eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
358 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
دادن پیامبر(ص) از (س) 🔹 زهرا(س) نور دو چشم من است... 🔸شیخ صدوق در امالى از ابن عبّاس رحمه اللَّه روایت كرده كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: فاطمه دختر من برترین زنان از اوّلین تا آخرین آنهاست. فاطمه زهرا پاره تن من است. زهرا نور دو چشم من است. زهرا میوه قلب من است. زهرا روح و جان من است. زهرا حوریّهاى است كه به قیافه انسان در آمده. هنگامى كه فاطمه در مقابل پروردگار خود در میان محراب عبادت میایستد نور او براى ملائكه آسمان نظیر نور ستارگان از براى اهل زمین میدرخشد. خداوند به ملائكه خود میفرماید: اى ملائكه من! به فاطمه كه برترین كنیزان من است نظر كنید كه چگونه در مقابل من قرار گرفته است. اعضاء و جوارح او از خوف من میلرزد. فاطمه با توجه قلبى مشغول عبادت من شده است من شما را شاهد میگیرم كه شیعیان وى را در امان میگذارم. سپس پیامبر خدا فرمود: هر گاه زهرا را مشاهده میكنم، آن ستمهایى به یادم میآید كه بعد از من در حقّ او خواهد شد. گویا میبینم كه ذلّت داخل خانه وى شده باشد. احترامش از دست رفته باشد. حقّش را غصب كرده باشند. از دریافت ارث خود ممنوع شده باشد. پهلوى او شكسته شده باشد. جنین وى سقط شده باشد و او فریاد میزند: وا محمّداه! ولى كسى به دادش نمیرسد، استغاثه میكند ولى كسى به فریادش نخواهد رسید. لذا بعد از من دائما محزون، غصّهدار و گریان خواهد بود، گاهى یادآور میشود كه وحى از خانهاش قطع شده، گاهى مفارقت مرا به خاطر خواهد آورد، شبها براى اینكه صداى تلاوت قرآن مرا در نماز شب نمیشنود دچار وحشت خواهد شد. سپس خویشتن را بعد از آنكه در ایام پدر عزیزترین افراد بود ذلیل خواهد دید. در همین زمان است كه خداى رئوف ملائكه را مونس فاطمه قرار میدهد. ایشان فاطمه را به همان گونه ندا میكنند كه حضرت مریم را ندا كردند و به وى میگویند: اى فاطمه! خداوند تو را از میان زنان جهانیان انتخاب كرده است. اى فاطمه! فرمانبردار پروردگار خویش باش و با افراد سجده كننده و ركوع كننده سجود و ركوع نماى. سپس درد و بیمارى بر او غلبه خواهد كرد. آنگاه خداوند سبحان مریم بنت عمران را میفرستد تا پرستار و مونس فاطمه باشد. در همین حال است كه فاطمه میگوید: پروردگارا! من از زندگى سیر شده و از مردم دنیا بیزارم، مرا به پدرم ملحق نما! خداى توانا او را به من ملحق مینماید، زهرا اوّل كسى است از اهل بیت من كه به من ملحق خواهد شد. فاطمه زهرا در حالى كه محزون، غصّهدار، مغموم، با حقّى غصب گشته و شهید شده، بر من وارد خواهد شد. من در آن هنگام میگویم: بار خدایا! هر كسى را كه به فاطمه ظلم كرده باشد لعن كن! آن كسى را كه حقّ زهرا را غصب نموده باشد عقاب و عذاب كن! آن كسى را كه فاطمه را ذلیل كرده باشد، ذلیل كن! آن كسى را كه ضربه به پهلوى فاطمه زد به طورى كه بچه خود را سقط نمود، او را در دوزخ جاودانى كن! ملائكه میگویند: آمین! -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸الدَّقَّاقُ عَنِ الْأَسَدِیِّ عَنِ النَّخَعِیِّ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ ابْنِ الْبَطَائِنِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِی خَبَرٍ طَوِیلٍ قَدْ أَثْبَتْنَاهُ فِی بَابِ مَا أَخْبَرَ النَّبِیُّ ص بِظُلْمِ أَهْلِ الْبَیْتِ قَالَ ص وَ أَمَّا ابْنَتِی فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنِی وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ مَتَى قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْنَ یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ زَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ كَمَا یَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِكَتِهِ یَا مَلَائِكَتِی انْظُرُوا إِلَى أَمَتِی فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ إِمَائِی قَائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِیفَتِی وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِی أُشْهِدُكُمْ أَنِّی قَدْ آمَنْتُ شِیعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَكَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی كَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَیْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ فَلَا تَزَالُ بَعْدِی مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً بَاكِیَةً تَتَذَكَّرُ انْقِطَاعَ الْوَحْیِ عَنْ بَیْتِهَا مَرَّةً وَ تَتَذَكَّرُ فِرَاقِی أُخْرَى وَ تَسْتَوْحِشُ إِذَا جَنَّهَا اللَّیْلُ لِفَقْدِ صَوْتِیَ الَّذِی كَانَتْ تَسْتَمِعُ إِلَیْهِ إِذَا تَهَجَّدْتُ بِالْقُرْآنِ ثُمَّ تَرَى نَ
فْسَهَا ذَلِیلَةً بَعْدَ أَنْ كَانَتْ فِی أَیَّامِ أَبِیهَا عَزِیزَةً فَعِنْدَ ذَلِكَ یُؤْنِسُهَا اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ بِالْمَلَائِكَةِ فَنَادَتْهَا بِمَا نَادَتْ بِهِ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ فَتَقُولُ یَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ «1» یَا فَاطِمَةُ اقْنُتِی لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِی وَ ارْكَعِی مَعَ الرَّاكِعِینَ «2» ثُمَّ یَبْتَدِئُ بِهَا الْوَجَعُ فَتَمْرَضُ فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهَا مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ تُمَرِّضُهَا وَ تُؤْنِسُهَا فِی عِلَّتِهَا فَتَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ یَا رَبِّ إِنِّی قَدْ سَئِمْتُ الْحَیَاةَ وَ تَبَرَّمْتُ بِأَهْلِ الدُّنْیَا فَأَلْحِقْنِی بِأَبِی فَیُلْحِقُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِی فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَةً فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِی نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَیْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِینَ!(3) -------------------------------------------------- 📘 1.      سوره آل عمران، 42. 2.      سوره آل عمران، 43. 3.      امالى شیخ صدوق، ص 99 ارشاد القلوب، ص 295 المحتضر، ص 109 فرائد السمطین، ج 2 ص 34 شماره 371 غایة المرام، ص 48 شماره 10 سلام الله علیها صلی الله و علیه و آله ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
تو اولین کسی هستی که به من ملحق می شوی! 🔹اولین کسی که به پیامبر پیوست... 🔸 شیخ طوسى در امالى به سندش از عبد اللَّه بن عبّاس روایت كرده: هنگامى كه وفات پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نزدیك گردید آن حضرت به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد: یا رسول اللَّه! چرا گریه میكنى؟ فرمود: براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستمهایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان میرسد، میگریم. گویا میبینم دخترم فاطمه زهرا بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا میزند: یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمیرسد. وقتى فاطمه این مطلب را شنید، گریان شد. پیغمبر اكرم به وى فرمود: دخترم، گریان مباش! فاطمه گفت: پدر جان! من براى ظلمهایى كه بعد از تو خواهم دید گریه نمیكنم، بلكه براى فراقت اشك میریزم. پیغمبر فرمود: دخترم، مژده باد تو را! زیرا تو اوّلین كسى هستى كه در میان اهل بیتم به من ملحق خواهد شد. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ ص الْوَفَاةُ بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْكِیكَ فَقَالَ أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی یَا أَبَتَاهْ فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی فَسَمِعَتْ ذَلِكَ فَاطِمَةُ س فَبَكَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَبْكِینَ یَا بُنَیَّةِ فَقَالَتْ لَسْتُ أَبْكِی لِمَا یُصْنَعُ بِی مِنْ بَعْدِكَ وَ لَكِنِّی أَبْكِی لِفِرَاقِكَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا أَبْشِرِی یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِی فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُ بِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی. -------------------------------------------------- 📘 امالى طوسى، ج 1 ص 191- بحار الانوار، ص 28 ص 41 شماره 4- اثبات الهداة، ج 1 ص 572 شماره 217. سلام الله علیها صلی الله علیه و آله ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
در کلام امام صادق(ع) 🔹پنج نفر فوق العاده گریه کردند... 🔸شیخ صدوق رحمه اللَّه در كتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت كرده: افرادى كه فوق العاده گریه كردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و على بن الحسین علیهم السّلام. حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه كرد كه اثر اشك در دو گونه مباركش نظیر جوى باقى ماند. حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود كه چشمان خود را از دست داد و بدو گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنكه افسرده یا نابود گردى. حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست كه اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساكت شوى و یا اینكه روز گریان و شب ساكت باشى. یوسف با یكى از پیشنهادهاى ایشان موافقت نمود. حضرت فاطمه (س) در فراق پیغمبر به قدرى گریه كرد كه اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه كثرت گریه ات ما را اذیّت میكنى. لذا حضرت زهرا(س) از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا میرفت، وقتى ناراحتی هاى قلبى خود را با گریستن خالى میكرد به سوى مدینه باز میگشت. حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمیگذاشتند مگر اینكه گریان میشد. كار آن حضرت به جایى رسید كه یكى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من میترسم تو خود را (به واسطه كثرت گریه) هلاك نمایى! فرمود: چارهاى نیست جز اینكه از غم و اندوه خود به خداوند شكایت كنم. من چیزهایى را میدانم كه شما نمیدانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمیشوم مگر اینكه گریه راه گلویم را مسدود میكند. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُهَیْلٍ الْبَحْرَانِیِّ یَرْفَعُهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ الْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى الْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِی خَدَّیْهِ أَمْثَالُ الْأَوْدِیَةِ وَ أَمَّا یَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى یُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِیلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِینَ وَ أَمَّا یُوسُفُ فَبَكَى عَلَى یَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِیَ بِاللَّیْلِ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِیَ بِالنَّهَارِ وَ تَسْكُتَ بِاللَّیْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِینَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِی حَتَّى تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَبَكَى عَلَى الْحُسَیْنِ ع عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً -تردید از راوی است- مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِینَالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِكَ عَبْرَةٌ.(1) -------------------------------------------------- 📘 1. كتاب خصال، ج 1 ص 272 و 273 شماره 15. سلام الله علیها علیه السلام ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🔹 طبق نقل ابن أبی‌شیبه، حضرت زهرا‌علیهاالسّلام در هدایت مسیر تحصّن، چه نقشی را بر عهده داشتند؟ 🔸پاسخ: با بررسی نقل‌های به دست آمده از ماجرای تحصّن در خانه حضرت زهراعلیهاالسّلام، در می‌یابیم که ایشان نقش ویژه‌ای در هدایت مسیر تحصّن، در اعتراض به خلافت خلیفه اول و اعلان غصب خلافت امیرالمؤمنین‌علیه‌السّلام توسّط او، بر عهده داشتند. ابن أبی‌شیبه ماجرای تحصّن در خانه حضرت زهراعلیهاالسّلام را این‌گونه بیان می‌کند: كانَ عَلِیٌّ وَ الزُبَیْرُ یَدْخُلانِ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ فَـیُشاوِرُونَها... علی و زبیر نزد فاطمه ـ دختر رسول خدا ـ می‌رفتند و از وی راهنمایی می‌گرفتند...(1) انتخابِ بیت فاطمه‌علیهاالسّلام به عنوانِ محلّ تحصّن از یک سو، و مشورتِ متحصّنین با حضرت زهراعلیهاالسّلام از سوی دیگر، از محوریّت شخصیّت والای حضرت زهراعلیهاالسّلام در ماجرای اعلانِ اعتراض سیاسی به خلافت ابوبکر، حکایت دارد. مخاطبْ قرار گرفتن حضرت زهراعلیهاالسّلام، از طرفِ فرمانده مهاجمین نیز گویای آن است که در ماجرای تحصّن سه‌روزه، رهبری معنوی تحصّن‌کنندگان بر عهده حضرت زهراعلیهاالسّلام بوده است. در نتیجه، متحصّنین، با حضور در خانه فاطمه‌علیهاالسّلام و کسب نظر از آن حضرت‌علیهاالسّلام، امتثال از فرامین ایشان را پذیرفته و خود را به اطاعت از دستوراتِ حضرت زهراعلیهاالسّلام ملتزم ساخته بودند. از تدبّر در سیره حضرت زهراعلیهاالسّلام در مواجهه با مهاجمین، می‌توان دریافت که آن حضرت‌علیهاالسّلام، علاوه بر رهبری معنوی تحصّن، مسؤولیّت حفظ جان حضرت علی‌علیه‌السّلام و خنثی‌سازی توطئه قتل ایشان را نیز بر عهده داشته‌اند.(2) جهت درک عمیق‌تر این رسالت، نخست به سندی از کتاب عقد الفرید اشاره می‌کنیم: ابن عبد ربّه (متوفّای 328) در کتاب «العقد الفرید»‌(3) نقل می‌کند: اَلَّذِینَ تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَةِ أبِی‌بَکْرٍ: عَلِیٌّ و الْعَبّاسُ وَ الزُبَیْرُ فَقَعَدُوا فِی بَیْتِ فاطِمَةَ، حَتّی بَعَثَ إلَیْهِمْ أبُوبَکْرٍ، عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ لِیُخْرِجَهُمْ مِنْ بَیْتِ فاطِمَةَ، وَ قالَ لَهُ: إنْ أبَوْا فَقاتِلْهُمْ!‌(4)(5) آنان که از انجام بیعت با ابوبکر سر باز زدند: علی و عبّاس و زبیر بودند که در خانه فاطمه تحصّن کردند تا آن‌که ابوبکر، عمر بن خَطّاب را به سراغشان فرستاد تا آن‌ها را از خانه فاطمه بیرون بیاورد و به او گفت: اگر امتناع ورزیدند، با آنان بجنگ. از متن دستور ابوبکر مبنی بر سرکوبِ تحصّن‌کنندگان، می‌توان به شکل‌گیری یک توطئه پنهان با هدفِ به قتل رساندنِ حضرت علی‌علیه‌السّلام پی بُرد. توطئه‌ای که با حضور حضرت صدّیقه‌علیهاالسّلام خنثی گردید، چنانچه در «تاریخ یعقوبی» می‌خوانیم: یعقوبی (متوفّای 292) می‌نویسد: وَ بَلَغَ أبابَكْرٍ وَ عُمَرَ أنَّ جَماعَةً مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأنْصارِ قَدِ اجْتَمَعُوا مَعَ عَلِیِّ بْنِ أبِی‌طالِبٍ فِی مَنْزِلِ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ فَأتَوْا فِی جَماعَةٍ حَتّی هَجَمُوا الدّارَ... وَ دَخَلُوا الدّارَ فَخَرَجَتْ فاطِمَةُ فَقالَتْ: وَ اللهِ لَتَخْرُجُنَّ أوْ لَأكْشِفَنَّ شَعْری وَ لَأعِجَّنَّ إلَی اللهِ.‌(6) و به خلیفه اول و دوم خبر رسید كه گروهی از مهاجرین و انصار همراه با علی بن ابی‌طالب در منزل فاطمه دختر پیامبر خدا اجتماع كرده‌اند. پس آن‌ها با گروهی [نزد خانه حضرت زهراعلیهاالسّلام] آمدند تا این‌كه به خانه هجوم آوردند... و وارد منزل شدند، پس فاطمه بیرون آمد و گفت: به خدا سوگند! یا از خانه‌ام بیرون می‌روید و یا من مویم را پریشان می‌كنم و به درگاه خدا ناله می‌زنم. 📘پی نوشت ها: 1. المُصنّف، ج 7، ص 433، رقم 37034، چاپ: دار الكتب العلمیّه، بیروت؛ ج 7، ص 432، رقم  37045، چاپ: دار التاج، بیروت؛ ج 8، ص 572، رقم 4، چاپ: دار الفكر، بیروت؛ ج 14، رقم 18891، چاپ: هند(مختار احمد الندوی، دار السلفیّه). 2. ر.ک: كتاب‌های «ایستاده در باد» و «غروب سرخ غدیر» (تألیف: علی لبّاف، مركز فرهنگی انتشاراتی منیر.) 3.«العقد الفرید» (جلد 5، صفحه 13 ـ 14)، چاپ: بیروت، 1404هـ؛ (جلد 3، صفحه 64)، چاپ: مصر، 1353 هـ. 4.قاتِلْهُمْ یعنی با آن‌ها بجنگ تا حدّی که تسلیم یا کشته شوند. 5.نقل مشابه: أبوالفِداء (متوفّای 732)، «المختصر فی أخبار البشر» (جلد 1، صفحه 156)، چاپ: بیروت و (جلد 1، صفحه 165)، چاپ: مصر. 6.تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 126، چاپ: دار صادر، بیروت.  نوشته شده توسط گروه طرح و تحقیق فاطمیّه سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🔹طبق نقل ابن أبی‌شیبه، هواداران خلیفه، رفتار مؤدّبانه و احترام‌آمیزی را با حضرت زهراعلیهاالسّلام در پیش گرفته بودند. آیا این مطلب با ادّعای جسارت به ایشان از سوی مهاجمین، قابل قبول و قابل جمع است؟ 🔸پاسخ: هرچند در یک نگاه ابتدایی به نقل ابن أبی‌شیبه، چنین برداشت می‌شود که نظام حاکم، هنگام برخوردِ نظامی با حضور مخالفین سیاسیِ خود در بیت فاطمه‌علیهاالسّلام، احترام حضرتِ زهراعلیهاالسّلام را رعایت کرده است؛ امّا از دقّت در «نحوه مواجهه و شیوه پاسخگویی حضرتِ زهراعلیهاالسّلام به مهاجمین»، نمی‌توان به سادگی باور کرد که هواداران خلیفه، رفتار مؤدّبانه و احترام‌آمیزی را با حضرتِ زهراعلیهاالسّلام در پیش گرفته بودند. نحوه مواجهه و شیوه پاسخگویی حضرت زهراعلیهاالسّلام به مهاجمین سند شماره 1 ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در کتاب «الإمامة و السیاسه» (جلد 1، صفحه 12)، چاپ: مصر، 1382 هـ؛ نقل می‌کند: وَ إنَّ أبابَکْرٍ تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَتِهِ عِنْدَ عَلِیٍّ، فَبَعَثَ إلَیْهِمْ عُمَرَ... فَدَعا بِالْحَطَبِ وَ قالَ: وَ الَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجُنَّ أوْ لَاُحْرِقَنَّها عَلی مَنْ فِیها... فَوَقَفَتْ فاطِمَةُ عَلی بابِها، فَقالَتْ: لا عَهْدَ لِی بِقَوْمٍ حَضَرُوا أسْوَأ مَحْضَرٍ مِنْکُمْ... و خلیفه اول غیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او [با حضورشان] نزد علی سرپیچی کرده بودند ـ ، احساس کرد؛ لذا خلیفه دوم را به سراغشان فرستاد. ... خلیفه دوم هیزم طلبید و گفت: قسم به آن‌که جانم در دست اوست، یا خارج می‌شوید یا بی‌تردید خانه را ـ با هرکه در آن است ـ به آتش می‌کشم... لذا فاطمه کنار درب خانه‌اش ایستاد و فرمود: گروهی را نمی‌شناسم که حضورشان بدتر از حضور شمایان باشد. ابن قُتَیْبَه، در ادامه ماجرا می‌نویسد: ... قامَ عُمَرُ، فَمَشی مَعَهُ جَماعَةٌ حَتّی أتَوْا بابَ فاطِمَةَ، فَدَ قّوْا الْبابَ، فَلَمّا سَمِعَتْ أصْواتَهُمْ نادَتْ بِأعْلی صَوْتِها: یا أبَتِ! یا رَسُولَ اللهِ! ماذا لَقِینا بَعدَ کَ مِنِ ابْنِ الْخَطّابِ وَ ابْنِ أبِی‌قُحافَةَ؟! خلیفه دوم به پا خاست و همراه او جماعتی حرکت کردند تا به درب خانه فاطمه رسیدند و درب را کوفتند. وقتی آن بانو صداهایشان را شنید، به صدای رسا فرمود: پدر جان! ای رسول خدا! پس از تو ـ از فرزند خَطّاب و فرزندِ أبی‌قُحافه ـ چه چیزها که دیدیم! سند شماره 2 ابن أبی‌الحدید معتزلی (متوفّای 656) در کتاب «شرح نهج البلاغه» (جلد 2، صفحه 56)، چاپ: مصر، 1385 هـ؛ از احمد بن عبدالعزیز، معروف به «أبوبکر جوهری» (متوفّای 323) [نویسنده کتاب: «السقیفة و فدک»] نقل می‌کند: إنَّ سَعْدَ بْنَ أبِی‌وَ قّاصٍ کانَ مَعَهُمْ فِی بَیْتِ فاطِمَةَ وَ الْمِقْدادُ بْنُ الْأسْوَدِ أیْضاً، وَ إنَّهُمُ اجْتَمَعُوا عَلی أنْ یُبایِعُوا عَلِیّاً فَأتاهُمْ عُمَرُ لِیُحْرِقَ عَلَیْهِمُ الْبَیْتَ... وَ خَرَجَتْ فاطِمَةُ تَبْکی‌ وَ تَصِیحُ فَنَهْنَهَتْ مِنَ النّاسِ... سعد بن أبی‌وَقّاص همراهِ با آنان در خانه فاطمه بود؛ و نیز مقداد بن اَسود؛ و آنان تجمّع کردند تا با علی بیعت کنند. لذا خلیفه دوم به سراغشان آمد تا خانه را با آنان به آتش کشد... و فاطمه گریان و فریادکشان بیرون آمد و مهاجمان را از اقدامشان بازداشت... بررسی رفتار احترام‌آمیز از زاویه‌ای دیگر دقّت در تأثیرپذیری ناظرانِ هجوم، از شیوه پاسخگویی حضرت زهراعلیهاالسّلام به هوادارانِ خلیفه، این احتمال را به شدّت تقویت می‌نماید که: رفتار مؤدّبانه خلیفه دوم در هنگام گفتگو با حضرت زهراعلیهاالسّلام، در واقع، نوعی «صحنه‌سازی» جهتِ «عدم تشویش اذهان عمومی» بوده است. هرچند ـ دردمندانه ـ باید گفت: تأثیرپذیری افکار عمومی شهروندانِ مدینه از فریاد دادخواهی حضرت زهراعلیهاالسّلام، به حمایتِ عملی آنان از آن حضرت‌علیهاالسّلام نینجامید؛ امّا نظام خلافت، نمی‌توانست احتمالِ وقوع یک اعتراض فراگیر به «رفتار توهین‌آمیزش در هنگام گفتگو با حضرت زهراعلیهاالسّلام» را نادیده انگاشته و از همان لحظاتِ آغازین اقدام به هجوم اوّل، با پرخاش‌گری و گستاخی، با یگانه دختِ رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله رفتار نماید. شاید اگر خلیفه دوم چنین سیاستی را در پیش نمی‌گرفت،‌(1) ناظران، به ترک صحنه اکتفا نکرده و عکس‌العملی فراتر از «بی‌طرفی» را از خود بروز می‌دادند؛ عکس‌العملی که به هیچ وجه به نفع نظام حاکم نبود. سند شماره 1 ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در کتاب «الإمامة و السیاسه» (جلد 1، صفحه 13)، چاپ: مصر، 1382 هـ؛ نقل می‌کند: ... فَلَمّا سَمِـعَ الْقَوْمُ صَوْتَها وَ بُکاءَها، اِنْصَرَفُوا باکِینَ... وَ بَـقِیَ عُمَرُ وَ مَعَهُ قَوْمٌ... وقتی آن گروه (= ناظران)، صدا و گریه فاطمه را شنیدند، گریان بازگشتند... ولی خلیفه دوم و گروهی (= مهاجمان)، همراهِ او [در صحنه] باقی ماندند
. سند شماره 2 ابن حمزه زیدی (متوفّای 614) در کتاب «الشافی» (جلد 4، صفحه 173)، چاپ: بیروت ]مؤسّسة الأعلمی[، 1406 هـ؛ از احمد بن ابراهیم حسنی زیدی (متوفّای 352) [نویسنده کتاب «المصابیح»] نقل می‌کند: (راوی گفت:) شَهِدَتْ عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ یَوْمَ أرادَ أنْ یُحْرِقَ عَلی فاطِمَةَ بَیْتَها، فَقالَ: إنْ أبَوْا أنْ یَخْرُجُوا فَـیُبایِعُوا أحْرَقْتُ عَلَیْهِمُ الْبَیْتَ. فَقُلْتُ لِعُمَرَ: إنْ فِی الْبَیْتِ فاطِمَةُ، أفَـتُحْرِقُها؟ قالَ: سَنَلْتَقی أنـَا وَ فاطِمَةُ! روزی که عمر بن خَطّاب خواست خانه فاطمه را به آتش کشد، من شاهد بودم که عمر گفت: اگر امتناع کردند که از خانه خارج شوند و بیعت کنند، خانه را ـ با آنان ـ به آتش می‌کشم. به خلیفه دوم گفتم: اگر در خانه فاطمه باشد، فاطمه را هم می‌سوزانی؟ گفت: من و فاطمه به هم می‌رسیم (رو در رو می‌شویم) رفتار احترام‌آمیز تغییر چهره می‌دهد شواهد تاریخی نشان می‌دهد که به دنبالِ ترک صحنه از سوی ناظرانِ هجوم (شهروندانِ مدینه)، رفتار احترام‌آمیز هواداران خلیفه نیز ـ به وضوح ـ تغییر چهره داده است. سند شماره 1 ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در کتاب «الإمامة و السیاسه» (جلد 1، صفحه 12)، چاپ: مصر، 1382 هـ؛ نقل می‌کند: ... فَدَعا بِالْحَطَبِ، وَ قالَ: وَ الَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجُنَّ أوْ لَاُحْرِقَنَّها عَلی مَنْ فِیها. فَقِیلَ لَهُ: یا أباحَـفْصٍ! إنَّ فِیها فاطِمَةَ! فَقالَ: وَ إنْ.‌(2) ... سپس هیزم طلبید و گفت: قسم به آن که جانم در دست اوست، یا خارج می‌شوید یا بی‌تردید خانه را ـ با هرکس در آن است ـ به آتش می‌کشم. به او گفتند: أباحَفص! در این خانه فاطمه حضور دارد! گفت: باشد. بی‌تردید، این دگرگونی در عملکردِ خلیفه دوم، به روشنی حاکی از آن است که برخوردِ ابتدایی او با حضرت زهراعلیهاالسّلام ـ که ابن أبی‌شیبه از آن یاد کرده است ـ بیشتر به یک نمایش عوام‌فریبانه،‌(3) شباهت دارد تا به رفتاری نشأت گرفته از باور و اعتقادِ قلبی. در نتیجه: رعایت احترام حضرت زهراعلیهاالسّلام، حرکتی نمایشی و عوام‌فریبانه بود. -------------------------------------------------- 📘 1. از دیگر تدابیر سیاسی او جهت كنترل افكار عمومی شهروندانِ مدینه، انكار رحلتِ رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله بود. (تاریخ طبری، ج 2، ص 442، چاپ: لیدن، 1879 م) جهت آشنایی بیشتر با اهداف و انگیزه‌های این انكار، به جلد یكم از كتاب «عبدالله بن سبا» (تألیف: علّامه سیّد مرتضی عسكری)، صفحه 98 ـ 104 مراجعه فرمایید. 2. واضح است كه كلمه «وَ إنْ» حرف وصل است و عبارتِ قبل را به عبارتِ بعدش متّصل می‌سازد. یعنی :وَ إنْ كانَ فِی الْبَیْتِ فاطِمَةَ (اگرچه فاطمه در خانه باشد، من خانه را با ساكنانش به آتش خواهم كشید) 3. همانند رفتار او در ماجرای انكار رحلت رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله؛ چنانچه ابن أبی‌الحدید معتزلی تصریح می‌كند: «خلیفه دوم، وقتی كه فهمید رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته است، ترسید تا مبادا بر سر رهبری، شورش و انقلابی پدید آید و انصار (شهروندانِ مدینه) یا دیگران (؟!)، رشته حكومت را به دست گیرند؛ لذا،مصلحت دید كه مردم را ـ به هر نحوی كه ممكن است ـ ساكت و آرام سازد...» نوشته شده توسط گروه طرح و تحقیق فاطمیّه سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
. سند شماره 2 ابن حمزه زیدی (متوفّای 614) در کتاب «الشافی» (جلد 4، صفحه 173)، چاپ: بیروت ]مؤسّسة الأعلمی[، 1406 هـ؛ از احمد بن ابراهیم حسنی زیدی (متوفّای 352) [نویسنده کتاب «المصابیح»] نقل می‌کند: (راوی گفت:) شَهِدَتْ عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ یَوْمَ أرادَ أنْ یُحْرِقَ عَلی فاطِمَةَ بَیْتَها، فَقالَ: إنْ أبَوْا أنْ یَخْرُجُوا فَـیُبایِعُوا أحْرَقْتُ عَلَیْهِمُ الْبَیْتَ. فَقُلْتُ لِعُمَرَ: إنْ فِی الْبَیْتِ فاطِمَةُ، أفَـتُحْرِقُها؟ قالَ: سَنَلْتَقی أنـَا وَ فاطِمَةُ! روزی که عمر بن خَطّاب خواست خانه فاطمه را به آتش کشد، من شاهد بودم که عمر گفت: اگر امتناع کردند که از خانه خارج شوند و بیعت کنند، خانه را ـ با آنان ـ به آتش می‌کشم. به خلیفه دوم گفتم: اگر در خانه فاطمه باشد، فاطمه را هم می‌سوزانی؟ گفت: من و فاطمه به هم می‌رسیم (رو در رو می‌شویم) رفتار احترام‌آمیز تغییر چهره می‌دهد شواهد تاریخی نشان می‌دهد که به دنبالِ ترک صحنه از سوی ناظرانِ هجوم (شهروندانِ مدینه)، رفتار احترام‌آمیز هواداران خلیفه نیز ـ به وضوح ـ تغییر چهره داده است. سند شماره 1 ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) در کتاب «الإمامة و السیاسه» (جلد 1، صفحه 12)، چاپ: مصر، 1382 هـ؛ نقل می‌کند: ... فَدَعا بِالْحَطَبِ، وَ قالَ: وَ الَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیَدِهِ لَتَخْرُجُنَّ أوْ لَاُحْرِقَنَّها عَلی مَنْ فِیها. فَقِیلَ لَهُ: یا أباحَـفْصٍ! إنَّ فِیها فاطِمَةَ! فَقالَ: وَ إنْ.‌(2) ... سپس هیزم طلبید و گفت: قسم به آن که جانم در دست اوست، یا خارج می‌شوید یا بی‌تردید خانه را ـ با هرکس در آن است ـ به آتش می‌کشم. به او گفتند: أباحَفص! در این خانه فاطمه حضور دارد! گفت: باشد. بی‌تردید، این دگرگونی در عملکردِ خلیفه دوم، به روشنی حاکی از آن است که برخوردِ ابتدایی او با حضرت زهراعلیهاالسّلام ـ که ابن أبی‌شیبه از آن یاد کرده است ـ بیشتر به یک نمایش عوام‌فریبانه،‌(3) شباهت دارد تا به رفتاری نشأت گرفته از باور و اعتقادِ قلبی. در نتیجه: رعایت احترام حضرت زهراعلیهاالسّلام، حرکتی نمایشی و عوام‌فریبانه بود. -------------------------------------------------- 📘 1. از دیگر تدابیر سیاسی او جهت كنترل افكار عمومی شهروندانِ مدینه، انكار رحلتِ رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله بود. (تاریخ طبری، ج 2، ص 442، چاپ: لیدن، 1879 م) جهت آشنایی بیشتر با اهداف و انگیزه‌های این انكار، به جلد یكم از كتاب «عبدالله بن سبا» (تألیف: علّامه سیّد مرتضی عسكری)، صفحه 98 ـ 104 مراجعه فرمایید. 2. واضح است كه كلمه «وَ إنْ» حرف وصل است و عبارتِ قبل را به عبارتِ بعدش متّصل می‌سازد. یعنی :وَ إنْ كانَ فِی الْبَیْتِ فاطِمَةَ (اگرچه فاطمه در خانه باشد، من خانه را با ساكنانش به آتش خواهم كشید) 3. همانند رفتار او در ماجرای انكار رحلت رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله؛ چنانچه ابن أبی‌الحدید معتزلی تصریح می‌كند: «خلیفه دوم، وقتی كه فهمید رسول خداصلّی‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته است، ترسید تا مبادا بر سر رهبری، شورش و انقلابی پدید آید و انصار (شهروندانِ مدینه) یا دیگران (؟!)، رشته حكومت را به دست گیرند؛ لذا،مصلحت دید كه مردم را ـ به هر نحوی كه ممكن است ـ ساكت و آرام سازد...» نوشته شده توسط گروه طرح و تحقیق فاطمیّه سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
مادر... همه کج رفته اند...حتی میخ همه لج کرده اند... حتی در @hosenih_maghtal
حسینیه مقتل: 📌 : وداع سوزناک امیرمؤمنان با حضرت زهرا (س) 🌻امام (ع) فرمود: چون حضرت مادرم فاطمه زهرا(س) از دنیا رفت، امیرمؤمنان‌ وی را پنهانی به خاک سپرد و آثار قبر را از میان برد. آنگاه که دفن پایان یافت و دست‌ها را از خاک قبر تکان داد، اندوه بر او هجوم آورد و اشک‌ها بر صورت مبارک فرو ریخت به قبر پیامبر(ص) روی کرده، همه دردی که بر دلش می‌گذاشت را با ایشان در میان نهاد و گفت: یا ! سلام من و سلام دخترت فاطمه بر تو باد؛ همان دخترت که حبیبه و نور خوابیده است و خداوند خواست که به سرعت به تو ملحق شود. یا رسول‌‌الله از فراق دختر برگزیده تو صبر و شکیبایی بر مصیبت، سنت بازمانده شماست. من تو را به دست خود به قبرنهاده و به خاک سپردم، در حالی که سر شما بر روی سینه من بود، جان سپردی. در بهترین سخن آمده: «انالله و انا الیه راجعون» یا رسول‌الله! آن امانتی که به من سپرده شده بود، باز پس گرفته شد و زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید. یا رسول‌الله! چقدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظر من زشت شده است.غم و اندوه من، ابدی و ماندگار شده است و شب من با بی‌خوابی می‌گذرد. این غم از قلب من خارج نمی‌شود تا زمانی که خداوند مرا در آن خانه‌‌ای که تو در آن هستی، وارد نماید. چه زود بود که بین ما جدایی افتد. از این فراق تنها به خدا شکایت می‌برم. دخترت به زودی تو را از اینکه امت تو پشت به پشت هم دادند تا حق او را پایمال نمایند، آگاه خواهد کرد! سرگذشت او را جویا شو و گزارش حال را از وی بخواه! زیرا چه بسیار غم وغصه‌هایی که در دل او جمع شده بودند و او در دنیا راهی برای گفتن آن نیافت. اما او آنها را برای تو خواهد گفت و خداوند که بهترین حکم‌کنندگان است، داوری خواهد کرد. یا رسول‌الله! صلوات خدا بر تو و سلام و خشنودی خدا بر فاطمه اطهر باد. 📚 کلینی،کافی، ج ۱، ص۴۵۹ 📚 مفید، امالی، ص۲۸۲. ✅ @hosenih_maghtal
🔹 #تصویر_پروفایل 🔸 #فاطمیه ✅ @hosenih_maghtal
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
📚 #کتاب_و_کتاب_خوانی  #معرفی_کتاب 📕 بحثی کوتاه پیرامون خطبه فدک (برگرفته از درسهای آیت الله العظمی تهرانی  ) 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🔹امیرالمؤمنین بر بالین حضرت زهرا و و صایای آن بانو به حضرت امیر (علیه السلام) 🔸 به هنگام رحلت حضرت زهرا سلام الله علیها، امام على عليه السّلام نماز ظهر را خوانده به سوى منزل بازگشت. كنيزان را در راه ديد در حالى كه گريان و محزون بودند. امام عليه السّلام به ايشان فرمود: چه خبر شده، چرا شما را ناراحت و مضطرب میبينم؟! گفتند: يا امير المؤمنين! دختر عموى خود زهرا را درياب، گر چه گمان نمیكنيم حاصلى داشته باشد. حضرت على به سرعت به سوى اطاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد، ناگاه ديد فاطمه در ميان بستر خويش افتاده و به طرف راست و چپ میغلطد. على عليه السّلام ردا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خويش افكند و لباس خود را درآورد، آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: اى زهرا! ولى حضرت فاطمه سخنى نگفت. براى دومين بار فرمود: اى دختر محمّد مصطفى! فاطمه زهرا باز جوابى نداد! على عليه السّلام براى سومين بار صدا زد: اى دختر آن كسى كه زكات را در دامن عباى خود براى فقرا میبرد! جوابى نشنيد. اى دختر آن كسى كه با ملائكه نماز خواند! حضرت زهرا عليها السّلام جوابى نداد. على عليه السّلام صدا زد: اى فاطمه، با من سخن بگو! من پسر عموى تو على بن ابى طالب هستم. فاطمه چشمان خود را به روى او باز كرد، آنگاه آن بانو گريست و على عليه السّلام هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود: تو را چه شده؟ من پسر عمويت على هستم. فاطمه گفت: اى پسر عمو! من اكنون مرگ را مشاهده میكنم كه نمیتوان از دست آن گريخت. سپس راجع به فرزندانش خصوصا امام حسن و امام حسین سفارشاتی فرمود و گفت: ايشان يتيم و دل شكستهاند، ديروز بود كه آنان جدّ بزرگوار خود را از دست دادند، امروز هم مادر خود را از دست میدهند.واى بر آن امّتى كه آنان را میكشند و با ايشان بغض و دشمنى میورزند!! آنگاه اشعارى را بدين ترتيب خواند: اگر گريه میكنى بر من گريه كن اى بهترين هدايت كنندگان، و اشك بريز كه روز فراق رسيد. اى همسر بتول! من در باره نسل خود به تو سفارش میكنم، زيرا كه ايشان ملازم اسلام میباشند. براى من و يتيمهاى من گريه كن، مخصوصا كشته و قتيل كربلا را فراموش نكنى. ايشان مفارقت میكنند و يتيمانى حيران و سرگردان میشوند، خداوند مقرّر كرده كه روز فراق است. حضرت امير به زهراى اطهر فرمود: اى دختر رسول خدا! تو اين مطلب را از كجا میگويى، در صورتى كه وحى خدا از خاندان ما قطع شده است؟! فاطمه گفت: اى ابو الحسن! من امروز خواب ديدم كه پدر بزرگوارم در ميان قصرى از جواهرات سفيد است، چون مرا ديد فرمود: دخترم! نزد من بيا، زيرا من مشتاق تو هستم. گفتم: پدر جان! به خداوند سوگند كه من بيشتر شوق ملاقات تو را دارم. پدر فرمود: تو امشب نزد من خواهى بود. گفتار پدرم هميشه راست است و به وعده خود وفا خواهد كرد. على جان! هنگامى كه ديدى من سوره يس را قرائت نمودم بدان كه اجلم فرا رسيده، مرا غسل بده، ولى بدنم را برهنه نكن، زيرا من پاك و مطهّر میباشم. على جان! خودت و اهل خانهام كه به من نزديك هستند بر جنازهام نماز بخوانيد. على جان! مرا شبانه به خاك بسپار، اين نحوه را پدرم پيغمبر خدا به من خبر داده.   -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 وَ قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ فَقَالَ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا الَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا م
َحِيصَ عَنْهُ .... فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ الْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا. ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُول: ابْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاقِ يَا قَرِينَ الْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اشْتِيَاقٍ ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى يَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاق قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا الْخَبَرُ وَ الْوَحْيُ قَدِ انْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا الْحَسَنِ رَقَدْتُ السَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص فِي قَصْرٍ مِنَ الدُّرِّ الْأَبْيَضِ فَلَمَّا رَآنِي قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ الصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ الْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ ادْفِنِّي لَيْلًا فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّه. -------------------------------------------------- 📘 بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج43، ص 178-179 سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
مادر... #تصویر بزرگ شود ✅ @hosenih_maghtal
🔹باید لباس نوکری ام را به تن کنم... ✅ @hosenih_maghtal
#تمام_سپاه_علی_فاطمه_بود ✅ @hosenih_maghtal
🔹 #تصویر_پروفایل 🔸 #فاطمیه ✅ @hosenih_maghtal
🔹 #تصویر_پروفایل 🔸 #فاطمیه ✅ @hosenih_maghtal
🔹امیرالمؤمنین بر بالین حضرت زهرا و و صایای آن بانو به حضرت امیر (علیه السلام) 🔸 به هنگام رحلت حضرت زهرا سلام الله علیها، امام على عليه السّلام نماز ظهر را خوانده به سوى منزل بازگشت. كنيزان را در راه ديد در حالى كه گريان و محزون بودند. امام عليه السّلام به ايشان فرمود: چه خبر شده، چرا شما را ناراحت و مضطرب میبينم؟! گفتند: يا امير المؤمنين! دختر عموى خود زهرا را درياب، گر چه گمان نمیكنيم حاصلى داشته باشد. حضرت على به سرعت به سوى اطاق فاطمه رفت و بر آن بانو وارد شد، ناگاه ديد فاطمه در ميان بستر خويش افتاده و به طرف راست و چپ میغلطد. على عليه السّلام ردا را از دوش خود و عمّامه را از سر مبارك خويش افكند و لباس خود را درآورد، آنگاه آمد و سر مبارك حضرت زهرا را به دامن گرفت و فرمود: اى زهرا! ولى حضرت فاطمه سخنى نگفت. براى دومين بار فرمود: اى دختر محمّد مصطفى! فاطمه زهرا باز جوابى نداد! على عليه السّلام براى سومين بار صدا زد: اى دختر آن كسى كه زكات را در دامن عباى خود براى فقرا میبرد! جوابى نشنيد. اى دختر آن كسى كه با ملائكه نماز خواند! حضرت زهرا عليها السّلام جوابى نداد. على عليه السّلام صدا زد: اى فاطمه، با من سخن بگو! من پسر عموى تو على بن ابى طالب هستم. فاطمه چشمان خود را به روى او باز كرد، آنگاه آن بانو گريست و على عليه السّلام هم گريان شد و به زهراى اطهر فرمود: تو را چه شده؟ من پسر عمويت على هستم. فاطمه گفت: اى پسر عمو! من اكنون مرگ را مشاهده میكنم كه نمیتوان از دست آن گريخت. سپس راجع به فرزندانش خصوصا امام حسن و امام حسین سفارشاتی فرمود و گفت: ايشان يتيم و دل شكستهاند، ديروز بود كه آنان جدّ بزرگوار خود را از دست دادند، امروز هم مادر خود را از دست میدهند.واى بر آن امّتى كه آنان را میكشند و با ايشان بغض و دشمنى میورزند!! آنگاه اشعارى را بدين ترتيب خواند: اگر گريه میكنى بر من گريه كن اى بهترين هدايت كنندگان، و اشك بريز كه روز فراق رسيد. اى همسر بتول! من در باره نسل خود به تو سفارش میكنم، زيرا كه ايشان ملازم اسلام میباشند. براى من و يتيمهاى من گريه كن، مخصوصا كشته و قتيل كربلا را فراموش نكنى. ايشان مفارقت میكنند و يتيمانى حيران و سرگردان میشوند، خداوند مقرّر كرده كه روز فراق است. حضرت امير به زهراى اطهر فرمود: اى دختر رسول خدا! تو اين مطلب را از كجا میگويى، در صورتى كه وحى خدا از خاندان ما قطع شده است؟! فاطمه گفت: اى ابو الحسن! من امروز خواب ديدم كه پدر بزرگوارم در ميان قصرى از جواهرات سفيد است، چون مرا ديد فرمود: دخترم! نزد من بيا، زيرا من مشتاق تو هستم. گفتم: پدر جان! به خداوند سوگند كه من بيشتر شوق ملاقات تو را دارم. پدر فرمود: تو امشب نزد من خواهى بود. گفتار پدرم هميشه راست است و به وعده خود وفا خواهد كرد. على جان! هنگامى كه ديدى من سوره يس را قرائت نمودم بدان كه اجلم فرا رسيده، مرا غسل بده، ولى بدنم را برهنه نكن، زيرا من پاك و مطهّر میباشم. على جان! خودت و اهل خانهام كه به من نزديك هستند بر جنازهام نماز بخوانيد. على جان! مرا شبانه به خاك بسپار، اين نحوه را پدرم پيغمبر خدا به من خبر داده.   -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 وَ قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ فَقَالَ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا وَ هُوَ مِنْ قَبَاطِيِّ مِصْرَ وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا الَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا م
َحِيصَ عَنْهُ .... فَيُصْبِحَانِ يَتِيمَيْنِ غَرِيبَيْنِ مُنْكَسِرَيْنِ فَإِنَّهُمَا بِالْأَمْسِ فَقَدَا جَدَّهُمَا وَ الْيَوْمَ يَفْقِدَانِ أُمَّهُمَا فَالْوَيْلُ لِأُمَّةٍ تَقْتُلُهُمَا وَ تُبْغِضُهُمَا. ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُول: ابْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاقِ يَا قَرِينَ الْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اشْتِيَاقٍ ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى يَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاق قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا الْخَبَرُ وَ الْوَحْيُ قَدِ انْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا الْحَسَنِ رَقَدْتُ السَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص فِي قَصْرٍ مِنَ الدُّرِّ الْأَبْيَضِ فَلَمَّا رَآنِي قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ الصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ الْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ ادْفِنِّي لَيْلًا فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّه. -------------------------------------------------- 📘 بحار الأنوار ،علامه مجلسی،ج43، ص 178-179 سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
🔹 غسل فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و و داع حسنین (علیهما السلام) با مادر 🔸حضرت امير المؤمنین عليه السّلام میفرمايد: من متصدى امر غسل آن بانو شدم و بدن وى را از زير پيراهن غسل دادم، به خداوند سوگند كه بدن فاطمه زهرا سلام الله علیها پاك و مطهّر بود، آنگاه بدن مقدّس او را از باقيمانده حنوط پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حنوط كردم، سپس پيكر مباركش را در ميان كفنهايش جاى دادم و چون تصميم گرفتم كفن او را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ كلثوم، زينب، سكينه، فضّه، حسن و حسين! بياييد و مادر خود را براى آخرين بار ببينيد، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسين عليهما السّلام در حالى آمدند كه فرياد میزدند: آه از اين حسرتى كه هيچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پيامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بين نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسين! هنگامى كه جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنيا يتيم مانديم! حضرت على علیه السلام میفرمايد: من خداوند را شاهد میگيرم كه فاطمه زهرا آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنين را چند لحظهاى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسين را از روى سينه فاطمه بردار، به خداوند سوگند كه ملائكه آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى دوست است. حضرت امير عليه السّلام میفرمايد: من حسنين را از روى سينه زهرا برداشتم و در حال بستن بندهاى كفن اين اشعار را سرودم: مفارقت تو برايم بزرگترين امور است، و از دست دادن تو سختترين مصيبت. من براى حسرت و غم آن كسى گريه و ناله میكنم كه بهترين راه را براى مرگ پيمود. اى چشم من! با من مساعدت و همراهى كن كه محزون دائمى هستم و براى دوست خودم گريانم. -------------------------------------------------- 📚متن عربی: 🔸 فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتْ مَيْمُونَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَةِ حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِي أَكْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ فَأَقْبَلَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ هُمَا يُنَادِيَانِ وَا حَسْرَتَا لَا تَنْطَفِئُ أَبَداً مِنْ فَقْدِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ أُمِّنَا فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ يَا أُمَّ الْحُسَيْنِ إِذَا لَقِيتِ جَدَّنَا مُحَمَّداً الْمُصْطَفَى فَأَقْرِئِيهِ مِنَّا السَّلَامَ وَ قُولِي لَهُ إِنَّا قَدْ بَقِينَا بَعْدَكَ يَتِيمَيْنِ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوب. قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ وَ أَنَا أُنْشِدُ بِهَذِهِ الْأَبْيَات فِرَاقُكِ أَعْظَمُ الْأَشْيَاءِ عِنْدِي وَ فَقْدُكِ فَاطِمُ أَدْهَى الثُّكُولِ سَأَبْكِي حَسْرَةً وَ أَنُوحُ شَجْواً عَلَى خَلٍّ مَضَى أَسْنَى سَبِيلٍ أَلَا يَا عَيْنُ جُودِي وَ أَسْعِدِينِي فَحُزْنِي دَائِمٌ أَبْكِي خَلِيلِي -------------------------------------------------- 📘 بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج43، ص: 179 سلام الله علیها ♻️در ثواب نشر حدیث سهیم باشید♻️ 🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal
🌐📚حسینیه مقتل - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 @hosenih_maghtal