بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
تویی که جود و عطا بر امام ها داری
چقدر لطف و سخاوت برای ما داری؟!
جواد فاطمه ارث از کریم او بردی
غریب خانه شدن را ز مجتبا داری
@hosenih
اگر که زهر زمینت زده است، می دانم
به سینه مثل حسن داغ کوچه را داری
صدای هلهله و رقص و پایکوبی ها
نمی گذاشت بگویی به دل چه ها داری
شرار زهر لبت را چقدر خشکانده!
به حجره روضه ی عطشان کربلا داری
تنت رها شده است پشت بام خانه، بناست
سه روز روضه ی ارباب را به پا داری
@hosenih
سلام ای تن بی سر، سر بدون بدن
چرا درون تنور و به نیزه جا داری؟
تو روی نیزه حواست به عمه ها بوده
تو سایه بر سر بی سایبان ما داری...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مناجات
#عادل_حسین_قربان
▶️
هرکه با اعتقاد میآید
سمتِ بابالمراد میآید
خیلِ بسیارِ آرزومندان
از تمامِ بلاد میآید
@hosenih
روی لبهای زائران ذکرِ
یا امامِ جواد می آید
شیعه و سنی و سیاه و سفید
عالِم و بیسواد میآید
آنکه یک عمر رو به هرکس زد
حاجتش را نداد... میآید
تا بگیرد شفا و برگردد
با مریضیِ حاد میآید
حاجتِ اولی اجابت شد
دومی مثلِ باد میآید
@hosenih
معنیِ واژهی "جواد" این است:
کم بخواهی، زیاد میآید
...
این چه سرّیست در خراسان هم
کاظمینش به یاد میآید
زائر مشهدالرضا اول
سمتِ باب الجواد میآید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#محمدمهدى_عبداللهى
▶️
كبوترانه نگاهش به سمت بالا بود
سفر براى دل خسته اش مهيا بود
كبوترى كه فقط شوق پركشيدن داشت
ميان خانه خود هم غريب و تنها بود
@hosenih
خزان ،كنار نفس هاى او قدم مى زد
بهار، گمشده در چشم هاى دريا بود
چه حس و حال عجيبى دوباره باران داشت
كه سوز حنجره از ناله اش هويدا بود
نماز غربت خود را شكسته برپا كرد
اگرچه يك دلِ سير آشناى غم ها بود
در آن فضاى نفس گير بى وفايى ها
كه انعكاس صدايش به حجره پيدا بود-
@hosenih
مراد اهل نظر ،لحظه هاى آخر را
ميان بستر خود بى قرارِ زهرا(س) بود
چراغ عاطفه با موج اشك روشن شد
نگاه ماه نهم ،سمت عرش اعلى بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_مناجات
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
بردار از خاک کف حجره سرت را
از بی کسی کمترصدا کن مادرت را
اینجا جواب ناله هایت نیشخند است
اصلاً نمی فهمند چشمان ترت را
@hosenih
آه جگر سوزت امانت را بریده
اتش زدی با سرفه ات دوروبرت را
حتی توان ایستادن هم نداری
قوّت نداری وا کنی بال و پرت را
@hosenih
باید که تنها در غریبی بگذرانی
در خانه ی خود لحظه های آخرت را
در پیش رویت آب را روی زمین ریخت
می بینی آقا دشمنی همسرت را ؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
چه ظلم بود که در حق تو روا کردند
ببین که حق نمک را چطور ادا کردند
به دست همسرِ تو زهر را به تو دادند
چنان امام حسن بر تو هم جفا کردند
@hosenih
برای آنکه صدایت به گوششان نرسد
به پشت در همه با هم سر و صدا کردند
دعا برای کنیزان همیشه کارت بود
برای آنکه دهی جان همه دعا کردند
جفا و ظلم در این حد شنیدنش سخت است
به روی بام ، تو را برده و رها کردند
نشست بر بدنت سایۀ کبوترها
در آفتاب نسوزد تنت ، چها کردند
پرنده ها که رسیدند از همان بغداد
مسیر روضۀ ما سمت کربلا کردند
رها شدی به روی بام خانه ات اما
کجا دگر سرتان را به نیزه ها کردند
سلام عالمیان بر مُقَطَعُ الاعضاء
کجا نُسوجِ تنت را جدا جدا کردند؟
@hosenih
کجا بگو تو، که با نعل تازه با مرکب
به روی مصحف جسمت برو بیا کردند
به پیکر تو جسارت شده ولی آیا
تن تو را به نوکِ چکمه جابجا کردند؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
عمری گدای صاحب این خانه ماندیم
خود را درون مجلس روضه رساندیم
پا را میان این مجالس باز کردیم
دل را به پایِ روضه و منبر نشاندیم
گاهی بلند از پردهء دل گریه کردیم
گاهی به زیر لب زیارت نامه خواندیم
مشمول الطاف زیادِ اهل بیتیم
گریه کنِ داغ جواد اهل بیتیم
@hosenih
شاهِ وفا بود و شریکش بی وفا بود
تنهای تنها حضرت ابن الرضا بود
در خانه غربت داشت باید گفت از این حیث
خیلی شبیهِ به امامِ مجتبی بود
وقتی کنیزان هلهله کردند بی شک
در شام یاد شامیان و عمه ها بود
هنگام جان دادن اسیرش کرده این غم
گر چه جوان بوده است پیرش کرده این غم
@hosenih
سخت است وقتی خسته و بی جان که باشی
مظلوم بین جمعی از خویشان که باشی
مسموم باشی و تنت در تب بسوزد
دردش دو چندان می شود عطشان که باشی
حالا تجسم کن چه حالی داری آنجا
با یادِ میخ و سینه ای گریان که باشی
مادر میان شعله ها میسوخت میسوخت
با روضه اش ابن الرضا میسوخت میسوخت
@hosenih
هم گریه حیدر کرده هم زهرا برایت
هم ابتدای کودکی بابا برایت (1)
هم شیعه ات آنقدر بر تو گریه کرده
قطره به قطره تا شده دریا برایت
هم که خدا دیده تدارک زیر خورشید
یک سایه با بال کبوترها برایت
اما تنِ جدِّ غریبت زیر خورشید
این داغ را باید که از زینب بپرسید
@hosenih
پشت در بسته عطش بال و پرت سوخت
هم که دلت هم که تمام پیکرت سوخت
چشمان تو سمت خراسان بود انگار
دلها برای آن نگاه آخرت سوخت
تب داشتی فکر مدینه بودی آخر
عالم به ذکر وای مادر مادرت سوخت
زهرا به بالین تو آمد با قد خم
بر جسم و جان خسته ات گردید مرهم
@hosenih
این چشمها بی اشکها لطفی ندارد
بی گریه بر آل عبا لطفی ندارد
دنیا خدا داند برای لحظه ای هم
بی اهل بیت مصطفی لطفی ندارد
پای تمام روضه ها بودیم اما
بی روضۀ کرببلا لطفی ندارد
امشب که غمگینِ جواد ابن الرضاییم
یک بارِ دیگر روضه خوان کربلاییم
@hosenih
ای وای از آن وقتی علمدارت نباشد
ای وای اگر غم دست بردارت نباشد
سخت است بین عده ای بیگانه باشی
اما به همراهت کس و کارت نباشد
وقتی که سرها روی نی ها شد نمایان
ای کاش روی نی سرِ یارت نباشد
ختم کلامِ منبرِ روضه حسین است
یعنی نمک در آخر روضه حسین است
1 . در کتابِ در سوگ آل آلله آیت الله نظری منفرد نقل شده راوی برای تبریک ولادت امام جواد ع خدمت امام رضا ع رسید و تهنیت گفت . امام ع گریه کردند . راوی دلیل را جویا شد امام فرمودند که این طفل را در جوانی می کشند و اهل زمین و آسمان بر او گریه خواهند کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
رهبر معظم انقلاب: شهيد حججی، #حجت_خداوند در مقابل چشم همگان شد
به مناسبت سالگرد شهادت مدافع حرم
#شهید_محسن_حججی
شاعر: #مجید_فراهانی
▶️
خوش آنکس را که رهبر می ستاید
نه رهبر بل پیمبر «ص» می ستاید
به میدان عمل با ذکر یا هو
تو را سردار خیبر می ستاید
@hosenih
چه کردی در میان لجه ی خون
تو را زهرا ی اطهر «س» می ستاید
چنان کردی تو خدمت در بر دوست
تو را فضه ´و قنبر می ستاید
نشان دادی تو اهلا من عسل را
تو را سبط پیمبر «ص» می ستاید
سرت را هدیه دادار کردی
تو را ارباب بی سر می ستاید
چنان کردی علیت را وصیت
تو را ششماهه اصغر«ع» می ستاید
بمانند زهیر و مسلم و جون
تو را عباس حیدر می ستاید
اسارت را چه زیبا نقش کردی
تو را موسی ابن جعفر«ع» می ستاید
@hosenih
عزیز رهبرم هستی عزیزم
خوش آنکس را که رهبر می ستاید
تمام واژه ها از فعل تو مات
تو را «عاصی» به دفتر می ستاید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#روح_الله_پیدایی
▶️
کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان
گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان
آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان
@hosenih
یک قدم محض رضای تو نشد بردارم
اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان
در بساط غمتان مدعی ام اما حیف
غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان
پروبالم شده زخمی به زمین افتادم
کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان
@hosenih
غیر این خانه پناه دگری نیست مرا
باز کن دربه رویم پشت درم آقاجان
تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است
راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان
بعد مشهد سفر کرببلا میچسبد
یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان
@hosenih
در شب اول قبرم به شما محتاجم
گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_زینب_س_ورود_به_شهر_شام
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به سوی یار از ندارها سلام می رسد
خوشیم این سلام ها به آن امام می رسد
شدیم بی نصیب از نظاره ی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام می رسد
@hosenih
عطای یار و منعِ بخشش اش یکی است باطنا
صلاح ماست هر دوتاش... هر کدام می رسد
بریده می شود نخ توسل اهالی اش
به پای سفره ای که لقمه ی حرام می رسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام می رسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند می کند
به قلب ما همان دقیقه التیام می رسد
دل شکسته از غریبی عقیله صبر کن
می آید آن امام و وقت انتقام می رسد
فدای دختر علی که با قد خمیده اش
محله ی یهودیان شهر شام می رسد
@hosenih
چقدر کارِ این بزرگ زاده سخت می شود
در آن زمان که کاروان به ازدحام می رسد
گرسنه اند کودکان و رو به کس نمی زنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام می رسد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_جواد_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
مرغ بی بال و پر غمکده ی بغدادیم
روضه و غصه و دردیم، غم و فریادیم
قطره اشکیم که با آه رضا افتادیم
سال ها با جگر پاره چنین سر دادیم:
ما عزادار دل خون جوادیم همه
با دل خون شده مجنون جوادیم همه
@hosenih
عرش را غربت او یکسره غمناک کند
رخت مشکی به تن پهنه ی افلاک کند
گریه بر روضه ی او صاحب لولاک کند
خواهری نیست که خون از لب او پاک کند
این که پیچیده به خود تشنه و دور از وطن است
خاک عالم به سرم گل پسر بوالحسن است
@hosenih
مثل یک شمع کف حجره چکیدن سخت است
وسط خانه ی خود زهر چشیدن سخت است
از سوی همسر خود طعنه شنیدن سخت است
پر خود را به روی خاک کشیدن سخت است
نیست یک مرد، کمی یاری مظلوم دهد
قطره ای آب به این تشنه ی مغموم دهد
@hosenih
بی وفا خواست که آقای مرا پیر کند
غصه را در دل محزون شده تکثیر کند
پسر فاطمه را کوچک و تحقیر کند
خواست او را وسط حجره زمین گیر کند
بی حیا بر جگر سوخته اش می خندید
با کنیزان جلوی حجره ی او می رقصید
@hosenih
پسر شاه خراسان جگرش می سوزد
از غم زهر جفا چشم ترش می سوزد
دست و پا می زند و بال و پرش می سوزد
وسط حجره، تن شعله ورش می سوزد
باورم نیست که این ها به کمک برخیزند
آب را پیش نگاهش به زمین می ریزند
@hosenih
گاهی از شرم کمی رحم و مدارا خوب است
نگذارید تنش را به تماشا خوب است
نکشیدش به سوی بام، همین جا خوب است
چه کسی گفته قد و قامت رعنا خوب است؟!
حمل او روی سر چند نفر، دردسر است
تیزی پله و تنگی گذر، دردسر است
@hosenih
خوبی بام به این است مصیبت نکشد
بدنش زیر سم اسب مشقت نکشد
نیزه و سنگ به پیشانی حضرت نکشد
آخر روضه ی او کار به غارت نکشد
تشنه جان داده ولی در بدنش سر دارد
صحن این بام چه خوب است، کبوتر دارد
@hosenih
شاه عالم به زمین خورده و بی حال شده
پیکرش در ته گودال لگدمال شده
بر سر پیرهنش صحبت و جنجال شده
شمر با خنجر خود وارد گودال شده
داشت با خنجر خود ضربه به آقا می زد
ناگهان صوت فراگیر "بُنَیَّ" آمد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#سیدرضا_موید
▶️
اشكي بُود مرا كه به دنيا نمیدهم
اين است گوهری كه به دريا نمیدهم
گر لحظهای وصال حبیبم شود نصيب
آن لحظه را به عمر گوارا نمیدهم
@hosenih
عمری بود كه گوشهنشيـن محبتم
اين گـوشه را به وسعت دنيا نمیدهم
در سينهام جمال علی نقش بسته است
اين سینه را به سينهی سینا نمیدهم
تا زندهام ز درگه او پا نمیكشم
دامان او ز دست تمنّا نمیدهم
سرمايهی محبت زهراست دين من
من دين خويش را به دو دنيا نمیدهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
يک ذره از محبّت زهرا نمیدهم
@hosenih
امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست
اين نقد را به نسيهی فردا نمیدهم
در سايهی رضايم و همسايهی رضا
اين سايه را به سايهی طوبی نمیدهم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#قاسم_نعمتی
▶️
بیمهر فاطمه دل ما ارزشی نداشت
بیاشکهای او گل ما ارزشی نداشت
با گریههای اوست که ما گریهکن شدیم
ورنه حیات باطل ما ارزشی نداشت
@hosenih
او مادرانه زحمت ما را کشیده است
بیباغبان که حاصل ما ارزشی نداشت
از برکت ولایت زهرای اطهر است
دنیا اگر مقابل ما ارزشی نداشت
گمراه میشدیم اگر نور او نبود
سیر و سلوک جاهل ما ارزشی نداشت
زهرا اگر نبود در این سیر بندگی
طی کردن مراحل ما ارزشی نداشت
@hosenih
بینور نام فاطمه در بین عرشیان
زینت نداشت منزل ما ارزشی نداشت
نام حسین گر شده گرمی بزم ما
بیفاطمه محافل ما ارزشی نداشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح
#غلامرضا_شکوهی
▶️
توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟
قلم قناری گنگی ست در سرودن او
کشاندنش به صحارّی شعر ممکن نیست
کمیت معجزه لنگ است پیش توسن او
@hosenih
چه دختری ، که پدر پشت بوسه ها می دید
کلید گلشن فردوس را به گردن او
چه همسری ، که برای علی به حظّ حضور
طلوع باور معراج داشت دیدن او
چه مادری ، که به تفسیر درس عاشورا
حریم مدرسه ی کربلاست دامن او
بمیرم آن همه احساس بی تعلق را
که بار پیرهنی را نمی کشد تن او
@hosenih
دمی که فاطمه تسبیح گریه بردارد
پیام می چکد از چلچراغ شیون او
از آن ز دیده ی ما در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتاب مدفن او
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت ساگرد شهادت #مدافع_حرم #شهید_محسن_حججی،
شاعر: #داود_رحیمی
▶️
غزل بی سر آورده ام در رثایش
که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد
چه عاشق! شهیدی که از دار دنیا
تنی مثل معشوق بی سر پسندد
دلم عافیت را پسندیده و او
پسندد همان را که دلبر پسندد
@hosenih
خوشا این که عمری برای برادر
غلامی کنی تا که خواهر پسندد
سرانجام هم پیش چشمان خواهر
بمیری چنان که برادر پسندد
بشر سر نخواهد درآورد از این کوچ
که عاقل کجا غیر بستر پسندد؟
اگر خشک باشد هم آبی ننوشد
لبی که فقط می ز کوثر پسندد
اگر جون باشی و نوکر بمانی
تو را شاه مانند اکبر پسندد
@hosenih
شهادت اگر گوهر و مرگ اگر سنگ
خردمند ازین بین گوهر پسندد
**
شها! دلبرا! نازنینا! دعا کن
مرا هم خدا چون تو پرپر پسندد
خدا که تورا کشته در خون پذیرفت
غلام تو را نیز بی سر پسندد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
۱۴- یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً #مضامین این #متون_فاخرِ_برجسته_ی_دینی (مثل #دعای_ابوحمزه) را در شعر بیاورد؛ این یک #رشته است، یک #شعبه_ی_کار است؛ چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالیای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، (مثل) همین #دعای_عرفه، #دعای_ابوحمزه، #مناجات_شعبانیه، #دعاهای_صحیفه_ی_سجادیه، #مشحون از #مفاهیم_عالی و #معارف_عالی_اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.
۱۵- کاری کنیم که #شعرهای_آئینی یک مجموعهای از #معارف__ائمه (علیهم السلام) باشد؛ یعنی وقتیکه این شعر را شما دادید به مدّاح و فرض کنید این را در جلسه خواند، این بهقدر چند #منبر خوب #اثر بگذارد.
۱۶- #گریه_گرفتن - البتّه یک #امتیازی است- لکن (#هدف) فقط این نیست. ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال #کمیت و #دعبل و مانند اینها دربارهی ائمّه (علیهمالسّلام) گفتند، ببینیم آنها چهجوری میگفتند، چه میگفتند، چه مضامینی را در آن #قصاید_بلند میگنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید باید اینجور شعری را بگوید.
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
✅ مروری بر #بیانات #مقام_معطم_رهبری در #دیدار_با_شاعران (۱۳۹۵/۳/۳۱)
✅ #جایگاه_شاعر:
عزیزان من! #شاعر، #سرمایه_ی_کشور است؛ جزو #فاخرترین و #عزیزترین سرمایههای هر کشوری شاعر است؛ البتّه همهی #هنرمندها سرمایهاند منتها شاعر یک #خصوصیاتی دارد و #شعر در بین انواع و اقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در #جامعه بالا برود.
✅ #انتظارات_معظم_له_از_شعرا:
۱- #سرمایه،(شاعر) باید در #بزنگاه_ها مورد #استفادهی کشور قرار بگیرد. آنجایی که #کشور -چه در زمینهی #فرهنگی، #سیاسی، #اجتماعی، #ارتباطات_مردمی و #پیوندهای_اجتماعی، #مواجهه_ی_دشمنان_خارجیاش و..- #احتیاج به یک #کمکی دارد... (باید به درد بخورد).
۲- اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به #مسائل_جاری_کشور هیچ #موضعی نداشته باشد، این شعر به کار #نیاز_کشور نمیآید؛ باید موضع داشته باشد. این کاری بوده که شعرای خوب ما همواره کردهاند؛ یک غزل گفتهاند، منتها در این غزل ناگهان میبینید که دو بیت اشاره به یک مسئلهی حسّاس دارد، آن مسئله را #زنده میکند، #مطرح میکند. بالاخره #شعر_شاعر بایستی #زنده باشد.
۳- من طرفدار این نیستم که حتماً همهی شعری که شماها میگویید، شعر موضعدار یا #سیاسی یا #متعهد یا آنچنانی باشد؛ نه، گفتن #شعر_غزلی و #شعر_عشقی هیچ اشکالی ندارد.
۴- امّا حتّی در همان شعر غزلی و عشقی هم بایستی #جان_مایه_های_هدایت باشد. (یعنی در همهی اشعار، باید جان مایههای #هدایت باشد).
۵- (شعر زنده و جاندار و موضعدار را باید) #منعکس بکنیم، یعنی #ترویج کنیم؛ افراد ترویج کنند، #صدا_و_سیما ترویج کند، #دستگاه_های_دولتی و #غیر_دولتی ترویج کنند. من میبینم یکجاهایی گویا عکسِ این، موردنظر است.
۶- در زمینهی شعر #کارهای_نکرده زیاد است؛ یکیاش مسئلهی #ترجمه است؛ مثلاً برای #شیخ_زکزاکی شعر گفته شده، اگر چنانچه ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازهی او به آنجا برسد، یا (مثلا) در زمینهی #خیانتهای_آمریکا. خب در همین قضیّهی #برجام، آمریکاییها کم #خیانت نکردند که اینها باید گفته بشود؛ شما ببینید چقدر #اثر میگذارد؛ چقدر #روحیه میدهد! ما در این زمینهها انصافاً #کوتاهی داریم. #ترجمه_های_خوب (باید) #منتشر بشود، منعکس بشود و (به خارج از کشور) برود.
۷- و این (موضع در زمینه #خیانت_های_آمریکا) فقط کار سیاسیّون نیست که #سیاسیون بگویند؛ بهتر از کار سیاسیّون این است که #هنرمندها اینها را بیان کنند. (که البته) در بین هنرها هم آنچیزیکه از همه #دم_دست_تر و #آسان_تر و #پررونق_تر و #سریع_السیر_تر است، شعر است.
۸- یک مسئله، مسئلهی شعرهایی است که در #بین_مردم کاربرد زیادی دارد؛ از جمله #نوحه و #شعرهای_مرثیه؛ نوحه خیلی میتواند تأثیر بگذارد؛ (البتّه) اگر #مضمونی در این نوحهها وجود داشته باشد. شما ببینید میلیونها افراد و امروز غالباً جوان، میایستند به یک گویندهای که دارد نوحه میخواند گوش میکنند، این خیلی فرصت مهمّی است؛ ما از این #فرصت باید استفاده کنیم.
۹- من خواهش میکنم این کسانی که اهل نوحهخوانیاند، اهل مرثیهخوانیاند، (#نوحه_ی_خوب را) بگیرند استفاده کنند و شما شعرای عزیز هم در این زمینه هرچه ممکن است دنبال کنید.
۱۰- ما در #جنگ_نرمیم؛ در #جنگ_سیاسی هستیم، در #جنگ_فرهنگی هستیم، در جنگ_امنیتی_و_نفوذی هستیم؛ فکرها و ارادهها دارند با هم میجنگند. امروز ما خیلی احتیاج داریم به #ابزارهای مؤثّر و تأثیرگذار؛ یک بخش عمدهی این ابزارها، به نظر من شعر است که بایستی مورد توجّه شماها قرار بگیرد.
۱۱- من خواهش میکنم از #ورزدادن شعر خود و #تعالی بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت، دست برندارید. یعنی شعر شما امروز #شعر_خوبی است ما هم میپسندیم وهم لذّت می بریم، امّا معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، (امّا) ما میخواهیم شعر شما در #قله قرار بگیرد.
۱۲- یکی از ابزارهای (شعر خوب) #الفاظ است؛ #لفظهای_زیبا، #فاخر و #جاافتاده. گاهی انسان میبیند شعرها شعرهای خوبی است، (ولی) در آنها #الفاظ_نپخته ای یا #نابجا بهکاررفتهای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان (راضی میشود).
۱۳- شعر را باید #ارتقا بخشید؛ #تشخیص_ارتقای_شعر هم با #صاحب_نظران_شعری است. من شنیدهام که حالا بعضیها شعر را در #فضای_مجازی منتشر میکنند، (مثلاً) یک نفری یک چیزی نوشته، ارزش (ندارد)، آنوقت نسبت به این شعر چند هزار (نفر) #لایک میکنند؛ آن لایک ارزش ندارد؛ آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد، #نظر_صاحب_نظر است.
📢زائرین گرامی:
📎قابل ذکر است که مجموعه «حسینیه» جهت استفاده هرچه بیشتر شما گرامیان از مطالب و آرامش فضای کانال های «حسینیه» ، از تبلیغات و تبادل لینک صرف نظر کرده است.
📎لذا خواهشمندیم در صورت تمایل در معرفی کانال های «حسینیه» در سروش و ایتا با خادمین این مجموعه همکاری نمایید .
1⃣کانال #حسینیه_شعر:
@hosenih
@hosenih
@hosenih
2⃣کانال #حسینیه_روضه_و_مقتل:
@hosenih_maghtal
@hosenih_maghtal
@hosenih_maghtal
🔵لطفا رسانه باشید🔵
🔺التماس دعا🔺
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#علیرضا_خاکساری
▶️
عمامه بر میدارم از سر ، حرف دارم
هر جا بیاید نام مادر حرف دارم
هر چه می آید بر سر ما از سقیفه ست
از غربت بسیار حیدر حرف دارم
از سیلی و دیوار و میخ در بماند
این بار از یک داغ دیگر حرف دارم
@hosenih
مسمومیت آخر گریبانگیر من شد
از نیش زهر و زخم بستر حرف دارم
همراه دارم در لحد عمامه ام را
با یادگاری پیمبر حرف دارم
دیگر خلاصه میکنم درد و دلم را
از کربلا با قلب مضطر حرف دارم
جا ماندم از جان بر کفان لشگر عشق
از قاسم و از عون و جعفر حرف دارم
هم بر جوان اربا اربا گریه کردم
هم از عبا و نعش اکبر حرف دارم
گهواره جنبان میان خیمه بودم
از بی قراری های اصغر حرف دارم
سرنیزه ها را دیده ام در کشمکش ها
از چکمه و پهلو مکرر حرف دارم
@hosenih
ای کشتگان اشک اگر طاقت بیارید
از خنجر و گودی حنجر حرف دارم
گودال از خون خدا یکباره پر شد
از ضربه ی سنگین آخر حرف دارم
با چشم خود دیدم چهل تا نعل تازه
از جای سُم بر روی پیکر حرف دارم
با آستین پاره عمه روسری ساخت
ای مردم از قحطی معجر حرف دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
از شام تا هشام فقط ناامید شد
پیش رقیه آخر سر روسپید شد
از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش
این بود که مصائب زینب شدید شد
جا داشت بود عمهْ رقیه کنار او
این درد هم به علت زهرش مزید شد
روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او
دیده که گوشواره کجا ناپدید شد
@hosenih
پا می کشید و حجره چو گودال سرخ گشت
ازبسکه محو روضه ی «او می کشید» شد
پس می بُرید از بدنش درخیال خود
تا اینکه ظهر نوبت«او می بُرید» شد
او می بُرید و»قصه به جایی رسید که
سوم امام کرب وبلا هم شهید شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_مدح_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
هر جا کلاس درس شما برگزار شد
با شور و شوق روح الامین رهسپار شد
هر حرف غیر حرف شما فانی است، شکر
حرف شماست بین کتب ماندگار شد
یا باقرالعلوم، فقط با کلام توست
افکار پوچ مرجئه* بی اعتبار شد
ای قیمتی ترین گهر دین بگو چرا
سهمت مزار خاکی از این روزگار شد؟
آن زین زهر خورده چه ها کرده با شما
آثار مرگ در بدنت آشکار شد
آقا شنیده ایم که ازدست زهر زود
جسمت ورم کرده دلت داغدار شد
@hosenih
جسمت ورم که کرد دلت رفت کربلا
آن خاطرات له شده رویت هوار شد
بر تن سری نبود ولی جدتان حسین
ده اسب تازه نعل به سمتش قطار شد
از دستباف فاطمه بر پیکر حسین
پودی نماند و پیرهنش تار تار شد
تقصیر شمر بود که سر روی نیزه رفت
زینب به روی ناقه ی عریان سوار شد
*از فرق انحرافی زمان امام باقر(ع)
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#رضا_باقريان
▶️
پا به پای پدر سفر کردم
در میان خرابه سر کردم
پدرم بینِ ریسمان بود و
با رقیه پدر پدر کردم
عمه ام تا به رویِ خاک افتاد
دیده ام را ز اشک، تر کردم
از همان روزِ تلخ، تا امروز
گریه هر روز تا سحر کردم
دست در دست عمه ام آن روز
از دلِ نیزه ها گذر کردم
@hosenih
سُمِ مرکب بوی گلاب گرفت
از تنی که به آن نظر کردم
تا سه ساله میان راه افتاد
پدرم را خودم خبر کردم
آنقدَر داغ دارم از آن دم
که از این زهر، خون، جگر کردم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
ای عمر پر درد و بلا بار سفر بند
امروز با زهر جفا بار سفر بند
ای عمر از دامان صبرم دست بردار
ای زهر در این سینه هرچه هست بردار
من با عطش پیشینه ای دیرینه دارم
از تشنگی هفتاد و دو آئینه دارم
@hosenih
من حضرت خون خدا را نور عینم
من پور آن لب تشنه ام سبط الحسینم
من پنجمین دردانۀ پیغمبر استم
نجل حسن نسل شریف کوثر استم
من میوۀ باغ امیر المومنینم
من غنچۀ دامان زین العابدینم
من زینت دوش ابالفضل رشیدم
عمری به روی آب تصویرش کشیدم
من وارث رخسار سیلی خورده هستم
چون غنچه در نشکفتگی پژمرده هستم
از کودکی آمادۀ پرواز بودم
جد غریب خویش را همراز بودم
من از مدینه تا مدینه داغ دیدم
یعنی که عمری را به سینه داغ دیدم
@hosenih
عمری است عاشوراست حال بی قرارم
شام غریبان است عمر سوگوارم
من همنفس بودم تمام عمه ها را
در شعله ها دیدم تمام خیمه ها را
از کربلا تا شام با من رازها هست
با هر بلا این سینۀ من آشنا هست
من نذرها کردم برای عمه زینب
تا که شود جانم فدای عمه زینب
عمری برای عمه ام روضه گرفتم
یک حرف هم بی یاد او با کَس نگفتم
من تازیانه خوردن ابرار دیدم
این داغ ها را حکمت و اسرار دیدم
@hosenih
پس باید از دریای مقتل می گذشتم
با پای پر از زخم و تاول می گذشتم
من دیده ام با دیدۀ خونین منا را
در قتلگاهِ عشق معنای فنا را
یکسو تکاپوی یتیمان بود و غربت
یکسو رخ قرآن ناطق بود و تربت
شَیبُ الخَضیب آنجا برایم شد مجسم
خَدّالتَریبِ مقتل و خط مقدم
من ازدحام نعش ها در دشت دیدم
چون اسب بی صاحب، حرم برگشت دیدم
ناگه ز دست بزم دیدم جام و می رفت
خورشید با هجده ستاره روی نی رفت
رأس علمدار حرم بر نی که دیده
من دیدم اما ناسزا در پی که دیده
@hosenih
یکسو نگاه خسته سوی خیمه ها بود
یکسو دلم با پیکر خون خدا بود
چشمم شکافنده ترین اسرار را دید
با شاهد و مشهود پس دیدار را دید
می شد حسین بن علی فانی فالله
با خاک یکسان مي شد آن محبوبِ بالله
ده مرکب و ده راکب چابک از اول
با سمّ تازه تاختند از نو به مقتل
حالا شود حالم پریشان حال عصمت
معجر کشی بود و فرار آل عصمت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#مهدی_نظری
▶️
نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دید
در این میان فقط از دست زجر می ترسید
اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزد
ولی وجود من از داغ کربلا خشکید
@hosenih
چه گویمت که کجا رفتم و چه ها دیدم
در اوج کودکیم قامتم ز غصه خمید
چه گویمت که در آنجا چه ظلم ها کردند
چه لاله ها چه قدر غنچه ها که دشمن چید
چه گویمت من از آن لحظه که عمو می رفت
کنار آب رسید و نمی از آن نچشید
چه گویمت من از آن لحظه که علم افتاد
حرم نه کل جهان بود که ز هم پاشید
چه گویمت که امامی ز صدر زین افتاد
و نیزه ها که تن پادشاه را بوسید
@hosenih
مقابل من و عمه... رقیه سیلی خورد
هزار مرتبه ازدرد هی به خود پیچید
میان قافله او را نشانه می کردند
چه لحظه ها که مغیلان به پای او نرسید
چه بوسه ها که نزد عمه جان به صورتمان
به جای زخم کبودی به جای دست پلید
@hosenih
در آن دقیقه که از تل نگاه می کردم
تمام موی سرم شد شبیه عمه سفید
اگر چه زهر جفا قاتلی به قلبم شد
ولی قدم فقط از داغ کربلا خم شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#جواد_حیدری
▶️
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم
از غصه جانسوز تو پژمرده گشتیم
هر شیعه در دل حجله داغ تو بسته
سنگینى داغت دل ما را شكسته
@hosenih
سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت
در سینه ما رفت و ما را دیدهتر ساخت
پنجم امام و هفتمین معصوم هستى
جانم فدایت پس چرا مسموم هستى
اى صبر مطلق، گشتهاى بى تاب از چه؟
اى كشتى عدل خدا، گرداب از چه؟
جسم شریفت از چه كم كم آب گشته
بنگر كه صادق از غمت بى تاب گشته
@hosenih
تو یادگار آخرینِ كربلایى
تو داغدار و دل غمینِ كربلایى
تفسیر دشت كربلا در سینه توست
دلها گرفتار غم دیرینه توست
با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى
داغ یتیمى را به صادق هدیه كردى
تاریكى صحن تو بر غربت گواه است
شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است
@hosenih
اى كاش بر قبرت حرم سازیم امامم
بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم
آییم پابوس و تو را زوّار گردیم
ما بى كسان هم لایق دیدار گردیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#سید_رضا_مؤید
▶️
سلام ما به بقیع و بُقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گـواه بر سخنـم تربـت امـامـانش
@hosenih
بقیع کعبه ی قدس چهار معصوم است
چـهار نور خدا مـی دمد ز دامـانش
یکی است حضرت باقر از آن چهار امام
که داغ او زده آتش به قلب یارانش
شهید شد ز جفای هشام آن مولا
زِ زهرِ تعبیه در زین که آب شد جانش
@hosenih
غریب اوست که در موسم زیارت حج
مدینه و آنهمه زائر که هست مهمانش
شـب شهادت او یـک نفر نمـی ماند
که اشک غم بفشاند به قبر ویرانش
دری که سجده گه قدسیان بود خاکش
به زائرش ندهـد اذن بوسـه دربــانش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih