.
مصطفی چمران برگشت و گفت: «تا صدای اذون از گلدستههای این شهر بلنده، ناامیدی گناه کبیره است.»
من اضافه میکنم که: «تا ایران همچین نوجوونهایی داره، ناامیدی گناه کبیره است.»
حُسنای نیلفروشان، فقط یکی از بیشمار امیدهای این خاکه.
درست بمونید الهی.
.
امام علی علیهالسلام: طوبی لِمَن أحسَن إلَی الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ.
خوشا به حال آن که به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد.
🔸 #گزارش_مالی:
#رزق هشتم
الحمدلله حدود ۱۲.۵ میلیون تومان جمع شد.
۱۱۰ نفر در رزق هشتم شریک بودند.
از هشت هزارتومان تا یک میلیونتومان.
۱۰.۵ میلیون تومان بابت اجارهٔ معوقه و دو میلیون تومان هم کمک به این خانواده تقدیم میشود.
خداوند از همگی قبول کند انشاءالله.
دستبوس، قدردان و ممنونِ تکتک شما ۱۱۰ نفری که در این امر خیر شریک بودید هستم. خداوند به عمر و رزق و روزی همهٔ شما برکت بدهد.
✅ آمادهٔ رزق بعدی شویم.
#خیریه_هرنو
دعاجو و دعاگو
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
کُد صفر
من دیوانهٔ کدنویسی و کدگشایی در داستان هستم. آخرین داستانی که نوشتهام و این روزها مشغول بازنویسی نهاییاش هستم، پر از کدنویسی است. سرشار از نشانههایی که دوست دارم مخاطب خودش رمز و رازش را بفهمد. استادی که این روزها کارگاهش را شرکت میکنم، ایرادی گرفت. گفت: «بعضی از کدهای داستانت، زیادی مخفیاند. باید برای مخاطب بازترش کنی.»
کد اولِ تو
فردا، ۳/۳/۳ است. بابا پیامی برایم ارسال کردند از حکمت ۳۳۳ نهجالبلاغه. امیرالکلام(ع) فرموده است: «مؤمن را شادمانى در چهره است و اندوه در دل حوصله اش از همه بيش است و نفسش از همه خوارتر. برترىجويى را خوش ندارد و از خودنمايى بيزار است. اندوهش بسيار و همتش بلند و خاموشيش دراز و وقتش مشغول است. مؤمن صبور و شكرگزار است، همواره در انديشه است و در اظهار نياز امساك كند. نرمخوى و نرم رفتار است.» انگار کد تو را به ما دادهاند.
کد دومِ تو
تو هشتمین رئیسجمهورمان بودی. شب میلاد هشتمین امام، نتیجه آمد. یکسال، نتیجهٔ انتخاب ما، و یکسال نتیجهٔ انتخاب خودت. آمدی و رفتی.
کد سومِ تو
فردا ۳/۳/۳ است. خواستم بگویم دارم داستانت را کدگشایی میکنم. و انصافا هم عجب کُدهای گُم و مخفیای لابلای پیرنگات گنجاندهای. سیدجان. کدِ دفنشدنت در سهٔ خرداد را هم درآوردم. خیلی باید زرنگ باشی که ابجد #سیدابراهیم را به تاریخ دفنت در آن بهشت رویایی بدوزی. دَمَت گرم. حقا که «ایولا» داری!
باقی کُدها؟
نگران نباش. پیدایش میکنم. من دیوانهٔ کدگشایی هستم. ولی قبول کن که تو هم داستانت را سخت نوشتهای...
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
.
عجیب روزگاریه یا امام رضا
همهمون یا دلتنگیم، یا دلگیر...
اپیزود آخر رو شنیدید؟
مرتضای امیری، از دوستان کاردرست منه. بازیگر تئاتر، نویسنده و هنرمنده. پادکست اغما رو مدیریت میکنه و یک کافه هم اخیرا راه انداخته. اینجوری خلاصه :)
«دوستایی که موقع دردسر کنارت میمونن، دوستای همیشگی هستن. هیچوقت دوستی رو کمارزش نبین. دوستی از آتیش دشمنی باشکوهتره...»
#فرزند_تمام_ملل
صفحهٔ ۳۶۲
آقا #پرامودیا_آنانتا_تور
پانوشت: تکرارینشدنیترین اپیزودِ عالم خلقت
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
پانزدهمین کتاب صفرسه
#فرزند_تمام_ملل
#پرامودیا_آنانتا_تور
#تهمینه_زاردشت
#نشر_آگه
#چند_از_چند
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
نه همین جاده را سر به بیابان داده است
همه اجزای جهان را به سفر دارد عشق
سر من چون سر خورشید به بالین نرسید
با من خسته بپرسید چه سر دارد عشق؟
#صائب_تبریزی
این بهترین تصویر برای مغزِ اینروزهای من است. شلوغ، پررنگولعاب، درهم، پرجزئیات، طولانی و بدون فرصت استراحت.
الحمدلله الحمدلله الحمدلله
#ساعتبرناردمنکجاست؟
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شانزدهمین کتاب صفرسه
#خطر_در_خانه_آخر
#آگاتا_کریستی
#مجتبی_عبدالهنژاد
#نشر_هرمس
#چند_از_چند
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هیچ نبشته نیست که آن به یک بار خواندن نیرزد
📚تاریخ بیهقی
✍🏻ابوالفضل بیهقی
🖋️تصحیح جعفر مدرس صادقی
🖨نشر مرکز
📄خطبه دوم
#تاریخ_بیهقی
#نشر_مرکز
#سه_کتاب
@seketaab سه کتاب؛ یک اتوبوس جادویی
🟡 اگر این پوستر را دریافت کردهاید بدانید شما یک مخاطب خاص ادبیات محسوب میشوید!
شما با ورود به جهان داستان تکنیکهای نویسندگی را کم و بیش آموختهاید؛ بهترین راه برای تثبیت این تکنیکها، دیدن نمونههای اجرا شده از نویسندههای بزرگ است. ما در دوره موشکافی این امکان را برای شما فراهم کردهایم.
من «نفیسه شیرین بیگی» از استادیارهای مدرسه مبنا؛ همراه شما هستم.
⚫️ این دوره کجا و به چه شکل قرار است برگزار شود؟
این دوره هر هفته در بستر اسکایروم، برگزار میشود. به این شکل که داستان را توی کانال ایتا دوره میگذاریم و شما یک هفته زمان دارید تا آن را بخوانید. سپس در روز مشخص لینکی برای شما ارسال خواهد شد، و داستان را نقد و بررسی خواهیم کرد.
🟡 دوره چه زمانی شروع میشود و چقدر طول میکشد؟
دوره ۱۷ خرداد با فرستادن داستان اول رسما شروع میشود. اولین جلسه آن، دوشنبه ۲۱ خرداد، ساعت ۱۶ خواهد بود. این دوره شش جلسه است و در هر جلسه یک یا دو داستان کوتاه بررسی میشود.
⚫️ دوره موشکافی داستان برای چه کسانی مناسب هست؟
این دوره برای هنرجویان دوره مقدماتی و بالاتر مدرسه مبنا و هنرجویان قدیمی که فارغالتحصیل شدند، قابل استفاده است.
🔴فرصت ثبتنام از ۸ خرداد تا ۱۳ خرداد است.
🔴شروع دوره ۲۱ خرداد روز دوشنبه ساعت ۱۶
⚫️لینک ثبتنام و اطلاعات بیشتر:
https://mabnaschool.ir/product/mooshekafi-season01-1403
🟡 ارتباط با مسئول دوره:
@nafyseh_shirinbeygi
هفدهمین کتاب صفرسه
#آدمهای_چهارباغ
#علی_خدایی
#نشر_چشمه
#چند_از_چند
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
هجدهمین کتاب صفرسه
#عین_خیالم_بودی
#فریناز_ربیعی
#نشر_مهرستان
#چند_از_چند
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
یک روز بالاخره یک موتور سهچرخه میخرم. قسمت بارش را تجهیز میکنم. از کتابهایی که دوست دارم، چندجلد میخرم. عصرها گوشهای از شهر لنگر میاندازم. منتظرتان میمانم. بساط چای و قهوه و کیک خانگی از شما، کتابش هم با من. مینشینیم و به ریش دنیا و مافیها میخندیم. اسمش را لابد بگذارم حلزون. یک حلزون بنفش 💜
عجالتا تا آن روز، باید دوید، پا کوبید و گرد و خاک هوا کرد. باید عادیاتوار، بجنگیم.
موقعیت عکس: شهر یومای آریزونا
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شاید باورتون نشه، ولی من بیشتر از این وضعیت مضحک نامزدهای انتخابات، از گرمای هوا ناراحتم.
پروردگارا!
رحم کن بزرگوار.
ما هم بندههای خودتیم به مولا!
چرا آخه؟
📚 همیشه سرمون توی کتابه!
📣 آغاز ثبتنام حلقه کتاب مبنا
ما تو حلقه کتاب مبنا، فقط کتاب نمیخونیم؛
بلکه با کتاب زندگی میکنیم!
یعنی:
مهمونیهامون #به_صرف_کتابه!
به جای اینکه دائم درگیر این باشیم که
حالا چی بپوشم؟
به این فکر میکنیم که
#حالا_چی_بخونم؟
و به جای اینکه
همش سرمون تو گوشی باشه!
#همیشه_سرمون_توی_کتابه!
همخوانی و نقد کتابهای:
📖 سباستین - اثر منصور ضابطیان
📖 زمین سوخته - اثر احمد محمود
📖 در جبهه غرب خبری نیست - اثر اریش ماریا رمارک
🔻 اطلاعات بیشتر دوره و ثبتنام حلقه کتاب:
http://B2n.ir/a92820
http://B2n.ir/a92820
#حلقه_کتاب
#همیشه_سرمون_توی_کتابه
| @mabnaschoole |
عکس تو
روی جیب سمت چپ
قوت تمام قلبهای خاکی است...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
سهم ما از او
عکس بود و حرفهای جوهری
آه! خوش به حال آن درخت سیب...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
قطره قطره
رود رود
شهر از عبور،
پُر...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
همیشه رسم بوده بر زمین از آسمان...
تو رفتهای و از زمین به آسمان...
امان از اشک بیامان
امان...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
ای نشانی خدا
ما بدون نام تو
از همیشه
گُمتریم...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
بعد تو
معنی شمال شهر
باز هم
همان شده
باز هم همان که بود
کاش مرقدت، شمال شهر بود...
#رضا_احسانپور
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
شعرها از این کتاب بود.
بارها نوشتهام
خط به خط
جمله جمله
واژه واژه از برم
برگههای دفترم تمام شد
نذری «امام» شد...
#روی_جیب_سمت_چپ
#رضا_احسانپور
#نشر_آرما
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
صبح که رسیدم دفتر، با خانم طاهری جلسه داشتیم. با چندصد کیلومتر فاصله. جلسهٔ انرژیبَری بود. تا نیمساعت بعدش مغزم قفل و آچمز بود. نماز را که خواندم، نشستم پای آلترناتیو اول کنداکتور مجله. پیشنهاد را فرستادم در گروه شورا. با آقای ضرابی هماهنگی عکس بچههایی که تهران نیستند را انجام دادم. مجتبی دارد تقویم سوشال را میبندد و کمی با او گپ زدم. با آقای صمدی دربارهٔ چند موضوع جزئی یونیفرم داخل و جلد صحبت کردم. لابلای همهٔ این کارها، آخرین احساس تکلیفهای نامزدها را چک میکردم. هرکاری کردم تا به یادداشت سردبیر که پنج ماه ازش فراری هستم، فکر نکنم. نشد. نمیشد که بشود. باید تحویلش میدادم به خانم حسینی برای ویراستاری. یکی از کاپوچینوهایی که خانم علیپور زحمت کشیده بود را داخل تراولماگم خالی کردم. نشستم پای کیبورد و خیرهاش شدم. گفتم از جان من چه میخواهی پسر؟ نوشتم. کلمات را ریختم روی میز. شدم دانههای انار. ریختم. اما بالاخره نوشتمش. فایل را فرستادم در گروه شورا. خواهش کردم نقدش کنند. لپتاپ را خاموش کردم. زنگ زدم به علی آقا. گفت هنوز ماشین کار دارد. دو روز پیش سیمکشی کولرش سوخت و دودش به هوا رفت. میگوید فردا هم باید بماند چون امروز تعطیل بود و بعضی قطعاتش پیدا نشده. سعی میکنم از زیر زبانش بکشانم بیرون که خرجش چقدر است؟ میگوید که فعلا چیز زیادی نشده. کیسهٔ آشغالها را برمیدارم.از دفتر میزنم بیرون. صدای شهر بغلم میکند. تهران، شبها، اغواگر میشود. هندزفری را میگذارم توی گوشم. میخواند: « I don't care at all... I am lost»
@hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف