eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
10.8هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
20.4هزار ویدیو
391 فایل
وارث عاشورا
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 چخه چخه ✍ علی مهدیان 🐕 توی یکی از روستاهای اطراف که برای کمک به زده ها رفته بودیم، اتفاق جالبی برام اتفاق افتاد که هر وقت یادم میافتد هم خنده ام میگیرد و هم کلی برایم عبرت انگیز است. 🐕 توی اون روستاها سگها زیادند سگهای آزاد که هر رهگذری از کنارشان میاید که عبور کند، میدوند به سمتش. خود اهالی بلدند چطور با اونها تعامل کنن ولی مثل منی قطعا نه.... 🐕روستایی که رفقای ما کار میکردن دو تکه بود که این دو بخش یکی دو کیلومتری با هم فاصله داشتند. بینشون دشت بود و یک جاده. یک روز صبح بود تازه بارون قطع شده بود من میخواستم از بخش پایینی روستا به بخش بالایی بروم. تنها بودم. با خودم گفتم: سگها را چه کنم؟ نمیدونم چرا بی خیال شدم و راه افتادم.😊 🐕از کنار اولین خانه آمدم عبور کنم، سگ بزرگی روی دیوار نشسته بودم تا مرا دید تمام قد بلند شد. اول خرناس کشید و بعد شروع کرد پارس کردن. ترسیدم اما بعید میدونستم بپرد سمتم. از کنارش عبور کردم اما کمی جلوتر یک سیاه و قوی هیکل جلوی در خانه ای روی دو پای خود نشسته بود. کم کم که به او نزدیک میشدم صدای خرناسش بلند تر میشد تا اینکه روبرویش ایستادم شروع کرد پارس کردن. یک وجب پریدم بالا و با تمام توان داد میزدم چخه چخه. کمی گذشت چشم توی چشم بودیم که بی خیال من شد. و نشست. من هم با آرامی از مقابلش عبور کردم.😄 🐕حالا از تکه پایین روستا خارج شده بودم و وارد دشت شدم. که ناگهان دیدم یک جلوی من دارند با هم دعوا میکنند و روی سر و کله هم میپرند. توی یک آن تا مرا دیدند همه با هم حمله کردند به سمتم. یا خدا. با خودم گفتم اولا پشت سرم هم که سگ است ثانیا این ها قطعا به من میرسند و فرار فایده ای ندارد. خلاصه تصمیم گرفتم هر چه باداباد میایستم. 🐕هر چه در توان داشتم قدرتم را در صدایم ریختم و فریاد میزدم سرشان که چخه چخه. دیگه آنقدر به من نزدیک شده بودند که دندانها و پوزه هایشان چند سانتی با پاهام فاصله داشت. از چند جهت و با همه توان و عصبانیت سگیشان سرم فریاد میکشیدند یعنی پارس میکردند.😄 و من هم فقط فریاد میزدم چخه چخه. 🐕ناگهان در درون خودم احساس کردم من بر اراده آنها برتر است. کاملا در وجود خودم احساس برتری میکردم نسبت به آنها. توی همان لحظه که این حس به من دست داد کل سگها فرار کردند و من هم حتی چند قدمی دنبالشان کردم. 🌲برایم خیلی عجیب بود من نه از سر بلکه فقط به خاطر ای که کردم ایستادم و فرار نکردم. اصلا هم با سگها درگیر نشدم اما همین در درونم نیرویی را تقویت میکرد و رعبی در سگها ایجاد کرده بود. واقعه عجیبی بود. بعد ها از آدمهای واردتر شنیدم کلا راهش همین بوده.😊 🌲اولا وقتی شنیدم که رهبری گفت مقاومت خودش یک عامل قدرت است. یاد این خاطره افتادم 🌲ثانیا شنیده ام و شیطانکها هم چونان سگند که خداوند در قران به آنها میگوید اخسیوا یعنی چخه. حالا چه چه شیطانکها. چه در عالم خارج چه در درون ما. قاعده همین است مقاومت کنی اراده شیطان میشکند. 🌲ثالثا خوش به حال آنانکه از سر شجاعت و قوت نفس چنینند اما آنها که این قدر ایمان ندارند کاش کمی عقل داشتند و میفهمیدند فرار کنند و کوتاه بیایند بیشتر آسیب میبینند تا اینکه استقامت کنند.
. 📍ققنوس‌ انقلاب @secret_file 🔻ققنوس پرنده‌ای اساطیری است که از دل آتش متولد می‌شود. دو هفته پرتلاطمی را پشت سر گذاشتیم: روزی خبر از اغتشاش عده‌ای در کف خیابان است. روزی هم سلبریتی‌های ورزش و هنر موضوع را داغ کرده و با هدف قرار دادن نظام، لگدپرانی می‌کنند. روزی خبر از دانشگاه و برخی مواضع اساتید و فحش‌های زمین دانشگاه است. حالا هم بحث ناهنجاری‌های برخی از دانش‌آموزان است. 🔺اینها نگران کننده است، اما نیمه پر لیوان این همه تهدیدهای رو شده، فرصت‌های پیش روی نظام است. 🔺همه این حوادث نقل مجالس و نقد نخبگان است، همه متوجه آسیب‌ها می‌شوند، با نقد و نظر چاره‌جویی می‌کنند تا راهکاری بیابند. آری ... بساط کف خیابان جمع می‌شود و سلبریتی‌ها هم یکی یکی شفا می‌گیرند و یا سکوت می‌کنند و یا متن شبه.عذرخواهی می‌نویسند و‌ دانشگاه آرام می‌شود و مدارس هم مثل همه جا همینطور اما... 🔹...اما نظام می‌ماند و این‌همه پیش رو که خود را عیان کرده است. 🔺من به این تهدیدها به چشم فرصت می‌نگرم، فرصتی برای شناخت ناهنجاری‌ها و درمان آن.‌ اگر واقعا این قضایا پیش نمی‌آمد لازم برای برطرف کردن مسأله جنگ شناختی و مخاطبان رها شده در رسانه‌های دشمن بود؟ بحث برخورد با سلبریتی ها و نشاندنشات در جایگاه واقعی شأن مطرح بود؟ بحث آسیب‌شناسی اوضاع فرهنگی دانشگاه‌ها در نحوه گفتمان علمی و فرهیختگانی مطرح بود؟ بحث چرایی و چگونگی عملکرد آموزش و پرورش، معلمان مدارس و ضعف فرهنگی و اجتماعی و بازخواست و بازاندیشی در عملکرد نهادهای متولی فرهنگ مطرح می‌شد؟ ما اگر هرکدام می‌دانستیم که چنین وضعیت‌هایی را داریم اما در برابر رفع آن نمی‌دیدیم. 🔺اکنون یقین کرده‌ایم که... باید وضعیت بی سامان اینترنت به سامان شود و سلبریتی‌ها مدیریت شوند که بیشتر از حد و اندازه و تخصص خود حرف نزنند و آخر و عاقبت مملکت با این میزان از آشفتگی نخبگانی! به کجا ختم می‌شود و باید ضعف فرهنگی مرتفع گردد و در آموزش و پرورش چاره‌جویی شود و بحث پرورش نوجوانان در مدارس جدی‌تر گرفته شود و ... 🔹اکنون از دل تهدیدها، این فرصتی است برای عزمی که نیاز است جزم شود تا مسئله‌ها را یک به یک حل کند و پیش برود. دهه چهارم انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر قدرتهای جهان، کماکان از دل آتش فتنه‌ها و آشوب‌ها سربرمی‌آورد پیش می‌رود، چون این ذات او و سرنوشتی است که برایش رقم زدند، ولو کره المشرکون./محمود باقری 👌
﷽ --- مادربزرگ ها همیشه یک جور دیگرند؛ آرام و مهربان می‌نشینند یک کنار، و با مهربانی آسمانی و آرامش دریایی، نگاهشان را میچرخانند روی همه. همیشه چیزی برای به دست آوردن دل بقیه دارند، حتی شده با کلماتی شیرین و تعارفاتی نمَکین و دعاهایی دلچسب. جوری در سکوت اند که اگر کسی نداند انگار نه انگار بخش مهمی از این زندگی، این آدم ها، آمد و شدها، خنده ها و صداها، کوچک ها و بزرگ ها، ثمره وجود آن‌ها و صبوری و درایت و سازگاری و فداکاری آن‌هاست، ثمره بذل جسم و روح و روان و مال و حتی آبرو، ثمره سالها ساختن با کم و زیاد و بالا و پایین روزگار، ثمره یک پشتیبانی تمام عیارِ همیشگیِ در سایه... مادربزرگ ها همیشه یک جور دیگرند یک جورِ مهربان خاص یک جورِ وسیعِ بی حاشیه یک جور بی توقعِ پاک‌باخته مادربزرگ ها همیشه پشتِ صحنه بزرگ‌ترین اتفاق‌ها هستند؛ پشتیبان مستور و محجوب تصمیم ها و ها؛ دوشادوشِ ها و طی طریق ها و ایستادن ها… مادربزرگ ها هوای نوه‌ها را هم، یک جور دیگری دارند، چادرشان هم وسعت عجیبی دارد؛ یک جور دیگری شفاعت میکنند، واسطه میشوند… مادربزرگ ها همه یک جور دیگری دوست داشتنی اند، اما همه با هم، فقط قطره ای از دریای وجود مادربزرگ امت محمد -صلي الله عليه و آله- و برگی از درخت پربار و تنومند وجود خدیجه سلام الله علیها اند... . مادربزرگ ها با همه خوبی‌شان مانده تا به مادربزرگ یک‌دانه‌ی نازنین ما برسند! . . دِین ما به این بانو ازلی و ابدی است… ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 پی‌نوشت: السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ اَلسَّلامُ عَلَیْک یا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِی نُصْرَةِ سَیِّدِ الاْنْبِیاءِ وَ نَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَ دافَعَتْ عَنْهُ الاْعْداءَ والسَّلامُ عَلَیْک وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ❣
🔴 پیچ و مهره حکومت در دست ماست، هر قانونی را می توانیم اجرا کنیم 🔻قبل از انقلاب، به دلیل اینکه حکومت در دست ما نبود، نمی توانستیم کار دامنه داری در زمینه حجاب و عفاف انجام دهیم و اگر هم کاری انجام می دادیم، اثرگذاری محدودی داشت و بیش از آن نمی شد. 👈 زیرا آموزش و پرورش، سینما، ادارات، دانشگاه، دادگستری، مجوز موسسات، مجوز مغازه ها و فروشگاه ها، پارک ها، رستوران ها، بیمارستان ها، مدیریت وسایل نقلیه، مدیریت جاده ها، خیابان ها و اماکن عمومی و ... به دست مردم نبود. 🔻اما در زمان جمهوری اسلامی، پیچ و مهره حکومت و همه چیز به دست ماست. هر فردی که صبح از خواب بلند می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با حکومت سر و کار دارد و حکومت هر قانونی – چه در زمینه و چه غیر آن - وضع کند، همه مردم موظف هستند که آن را رعایت کنند. مخصوصاً در زمان حاضر که کارها به صورت سیستمی صورت می گیرد. ⏪ واقعیت این است که در دست ماست و مانند همه حکومت های دنیا آن چیزی را که می خواهیم می توانیم در کشور جاری کنیم. اما این، به شرطی است که خود حکومت، و نداشته باشد و محکم پای اصول و قوانین خود بایستد. ⚠️ مشکل این است که در زمینه و عفاف به معنای واقعی نمی خواهیم و لازم را نداریم؛ به همین دلیل از سال ها پیش دچار چالش و عقبگرد شده ایم.