eitaa logo
کانال حسین دارابی
887.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.3هزار ویدیو
64 فایل
مؤسس استارتاپ تربیپ Tarbiapp.com تو زمینه‌های مختلف تحقیق میکنم تا به مطلب درست برسم تحصیلاتم مهم نیست، ارشد عمران، روانشناسی، تاریخ تشیع همه آدرسامون👇 takl.ink/hossein_darabi آیدیم @darabi_hosein . . #ترک_کانال . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
عروس با کمالات ترامپ👇
بیا اینم عروس ترامپ اونم مث من به 5فرزندی اعتقاد داره جالبه تو پیجش توضیح درباره خودش نوشته، مادر 5 فرزند، بچه‌هام زندگیمن میتونست بنویسه عروس ترامپ یا مثلا زنِ‌پسرِترامپ یا بنویسه فعال در زمینه حقوق زنان و زایمان😃 یا مثلا بگه زن با مرد برابره یا بگه من کلفت خونه پسر ترامپ نیستم یا بگه حامی حقوق حیوانات اهلی یا بگه حامی تروریست‌های مظلوم خلاصه چیزی که خانومای ایرانی دارن کم‌کم ازش فرار می‌کنن و برا خودشون ننگ می‌دونن، ایشون افتخار می‌دونه برای خودش. چه افتخاری بالاتر از این‌که مادر چندتا بچه باشی؟ چه تحصیلاتی بالاتر از دکترای تولید و تربیت انسان؟ حالا سلبریتی‌های ما چی؟ یه سگ گرفتن بغلشون و هی قربونش میرن و هی میگن مامان، مامان. اگه تو مامان اون سگی پس پدرِ اون سگه کجاس؟ بعبارتی اون پدر سگ کوش؟ یعنی الان توی سلبریتی کلمه پدرسگ رو بی معنی کردی. چون یه توله سگِ سگ‌پدرو از مادروپدرِ سگش جداکردی، از طبیعت سگیش جداش کردی بهش میگی مامان؟ حتما اگه اون سگه یه توله سگ هم بدنیا بیاره تو میشی ننه سگش؟ اونم میشه نوه‌ات؟ خلاصه از عروس ترامپ بد نیست یادبگیریم. خدایی عروس باکمالاتیه البته این سلبریتی ها بخوان چیزی ازش یاد بگیرین به عدد 5 توجه می‌کنن، میرن تعدا سگوگ خود رو به 5 تا افزایش میدن. یه جمله هم خطاب به عروس ترامپ بگم "خواهرم حجابت" 😂 البته حجابش خدایی خوبه، فقط عکس پروفایلش یکم بی حجابه، که بازم از سلبریتیای مابهتره، چقدرم شبیه آنجلیناجولیه؟ تازه پیج اینستاش 74تا دونه فالوور داره نه چند میلیون فالوور، پرایوتم هست. و جا داره با لهجه نقی به ترامپ بگم داداش چرا مارو بازی میدی؟ چرا با احساسات ما بازی می‌کنی، به مامیگی تک فرزندی، بعد عروس گرفتی یه تنه نسلتو زیاد کنه؟ به ما میگی زن و حقوق زن، بعد عروست از مقام مادر حرف میزنه؟ ما باختیم، بدهم باختیم. @hosein_darabi
فرداشب لیلة الرغائب است یکی از سه شب بزرگ سال روزه اولین پنجشنبه ماه رجب بسیار توصیه شده (بنقل از کتاب ادب حضور) التماس دعا
#توییت @hosein_darabi
ترامپ با خرج چند تریلیون دلار در عراق، شبانه و چراغ خاموش، با ترس و لرزاومد و رفت. ولی ایران با یک هزارم خرجی که امریکا کرد با این استقبال وارد عراق شد، و چند روز هم سفرش طول کشید، همه جاهم رفت. این یعنی اقتدار جمهوری اسلامی در منطقه. الان باید این اقتدارو جار بزنیم. خود آمریکایی ها از این سفر خیلی متعجب و ناراحت شدن. شما ببینید، چرا رهبری همزمان با این سفر نشان ذوالفقار رو به یه سردار سلیمانی داد؟ داره به دنیا پیام میفرسته و اقتدارش رو نشون میده. بعد برخی کانالای انقلابی و حزب اللهی گیر دادن که چرا روحانی زودتر نرفتی، چرا گوش خر درازه؟ چرا ریشات قشنگه، چرا برجام اونطوری شد، یه مشت بی‌ربط گویی و ربط دادن گودرز به شقایق رو در تحلیلها شاهد هستیم. آخه لامصب الان روحانی سمبل نظامه، نظام یه کارایی قبلا کرده، الان ثمره‌اش رو داره میبینه، رئیس جمهور باید بره اونجا این ثمره رو برداشت کنه، رهبر که نمیتونه بره، سردار سلیمانی که نباید بره، رئیس جمهور باید بره. حالا ما بخاطر بُغضی که قبلا از رئیس جمهور داریم اینجا هم شروع میکنیم به تخریب. اتفاقات بسیار خوبی تو این دیدار روحانی با رییس جمهور عراق رقم خورد که یکیش دور زدن تحریماس با کم عراق. بقیش بماند. که اینا هیچ ربطی به روحانی نداره و روحانی هیچ نقشی تو این موفقیتها نداشته. بفهمیم این چیزارو، اگه هم نمیفهمیم کانال سیاسیمونو پاک کنیم انقدر تحلیل غلط دست مردم ندیم. حالا هی ما هیچی نمیگیم، اوناهم هیچی نمیگن. @hosein_darabi
داستان جالب طرماح، سفیر حاضر جواب امیرالمؤمنین بخشی از کتاب نامه تهدیدآمیزی از معاویه به دستم رسید که نوشته بود: ای علی چنان شعله آتشی بر سر تو خواهم ریخت که هیچ تندبادی دورش نکند و هیچ آبی خاموشش نسازد، شعله های آتش همه چیز را فرا گیرد و به خاکستر مبدل سازد والسلام با خواندن این نامه دستور دادم کاغذ و قلم آورند و پاسخ وی را نوشتم: بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد، ای معاویه چه دروغ‌هایی بر زبان می‌آوری من علی فرزند ابوطالب پدر حسن و حسینم. پدربزرگ و عمو و دایی تو را من به دست خود کشتم. در جنگ بدر و احد و در فتح مکه بود که تیره و تبار تو به دست من راه فنا پیش گرفتند و امروز همان شمشیر دست من است و هنوز با قوت قلبی که دارم، بازویم توان برداشتن آن شمشیر را دارد همان گونه که رسول خدا(ص) آن را به امانت به دست جانشینانش سپرد. تا امروز خدای دیگری برای خویش برنگزیده‌ام و جز محمد(ص) پیامبر دیگری نداشته‌ام و شمشیر را نیز به کناری این ننهاده‌ام. سلام بر کسی که راه هدایت را در پیش گرفت نامه را به طرماح‌بن‌عدی طایی دادم و به او گفتم این نامه مرا بگیر و به سراغ معاویه برو و پاسخش را بده طرمّاح نامه را داخل عمّامه خود پيچيد و حركت كرد. او شب و روز راه مى رفت تا آنكه داخل دمشق شد پس به در خانه معاويه رسيد. دربان سوال كرد با چه كسى ملاقات دارى؟ طرمّاح گفت آن كبود چشمِ لوچ و احمقِ بالغ را مى‌خواهم ببينم. دربان که شگفت زده شده بود، گفت معاويه و ياران او در باغ مى باشند و در تفريح به‌سر مى برند پس طرمّاح روانه باغ شد. گروهی از یاران معاویه دیدند یک اعرابى بدوى و بيابان‌نشين به نزد آنها مى‌آيد خواستند او را مسخره كنند و دست بی‌اندازند، وقتى نزديك طرمّاح آمد گفتند: اى اعرابى از كجا مى آيى و به كجا مى‌روى؟ گفت از بهشت مى آيم و به اول طبقه جهنّم می‌روم. گفتند آيا خبرى از آسمان پيش تو هست؟ گفت: امر خدا از آسمان نازل شده و ملك الموت در هوا است و شمشير ابن‌ابي‌طالب اميرالمؤمنين(ع) در قفا و پشت گردن است پس مهيّاى آن شويد تا بلاى اهل شقاوت بر شما نازل شود به او گفتند از نزد چه كسى مى آيى؟ گفت از نزد مردمؤمن خالص، پسنديده و از خدا راضی. به او گفتند چه مى‌خواهى و چه كسى را مى طلبى؟ فرمود: اين منافقِ دوروى، مرتدِّ بی‌دینِ فاسق را كه شما گمان مى كنيد امير شما است. پس دانستند كه فرستاده حضرت است به سوى معاويه. گفتند تا صبح بايد صبر كنى، چون با ياران خود مشغول مشورت است. طرمّاح گفت دور باد از رحمت خدا و نفرين رسول خدا بر او باد، من تا كى منتظر بمانم. وقتى احوال طرمّاح را براى معاويه بازگو كردند كه شخصى فصيح زبان و حاضر به جواب از طرف علی‌ ابن‌ابی‌طالب آمده. معاویه یزید را به سمت او فرستاد. ادامه دارد (قسمت اول) @hosein_darabi
👆آقا این داستان و ادامه‌اش انقدر جالبه که قابل توصیف نیست، مکالمه طرماح با معاویه و یارانش داخل قصر و حاضرجوابی‌های اون، ونکاتی که از امیرالمؤمنین میگه آدمو لبریز میکنه، فقط یکم طولانیه دقت کنید فقط ابتدای پیام نامه معاویه و امیرالمؤمنین از کتاب علی از زبان علی (نوشته استاد محمدیان ) هستش
4_5787150208643106178.mp3
2.78M
در فضیلت و اهمیت لیلةالرغائب استاد ☑️ كانال استاد فیاض‌بخش درتلگرام 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEJOMIK74VfpoJ0-Qg
توصیه ای به دزدان عزیز دزدان عزیزی که این پیام منو میخونید، یه توصیه ای میکنم برادرانه، بهش عمل کنید. به نفع خودتونه. اگه میخواید دزدی کنید، از یه نفر دزدی کنید. نه از چند نفر. وقتی از یه نفر دزدی کنید، احتمال گیر افتادنتون کمتره. ولی وقتی از یه مالی که برای چند نفره دزدی کردید، قدرت اون چند نفر بیشتره برای گیر انداختنت. تو این دنیا هم گیرت نندازنت. اون دنیا باید جواب چند نفرو بدی. خیلی ضرر میکنی. باز یه نفر باشه، شاید یه امیدی باشه حالا اگه اومدی از 80میلیون ایرانی دزدی کردی چی؟ اصلا دست این 80 میلیونم بهت نرسید. اصلا راحت پاشدی رفتی کانادا. تمومه؟ نه آقاجون. اون دنیا باید به 80 میلیون جواب پس بدی. البته میدونم تو که داری این کارو میکنی به آخرت اعتقادی نداری. وگرنه مگه خری؟ اصلا یکی از راه‌های اثبات معاد و جهان پس از مرگ همین اختلاس‌گران عزیز هستن. شوخیه مگه حق 80میلیونو بخوری، بری، نمونی؟ بعد بمیری تموم؟ انقدر جهان بی حساب کتابه؟ پس آخرتی هست تا حق به حق‌دار برسه مانمیگیم بی تفاوت باشیم، نه. اتفاقا مظلومی که درمقابل ظالم بتونه کاری بکنه وبی تفاوت باشه مثل همون ظالمه، ولی یه وقتی دیگه کاری نمیتونیم بکنیم، دستمونم بهش نمیرسه. نباید نشست و غصه خورد. اون دنیا حق به حقدار خواهد رسید. اون دنیا یه‌دفعه می‌بینی تو حساب کتابای سخت قیامت که همه استرس داریم ، میگن این اعمال خیلی خوب به حسابتون واریز شد. یا مثلا یه سری گناهانت حذف شد. میگیم اینا چیه؟ چی شد یهویی؟ میگن اینا بخاطر اختلاس آقای خاوری بود، که از بیت المال که حق تو هم بود دزدید و رفت کانادا. انقدر اونجا خوشحال میشید از این اختلاسایی که تو دنیا اتفاق افتاد😆 بعد ایرانیا تو صحرای قیامت یه‌دفعه شروع میکنن به پِچ‌پچ و صحبت. یکم دقت میکنی ببینی چی میگن. میبینی میگن دمش گرم برای خاوری که انقدر بهمون حال دادن برای مرجان شیخ‌الاسلامی آل آقا دیگه چقدر حال میدن بهمون😂 خلاصه ایرانیا هرچی تو این دنیا اذیت شدن اونجا خوش میگذره بهشون. بعد اونجا میفهمن ایران جای خوبی بوداااا. بعد مثلا ندا میاد مرجان شیخ‌الاسلامی آل آقا رو بیارید. یدفعه می‌بینی اونایی که نمیشناسن همه بخاطر اسمش صلوات میفرستن. بعد میگن این کلاهبردار بوده بابا. تازه فقطم دزدا و اختلاس‌گرا نیستن. مسئولینی که کم‌کاری میکنن هم هستن. خلاصه نونمون تو روغنه اون دنیا. اگه خودمون تو روغن نباشیم پس دزدی از بیت‌المال خریته. حالا فقطم دزدی از بیت المال اختلاس و دزدی‌های بزرگ نیستا. دزدی‌های کوچیکم هست. مثلا کم‌کاری تو محل کار. استفاده شخصی از اموال دولتی. از تلفن محل کار به اینو اون زنگ زدن و.. @hosein_darabi
.. من از دوران مجردیم تا الان مشهد رفتنم کلا باهمه فرق داشته. همیشه یهویی، بدون برنامه ریزی‌های دقیق بوده. بعضی وقتا بی برنامگی بهتره. چون اگه بخوای تمام مقدمات و جزئیات سفرو بشینی از قبل هماهنگ کنی شاید کلا بیخیال سفر بشی و نری. من تو سفر مشهد معمولا برنامه ریزی نمیکنم. همون روزی که تصمیم میگیرم برم سفر، بلیط قطار رفت رو میگیرم، جا و مکان هم اگه بشه از اینجا و اگرم نشد میرم مشهد همونجا یه جایی بالاخره پیدا میشه. همه چی هم جور میشه پشت سر هم. اگر میزبان امام رضاس گشنه تشنه و بی جا نمیذاره زائرشو. الان مثلا همین چند دقیقه پیش قصد مشهد رفتن نداشتم. دلم خیلی هوای مشهدو کرده بود ولی برنامه‌ای نداشتم. یه هماهنگی کوچیک کردم بعدش یه سر به سفرهای قطاری مشهد انداختم. دیدم همه گرون و تکمیل. یکی دوتا قطار خالیه، اونم مثلا 5تا ظرفیت. 4تا بلیط گرفتم و انشالله ساعت 1 شب راه میفتیم به سمت مشهد. اونجا جاهم نداریم، میریم ببینیم چی میشه. احتمالا هم خیلی شلوغه این روزا. ولی عشقش به همینه که ندونی امام‌رضا چه‌جوری میخواد ازت پذیرایی کنه. هدف از این متن و متن های بعدی که درباره سفرهای مشهد می‌خوام بذارم، اصلا فخرفروشی، دل سوزوندن و این حرفا نیست. البته خوبه یکم دل محزون بشه و به یاد حرم بیفته. ولی قصد من اینه که راحت سفر رفتن به مشهد رو آموزش بدم. الان تقریبا ارزونترین قطارو گرفتیم. برای چهارنفرمون 220 تومن شد. یه زمانی هم که درس میخوندم و سرکار نمیرفتم و اوضاع مالی داغون بود، پولش جور میشد، با پول یارانه میرفتیم سفر و برمیگشتیم. که بعدا کاملتر توضیح میدم. خلاصه سخت نگیرید تا تند تند برید مشهد. حالا خوبه از قطار جا بمونیم، ضایع شیم🤣 تازه یه چيزی دیگه، الان خونه خاله خانومم بودیم، به مادر بزرگ خانومم که اسمش ننه عزیزه، تعارف زدیم، اونم گفت بریم. حالا اونم داریم میبریم، بلیط قطارم نگرفتیم براش😆 تازه ما براخودمون که چهار نفریم سه تا بلیط گرفتیم، چون کوپه هاش سه تخته اس، جالبه. خلاصه خیلی پیچیده‌اس، ما الان 5 نفریم با 3 تا بلیط🤣، البته داخل قطار جریمه‌ نفر مازاد رو میدم، چون 3 تا بلیط موجود بود مجبور شدیم. الان نگرانیم ننه رو پلیس بین الملل نگیره یوقت @hosein_darabi
خب ننه عزیز به سلامت و به‌طور قاچاقی وارد قطار شد. گفتم که ما 5 نفر بودیم و 3 تا بلیط داشتیم. به امید اینکه یه کوپه 3تخته دربست دراختیارمونه. رفتیم تو قطار، دیدیم اصلا کوپه شش تخته‌اس و دوتا مرد هم تو کوپه هستن😕. یکم حالگیری بود، ولی گفتم مشکلی نیست میریم دیگه یه شبه. رئیس قطار که اومد بهش گفتم ما دوتا بلیط کمتر داریم. هزینه‌اش رو گرفت. به اون دونفر هم گفت بیاید بریم یه جای دیگه اینا راحت باشن. خلاصه ما با یه کوپه 6تخته راهی مشهد شدیم. الان دوتا تخت بدون استفاده مونده، چون دخترم کنار خانومم خوابید. میتونستیم این دوتا تختو بفروشیم یه سودی هم بکنیم😁 ننه به درد همینجا خورد، وگرنه 6تا تخت میخواستیم چیکار؟ باهمونا تا صبح سر میکردیم میبینید؟ همین چیزا رو میگم که دونه دونه جور میشه یه بار با بسیج دانشگاه اومده بودیم مشهد، 50 تا بلیط داشتیم، 100نفر سوار شدیم😂 تو هر کوپه شش نفری، 12 نفر آدم بود. موقع خواب هم رو هر تخت دونفر. پاهامون تو دهن همدیگه بود. تازه برای تنوع ترمز قطارم کشیدیم. هرکی میگفت عضو بسیجی میگفتم آره، میگفت چه فعالیت‌هایی تو بسیج می‌کنی؟ می‌گفتم فقط اردوهاشو شرکت میکنم🤣. خیلی خوب بود، مشهد 5تومن. وقتی تورها 100تومن میبردن مشهد ما با5تومن هر ترم میرفتیم مشهد. فکر کنم بابت اون مشهدها اون دنیا باید جواب پس بدم. @hosein_darabi
امام جواد مبارک ترین مولود تنها امامی که برادر امام قبلی بود، امام حسین علیه السلام بود. بعد از امام حسین، امر امامت فقط در فرزند امام محقق می‌شد. این مساله خیلی مهم بود. چون خیلیا ادعای امامت میکردن، بعد که از دنیا میرفتن، وقتی فرزند پسر نداشتن، مردم میفهمیدن اون امام نبوده. مثلا بعد از شهادت امام صادق(ع)، خیلیا رفتن سراغ پسر بزرگتر امام صادق به اسم عبدالله، و اونو به عنوان امام انتخاب کردن. عبدالله بعد از 70روز فوت کرد. پسری هم نداشت که امام بعدی باشه. پیروان عبدالله فهمیدن که عبدالله امام نبوده، برگشتن و پسر دیگر امام صادق یعنی امام موسی‌کاظم رو امامشون قرار دادن. در اون زمان بنا بدلایلی امامان امام بعدیشونو بطور واضح و عمومی معرفی نمیکردن. بخاطر همین خیلیا اشتباه میکردن. بعد از شهادت امام موسی کاظم فتنه بزرگی اتفاق افتاد. وکلای امام موسی کاظم که هزینه هنگفت خمس و زکات شیعیان دستشون بود. طمع کردن و گفتن امام موسی کاظم از دنیا نرفته و زنده‌اس. با این دروغ می‌خواستن وجوهات شرعی رو تحویل امام بعدی ندن. حتی مراجع تقلید اون زمان رو هم تطمیع کردن با ده‌ها هزار سکه طلا که فتوا بدن امام زنده‌اس. ولی برخی از یاران وفادار اهل بیت قبول نکردن و ایستادگی کردن. این وکلا حتی برادران امام رضا علیه السلام رو هم با مقدار زیادی پول فریب دادن که بگن امام به شهادت نرسیده. این امام‌زاده ها هم اغوا شدن و دائما درحال توطئه بودن علیه امام رضا. برخی از شیعیان به امامت امام رضا علیه السلام یقین پیداکردن. تنها مشکلی که وجود داشت این بود که امام رضا تا سن چهل سالگی صاحب فرزند نشده بود. برخی از شیعیان دچار شک وشبهه شدن، که اگر امام رضا پسری نداشته باشه، امامت خودش هم از بین میره. از طرفی اون وکلا و برادران امام رضا خوشحال بودن که علی‌بن مو‌سی الرضا فرزند پسری نداره. و منتظر بودن که حضرت از دنیا بره و به مردم بگن دیدید گفتیم امام موسی کاظم از دنیا نرفته؟ دیدید گفتیم علی بن موسی، امام نبوده؟ یا یکی از خودشون رو باهماهنگی، امام معرفی کنن شرایط بسیار سخت شده بود. سن امام رضا(ع) از چهل سالگی گذشته بود که خداوند امام جواد رو به حضرت عطا کرد. از این جهت است که امام جواد(علیه السلام) رو مبارک‌ترین مولود می‌نامند. چون جلوی توطئه و فتنه‌های بسیار بزرگی رو گرفت. از طرف دیگه مساله مهمی رو تو بحث امامت با تلاش‌های علمی خودش آموزش داد، اینکه امام 8ساله با امام 50ساله تفاوتی نداره. میلاد (علیه السلام)، نور چشم‌ امام رضا رو تبریک عرض میکنم. ‌(این پیام هم اکنون و در جوار ضریح علی‌بن موسی الرضا به نگارش درآمد) @hosein_darabi
👆منبع این مطلب : استاد کاشانی جمعه قبل از حرکتمون به مشهد رفتیم هیات، استاد کاشانی درباره امام جواد صحبت کردن، منم خلاصش کردم قسمتهاییشو
کار دیگه ای که امام جواد علیه السلام انجام داد، این بود که امامان قبلی مثل امام محمد باقر(ع) خیلی تلاش کردن به مردم بفهمونن که‌ ما مثل علمای معمولی نیستیم که درس خونده باشیم یا استاد دیده باشیم، ما شاگردان خدا هستیم، علم ما از طرف خداست. ولی مردم نمیفهمیدن، نمیتونستن قبول کنن. امام جواد که به امامت رسید و در سن 8سالگی تمام سوالات علمی مردم وحتی علما رو جواب داد. اینجا مردم خودشون به فکر افتادن که این پسر 8ساله هرچقدرم کتاب و درس خونده باشه نمیتونه تو این سن به این مرتبه علمی برسه. فهمیدن که امامان شاگردان خداهستن. امام جواد کاری کرد که وقتی امام هادی(ع) در سن 8سالگی به امامت رسید، هیچکس در امامتش شک نکرد. که این که کودکه و نمیتونه امام باشه و این حرفا @hosein_darabi
👆 پاسخ به 30 هزار سوال توسط امام جواد، در یک جلسه،👇 https://eitaa.com/hosein_darabi/822
مشهد قبلی که درباره غذای حضرتی و طریقه رزرو غذا مطلب نوشتم و عکس چلوگوشتی که خوردیمو گذاشتم، بعضیا دلشون خواست. البته من هدفم آموزش دادن رزرو غذا از طریق اپلیکیشن بود. نه دل سوزوندن این سری گفتم درباره غذای حضرتی مطلب نمینویسم، چه کاریه. مردم دلشون می‌خواد. ولی اتفاقات جالبی افتاد دیدم بنویسم بهتره همون روز اول که وارد حرم شدیم، قبل از اینکه به امام‌رضا و زیارت توجه داشته باشم، اپلیکیشن رضوان رو باز کردم و رفتم قسمت غذای حضرتی تا برای قرعه کشی غذا ثبت نام کنم. 5 دقیقه بعد پیامک اومد نام شما برای غذای حضرتی دراومده، اسامی رو وارد کنید. در پوست خودم نمیگنجیدم خیلی خوشحال بودم از اینکه اسممون غذای حضرتی دوباره دراومده، اونم به این سرعت. حتما امام‌رضا خیلی تحویلمون گرفته. اسمامونو وارد کردم تو اپلیکیشن، دیدم قبول نمیکنه، نگو هرکی سه سال یک‌بار می‌تونه غذای حضرتی ثبت نام کنه😭 نخندید نامردا یکی از برکات وجود ننه‌عزیز در این سفر همین‌جا بود. اسم ننه رو تونستیم تو سامانه ثبت کنیم. البته دفعه قبل دخترم هنوز به 2.5سال نرسیده بود بهش غذا ندادن. این سری سنش مجاز بود. خلاصه پنج نفری با دوتا ژتون رفتیم تو رستوران تو رستوران خادم رستوران، اول فیش‌های غذا رو گرفت، بعد غذاهارو اومد پخش کرد. یادش رفت ما دوتا فیش داشتیم، دید پنج نفر نشستیم، چهارتا نون داد اول، بعد چهارتا ماست داد. گفتیم شاید این مخلفاتو به تعداد میده کاری به فیش نداره. بعد در عین ناباوری چهارتا غذا داد. آقا من داشت اشک شوق تو چشمام جاری میشد. بعد دیدم خدایی این نونا خوردن نداره، این خادمه اشتباهی این تعداد غذارو داده. از روی رضایت نبوده. صداش کردم و با لحنی مظلومانه گفتم آقااا ما دوتا فیش‌غذا داشتیم😥. دوتا خادما یکم مکث کردن و همدیگه رو نگاه کردن، منِ مظلوم و دل‌شکسته رو نگاه کردن که چشمام داد می‌زد، جونِ مادرت پس نگیر غذاهارو. باخودم گفتم یه نگاهی به ننه بندازید گشنشه😭 دوتا غذا به کی میرسه آخه. دختر کوچیکم یدونه کامل میخوره فقط دیدم اینا تو رودربایستی گیر کردن. غذارو برداشتم گرفتم دستم، گرفتم سمتشون گفتم آقا اشکال نداره اشتباهی شده دیگه بیاید، دیدید بچه ها یه چیزیو میخوان به کسی بدن، هی میبرن جلو تا طرف میاد بگیره میارن عقب؟منم هی غذارو میبردم سمتش میاوردم عقب😂 آخرش خادمه گفت یکیش باشه، یکیشو گرفت. 3 تا غذا رو باهم خوردیم. غذارو هم نمیگم چی بود که دل کسی آب نیفته. مخصوصاً اینکه دیگه غذا چلومرغ باشه. اوف ♦️یکی از کارهای عالی آقای رئیسی همین سفارش مجازی غذای حضرتی بود. قبلا نمیشد اصلا غذا گرفت. کارای خوب زیاد دارن. مثلا قدیما توالت پیدا نمیشد تو حرم. الان نزدیک هر صحنی توالت و وضوخونه زدن. وکارای خوب دیگه... @hosein_darabi
دیشب میز کناری ما تو دارالضیافه حرم، دو کبوتر عاشق نشسته بودن.فکر کنم نامزد بودن. بعد از رفتنشون خادمان رستوران اومدن ظرف و ظروفو جمع کنن، میز این بنده خداها غذاها 20درصدش هم خورده نشده بود. همش مونده بود. خیلی سوسولی خورده بودن. بی سلیقه ها یه ظرف یکبار مصرف هم نگرفته بودن باقی غذاهاشونو ببرن از اونجایی که من خیلی از اسراف بدم میاد، واصلا آدم وسواسی نیستم. و اهل دهنی خوردنم هستم. رفتم جلو گفتم آقا نریزید دور، من میریزم تو یکبار مصرف میبرمش. خادما هم خوشحال شدن. غذای حضرتی دهنی غیردهنی نداره، فکر نکنید حالا چون غذای حضرتی بود، برداشتمش. غیر حضرتی هم بود مشکلی نداشتم تو خوردنش. الانم به‌عنوان ناهار خوردیمشون. هم دیشب هم امروز غذای حضرتی خوردیم. بعبارتی 2 تا فیش غذا داشتیم، 5 تا غذا دریافت کردیم. فلذا توصیه من به شما جوانان اینه که دهنی بخورید خیلی حال میده. کلا خوردن مال دیگران حال میده. مخصوصا اگه حلال باشه @hosein_darabi
خب ما دیشب راه افتادیم و الان رسیدیم تهران، سفرتمام. مختصرومفید فقط یه نکته مهم رو بگم، این یهویی و بی برنامه سفرمشهد رفتن رو که گفتیم الان پا نشید تو این ایام شلوغی بدون برنامه بیاید مشهدااا، چون شاید بعدش بدوبیراه بهم بگید. فعلا از ایام خلوت شروع کنید. البته تو همین شلوغی هم یه صفای دیگه داره. ولی شاید سخت باشه
اینم اپلیکیشن رضوان http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.aqr.razavi&ref=share
معاویه یه خصوصیتی که داشت این بود که، برای خریدن آدمای خوب مخصوصا یاران نزدیک امامان خیلی پول خرج می‌کرد. مثلا فرماندهان امام حسن ‌‌(علیه السلام) من جمله عبیدالله بن عباس رو خرید و سپاه امام‌حسن رو از هم پاشوند. یکی از دلایلی که حضرت مجبور شد صلح کنه همین کارای معاویه بود. در جنگ صفین هم همین‌کارو کرد. که از زبان خود علی(ع) و از کتاب می‌خونیم : "" در یکی از روزهای صفر جمعی از اصحاب و یاران، که متوجه بذل و بخشش‌های معاویه شده بودند به سراغم آمدند و پیشنهاد کردند شما هم از این اموال استفاده کن و به اشراف و بزرگان سهمی بیشتر اختصاص بده همچنین به کسانی که نگران مخالفتشان هستید یا ممکن است به دشمن پناهنده شوند امتیاز بیشتری بده تا هنگامی که کارها طبق مراد سامان یابد و بر اوضاع مسلط شدید، از آن پس دوباره عدالت را سرلوحه کارها قرار بده و اموال را مساوی تقسیم کن. به آنها چنین پاسخ دادم آیا از من می خواهید برای به دست آوردن پیروزی در حق مسلمانان تحت ولایتم ستم روا دارم؟ به‌خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز در گردش است و ستارگان از روی هم طلوع و غروب می کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد. اگر این اموال متعلق به خودم هم بود مساوات را در تقسیم آنها بین مردم رعایت می‌کردم تا چه رسد که این اموال به خود آنها تعلق دارد. هر کس که مالی دارد مراقب باشد مبادا گرفتار فساد شود بخشیدن مال به کسانی که استحقاقش را ندارند اسراف و تبذیر است. ممکن است فرد بخشنده با این کار در میان مردم مقام بخشندگی اش بالا رود ولی نزد خدا پست خواهد شد..... 📚کتاب علی از زبان علی بخش جنگ صفین نوشته:استاد محمدیان @hosein_darabi
سخنرانی استادکاشانی بمناسبت میلاد امیرالمؤمنین(ع) امشب، ساعت21، خ پیروزی، خ نبرد، کوچه ثانی، هیات بیت العباس. بجای ترقه بازی برید هیات😁
🔴مواجه امیرالمؤمنین با مردم ایران در مسیر جنگ صفین علی را از زبان خودش بخوانیم هنگامی که به شهر انبار رسیدیم دهقانان آنجا از اسب ها پایین آمدند و با دویدن و مراسم خاصی به استقبال ما آمدند و هدایایی را به ما تقدیم کردند از آنها پرسیدم این چهارپایان که با خود آورده‌اید برای چیست و از اینکه پیاده شده‌اید و می‌دوید چه قصدی دارید گفتند این مراسمی که برگزار کردیم سنت ماست(درمقابل شاهان ساسانی) که با اجرای آن به بزرگان و زمامداران‌مان احترام می‌گذاریم. این چهار پایان نیز هدایای ما به شماست البته برای شما مسلمانان غذا هم آماده کرده‌ایم، برای چهارپایان‌تان علوفه بسیار فراهم ساختیم. به آنها گفتم اینکه می‌گویید سنت شماست که به زمامداران‌تان اینگونه احترام بگذارید به خدا سوگند این دویدن شما برای بزرگان‌تان هیچ سودی ندارد فقط شما خودتان را به زحمت می‌اندازید دیگر چنین نکنید اما این چهارپایانی که برای ما هدیه آورده اید اگر دوست دارید ما آنها را از شما قبول کنیم آنها را به حساب مالیات شما می پذیریم اما غذایی که برای ما تهیه کرده‌اید به‌شرط آنکه بهای آنرا بپردازیم، قبول می‌کنیم. گفتند ای امیرالمومنین ما آن را قیمت گذاری میکنیم و سپس بهایش را خواهیم گفت. گفتم اگر بهایش را معلوم نکنید ما به همان آذوقه ای که خود داریم اکتفا می کنیم. گفتند ای امیرالمؤمنین ما آشنایان و دوستانی از اعراب داریم، آیا از اینکه به ایشان هدیه دهیم یا آنان را از این که چیزی از ما بپذیرند منع می‌فرمایید؟ گفتم همه‌ی اعراب دوستان شما هستند اما برای هیچ مسلمانی شایسته نیست که هدایای سنگین شما را بپذیرد اگر هم کسی چیزی از شما به زور غصب کند به ما اطلاع دهید. گفتند ای امیرالمؤمنین ما دوست داریم که هدیه ما را بپذیرید گفتم آفرین بر شما ولی وضع ما بهتر از شماست و به آن نیازی نداریم. 📚کتاب استاد محمدیان @hosein_darabi
🔴علمای بزرگ اهل سنت که در راه امیرالمؤمنین شهید شدند همیشه وقتی تاریخ و فضیلت‌های امیرالمؤمنین(ع) رو می‌خوندم با خودم می‌گفتم. مگه میشه علمای اهل سنت این همه فضائل امام‌علی رو دیده باشن، بازهم چشم به حقایق ببندن. انصاف پس کجا رفته؟ بعد یکم بیشتر درباره این موضوع جستجو کردم. دیدم نه. خیلی از علمای بزرگ اهل تسنن جملات خیلی جالبی درباره امیرالمومنین گفتن. حتی بعضیاشون بخاطر همین حرفها کشته شدن. مثلا 🔻امام نسائی یکی از علمای بزرگ اهل تسنن و صاحب یکی از کتاب‌های شش‌گانه اهل سنت هست. دراواخر عمر کتاب خصائص امیرالمؤمنین رو برای مردم دمشق نوشت. مردم دمشق که دست‌پرورده معاویه بودن، گفتن یه همچین کتابی هم درباره فضائل معاویه بنویس. نسائی گفت من فضیلتی در معاویه سراغ ندارم، جز اینکه پیامبر(ص) درباره او گفت. "خداوند اورا سیر نکند". واقعا هم همین شد. معاویه تا اخر عمر دائما میخورد و چاق و چاق‌تر می‌شد ولی سیر نمی‌شد. میگن بعد از این ماجرا مردم دمشق انقدر اونو کتک زدن که بیمار شد و از دنیا رفت. 🔻یکی دیگه از علمای بزرگشون هم یه جمله ای داره خیلی عجیبه، بخاطر همین عبارت هم زبونش رو از پشت سرش کشیدن بیرون. اون عبارت اینه: "کَم بَینَ مَن شُکّ فی خلافته و بین من قیل انه الله" میگه چقدر فرقه بین کسی که در خلافتش شک کردند(یعنی خلیفه اول) وکسی که گفتن او خداست (یعنی امیرالمؤمنین). میگه شما کیو با کی دارید مقایسه می‌کنید؟ اصلا این دوتا قابل مقایسه نیستن. 🔻محمدبن ادریس شافعی، امام شافعی‌ مذهب‌ها که غوغا کرده. ده‌ها شعر فوق العاده درباره امیرالمؤمنین گفته، که یکیش اینه که جمله آخر متن عربیش بسیار زیباست: "اِلی مَ اُلام وَ حَتّی مَتی اُعاتَبُ فی حُبِّ هذَا الْفَتی وَ هلْ زُوِّجَتْ فاطِمَةُ غَیْرُهُ؟وَ فی غَیْرِهِ هَلْ اَتی، هَلْ اَتی؟ «تا کی و تا چه زمانی در دوستی این جوان سرزنش و عتاب خواهم شد؟ آیا به فاطمه زهراء غیر این جوان شوهر دیگری داده شد؟ آیا سوره هل اتی به غیر از او در مورد کس دیگری هم نازل شد؟ این‌ها مثال‌های محدودی بود، نظیر این اعتراف‌ها بین علمای اهل سنت بسیاره، از علمای حنفی مذهب گرفته تا معتزلی‌ها و دیگر فرق، جملات بی‌نظیری درباره امیرالمؤمنین گفتن. يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ(سوره صف) خواستند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند، ولی خدا نورش را کامل کرد، حتی اگر کافران خوششان نیاید. ✍ @hosein_darabi
علی را از زبان خودش بخوانیم: به کوفه نزدیک شده بودیم گذر ما به قبرستان کوفه افتاد در کنار قبرها ایستادم و خطاب به آنان گفتم: ای ساکنان خانه های وحشت و محل‌های تهی و گورهای تاریک، ای در خاک خفتگان، ای غریبان، ای تنها ماندگان، ای وحشت زده گان شما در رفتن بر ما پیشی گرفتید و ما از پی شما می آییم و به شما خواهیم رسید اگر بخواهید از آنچه پس از شما گذشت مطلع شوید بدانید که: خانه هایتان را دیگران تصرف کرده و در آن سکونت گزیده‌اند، همسرانتان به ازدواج دیگران درآمده‌اند، اموال شما در میان دیگران تقسیم شده است این‌ها خبرهایی بود که ما داشتیم حال شما چه خبر دارید؟ و روی به اصحاب کردم و گفتم بدانید اگر اینان اجازه سخن گفتن داشتند به شما خبر می دادند که "بهترین توشه ها تقواست" 📚 کتاب بخش دوران حکمیت @hosein_darabi