بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع_دودمه
#دودمه
#حسن_لطفی
▶️
لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا،
جانِ زینب برگرد
@hosenih
دُخترم را به نگاهِ تو سپردم آقا،
جان زینب برگرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#استقبال_از_محرم
#محسن_ناصحی
▶️
در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد
چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد
همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم
بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد
عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود
هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد
@hosenih
در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت
سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد
رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود
من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد
معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو
وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد
@hosenih
راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید
یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد
یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد
یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#عباس_شاه_زیدی
▶️
حال و هوای کوچه، غمآلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است
میگرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکنند به یاران، سلام تو
قد میکشند باز علمها، به نام تو
@hosenih
هر جا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبهای که ببینی، نوشته است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم
@hosenih
با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را
تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان، گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه میکنند
@hosenih
دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»
رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود
@hosenih
ای تشنهکام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاسهای کبودِ تو را چه شد؟
بر اوج نیزهها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
@hosenih
آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین
آن بحر پر خروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#محمود_ژولیده
▶️
گر چه من خود نسب از حضرت مولا دارم
بخدا عشق به ذرّیۀ زهرا دارم
من غلام حسنم خادم دربارِ حسین
آبرویی اگرم هست ، از آنجا دارم
سرِ سودا زده ام نذر علی اکبر اوست
جان ناقابل خود ، هدیه به آقا دارم
@hosenih
امرِ آقام حسین است سفیرش باشم
من مطیعِ ولی ام ، حکمِ تولا دارم
بین این قوم مُذَبذَب که به دنیا غرقند
حکمِ گردآوریِ بیعتِ آنها دارم
مشگلی نیست،فقط کاش خدا رحم کند
ترس از غربت مولا ؛ نه ز اعدا دارم
@hosenih
نامه دادند حسین! هجده هزار آمادند
امتی گفت بیا، از تو تمنا دارم
باغهامان همه آمادۀ برداشت شده
کوفه ميگفت ترا، شوق تماشا دارم
نیم روزی همه از بیعت خود برگشتند
چند روزیست که دلشورۀ ...این را دارم
@hosenih
نامه دادم که بیا کوفه ، و امّا برگرد
جان شش ماهه میا کوفه ، تقاضا دارم
یا میا کوفه و یا زینب تو برگردد
کوفه دشمن تر از اینهاست که افشا دارم
دخترانِ حَرَمت را به مدینه برسان
خوف از هرزگیِ مردمِ اینجا دارم
@hosenih
چشمها تیزتر از نیزه و شمشیر و سنان
زخمها از اثر سنگ ، سراپا دارم
بر سرِ دار ، از این خنجرشان حیرانم
بوسه از دور بر آن حنجر والا دارم
تله کردند که من در ته گودال افتم
من ز گودال برای تو سخنها دارم
@hosenih
چکمه ها مثل سم اسب تدارک شده اند
من بجای تو تن خویش مهیا دارم
جان مسلم دگر انگشتری از دست درآر
بسکه دلواپسی از غارت و یغما دارم
زیور آلات زنان را ز حرم دور کنید
خوف اوضاع پس از کشتنِ سقّا دارم
@hosenih
دست بر معجر خود زینب کبری گیرد
که غمِ تهمت ، بر دختر زهرا دارم
تا نبینم سر تو بر سر دروازۀ شهر
لحظۀ آخر خود دست دعا را دارم
یارب این قافله را خود به سلامت برسان
که من از این همه غم ، شرم ، ز طاها دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
▶️
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین
اول فدایی حرم خواهر حسین
لب تشنه ام ولی نزنم لب به آبها
سیراب میشوم فقط از ساغر حسین
گرد و غبار چهره ام امضا نموده است
مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین
@hosenih
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
باید سلام من برسد محضر حسین
دلواپسم برای النگوی دخترش
دلواپس ربودن انگشتر حسین
مثل تنور لحظه به لحظه گداختم
نقشه کشیده اند برای سر حسین
@hosenih
خولی و شمر از عددی حرف میزنند
حرف ازدوازده شد و از حنجر حسین
روی قناره تشنه ی صوت حجازی ام
تا که علم شود نوک نی منبر حسین
پایین پای اکبر او مدفن من است
در کوفه نیست مقبره ی نوکر حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#یوسف_رحیمی
▶️
شکر خدا که بوي محرم گرفته ام
در کوچه هاي سينه زني دم گرفته ام
شکر خدا عبادت من روضه هاي توست
در دل دوباره هيئت ماتم گرفته ام
@hosenih
گاهي کنار روضه ات از دست مي روم
با چشمهاي پر شفق و غم گرفته ام
اين آبروي نوکري هيئت تو را
از دستمال مشکي اشکم گرفته ام
ديگر هراس روز قيامت نمي برم
وقتي دخيلي از پر پرچم گرفته ام
@hosenih
با تربت تو کام دلم را گشوده اند
عمري اگر که بوي محرم گرفته ام
گفتم ميان روضه از اعجاز چشمهات
ديدم رسيده ام به حوالي کربلات
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
این قافله هر چه شتابش بیشتر شد
دلشورههای آفتابش بیشتر شد
جای تمام نخلها لشگر درآمد
با هر قدم یعنی سرابش بیشتر شد
@hosenih
یک محمل و هجده نگهبان دلاور
ماهی که هر منزل حجابش بیشتر شد
پایین که میآید ز محمل قاسمش هست
عباس هم آمد رکابش بیشتر شد
از اسم اینجا میشود حس عطش کرد
سقا رسید و مشک آبش بیشتر شد
چشم حسین افتاد بر سرنیزههاشان
دید اکبرش را اضطرابش بیشتر شد
@hosenih
خیره به طغیان فرات است آه اما
دلواپسیهای ربابش بیشتر شد
ششماهه هم فهمید اینجا قتلگاه است
بیتابی هنگام خوابش بیشتر شد
راوی نوشته روز عاشورا که آمد
تیر سهشعبه پیچ و تابش بیشتر شد
@hosenih
بستند با هر زحمتی بر نی سرش را
بالای نی کار طنابش بیشتر شد
شرم رباب از چشمهای شیرخوارش
از رفتن بزم شرابش بیشتر شد
ده روز دیگر همسفر با شمر هستند
مجروح سیلی سنان یا شمر هستند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#احسان_محسنی_فر
▶️
یک کاروان دل، همره دلبر رسیده
زینب بیا که منزل آخر رسیده
یاران فرود آئید این وادی طور است
وعده ز سوی حضرت داور رسیده
@hosenih
اینجا زیارتخانهی پیغمبران است
هر مُرسلی اینجا مقرّبتر رسیده
قبل از تمام کاروان هاشمیها
کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده
اینجا فرات از چهار جانب موج دارد
از چه جواب العطش خنجر رسیده
کودک که میگرید جوابش کعبنی نیست
اینجا تمام حوصلهها سر رسیده
هرکس که عقده داشت از صفین و خیبر
بر قطعهقطعه کردنِ اکبر رسیده
@hosenih
آهنگران شهر را آرام سازید
تازه به خواب ناز علیاصغر رسیده
زنهای کوفه خود مگر پوشش ندارند
که بانوان را غصهی معجر رسیده
هرکس به اهلش وعدهی سوغات داده
اینجا برای بردن زیور رسیده
@hosenih
از اینهمه خلخال و زیور که مهیّاست
یک ساربان چشمش به انگشتر رسیده
آرام باش آّب فرات؛ ای مهر زهرا
با فاطمیّون مردِ آبآور رسیده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#علی_اشتری
▶️
رنگها رنگ خزان است بیا برگردیم
این سفر بار گران است بیا برگردیم
صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود
خواهرت دلنگران است بیا برگردیم
@hosenih
چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده
قصهی مرگ جوان است بیا برگردیم
