#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست
تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست
@hosenih
ذرّه را جذبهی خورشید قمر خواهد کرد
در بقا، نیستی ذره مگر ناچیزست؟
سر خورشید به نیزهست بزرگ است خبر
راه بستند ولی پیش خبر ناچیزست
بادیه بادیه آواره شدن چیزی نیست
تا برادر همه جا هست، سفر ناچیزست
@hosenih
راوی قصّهی دردست سخن کوتاه است
بار این داغ گران، کفّه اگر ناچیزست
او چه کردهست که از سنگ عرق میریزد
پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیزست
رد شدن از دل این شام بسی طولانیست
گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیزست
شاعر: #مجید_لشکری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی
پر باز کردی لحظه ی موعود رفتی
ای بانویی که شأن تو "برداًّ سلاما" ست
با خاطرات آتش نمرود رفتی
@hosenih
شش ماه بودی داغدار خیمه سوزان
با خستگی و چشم اشک آلودرفتی
بی عاطفه ها یوسفت را سر بریدند
دنیای زیبایت که شد نابود رفتی
با حالتی که جای سیلی رد شلاق
بر گونه ات بر شانه هایت بود رفتی
@hosenih
دلتنگ دیدار برادر زاده بودی
باخاطری غمگین ولی خشنود رفتی
"أشکوا الیک…" روی لب أُّختُّ المصائب!
تا پیشگاه احمد محمود رفتی
دریا برایت عاقبت آغوش وا کرد
از غم خروشیدی شبیه رود رفتی
@hosenih
ای بی پلاک کربلا و کوفه و شام
با قد خم تا محضر معبود رفتی
ای یادگار ماندگار کربلایی
ای خبره ی در روضه خیلی زود رفتی
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است
ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است
قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل تر
بارها در کوچه ها داغ پدر را دیده است
@hosenih
آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود
بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است
صبر پنهان داشت در کرب و بلا از این جهت
دور از چشم همه رنج سفر را دیده است
در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام
چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است
ام کلثوم است یا زینب نمیدانم کدام!
دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است
@hosenih
بارها این شرم بیاندازه او را می کشد
اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است
شرم او یک بار اما می کشد او را دو بار
اینکه هم در دشت هم در تشت سر را دیده است
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_وفات
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟
شاعر: #قاسم_صرافان
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
@hosenih
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
@hosenih
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت
برایش زندگی در اوج غم معنای دیگر داشت
نگاهش کرد و روحش تازه شد از آن وقارِ ناب
کنارش غرقِ آرامش شد و دنیایِ دیگر داشت
@hosenih
حسین بن علی(ع) بعد از غم بی مادری یک عمر
کنار زینبش(س) یک خواهر والایِ دیگر داشت
برادر را مدد میداد در روز دهم، وقتی-
تک و تنها هزاران داغِ ناپیدایِ دیگر داشت
پس از خود، پیش زینب(س)با بصیرت أم کلثومش(س)
به طومار قیام ِ کربلا امضایِ دیگر داشت
خیالش راحت از روشنگری بود و شبیهِ خود
میان کاروان، خورشیدِ بی همتایِ دیگر داشت
همان که دختر خیبرشکن بود و شجاعانه
زمانِ گفتن از اجدادِ خود غوغایِ دیگر داشت
کلامش موجز و نافذ، بیانش تیغِ برّنده
کنارِ خطبه اش در کوفه عاشورایِ دیگر داشت
@hosenih
دلش خون بود از بزم یزید(لع) و خندهٔ خولی(لع)
به یاد خیزران در گوش خود آوایِ دیگر داشت
پس از سیلابِ داغ و آه؛ در چشمش پس از گریه
نشست ابری که پشتش سیلِ باران هایِ دیگر داشت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
@hosenih
مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازه ای دارد
نمیداند مگر که هرکسی اندازه ای دارد
دراین مکتب که حفظ شان کعبه می شود لازم
تویی کعبه ، که گرد تو جوانان بنی هاشم
برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس ، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سر ها
سوار ناقه خواهرها ، سوار نی برادر ها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادر ها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوتر ها
گَمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را
@hosenih
بمیرم ، در شلوغی های شام آنچه نباید ، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازه ی ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت می کشد اینجاست
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
تفسیر بی پایان کوثر ام کلثوم
تصویر ناپیدای مادر ام کلثوم
نور خدا را دیده ام در ام کلثوم
اول بگو زهرا و آخر ام کلثوم
مثل صدف در آب که گوهر پسند است
حجب و حیایت بیشتر حیدر پسند است
در یاعلی یافاطمه یارب عیان است
مستور هستی در دعا، مطلب عیان است
نور قنوتت در نماز شب عیان است
در بارگاه قدسی ات زینب عیان است
باید که چشم دشمن تو کور می شد
روزی به نام نامی ات منظور می شد
@hosenih
قرب تو را اشک سحر آورده بالا
آه غمت را میخ در آورده بالا
دیدی حسن، خون جگر آورده بالا
با دست لرزانش سپر آورده بالا
گرچه تو با این روضه ها خوب آشنایی
در اصل، دلخون شهید کربلایی
ای کاش که نذر رباب انجام می شد
وحشی ترین خورشید صحرا رام می شد
حالا مگر شش ماهه اش آرام می شد
باب الحوائج بود و وقف عام می شد
دلبستگی مادرش را می گرفتی
وقتی علی اصغرش را می گرفتی
باریدی و باریدی و باران نیامد
سقا که رفته بود از میدان نیامد
از خیمه رفت اصغر ولی عطشان نیامد
برگشتنش بر هیچ کس آسان نیامد
آمد حرم ارباب ما، اما چگونه؟
بین عبا پیچیده بود او را چگونه؟
@hosenih
از دور دیدی که سواری بر زمین خورد
آنکه پس از داغ علی اکبر زمین خورد
در زیر تیغ و نیزه ها با سر، زمین خورد
در ازدحام و خندهء لشکر، زمین خورد
عصر عجیبی بود در گودال رفتی
خوردی زمین با زینب و از حال رفتی
تصویری از نیلوفرت را می کشیدند
ازحال رفتی، معجرت را می کشیدند
بعضی تو، بعضی خواهرت را می کشیدند
..............................................
در کوچه و بازار شام....اصلاً بماند!
بگذار شعرم ناتمام اصلاً بماند
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
چه جان های که بر لب دیده ای تو
چه غم ها در دل شب دیده ای تو
به غیر از روضه ی جانسوز گودال...
هر آنچه دیده زینب، دیده ای تو
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله #صافی_گلپایگانی
#امام_زمان_عج_مناجات
افسوس نصیب دل شیعه غم شد
یکبار دگر خون به دل عالم شد
با رفتن این مرجع تقلید...آقا...
یک منتظر از منتظرانت کم شد
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله #صافی_گلپایگانی
چون شمع، همیشه، آب گردد نوکر
اینگونه، مگر، حساب گردد نوکر
یک عمر مجاهدت، فقاهت، به کنار
میخواست، فقط خطاب گردد: نوکر
شاعر: #عادل_حسین_قربان
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
دیار عشق و جنون پر ز آه مظلوم است
روایت غمشان صد کتاب منظوم است
هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد
حکایت دل پر خون ام کلثوم است
@hosenih
شریعه بسته شد و آب شد دگر نایاب
علی اصغر شش ماه از چه محکوم است
یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان
یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است
اگر چه زینب ثانی بود ولی او هم
همیشه در کنف ظل چهار معصوم است
نصیب زینب و تو شد فراغ و خون جگری
گواه صبر شما ذات حی قیوم است
تو دخت شیر خدایی تو شیر زن هستی
عناد با اسد اله چقدر مرسوم است
تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان
کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است
به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند
چقدر شام بلا نامبارک و شوم است
کسی که نسبت پیوند با حرامی داد
نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است
نگشته بوته خاری هنوز لایق گل
نصیب هرزه فقط میوه های زقوم است
@hosenih
تو و سکینه به باب الصغیر سوریه اید
مزارتان حرم دوفقید مغموم است
تو عین صبر جمیلی تو زین اب هستی
که حسرت تو فقط بوسه ای ز حلقوم است
شاعر: #جواد_کلهر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت #دهه_فجر 🇮🇷
آنروز چقدر آسمان زیبا بود
باران امید ، هر کران پیدا بود
شب کفش نپوشیده فراری شد و رفت
خورشید هنوز در هواپیما بود!
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور
ناموس کبریایم، نور دل پیمبر
هم دختر امامم هم یادگار عصمت
یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت
از کودکی هماره همدم به مجتبایم
آگاه از تمام اسرار کربلایم
مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من
اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من
با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من
یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من
@hosenih
چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب
در هر غم و بلائی بودم کنار زینب
از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم
جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم
□ □ □
هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون
دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون
همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه
من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه
تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل
خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل
دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم
انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم
وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل
شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل
خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و...
خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و...
قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر
تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر
چون خواست رَأسِ او با، جور و جفا بِبُرّد...
تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد...
خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد
آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد
فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر
از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر
@hosenih
کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت
ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت
رَأسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت
تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت
دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری
ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری
عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله
در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله
برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید
از کربلا نوای یا منتقم بیاید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
شاعر: #محمدرضا_یزدی_آینه
*
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
شاعر: #سیدمحمد_رستگار
*
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
*
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
شاعر: #میثم_کریمی
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادریّ و هم یار پدر
در لیلهی قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفرهدار افطار پدر
#سید_رضا_مؤید
*
داغ است، دل لالهی صد چاک دمشق
زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق
خورشید به سوگ «امّکلثوم» گریست
تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق
#سید_محمد_رستگار
*
هم ماه مدینه است و هم زهرهی شام
همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّکلثوم»، سلام
#سید_محمد_رستگار
*
در دفتر عشق، حرف منظوم شدم
تا آینهدار پنج معصوم شدم
هر کس به ردیف عشق نامی را خواند
من خادم بیت «امّکلثوم» شدم
#حسین_دیلم_کتولی
*
هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه
هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه
بعد از سخنان تو بگفتا زینب:
لا حول و لا قوّة الّا بالله
#محمدرضا_یزدی_آینه
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
یکی این سان، یکی این گونه باید
که شام و کوفه را رسوا نماید
ببین پیشانی زینب شکسته
بگو اخت المصائب لب گشاید
#ایوب_پرندآور
*
به حق بر فاطمه بوده است، نائب
که یک لحظه نشد در صحنه، غائب
در این عالم به غیر از «امّکلثوم»
برادر را که شد اخت المصائب؟
#سید_محمد_رستگار
*
کسی نشناختت، ای دخت مظلوم!
نباشد قدر تو بر خلق، معلوم
اگر زینب بُوَد امّ المصائب
تویی اخت المصائب، «امّکلثوم»!
#محمدرضا_یزدی_آینه
@dobeity_robaey
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#حضرت_زهرا_س_مدح
#دهه_فجر
انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمه ست
اعتبار این نظام از اعتبار فاطمه ست
ما خدا را شکر چون کوه استوار و محکمیم
الگوی ما گامهای استوار فاطمه ست
@hosenih
آری آری در مسیر نهضت پیر خمین
ما اگر ثابت قدم هستیم ، کار فاطمه ست
این صلابت ، این شکوه ، این قدرت ایران ما
گوشه ای از معجزات آشکار فاطمه ست
فتنه های دشمنان در نطفه خنثی می شود
تا علم دست امیری از تبار فاطمه ست
هر چه داریم از همان " الجار ثم الدار " اوست
عزت ما از دعای بیشمار فاطمه ست
از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش
پس یقینا این حکومت شاهکار فاطمه ست
زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود
هر کسی خدمت کند خدمتگزار فاطمه ست
هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش
مطمئنا روز محشر در جوار فاطمه ست
@hosenih
او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین
شیعه زنده از همین تقسیم کار فاطمه ست
یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام
عالمی چشم انتظار یادگار فاطمه ست
شاعر: #محمود_مربوبی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#دهه_فجر
زیبایی دریا اگر در موج آب است
در ذات هر موجی خروش و التهاب است
@hosenih
وقتی برای استراحت نیست، برخیز!
این تازه آغاز مسیر انقلاب است
پیشانی از سربند یازهرا عزیز است
مردانگی مان شهره از این انتساب است
دشمن اگر تحریم و جنگ و خدعه دارد
هرنقشه اش پیش شکوه ما سراب است
ما مرد میدانیم مثل حاج قاسم
با امر رهبر خانه ی دشمن خراب است
آزادگی در خونمان جریان گرفته
در گوشمان قدقامت اسلام ناب است
گل، پیش خوبان، پیش نامردان تفنگیم
ایمان، شجاعت، تیرهای این خشاب است
هر ماه بهمن گرم قلب خانه هامان
از عکس لبخند شهیدان توی قاب است
@hosenih
گل میدهد در ماه بهمن نرگس باغ
یعنی فرج در انتظار انقلاب است
شاعر: #زهرا_آراسته_نیا
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت #حلول_ماه_رجب
جانم به دلى كه در پناه رجب است
دلباخته و چشم به راه رجب است
ما اهل ولايتيم و عمرى دلمان
مهمان على، صاحبِ ماه رجب است
#سيدمحمد_ميرهاشمى
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
🌷 #حلول_ماه_رجب
🌷 #امام_باقر_ع_ولادت
سائل شدم و لحظۂ نابِ میلاد
چشمم به رخِ حضرتِ باقر(ع) افتاد
عید آمده و ماه رجب رؤیت شد-
امروز در آغوش ِ امام سجاد(ع)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
🌷فرارسیدن #حلول_ماه_رجب تبریک و تهنیت باد.
از دست زمانه گرچه دلخون هستيم
عمريست كه بر لطف تو مديون هستيم
اى كاش عنايتى كه ما هم گوييم
در زمره "أينَ الرجبيون" هستيم
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت #حلول_ماه_رجب، #اخلاقی_و_اندرز
مجذوب شدن به دارفانی عجب است
غفلت ز بهشت جاودانی عجب است
ماه رجب و این همه فیض و برکات
گرغافل ازاین ماه بمانی عجب است
شاعر: #علی_ساعدی
@dobeity_robaey
به مناسبت #حلول_ماه_رجب
#امام_باقر_ع_ولادت
آسمان بر لبش آورده غزل خوانی را
برده با خود تبِ سرمای زمستانی را
به تماشا بنِشین لحظهٔ عرفانی را
ماه، پوشیده لباسی نو و نورانی را
روز و شب ها شده شیرین و رطب آمده است
عاشقی باب شده؛ ماه رجب آمده است
میشود جام دل از شوقِ نیایش لبریز
نفْس اصلاح شود از برَکاتِ پرهیز
با مناجات شوی پیش خداوند، عزیز
داده پیغام که «أین الرجبیون» برخیز
سرزده روی به درگاه ببَر منتظر است
پای سجاده، شبانگاه و سحر منتظر است
@hosenih
سعی کن ناب شود غمزه و نازَت با عشق
تا مهیّا بشود برگ جوازت با عشق
تا شود زمزمهٔ راز و نیازت با عشق
«یا مَن ارجوه» بخوان بعدِ نمازت با عشق
دل خود را نگذاری که بماند بیمار
شب به شب رنگ و لعابی بده با استغفار
روح خود را بده با عشق و ارادت پرواز
وقت دلدادگی آمد، شده دیدار آغاز
شده مسرور مدینه، شده خرسند حجاز
پنجمین بار خداوند رسانده ست اعجاز
نغمهٔ هلهله از مجلس ِ افلاک رسید
اول ماه رجب هست مصادف با عید
آمد آن عشق که با علم مزیّن شده است
چشم آیات و احادیث چه روشن شده است
قلمش صاحب ادعیهٔ متقن شده است
محض دیدار رُخش نرخ، معیّن شده است
هست همنام پیمبر(ص) شده آیینهٔ ذات
نرخ دیدارِ رُخش هست هزاران صلوات
از پدر نور گرفت و شده شأنش محشر
مادرش فاطمی و غرق حیا سرتاسر
نسَبش هست علی(ع) از پدر و از مادر
نسل او پاک و مطهّر، همگی فوق بشر
میشود خط به خطِ سیرهٔ او درس آموز
می نشیند همه عالم به کنارش یکروز
@hosenih
باید آموخت از انسانیتش ایمان را
از کرمخانهٔ دستش کرم و احسان را
منبرش داده نشان، آدرس قران را
عاشقش با خودش آورده دلی حیران را
تا شود کشتهٔ آن جاذبه طبق معمول
تا فدایش بشود لحظهٔ تدریس اصول
بوسه باران شده آن دست که بخشنده شده
آنکه از سمت خداوند نماینده شده
سائل از لطف؛ همین ثانیه شرمنده شده
محضر حضرت باقر(ع) که شکافنده شده
کاش بشکافد و از سینه بگیرد دل را
کاشکی رد نکُند هدیهٔ ناقابل را!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
چه خوب شد که روی خاک مرده پا گذاشتی
خوش آمدی قدم به روی چشم ما گذاشتی
چه منتّی سر قَدَر، سر قضا گذاشتی
تویی که پای جای پای انبیا گذاشتی
تو را که آفرید حق به خویش گفت آفرین
تو آمدی و خنده شد نصیب زین العابدین
تو آمدی که کامل از کمال تو شود کلام
رسانده جابر از رسول حق به جانبت سلام
نشسته در رگ تو خون نافذ دو تا امام
در این مقام هیچکس نگشت با تو هم مقام
صفا گرفته خانه امامت از حضور تو
تو آمدی مدینه غرق نور شد ز نور تو
@hosenih
تو از تبار فاطمه تو معنی صداقتی
تو از شکوه مرتضی تو وارث شجاعتی
تو از حسینی و حسن تو جلوه امامتی
رجب مرجب از تو شد تو چشمه هدایتی
تویی که مثل نور سمت آینه شتافتی
تویی پیمبری که نیل علم را شکافتی
عزیز زین العابدین هزار جان فدای تو
همه زمینیان و آسمانیان فدای تو
و پیر و کودک و جوان و نوجوان فدای تو
به هر مکان و هر زمان و هر زبان فدای تو
فدای تو که پنجمین چراغ آل احمدی
فدای نام پاک تو که دومین محمدی
@hosenih
نگاه کن که یک به یک همه مسافر توایم
کجا بدون زائری تمام زائر توایم
همه به زیر دِین قال قال باقر توایم
اشاره کن ببین که بنده اوامر توایم
قیام ما قعود ما ز برکت قنوت توست
هزار مطلب نگفته در دل سکوت توست
بنا کنیم عاقبت بقیع ،گنبد طلا
برای تو ضریح و مرقدی شبیه کربلا
که دور آن نشسته اند یک به یک فرشته ها
چه صحنه ای ست صحن تو کنار صحن مجتبی
فدای غربت تو ای نهفته در دل بقیع
فدای غربت تو ای چراغ محفل بقیع
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e