eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
277 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌مناسبت محبت علی و فاطمه، حسین و حسن محبتی که پدر داده یادمان این است محبتی که سرانجام در حساب و کتاب رسد به روز قیامت به دادِمان این است فقط ز درسِ الفبا " حُ سِ ی ن " را بلدیم هزار شکر که سطح سوادمان این است چه فرق می‌کند اصلاً عجم، عرب، غیره... که اهل روضه شدیم و نژادمان این است یکی زیارت دنیا یکی شفاعت حشر تمام خواهشِ دل‌های خادمان این است بقیع می‌شود آباد مثل کرببلا خدا گواست که ما اعتقادمان این است © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷برخی از اظهار لطف‌های شاعران گرامی در پی عروج حجت‌الاسلام به سمت مناجات کشاندند تو را چه زود سر سفره نشاندند تو را می‌خواستی از جنس شهیدان باشی… به خواسته‌ات خوب رساندند تو را ✍ استاد هر کس که مقرب است در فکر بلاست آواره‌شدن قاعده‌ی عشق خداست "مهدی مطلبی" پَرید اما باز در صحن "حسینیه" ی او "روضه" بپاست تا حسین ارباب باشد خوش به حال نوکرش لحظه‌ی جان دادنش آید به بالای سرش بعد خدمت در حسینیه به پاس نوکری جنتش امضا شود با دست زهرا مادرش تا بوده همیشه زیر دِینت بوده در هر نفسی به شور و شینت بوده یا فاطمه، این مرد که از دنیا رفت گریه کُن روضه‌ی حسینت بوده عاقبت مهدی ما هم پَر کشید از سبوی عاشقی مِی سَر کشید رفت از دنیای سازش کارها ‏ با شهادت ذکر یا حیدر کشید‎ از طرف این عزیز، تقدیم به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) صــلــوات
سمت هر کوچه می‌روم امشب می‌رسد کوچه در ادامه به تو به امیدی که دست تو برسد می‌نویسم دوباره نامه به تو پشت دیوار خانه‌ی طوعه اولِ نامه‌ام به رسم ادب السلام علیکَ یا مولا السلام علیکِ یا زینب گر ز حال سفیر خود خواهی تشنه و خسته‌ام خیالی نیست خوب هستم اگر تو باشی خوب غیر دوری ز تو ملالی نیست من پشیمان شدم ولی صد حیف بی‌کس و یاورم در این وادی نامه‌ی اولم رسیده به تو مطمئنم که راه افتادی صبح، هجده هزار بیعت شد کوفیان آمدند دور و برم وقت مغرب نماز را خواندم یک نفر هم نماند پشت سرم سیدی از وفای این مردم بوی خون، بوی جنگ می‌آید از روی بام‌ها ز چار طرف آتش و چوب و سنگ می‌آید شک ندارم در این دیار، حسین غصه‌ها می‌شوند مأنوست گر می‌آیی بیا ولی تنها همره خود میار ناموست عصر امروز بود در بازار صحبت از گوشواره و خلخال صحبت از جنگ و از غنیمت بود صحبت از تیغ بود و از گودال بهتر این است در همین کوفه سرم از پیکرم جدا گردد شرم دارم ز چشم‌های رباب نکند اصغرش فدا گردد بعد از این بی‌وفائیِ امروز نگرانت شدم حسین، عجیب ترسم این است بین این مردم تو بمانی غریب‌تر ز غریب از بدِ روزگار می‌بینم که تنت روی خاک عریان است مادرت ناله می‌زند ای قوم پسر من غریب و عطشان است همه‌ی سعیِ مردم کوفه طرفِ کربلا کشیدن توست از همان ره که آمدی برگرد کوفه بی‌تاب سر بریدن توست بدتر از سر بریدنت این است زینب تو، اسارت کوفه صدقه بر سلاله‌ی سادات وایِ من از جسارت کوفه از خجالت میان این کوچه رنگ، از صورت سفیر پرید شاهد حرف مسلمت اشکی‌ست کز خجالت به روی نامه چکید ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حلقه زدن به خیمه‌ی ماتم شروع شد یا صاحب الزمان! غم عالم شروع شد در مجلس عزای حسینم خوش آمدید این را که گفت فاطمه، این غم شروع شد شکر خدا که با گذر از روزهای سخت ما زنده مانده‌ایم و محرم شروع شد این خیمه‌ی عزاست که آرام پا گرفت این اشکِ نم نم است که کم کم شروع شد در کوچه روی سردرِ هر خانه پرچمی‌ست یعنی صفای روضه‌ی ما هم شروع شد در پای دسته‌ها به لبِ پیرمردها "باز این چه شورش است و چه ماتم " شروع شد ماه محرم آمد و وقت گریستن با مخزنُ البُکاء و مقرَّم شروع شد ای مستمع! بیا به عزا دیر می‌رسی مداح روضه خوانده، بیا، دم شروع شد یک قطره هم ز مهریه‌ی مادرش نخورد اشک فرات و دجله و زمزم شروع شد ** کارِ بریدنِ سرِ حضرت تمام شد دعوا ولی برای دو دِرهم شروع شد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
توفیق یک سلامِ حضوری نداشتم آن هم منی که طاقت دوری نداشتم شیرین نبود زندگیِ من اگر حسین در مجلس عزای تو شوری نداشتم حس غرور من همه‌ی علتش توئی این نوکری نبود، غروری نداشتم من با غمت، که گفته که افسرده می‌شوم؟ این غم نبود هیچ سُروری نداشتم شکر خدا که روضه و هیأت همیشه هست هیات اگر نبود، صبوری نداشتم چای و نباتِ روضه و نان و نمک ز توست روضه نبود سفره‌ی جوری نداشتم ای کاش غیر شارعِ قبله تمام عمر از هیچ راهِ دیگر عبوری نداشتم ** می‌گفت زیر لب زنِ خولی دمِ سحر در خانه کاش اینکه تنوری نداشتم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تضمینی از شعر جناب مقبل کاشانی زوال ظهر، تن خسته و لب عطشان بدون لشگر و یار و بدون پشتیبان میان حلقۀ خولیّ و شمر و زجر و سنان " روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح وز جولان  " نه آل فاطمه عادت به این جسارت داشت نه شیرخواره به گهواره خواب راحت داشت نه پای دخترکانش به خار عادت داشت " نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت " نه بود دست علمدار تا کند امداد نه حُرّ و عابس و مسلم برای استمداد نه اکبریّ و نه قاسم، ز بی کسی فریاد " کشید پا ز رکاب آن خلاصۀ ایجاد به رنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد " همین که خیمۀ عباس بی ستون گردید دو چشم اهل حرم رنگِ اشک و خون گردید به گریه زینبش از خیمه‌ها برون گردید " هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید " هزار و یک ورق از مصحف مبین افتاد عزیز فاطمه بی یار و بی معین افتاد غروبِ حادثه بر خاک با جبین افتاد " بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد " ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد خیال کن هدف سنگ‌های کوفه و شام به روی نیزه سر دو برادرت باشد فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست و جمله‌های "حواست به معجرت باشد" خیال کن حَرمت بی‌پناه مانده و بعد به روی نی سر سردار لشگرت باشد کنار عمه‌ی سادات، یک‌طرف شمر و سنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد خیال کن که علی باشی و به مثل علی دو دست بسته کماکان مقدرت باشد یزید باشد و بزم شراب باشد و وای به تشت زر سر بابا برابرت باشد و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد و باز از همه بدتر که مدت سی‌سال تمام آن جلوی دیده‌ی ترت باشد به اشک حضرت سجاد می‌خورم سوگند که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔸ایام بزرگداشت ولادت حضرت رقیه (س)🔸 حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه آرام دل عمه و باباست رقیه دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب تا آینه‌ی حضرت زهراست رقیه جز او چه کسی لایق این جمله‌ی زیباست دردانه‌ی یکدانه‌ی مولاست رقیه انگار خداوند به او داده جنان را وقتی که روی شانه‌ی سقاست رقیه یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار بر دوش علی اکبرِ لیلاست رقیه گر طفل سه ساله‌ست تو کوچک مشمارش آثار بزرگیش هویداست رقیه یک قطره ز دریای حسین است ولیکن در نوع خودش وسعت دریاست رقیه در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش همسایگی زینب کبراست رقیه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسین گفتم و دل باز در کمند شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مند شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک، به چای و قند شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسند شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلند شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمند شماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرفته نورِ خود از گنبد و مناره‌ی مشهد که هست قابلِ رؤیت مَه و ستاره‌ی مشهد شده‌ست گرم، دل از عشقِ پر شراره‌ی مشهد که کرده‌ام هوسِ دیدن دوباره‌ی مشهد شده دلم همه را نائب الزیاره‌ی مشهد رئوف آل محمد، همه کس است برایم غبار چوب‌پرش هم مقدس است برایم محبتش به مُحبش مشخص است برایم رواق‌های حریمش که نه، بس است برایم، طواف حاشیه و گوشه و کناره‌ی مشهد "حرم" که عرش خدا نیست دلپذیرتر از آن که نیست جای دگر در صفا شهیرتر از آن به وصف آن قلمِ شاعران فقیرتر از آن که هست دایره‌ی واژگان حقیرتر از آن، که واژه داشته باشد به استعاره‌ی مشهد غزل به وصف حریمش رسد به اوج طراوت حرم نگو که لطافت، حرم نگو که قیامت اگر که زائر عرش است زائرش به روایت درست هست بگوییم در مقامِ شباهت: جنان خلاصه‌ای و کبریا عصاره‌ی مشهد غنی‌تر است هر آنکس در این حریم گداتر کنار پنجره تا می‌شود دو چشمِ گدا، تر رسد صدای رضا یا رضا به گوش رساتر حرم در عالم معنا ز جنت است فراتر که نیست جنتِ حق در قد و قواره‌ی مشهد کمک بگیر ز اولاد با سخاوت زهرا که شامل تو شود رحمت مداوم آن‌ها بگیر "امانِ مِنَ النار" را ز رأفت مولا که هم ضمانت عقباست، هم ضمانت دنیا فدای برگه‌ی تضمینیِ دوکاره‌ی مشهد فدای  گنبد زردِ به خطِ ثُلث مُنَقَّش حرم که گرمیِ شوقش زند کنایه به آتش فدای جزء به جزئش، به آن توازُنِ دلکَش که ریسه، گنبد و ایوان، به لفّ و نشرِ مُشَوَّش شبیه تاج و نگینند و گوشواره‌ی مشهد جمال حضرتِ ما را مه و ستاره ندارد دلی که تنگ شده جز وصال چاره ندارد خودت برو حرمش حاجت اشاره ندارد که کار خیر نیازی به استخاره ندارد برو که فاقدِ معناست استخاره‌ی مشهد گمان نکن که توانِ قیاس با حرمش هست به هر کجای جهان یک شناس با حرمش هست به قاب‌ها چقَدَر عکس خاص با حرمش هست دلت گرفت، مجالِ تماس با حرمش هست که حفظ کرده‌ام از کودکی شماره‌ی مشهد دمِ طلوع و دمِ مغرب و به وقت شفایی رسد ز صحن عتیقش به گوش عرش، صدایی چه شوکتی! چه شکوهی! چه لحظه‌ای! چه صفایی! همیشه کوک نباشد صدای ساز و صدایی شبیهِ نغمۀ موسیقیِ نقاره‌ی مشهد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷برخی از اظهار لطف‌های شاعران گرامی در پی عروج حجت‌الاسلام به سمت مناجات کشاندند تو را چه زود سر سفره نشاندند تو را می‌خواستی از جنس شهیدان باشی… به خواسته‌ات خوب رساندند تو را ✍ استاد هر کس که مقرب است در فکر بلاست آواره‌شدن قاعده‌ی عشق خداست "مهدی مطلبی" پَرید اما باز در صحن "حسینیه" ی او "روضه" بپاست تا حسین ارباب باشد خوش به حال نوکرش لحظه‌ی جان دادنش آید به بالای سرش بعد خدمت در حسینیه به پاس نوکری جنتش امضا شود با دست زهرا مادرش تا بوده همیشه زیر دِینت بوده در هر نفسی به شور و شینت بوده یا فاطمه، این مرد که از دنیا رفت گریه کُن روضه‌ی حسینت بوده عاقبت مهدی ما هم پَر کشید از سبوی عاشقی مِی سَر کشید رفت از دنیای سازش کارها ‏ با شهادت ذکر یا حیدر کشید‎ از طرف این عزیز، تقدیم به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) صــلــوات