حسینیه هنر سبزوار
✌️ قدمهای کوچک
🖋 مهناز کوشکی
🔷 صدیقه با شروع انقلاب، با فرمان امام خمینی «ره» وارد بسیج میشود. یکی از فرمانهای امام، محقق شدن ارتش بیست میلیونی است. فرمان را میشنود و اندازه سهم خودش قدم برمیدارد. یک نفر تا ارتش بیست میلیونی، مثل یک قطره در برابر دریاست. اما فرمان را گوش میدهد و جا خالی نمیکند. هفتهای دو سه بار با مینیبوس از گوداسیا به شهر میآید و خودش را به بسیج میرساند. در مسیر با کنایههای اهالی دمخور هست اما فقط با خنده جواب میدهد: «خب تو هم بیا بسیج تا به تو هم قند و روغن بدن.»
🔶 کار صدیقه، قدم کوچکی است و اصلا هم به چشم نمیآید اما تمام مدت سعی دارد فرمان امام را به گوش همه برساند. هر روزی که از بسیج میآید، سریع خودش را به جمعهای زنانه میرساند و از روزی که بر او گذشته، صحبت میکند. هر آموزش نظامی که دیده و یا سخنران هر چه گفته را بیان میکند تا مشوقی شود برای باقی اهالی. بالاخره این گفتنها نتیجه میدهد و چند نفر از اهالی را به بسیج سبزوار میبرد و با خودش همراه و همسو میکند. رفته رفته بسیج را به روستا میآورد و کل آبادی، بسیجی میشوند.
🔷 حالا بعد از چهل و اندی سال، دوباره ولی فقیه دستوری شبیه ارتش بیست میلیونی داده است؛ «بر همهی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند». صدیقه باشیم و قدمهای کوچکمان را برداریم. قطعا خدا بزرگ میبیند.
📜 روایتهای بیشتر در «واحد خواهران حسینیه هنر سبزوار» 👈 @hhonarkh
#گودآسیا
#مقاومت_در_سبزوار
#روایت_مقاومت
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ خاطرات «دختران دانشجوی پیرو خط امام» از #تسخیر_لانه_جاسوسی
📚 کتاب «خیابان تا صبح بیدار بود»، خاطرات ده نفر از دختران دانشجوی پیرو خط امام از روزهای پرالتهاب و پرشور تسخیر لانه جاسوسی آمریکا است.
🔻آقای موسوی خوئینیها گفته بود قبل از انجام کار به امام نمیگوییم چون امکان ندارد ایشان رسماً داخل این موضوع شوند ولی مطمئن باشید بعد از انجام کار امام تایید میکند. گهگاه با گروگانها صحبت میکردیم و مجلات و نامههایی که برایشان میآمد را ترجمه میکردیم. یکی از گروگانها به نام الیزابت که کاردار دوم بود و برای خودش شخصیتی قائل بود انتظار داشت دولت آمریکا برای آزادی آنها کاری کند او میگفت کارتر اصلاً به فکر ما نیست!
دولت ما اصلاً نمیتواند باور کند شما چه برخوردی با ما دارید!
یک بار از او پرسیدم به نظرت ما چهطور آدمهایی هستیم؟
گفت آدمهای خوبی هستید.
📕 خوانش برگی از کتاب «خیابان تا صبح بیدار بود»
🎙 گوینده: آرمان غفاریان
🎥 تهیه شده در واحد تولیدات ویژه شبکه افق
🔷 سفارش با تخفیف 20 درصد(به مدت محدود) و ارسال رایگان(بالای ۴۰۰هزار تومان) 👇
raheyarpub.ir/product/خیابان-تا-صبح-بیدار-بود/
@Rahyar97
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
♨️ خاطرات «دختران دانشجوی پیرو خط امام» از #تسخیر_لانه_جاسوسی 📚 کتاب «خیابان تا صبح بیدار بود»، خاط
❗️ دانشآموزهای ساندیسخور یا ساندیسنخور؟!
روایت ۱۳ آبان سبزوار
✍️ مجتبی طبسی
در بین جمعیت دنبال سوژه میگشتم. دختران و پسران پلاکارد به دستی که در حال شعار دادن بودند، تبدیل به قابی تکراری شدهاند. سوژه اصلی اما جلوی چشمانم بود.
در حالی که صحبت از اجبار دانش آموزان برای حضور در راهپیمایی و پخش کیک و ساندیس داغ بود، نوجوانی را دیدم که با پایی شکسته دنبال جمعیت میرفت. نه کیک و ساندیس میتوانست دوای درد پایش باشد و نه مدیری میتوانست دانش آموز مجروح را مجبور به شرکت در مراسم کند.
با آن وضع تا آخر مسیر آمد و سرپا در صف اول مراسم حاضر شد. نه صندلی برایش آوردند و نه کیک و ساندیسی دستش دادند. او برای خوشگذرانی نیامده بود، برای ۱۳ آبان، روز استکبار ستیزی آمده بود.
13 آبان 1403
#روایت_مقاومت
#راهپیمایی_سیزدهآبان
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
✊ نبین قدم کوچیکه! | روایت 13 آبان سبزوار
قسمت اول
🖋 هادی سیاوشکیا
از ساعت هشت و نیم آمدنها آغاز میشود. دانشآموزان گروهگروه از مدارس میرسند. با پرچم ایران، پوستر سیدحسن نصرالله و کاردستیهایی در دست. همراه دوسه معلّم و معاون. با بنر معرفی مدرسه در جلویشان. تا ساعت نُه و نیم، تقریباً، مسجد جامع تا نزدیکی مسجد پامنار پر شده و وقت راهپیمایی است.
سرودِ «خیبر خیبر یا صهیون!» را گذاشتهاند. بعضی پرچم فلسطین به دست دارند. زن جوان مانتویی با شال نیمهباز پسرش را بین دو پرچم ایران و فلسطین نگه میدارد و گوشۀ دو پرچم را به دستان پسر میدهد و با موبایل از او عکس میاندازد.
دانشآموزان با تیپهای مختلفیاند. بعضی با لباس فرم و بعضی با لباس شخصی. بعضی با پیراهن ساده و شلوار پارچهای. بعضی با تیشرت و هودی و شلوار قد نود و زاپدار و لی. بعضی لباس بسیجی به تن. دختران امّا همگی لباس فرم دارند. بعضی چادری، بعضی مانتویی. مانتوییها، بعضی با مقنعه عقب رفته و شلوارهای کوتاه. گروهی از دختران مانتوییِ دبیرستانی، روی دوش، چفیه انداختهاند.
چشمم به دانشآموزان راهنمایی مدرسهای میافتد که دارند جنازهای پلاستیکی با پرچم آمریکا را حمل میکنند. دست دانشآموزی دیگر، کاردستیِ مقواییِ «نتانیاهو»یِ گریانی است. دست دیگری، «جرج واشنگتن»ِ گریان.
شعارها شروع میشود. بچّهها از تهِ دل و بلند و بانشاط «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» میگویند.
سعی میکنم دوران مدرسهام را یادآوری کنم که آیا شرکت در راهپیمایی برایمان اجباری بود یا نه؟ چیزی یادم نمیآید. تصمیم میگیرم از معاونها و دانشآموزان بپرسم. آشنایی میبینم و سلام و علیکی میکنم.
- همۀ بچههای مدرسهتون رو اوردین؟
- نه. همهشون رو نمیتونستیم. هزینۀ ماشین زیاد میشد. بعضیها رو اوردیم.
- کسی نخواست که نیاد؟ میتونست نیاد؟
- نه نبود کسی. اتّفاقا جلوی مدرسه، سرِ اومدن، دعوا شد. ما چون مدرسۀ حاشیۀ شهریم دیگه نتونستیم همه رو بیاریم.
تشکری میکنم و دوباره دنبال میگردم. نگاهم به یک روحانی جوان میافتد. جلو میروم و از او میپرسم.
- انتخابی بود. همه رو نمیتونستیم بیاریم. والدین هم باید رضایتنامه امضا میکردن.
از او که جدا میشوم دنبال اسم مدرسهشان میگردم. روی لباس فرمشان، پیدایش میکنم؛ «صدرا»؛ مدرسۀ مذهبی شهر.
جلوی پایگاه شهید شجیعی ایستگاه صلواتی است. رد میشوم. فکر میکنم چای میدهند. به آشنای دیگری میرسم و دوباره از او میپرسم.
- اجباری نبود. ما هفتاد نفر سهمیه داشتیم که بیاریم. رضایتنامه هم از والدین میگرفتیم. نه. هرکی میخواست میاومد.
اسم مدرسهاش را میپرسم.
- امام حسین
مدرسۀ غیرانتفاعی وابسته به سپاه.
جمعیت حدود ده و نیم به مقصد، میدان زند، میرسد. وسط میدان سِن درست کردهاند. مجری تشکر میکند و از یک نوجوان دعوت میکند تا مقالهاش را بخواند. نوجوانِ خوشتیپ، خوشسخن است. خودمانی حرف میزند امّا بر سخن مسلّط است. تا جایی که بعد از تمام شدن حرفهایش «آیتالله مغیسه»، امام جمعه، میرود و پیشانیاش را میبوسد و پشت میکروفن میگوید:
- این نوجوان واقعاً جزو رویشهای انقلاب است. ماشاءالله.
و یک سفر کربلا به او وعده میدهد. بعد، دانشآموز دیگری رجز میخواند.
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
✊ نبین قدم کوچیکه! | روایت 13 آبان سبزوار قسمت اول 🖋 هادی سیاوشکیا از ساعت هشت و نیم آمدنها آغا
✊ نبین قدم کوچیکه! | روایت 13 آبان سبزوار
قسمت دوم
🖋 هادی سیاوشکیا
نزدیک پسری با تیپ لاتی-اسپرت میشوم و از او میپرسم که از کدام مدرسه است؟ «شهید ایزدی».
- همۀ مدرسهتون اومده؟
- نه. بعضیها اومدن.
- انتخابی بود یا برنامۀ مدرسه بود و اجباری؟
- نه اجباری نبود. کسایی که نمیخواستن نمیومدن.
دوباره جنازۀ آمریکا را روی زمین، درحالی که پسرکی دارد به آن لگد میزند، میبینم. با آقاحسن کیقبادی، نویسندۀ خوب شهرمان، سلام و علیکی میکنم و دوباره در میدان میگردم. پدرخانمم را که فرهنگی بازنشسته است میبینم و از او هم میپرسم.
- نه بابا. همه از خداشونه بیان و کلاسشون تعطیل شه. ولی برا اینکه مدرسهها دایر باشه از هر پایه مثلاً یه کلاس رو میارن یا از هر کلاس چند نفر رو. اگر کسی نخواد هم نمیاد.
دانشآموزی باعجله از جلویم رد میشود که گیرش میاندازم.
- از کدوم مدرسهای؟
- داوزنی. میدونین کجان؟
- نه. همهتون اومدین؟ یا بعضیهاتون؟
- نه بعضیها. آقای... (درست نمیشنوم.) هم اومده؟
- نمیدونم. اجباری بود اومدن یا میتونستین نیاین؟
- نه اجباری نبود.
و باز باعجله دنبال گروه مدرسهاش میگردد.
پشت میکروفن آقای محبی، نمایندۀ شهر، سخنرانی میکند. پسرکی کوله به دوش روی جدولِ کنار چمن نشسته است. میروم کنارش مینشینم. نزدیک میشوم.
- از کدوم مدرسهاین؟
- هنرستان.
- کدوم هنرستان؟
- هنرستان علم و صنعت.
- همهتون اومدین؟
- نه. بیشتریها.
- اجباری بود یا اختیاری؟
- اجباری!
خشکم میزند. اجباری است یعنی؟ پس دیگران چه میگفتند؟ پس چرا همهشان نیامدهاند؟ بیشتریها آمدهاند. میپرسم:
- پس چرا بعضیهاتون نیومدن؟
- خب نخواستن!
- یعنی هرکی نمیخواست بیاد، نیومد؟
- آره.
- خب این میشه اختیاری که.
- آره اختیاری. اجباری نبود!
تشکری میکنم. فرق اجباری و اختیاری را نمیدانست یعنی!
به دانشآموز آشنای دیگری میرسم. از «نمونه» است. او هم میگوید: «اختیاری بود».
روی سِن دانشآموزان دبستان شهید بهشتی سرودی میخوانند: «یا صهیون! خیبر خیبر»
پسرکی، روی دوش، ماکت مقوایی موشک خیبر را که از قدش بزرگتر است حمل میکند. چند دانشآموز دیگر دنبالش راه افتادهاند.
با پایانِ سرود، مراسم تمام میشود. دانشآموزان هنوز گُله به گُله ایستادهاند تا بروند با بنر سِن عکس دستهجمعی بگیرند. بلندگوها «سلام فرمانده» پخش میکنند. بچّهها زیر لب میخوانند: «نبین قدم کوچیکه»...
#روایت_مقاومت
#سیزده_آبان_1403
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
موکب برپاست
راوی: آقای نامنی معاون مدرسه پسرانه صدرا
خبر شهادت سید رسمی شد. شبانه به مدرسه آمدیم و تشکیل جلسه دادیم. باید کاری میکردیم که در شان سید باشد. تصمیمات را گرفتیم و قرار شد صفر تا صد کارها با دانش آموزان باشد. پسران مسئول امور اجرایی شدند و دختران در پشت جبهه مسئول امور پشتیبانی. درست مانند دفاع مقدس!
حلواهایی که دختران پختند به همراه چای و خوراکی توسط پسران پخش میشد. کوچکترها هم کف خیابان پوستر پخش میکردند. بچهها خیابان را بستند و هر کدام مشغول کاری شدند. حالا دانش آموزانی که همیشه برای تعطیلی مدارس ثانیه شماری میکردند، چند ساعت بعد زنگ آخر هم خانه نرفتند و سه روز موکب را سرپا نگه داشتند.
✍️ سید مجتبی طبسی
#روایت_مقاومت_سبزوار
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
خیرالنسا در سید خندان 🏷بخش آخر 🌹هر محله یک خیرالنسا! (اهمیت تاریخ شفاهی) 🚩 به کانال #حسینیه_هنر_سب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما هم دارین با آدم بدا میجنگین؟
«یزدان» چهار سالشه. چند روزیه مامانش همراه بقیه مشغول «تولید محصول به نفع جبهه مقاومته». دیروز یه هو اومد داخل جمع و گفت: «شما خیرالنساء شدین؟»
یه نفر پرسید: «خیرالنساء کیه؟»
- مگه کتابداستان خیرالنساء رو خاله برای شما نیاورده؛ همونی که برا سربازا نون درست میکرد تا قوی شن برن با آدم بدا بجنگن؟!
✅ برگرفته از «روایت گوهرشاد»
https://eitaa.com/bano_goharshad
#خیرالنساء_صَدخروی
#روایت_مقاومت
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
🔻حماسه شاعران
🔹#فراخوان_شعر_مقاومت
مهلت ارسال: ۲۵ آبان
راه ارتباطی: @hamase_shaeran
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
♨️ «عملیات احیاء» برنده جایزه «روایت پیشرفت» شد 🥇 کتاب «عملیات احیاء» در بخش «حکمرانی و مدیریت» سوم
🎙 مـعـرفی کتاب «عملیات احیاء» توسط امام جمعه «اردکان»
📍 اردکان یزد، مصلی امام خمینی(ره)
📆 جمعه 25 آبان ماه 1403
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
34.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ویژه | مرد حماسهساز
♨️ #نقاشی_خلاقانه هنرمند ایرانی از چهره شهید «یحیی سنوار»
📍 سبزوار، آبان ماه 1403
🔻 مجتبی مومن، هنرمند سبزواری، با چسباندن تکههای چوب بر روی تابلو و به روش سوختهنگاری، این اثر را خلق کرده است. مردم نیز در تکمیل کردن این اثر، مشارکت داشتهاند. «مومن» در این اثر به صورت نمادین از تکههای چوب به نشانه چوبی که سنوار به طرف صهیونیستها پرتاب نمود، استفاده کرده است.
🔻 شهید یحیی سنوار در آخرین سکانسهای حیات مادیاش در ساختمانی در رفح، مقابلِ سربازان صهیونیستی مقاومت کرد و مجروح شد. سنوار تنها اسلحهای که برایش مانده بود، تکه چوبی بود که به سمت کوادکوپتر دشمن پرتاب کرد. و به دشمن این پیام را مخابره کرد که «باید در مسیری که آغاز کردهایم پیش برویم... یا بگذار کربلای جدیدی رخ بدهد».
🖌 هنرمند: مجتبی مومن
🎬 تصویربرداری و تدوین: امیر پرهیزگار، سجاد توسلیان، امین محزون
✅ تهیه شده در حسینیه هنر سبزوار
#شهید_یحیی_سنوار
#هنر_مقاومت
#روایت_مقاومت
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
♨️ علاقهمندان به «کتاب و کتابخوانی»
✨ کانون «رسانه همراز» دانشگاه حکیم سبزواری به مناسبت «هفته کتاب و کتابخوانی» برگزار میکند:
📚 گفتوگو درباره کتاب «زیر سایه نخل»
با حضور نویسنده کتاب، محمدحسین ایزی
🎉 همراه با فروش کتاب و جوایز ارزنده
⏰ زمان: یکشنبه، 27 آبان ماه 1403
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📷 #گزارش_تصویری | «چهارشنبههای تماشایی»
🗓 چهارشنبه؛ ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
♨️ پخش فیلم؛ ویژه نوجوانان سبزوار
😍 ما نوجوانان سبزواری هر چهارشنبه دور هم جمع میشویم و به تماشای فیلم و مستندهایی مینشینیم که دریچه جدیدی از جهان را به روی ما باز میکند. تو هم همراه ما شو!
📱برای حضور تماس بگیرید: 09044057465
📬 پخش فیلم در «حسینیه هنر سبزوار» 🔻
خ بیهق، روبهروی مسجد پامنار(بیهق 18)، کوچه روبهروی درمانگاه خاتمالانبیاء(انتهای بنبست فقاهتی)، حسینیه هنر.
[📍موقعیت مکانی حسینیه هنر](https://balad.ir/p/6zJmEeQl1Ff7QL)
#دورهمی_نوجوانان_سبزوار
#اکران_فیلم
«گروه سرود» حسینیه هنر سبزوار:
🔸 در «تلگرام» و «بله»
@hhonar_sorod
🔹 در اینستاگرام
instagram.com/hhonar_sorod
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
📚 دومین دورهمی «خانه همبازی سبزوار» برگزار شد
2️⃣ در دومین جلسه نقد کتاب کودک که آبانماه توسط «خانه همبازی سبزوار» برگزار شد، کتاب «قهرمان به شکل خودم» مورد نقد قرار گرفت. علاقمندان به حوزه نویسندگی کتاب کودک حول این کتاب گپ و گفت صمیمانهای داشتند و کتاب را از لحاظ محتوا و عناصر داستاننویسی بررسی کردند. کتاب قهرمان به شکل خودم اثر کلرژوبرت به بچهها یاد میدهد که چطور مانند شهید حاج قاسم سلیمانی راه و روش خود را برای قهرمان شدن پیدا کنند. در این جلسه پیشنهاد شد برای تاثیر بیشتر این کتاب روی کودک، میشود در انتهای قصه، گفتگو را با کودک آغاز کرد و او را در موقعیت «انتخاب نقش خود»، قرار داد.
🔥این جلسات قرار است ادامهدار باشد. اگر شما هم علاقمند به شرکت در این دورهمیها هستید به مسئول همبازی سبزوار پیام بدهید:
@Zmeraji1
#همبازی_سبزوار
#نقد_کتاب
♾ خانه همبازی؛ واحد خانواده حسینیه هنر
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
حسینیه هنر سبزوار
📷 #گزارش_تصویری | «چهارشنبههای تماشایی» 🗓 چهارشنبه؛ ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳ ♨️ پخش فیلم؛ ویژه نوجوان
♨️ «چهارشنبههای تماشایی»، پاتوق سینمایی «نوجوانان سبزوار»
📌 به گزارش «خبرگزاری مهر»
😍 نوجوانان سبزواری هر چهارشنبه دور هم جمع میشوند و به همت #حسینیه_هنر_سبزوار، به تماشای فیلم و مستندهایی مینشینند که دریچه جدیدی از جهان را به رویشان باز میکند.
🎙 روحالله محفوظی، مدیر گروه سرود حسینیه هنر سبزوار: امسال تصمیم گرفتیم فعالیتهای خود را گسترش دهیم و با مدارس و سایر تشکلهای فرهنگی همکاری کنیم. با توجه به اینکه فضایی برای نوجوانان وجود ندارد تا به تماشای فیلم و مستند بنشینند، سعی کردیم این فضا را برای آنها فراهم کنیم و بر این اساس «چهارشنبههای تماشایی» برای نوجوانان ۱۱ تا ۱۶ سال سبزواری شکل گرفت.
در این نشستها، نوجوانان شناخت بیشتر و بهتری درباره #جبهه_مقاومت پیدا میکنند و شبهات ذهنی آنها رفع میشود.
🎙 افراد و مجموعههایی که دغدغه رشد نوجوانان را داشته باشند خود را محدود به مکان و امکانات نمیکنند و از کمترین امکانات بهترین نتیجهها را میگیرند؛ به طور مثال بعد از اکران فیلم و مستندهایی درباره جبهه مقاومت و پس از فرمان رهبر انقلاب در خصوص کمک به مردم غزه و لبنان، مأموریتی برای نوجوانان تدارک دیدیم که به لطف خداوند و همت بچهها نتایج درخشانی داشت.
🔻 مطالعه کامل گفتوگو با «روحالله محفوظی»، مدیر «گروه سرود حسینیه هنر سبزوار» | mehrnews.com/x36vSs
#چهارشنبههای_تماشایی
#نوجوانان_سبزوار
#گروه_سرود_حسینیه_هنر_سبزوار
🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید
➕ @hoseinieh_honar_sabzevar