eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
پاینده باد ای دشمن بی‌غیرت ناموس‌ْنشناس! ما تازگی برگشته‌ایم از پیشِ عباس! @dobeity_robaey
⭕️ قرآن محمد(ص) سوختنی نیست به رغم آنچه که دلخواه جمع جغدان است قسم به نام محمد که نور، قرآن است بپرس نام پدر را دوباره، یک فعل است که هتک حرمت مصحف نشانه ی آن است! @hosenih بهانه پشت بهانه، دروغ پشت دروغ که گرگ میش نما و حضور چوپان است عروسکید و به دستان دشمن افتادید عقاب را چه خیال از دو چوب بی جان است؟ به حفظ حرمت اعجاز خاص پیغمبر اگر که بگذرم از جان خویش آسان است @hosenih به هر سلام و تشهد به هر اذان نماز شهادتم به بلندای نام ایمان است که زیر دین محمد همیشه میمانم خوشا به حال دلم که به او مسلمان است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روح بلند مصطفی تا عرشِ اعظم می رسد بالاتر از بالاست...من اینقدر عقلم می رسد! هر زحمتی که می کشد، خیرش به عالم می رسد پس بوسه بر خاک درش، بر نسل آدم می رسد با او ترازوی عمل، آنقدر سنگین می شود... شاءن گدایش برتر از شاءن سلاطین می شود وقت کرم، در کیسه اش درّ و گهر دارد فقط چون از میان خانهء زهرا گذر دارد فقط از قُوسِ اَو اَدنای او، حیدر خبر دارد فقط در غزوه ها بر ذوالفقار او نظر دارد فقط با دست خود نهری کنار نهر کوثر می کشد صد جرعه را وقت عطش، با یاعلی سر می کشد @hosenih انگشتر دستش، سراغ سنگ خاتم را گرفت در بین هیئت ها خودش هربار، پرچم را گرفت بعد از حُسینُ مِنِّی اش، در روضه ها دم را گرفت با گریه های او گدا، اشک محرم را گرفت لرزه به روی شانهء عرش برین افتاده است بابا بزرگ روضه خوان ها بر زمین افتاده است آنکس که ماهِ هر سحر، شب زنده دارش بوده است بعد نماز آخرش، زهرا کنارش بوده است ام ابیها که نبی هم بیقرارش بوده است... میخ ثقیفه، سال ها در انتظارش بوده است مانده جنازه بر زمین، هیزم میان کوچه هاست آن چادر خاکی شده وقتی که می سوزد عزاست در با لگد که وا شود، صد لاله پرپر می شود یاس سفید باغ حیدر رنگ دیگر می شود زهرا نگفته با کسی که باز، مادر می شود محسن که شش ماهش شود، اوضاع، بدتر می شود ای وای! از این کوچه و این خانه و این سرزمین صد مرد باهم جان دهد، یک زن نیفتد بر زمین! @hosenih یا مصطفی! شد بعد تو تنهای تنها دخترت هرچند بارانی شده چشمان زهرا دخترت... کاری ندارد هیچکس، این دور و بر با دخترت راحت بغل کرده ترا هر دفعه اینجا دخترت با آن غمی که مانده در قلب حزینت گریه کن امشب برای دختر ویران نشینت گریه کن آن دختری که خسته در آغوشِ خار افتاده بود از دست زجر بی حیا، دستش ز کار افتاده بود از روی ناقه بر زمین، با چشم تار افتاده بود بین طبق می دید سر را که کنار افتاده بود قدری بغل می خواست که آغوش بابا را ندید سر بود...گردن بود...اما باز آقا را ندید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابری و بارانی دو تا چشم ترش بود از داغ کوچه شعله ور بال و پرش بود آن ضربه و آن سیلی و آن دست سنگین آن روضه های سخت نقش باورش بود @hosenih خون شد دلش از بس که یک عُمْری به فکرِ خون مردگیِ زیر چشم مادرش بود خیلی برای غربت مولا دلش سوخت وقتی معاویه به روی منبرش بود زنجیر واره روی گونه اشک ها داشت آری سپاهی غیر این کِی لشکرش بود؟ با آن همه تنهایی و بی یار بودن ایکاش دنیا! همسر او یاورش بود‌ @hosenih … گریان حسینش را سر بالین خود دید آن جا که دیگر لحظه های آخرش بود فرمود یا مظلوم! لا یومَ کَیومک می دید گویا خنجری بر حنجرش بود… شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
*هدیه به روح شهید ابوالفضل قربانی لطفا از شهید ابوالفضل قربانی هم یاد شود* آسمان بود و زمین تشنه‌ی بارانش بود قدرِ هجده نفَسش  فاطمه مهمانش بود به همه ، دستِ خداوند شرافت دادش شصت و سه سال به این خاک امانت دادش او شرافت به رسالت به نبوت‌ها داد او شرف را به تمامیِ عبادت‌ها داد هرکجا بود بلا سینه‌ی او طالب بود خیمه‌اش گوشه‌ای از شعب ابی طالب بود جز خدا غیر علی دید که همسایه نداشت مرتضی سایه‌ی او بود  اگر سایه نداشت آسمان فتنه  زمین فتنه  ولی می‌خوابید چه غمی داشت بجایش که علی می‌خوابید @hosenih شصت و سه سال فقط برکت از او می‌بارید هرکجا بود  فقط رحمت از او می‌بارید جای هر زخم که می‌خورد تبسم می‌کرد رحمتش را همه جا  قسمتِ مردم می‌کرد چهره‌اش وقتِ تبسم ملکوتِ محض است تا که او هست علی نیز سکوت محض است گرچه دنیا متوسل به عبایش می‌شد دل او شاد فقط با نوه‌هایش می‌شد کارش این بود در آغوش حسن را گیرد عادتش بود به یک دوش حسن را گیرد تا به مسجد برود نور در آغوشش بود عشق می‌کرد حسینش که قلم‌دوشش بود پشت او با حَسنین اُنس گُل‌افشانی داشت موقع بازیشان سجده‌ی طولانی داشت سر او بر روی دامان علی بود فقط مرکب بازی طفلان علی بود فقط سالها برکت باران مدینه او بود مرکب بازی طفلان مدینه او بود گرچه در خانه فقط عطرِ سلامش می‌ریخت دست ملعونه شب زهر به کامش می‌ریخت ناکسی شب زده  دشنامِ لَیَهجُر می‌گفت او نفَس داشت که از آتش و چادر می‌گفت روضه‌ها را همه می‌دید ولی لب می‌بست دور از فاطمه می‌گفت علی لب می‌بست آنقدر فتنه و غم دید که از پا اُفتاد بسترش را علی انداخت و زهرا اُفتاد تب و لرزی به بدن داشت خدا می‌داند با علی حرف کفن داشت خدا می‌داند غش که می‌کرد علی بر  جگر خود می‌زد او نفَس می‌زد و زهرا به سرِ خود می‌زد لحظه‌ی رفتن او بود ولی غمگین بود پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود عاقبت بر جگرِ فاطمه آتش اُفتاد حسن اُفتاد بر آن سینه حسینش اُفتاد @hosenih پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود محتضر بود ولی بودنشان تسکین بود خواست برداردشان گفت که زهرا جان نه صبرکن صبر من و دوریِ این طفلان نه آه امروز بر این سینه حسین است ولی.‌‌.. وای از آنروز که تشنه است ولی باران نه وای از آن روز که بر سینه‌ی او می‌آید نانجیبی که حیا دارد از آن عطشان نه زینبت هست ولی ناله‌ی او کاری نیست که رهایش بکن ای شمر ولی عریان نه می‌بُرَد تیغ ولی زیر گلو را هرگز می‌بُرَد تیغ  ولی کُند شود آسان نه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی در صبر چون او ممتحن نیست! معز المومنینی چون حسن نیست! @dobeity_robaey
حقش نبود تیر به تابوت او زدند این کعبه در عبادت مردم سهیم بود حجت الاسلام @dobeity_robaey
از همان بدو تولد تو شدی سلطانم دست من نیست اگر خیره به این ایوانم @hosenih دورم از پنجره فولاد_ به قول حافظ من چه کردم که چنین مستحق هجرانم بده بستانِ قشنگی ست_تو لبخند بزن در قبالش به خدا می گذرم از جانم هر چه باشم به حریم تو پناه آوردم لطف زهراست اگر در حرمت مهمانم می سپارم دل خود را به کبوترهایت حس خوبی ست که در صحن تو سرگردانم @hosenih □ گوشه ی صحن گوهرشاد نشستم_با بغض روضه ی تشنگیِ جدِ تو را می خوانم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حُسن شرح خصائل حسن است ماه؛ عکس شمایل حسن است چون کرم لطف کامل حسن است هرکه شاه است سائل حسن است با حسن من نمانده‌ام تنها پس نماندم به‌وقت غم تنها او کریم است؟ نه، کرم تنها کار خدام منزل حسن است @hosenih شد نثارش درود هر شیعه جود او شد به سود هر شیعه شک‌ندارم وجود هر شیعه همه از باقی گِل حسن است در معانی و در بیان خدا شد زبان حسن زبان خدا معجزات پیمبران خدا قطره‌ای از فضائل حسن است در کرامت به شهرت غایی تا رسیده به عالم آرایی تازه گفتند؛ حاتم طایی از گدایان کاهل حسن است این نه تنها کلام من باشد حرف ما حرف پنج‌تن باشد قبله جایی‌ست که حسن باشد کعبه هم سخت مایل حسن است هرکه آمد به عرصه‌ی پیکار در نهایت گذاشت پا به فرار چاره‌ی‌فتنه‌ی‌جمل این‌بار حکمی از تیغ عادل حسن است هرکسی باحسن در افتاده نسل او تا ابد ور افتاده هرچه برخاک پیکر افتاده بر سرش مهر باطل حسن است کاردشمن مقابلش شد لنگ سرشان بعد مرگ خورد به سنگ آخرکار هرکسی در جنگ سجده‌کردن مقابل حسن است خوش‌به‌حال وصال و اشعارش که به عشق تو بسته شد بارش فاطمه می‌شود خریدارش شاعری را که مقبل حسن است گرچه از دوستان محن دارد در دلش غصه‌ای کهن دارد در نمازش زره به تن دارد "غربت" اوج مقاتل حسن است @hosenih از زمانه چه‌زود سیرشده بی‌سبب نیست گوشه‌گیر شده درجوانی اگر که پیر شده داغ یک کوچه دردل حسن است در مدینه غریب بود ولی... درد او بی‌طبیب بود ولی... همسرش نانجیب بود ولی... در و دیوار قاتل حسن است. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
... 🍃 امیرالمومنین (علیه السلام): «هر چه را شنیدی بدون بررسی بازگو مکن که همین برای تو کافی است.» 📒نهج البلاغه، نامه۶۹ 🆔 @hosenih
وقتی تو مشکلا آدم می مونه... تو سختیا قدش که خم می مونه... هرجا که تو غصه و غم می مونه... یه چند روزی میاد حرم می مونه... ‌غم نگفته رو آقا می دونه امام رضا امام مهربونه @hosenih امام رضا دوست داره زائراشو خیلی داره هوای ذاکراشو صله میده تموم شاعراشو جا داده تو بهشت مجاوراشو نامه ی نا نوشته رو میخونه امام رضا امام مهربونه‌ یه مادری میگه به غم اسیره دکترا گفتن دیگه خیلی دیره گفته میرم یا پسرم میمیره یا شفا از امام رضا میگیره دیگه فقط امام رضا می تونه امام رضا امام مهربونه یه پیرزن از دل جاده اومد از روستا با پای پیاده اومد با اشک و با روی گشاده اومد تا حرمش با دل ساده اومد سواد نداره اما هی می خونه امام رضا امام مهربونه @hosenih اومده یک جوون که خیلی زاره روز دلش شبیه شام تاره دلش گرفته خیلی بی قراره میگه به هیچ کسی امید نداره امام رضا غمش رو خوب می دونه امام رضا امام مهربونه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نقّاره ی تو فخر تمامیِّ سازها ناز تو را خریده خداوندِ نازها تو پادشاه عشقی و در پیش پای تو خم می شود سر همه ی سرفرازها حتّی به حال کفتر جلد حریم تو افسوس می خورند تمامیِّ بازها بر دستگاه "آمده ام" غبطه می خورند_ _حتماً..،مقام "رَست" و "بیات" و "حجاز"ها اذن دخول در حرم‌ات ذکر فاطمه است در دست مادرست در این جا جوازها سائل شدن به فاطمه اینجا مزیّت است بالاتر است از همه ی امتیازها بالای طاق پنجره فولاد حک کنید: "صندوقچه ی طلایی آمال و رازها" زیباترین خطوط موازی عالمند صف های زائران تو وقت نمازها @hosenih آموختم تو را به جوادت قسم دهم اینگونه می دهی تو جواب نیازها... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e