال در ناحیه مفرد نیست بلکه در ناحیه جمله است که مراد از این کتبتُ، نادینا و … چیست. ✧❁ الذکر الحکیم ❁✧ 🆔@Hojjat68Hekmat 🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83