صحبت از دیدهی دریایی عباس شده
تیرها بین کمان است بیا برگردیم
ساربان خیره شده بر خَم انگشتریات
خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم
@hosenih
خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده
رنگ این خاک همان است بیا برگردیم
یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ
لشگری چشمچران است بیا برگردیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمدمهدی_رافع
▶️
در سکوت شکستهی صحرا
کاروانی ز دور شد پیدا
کاروان عشیرهی سادات
کاروان قبیلهی طاها
کاروان سلالههای رسول
کاروان امام عاشورا
@hosenih
کاروان عزیزِ حضرت حق
پنجمین آفتاب اهل کسا
دشت در زیر پایشان لرزان
دشت نه! بلکه هفت سقفِ سما
همگی نور چشم پیغمبر
همه مجنونصفت همه لیلا
همهشان لالهروی، چون یوسف
همگی مستجاب، چون عیسی
@hosenih
یاد تیغ و ترنج میافتد
هر که بیند جمال آنها را
یکطرف روح آیهی تطهیر
یکطرف معنی "ذوی القربی"
پور زهرا و ساقی و اکبر
در مثل، کعبه و صفا و منا
این طرف یادگارهای حسن
به نهایت مؤدّب و شیدا
علم کاروان به همراهِ
مشک، بر دوش حضرت سقا
خیل ناموس حضرت حیدر
"همه در پردههای حجب و حیا"
@hosenih
پردهدار مخدّرات حرم
شیر غرانِ بیشهی لیلا
باد، اینجا اجازه میگیرد
پرده را جا به جا کند حتی
چشم دشمن هزار فرسخ دور
نه ز صورت، که قامت آنها
محملی بیرکاب میآید
محملی محترم چو عرشِ خدا
دور تا دور آن بنیهاشم
پیش رو، پور حضرت زهرا
عِزّ و جاه و شکوه میبیند
هر که از راه میرسد اینجا
@hosenih
تا که گاهِ نزول میآید
ناگهان دشت میشود غوغا
دیدهها سوی خاک میافتد
تا که زینب زمین گذارد پا
ثانیِ حیدر است میگیرد
زیر بازوی زینب کبری
زانوانی غیور میآید
که شکوه حرم کند معنا
@hosenih
چشم بد دور، ناید آن روزی
کاروان را نظر زنند اعدا
ناید آن روز که عزیز بتول
در بیابان شود تک و تنها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمود_ژولیده
▶️
آمدی ای حاجی کرب و بلا حجت قبول
سر در آوردی چرا از نینوا حجت قبول
صاحب کعبه! چرا از کعبه آواره شدی
کعبهات اینجاست ای خون خدا؟ حجت قبول
@hosenih
این بیابان جای اهلالبیت پیغمبر نبود
پس چه شد آن وعدهها آن باغها حجت قبول
قاضریّه جای امنِ منزل و بیتوته نیست
آمد استقبالتان سر نیزهها حجت قبول
گوئیا این سرزمین قربانگه یاران توست
قتلگاهت میشود جای منا حجت قبول
از حرم تا قتلگه سعیِ صفا و مروه است
ای عجب حج شما دارد صفا حجت قبول
@hosenih
جای زمزم خون بجوشد از گلوی اصغرت
هدیه کردی کودک ششماهه را حجت قبول
تا قدم بر خاک پاک کربلا بگذاشتی
قلب زینب شد پر از درد و بلا حجت قبول
گفتی ای ساقی ببین بِین دو نهرِ آب را
پشت آن گودال کن خیمه بهپا حجت قبول
ای علمدار سپاهم بارها را وا کنید
خارها را از بیابان کن جدا حجت قبول
دختر نازم که جا خوش کرده بر دوشِ عمو
بر زمین پایش نیاید یا اخا حجت قبول
@hosenih
اکبرم اینک برای خواهرم گیرد رکاب
هیچ نامحرم نبیند عمه را حجت قبول
میرسد روزی که یک مَحرم نداری زینبا
بعد من هستی اسیر اشقیا حجت قبول
زیر سم اسبها این استخوانها بشکند
پس ندا آید ز عرش کبریا حجت قبول
@hosenih
میرود سرها به نیزه میشوم من بیکفن
از جنان گوید مرا خیرالنساء حجت قبول
***
حجّ ابراهیمی از حجّ حسینی سر زند
ای مرید کشتههای کربلا حجت قبول
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
▶️
ای امیرالحاج! قلبم بیقراری میکند
تا که از غصه نمیرم گریه یاری میکند
جان من کمتر بگو، کرب و بلا، کرب و بلا
نام این صحرا ز دیده اشک جاری میکند
@hosenih
گوئیا میبینم اینجا صبح تا قبل غروب
هر طرف یک بانوئی را سوگواری میکند
اولین تصویر جسم ارباً اربای علیست
دشت را دشمن از او آئینهکاری میکند
گوئیا میبینم اینجا دور تو بگرفتهاند
زان میانه رأس تو نیزهسواری میکند
@hosenih
دشمنت سر تا به پایت را به غارت میبرد
بهر یک پیراهن کهنه چه کاری میکند
هر که بهر غارت آمد دست خالی برنگشت
موی بین پنجهها را یادگاری میکند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih