eitaa logo
[ هُرنو ]
942 دنبال‌کننده
833 عکس
54 ویدیو
117 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
[ هُرنو ]
36.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولش دو نفر بودیم. همان دو نفر همیشگی و ابدی‌ازلی! با موتورِ هاگرید می‌خواستیم شروع کنیم. یکی دو نفر اضافه شدند و قرار شد برویم سراغ فوردِ آبی‌رنگِ مدل آنجلیای خانوادهٔ ویزلی. اما حالا تعدادمان اندکی از انگشتان دو دست بیشتر شده و دیگر در فورد خانواده ویزلی هم جا نمی‌شویم. توفیق اجباری شد که برویم سراغ . و خب داخل اتوبوس، برای همه‌مان همیشه جا هست. چند روز دیگر شروع به شناختن همدیگر می‌کنیم. اینکه هرکدام‌مان که و چه هستیم. عجله‌ای هم نداریم. قرار است یک‌سال، در کنار همدیگر، سه کتاب را نرم‌نرمک بخوانیم و پیش برویم. الان، داخل ، همه‌مان جاگیر شدیم و داریم کم‌کم وسایل‌مان را سر جای خودش قرار می‌دهیم. اما اگر فکر می‌کنید که دوست دارید به جمع مسافران گروه اضافه شوید، به من پیام دهید. اتوبوس هجده روز دیگر راه می‌افتد. با شتاب همیشگی‌اش؛ تند و امن. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
سلام آقا. راستش را بخواهید، من همیشه وَرِ نفهم‌ام زورش بیشتر بوده است. الان هم نمی‌فهمم خیلی چیزها را. یکی‌اش همین شاد و شنگول بودن مردم. چند روزی است که مغزِ لاکردارم بدجوری به پت‌پت افتاده است. که چرا تا حالا، یک‌بار هم که شده از آن بیخِ دلم، نخواستم‌تان. آخری‌اش همین دیشب بود. به شوخی به همسرم گفتم حالا امام زمان بگذارند چند وقت دیگر. من همیشه نفهم بوده‌ام. هیچ‌وقت جدی‌جدی صدایتان نکرده‌ام. هیچ‌وقت ناموسی پای کار نبودم و کرورکرور از این هیچ‌وقت‌های دیگر دارم که خودتان بهتر از من بلدید و می‌دانید. من همیشه نفهم بوده‌ام. اما از بدبختی، یک چیزی را خوب می‌فهمم. آمدنِ شما، برای من یکی نفعی ندارد. اگر بیایید، کارم زار است و پته‌ام روی آب. اگر روبرویتان نایستم، کمِ کمش، مشغول یک‌قل‌دوقل خودم خواهم شد و همان ورِ نفهمم‌ام، هزار دلیل و استدلال و مزخرف می‌سازد و می‌بافد که کجا؟ امام کیست؟ زمان چیست؟ الکی خودت را درگیر نکن. عقلت پس چه؟ ورِ نفهم‌ام، با همهٔ نافهمی‌اش، می‌داند که آمدن شما به ضرر من است. برای من یکی، امام زمانِ غایب و شیعهٔ قلابیِ از راه دور بودن، سودمندتر است. امضا: همان پرمدعای دروغگوی روسیاهِ نادخِ همیشگی. راستی. می‌گویند امروز تولدتان است. مبارک‌تان باشد. گفتنِ «عجل لولیک الفرج» برای ور نفهم، دشوار است. اما تبریک تولد نه. سایه‌تان بالای سرمان. بالاخره کرمِ باغچه هم زیر سایهٔ درخت زندگی می‌کند... 📌 لوکیشن: مسجد حضرت صاحب‌الامر؛ سامراء. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که با هر نظر دوست صد بار بنا کرد و دگربار فرو ریخت... برای هفدهم اسفندماه، که مبعوث‌ترین روزِ تقویم ماست. لوکیشن: شهر فردوس؛ بخشِ زلزله‌زده @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
در بین جانداران، ما گونه‌ای هستیم که نیازمند و خواهان شناخت کیستیِ خودمان هستیم. از شواهد و قرائن چنین برمی‌آید که شپش‌ها چنین تمنایی ندارند، و این خود یکی از دلایلی است که چرا این‌قدر کم می‌نویسند! اما ما می‌نویسیم. 📚 چقدر این کتاب دوست‌داشتنیه آخه... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
تابلوی نیگل.pdf
2.1M
📕 این کتاب به خواست ناشر و مترجم (استاد بزرگوار و کاربلدم، سرکار خانم مقانلو)، به شکل رایگان در فضای مجازی قرار گرفته. کیف‌شو ببرید! 😎 @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
تاریخ چیست؟ انفرادی دونفره، در بندر آبیِ چشمانت.... @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
دوشنبه‌ها،روزِ پرکلاس و شلوغ من است. ششمین زنگ و بعد از ناهار، با دهم‌ها هم‌کلاس نگارش هستم. دهمی‌هایمان را خاص دوست دارم. اولین دوره‌ای هستند که معلم راهنمای‌شان بودم و همیشه اولین‌ها، در یاد می‌مانند. زنگ ششم دوشنبه‌ها برای من که دوست‌داشتنی است. برای دهمی‌ها هم به گمانم... به همه‌شان امید دارم. به بعضی‌هایشان برای نویسندگی به طور خاص. با چندتایشان کارگاه مرورنویسی را چند هفته‌ایست که شروع کرده‌ام و اولین یادداشت دوتایشان قرار است در روزنامه ایران چاپ بشود و به اندازهٔ اولین یادداشت خودم که چاپ شد برایشان ذوق دارم. اینجا در حال خواندن و شنیدن داستان «حاشیهٔ ملاعبدالله» از سیداحمد بطحایی که بسیار بسیار به گردنم حق دارد هستیم. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شک نکن من که هیچ! آسمان هم زمین می‌خورد... آسمان زیبای آخرین سه‌شنبهٔ ۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هفتاد و یکمین کتاب ۱۴۰۱ @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
و اتوبوس، راه افتاد. و ما مقصدی نداریم. چون لذائذِ مسیر، دیوانهٔ‌مان خواهد کرد. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
پنج جلد کتاب ابتیاع نمودم، با مظنهٔ ۹۵.۵ چوق. دلِ نحیف و منهوک‌مان به همین قلیل‌وقایع خوش است! خدای‌مان برای‌مان افزونش کند! پانوشت: دانشکده را خوانده بودم. قرضش داده‌ام سالهاست و هنوز برنگشته. بس‌که دیوانه‌اش هستم، دوباره خریدمش. @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف