eitaa logo
[ هُرنو ]
939 دنبال‌کننده
836 عکس
54 ویدیو
118 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشق اگر باشی برای بردن معشوق اسب سفیدت می‌شود پیکان معمولی @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ قسمت ۲۴۶ 📖 صفحات ۱۱۱۸ تا ۱۱۲۰ 🎤 با صدای خانم شاکریان ❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
[ هُرنو ]
بسم‌الله #رزق چهارم امام مهدی(عج) : لِیعمَل کلُّ امْرِءٍ علَی ما یقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا . هر یک ا
از پنج هزارتومان تا پانصد هزارتومان واریزی بوده... جا نمونید از خیر مدام.
1.48M
؛ قسمت ۲۴۷ 📖 صفحات ۱۱۲۱ تا ۱۱۲۴ ❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
[ هُرنو ]
بسم‌الله #رزق چهارم امام مهدی(عج) : لِیعمَل کلُّ امْرِءٍ علَی ما یقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا . هر یک ا
. 🔰 داشتم فکر می‌کردم چه پیامی بگذارم که ترغیب کنم به کار خیر؟ همان لحظه همایون شجریان از باند ماشین کمکم کرد که: هر که دست دهد، مغتنم شمار کَس را وُقوف نیست کانجام کار چیست؟... خلاصه که وقتِ خوش را دریابید. شعبان باشد و فرصت کار خیر...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ قسمت ۲۴۸ 📖 صفحات ۱۱۲۵ تا ۱۱۲۷ 🎤 با صدای خانم اختری ❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
کتاب بعدی را از قفسه برداشتم که شروع کنم. برای سلطان هدیه گرفته بودم. بازش کردم ببینم ابتدایش چه نوشته بودم؟ دیدم دقیقا پارسال همین روز تقدیمش کرده بودم. بامزه بود برایم. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
aspose_%d9%82%d8%a7%d9%81%e2%80%8c%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa+%d8%a2%d8%ae%d8%b1.mp3
2.33M
؛ قسمت ۲۴۹ 📖 صفحات ۱۱۲۸ تا ۱۱۳۱ (قسمت آخر) ❇️اللهم صل علی محمد و آل محمد❇️ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
[ هُرنو ]
چهارشنبه بود. آخرین روزِ بازِ مدرسه، پیش از مبعثِ رسول. محمدِ مصطفی که جانِ منِ ناپاک، فدای او و خان
اول؛ اولین کبریت زیر باروتِ معدن ، این‌جا برایم کشیده شد. گوشهٔ ذهنم آمد که کمی، فقط کمی به آن بزرگ‌مرد پرابهت باعظمت، نزدیک شوم. گذشت، تا سلطان برایم کتاب را هدیه گرفت. یک هدیهٔ درست و حسابی و بی‌غش که مدت‌ها منتظرش بودم. حضرت پدر هم را هدیه داده بودند و معطل خواندنم بود. این شد که...