eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم!" اسم تو حتی برنگشت از کوه آنقدر روحت بی‌قراری کرد جسم تو حتی برنگشت از کوه اردیبهشت اردی‌جهنم شد هر صفحه‌ی تقویم را سوزاند این بار آتش سرد شد اما وقتی که ابراهیم را سوزاند گشتیم دنبال پر و بالت گفتند دیگر وا نخواهد شد جز بالگرد سوخته چیزی پیدا نشد، پیدا نخواهد شد چشم انتظار دیدنت گشتند حتی شهیدان خدایی هم آن سو "بهشتی" بی‌قرار تو آن سوتر انگاری "رجایی" هم این ملت دردآشنا، دیروز در شادی و غم انتخابت کرد ای انتخاب مردم ایران! حالا خدا هم انتخابت کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کشانده‌ای دل یک شهر را به همراهت سفر بخیر و سلامت! خدا به همراهت عبای ساده‌ی تو سایه‌سار مردم بود برو که سایه‌ی آل عبا به همراهت چه کرده‌ای مگر ای مرد با دل این قوم؟ که هست این‌همه دست دعا به همراهت به روی شانه‌ی تو بار درد امت بود بگو که میبری‌اش تا کجا به همراهت؟! کبوتر حرمی! رو به آسمان رفتی دعای حضرت موسی الرضا به همراهت دلم گرفته از این روزگار رنج‌آلود ببر به شهر شهیدان مرا به همراهت ✍ 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تازه باران داشت بر گل‌های ایوان می‌چکید باز خون تازه در رگ‌های گلدان می‌دوید پنجره خوشحال بود از آسمان تازه‌اش بعد عمری در‌به‌در ماندن به حقّش می‌رسید داشت احیا می‌شد آن دریاچه‌های دوردست داشت کم‌کم قلب ماهی‌ها به عشقش می‌تپید؛ روزگار خشکسالی زخم بستر داشت رود دست می‌شست از تلاطم، دل ز رفتن می‌برید خانه‌ی ما تازگی‌ها بوی نان تازه داشت روزگاری نانش آجر بود و حسرت می‌کشید مرد همسایه شبیه ساعتش خوابیده بود تازگی‌‌ها باز طعم خستگی را می‌چشید داشت بت با چشم خود می‌دید دنیا دست کیست داشت دنیا هم هیاهوی تبر را می‌شنید آیه‌ی یأس از کجا آورده‌ای؟! قرآن بخوان قل کفی باللّه باید خواند از داغ شهید 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آری همین امروز و فردا باز می‌گردیم ما اهل آن‌جاییم، از اینجا باز می‌گردیم با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف با پای خود یک روز اما باز می‌گردیم چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز می‌گردیم این زندگی مکثی‌ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم بین جماعت هم نماز ما فرادا بود عمری‌ست تنهاییم و تنها باز می‌گردیم ما عاقبت "إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون" بر لب از کوچه‌ی بن بست دنیا باز می‌گردیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد، نم‌نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا، همراه بوران، در سکوت دشت می‌پیچید دعا، با نام پیچک، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی‌آمد به چشم هیچ‌کس از بی‌قراری، خواب کجا چیره شده یک‌بار بر چشم‌انتظاری، خواب به ظلمت تاختیم و صفحۀ تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک درّه در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدّوس می‌دانست که خود را خادم شمس‌الشّموسِ طوس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رؤیایش پس از یک عمر خدمت، رفت در آغوش مولایش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟ میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی اگرچه باورش سخت است از تو این‌چنین کاری ولی باور کن عید مردم ما را عزا کردی دل مستضعفین در جای جای این جهان شد گرم همین که کفش‌های آهنینت را به پا کردی گره افتاده بود از رنج‌ها در کار محرومان تو اما بی کلید آن قفل‌های بسته وا کردی اگرچه دردهای کهنه جا خوش کرد بر دوشت ولی تو خستگی‌های جهان را نخ‌نما کردی همه امروز از همراهی با تو سخن گویند چه رندانه نفاق عده‌ای را برملا کردی گرفتی از امام مهربانت اجر خدمت را کنار مضجعش از بس همیشه گریه‌ها کردی شهید، این واژۀ زخمی برای تو برازنده‌ست چه زیبا این صفت را در خبرها مبتدا کردی بهشتی در بهشت آماده و مشتاق دیدار است که در اردیبهشت خود به او خوب اقتدا کردی تویی که فکر و ذکرت خنده‌ای از مقتدایت بود خبر داری که او را با غم خود آشنا کردی؟ نبودم لحظه‌های آخرت اما یقین دارم میان نم‌نم باران برای او دعا کردی نبودم لحظه‌های آخرت اما یقین دارم رفیقت حاج قاسم را میان مه صدا کردی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آخرین لحظه رو به روی حرم جز شهادت چه خواستی از او؟! گفته بودی که ضامنت بشود در شب جشن، ضامن آهو ما به دنیا شما به دین مشغول ما کجا و شما کجا بودید! بهترین افتخارتان این است که شما بودید نه فقط خادم الرضا بلکه خادم مردمی که محتاج‌اند با نگاه تو رام خواهد شد موج‌هایی که گاه مواج‌اند چشم ما مثل آخرین سدی که به دستانتان رقم خورده اشک دارد ولی نمی‌‌گرید‌ چون که با غیرتش قسم خورده کشورم رنگ غم به تن کرده است سر به زانوی خود نیاورده رهبر ما اگرچه غمگین است خم به ابروی خود نیاورده از شهیدان همیشه می‌گفتی که نصیب تو لطف حضرت شد خوش‌به‌حال شما که در دنیا آخرین رزقتان شهادت شد ✍ 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
«ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هرچه که دم زدیم، آن‌ها دیدند» در جادهٔ خدمت شهدا را این‌بار از مدعیانِ صفِ اول چیدند@hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 که در هواپیما درآمد. کلید قفل شهادت به‌دست گریه‌ی توست امیدوار به این اشک‌های نم نم باش@hosseinieh_net
اندوهگینم مثل ابری که بارانِ روی بالگردت شد هم درد مردم بودی و آن شب جنگل پناه کوه دردت شد تا آمدی امید پیدا شد در تاروپودِ جان محرومان حالا ببین از داغ جان‌سوزت پر خون شده چشمان محرومان ای مرد! از داغت دلم خون است اخبار پروازت جهانی شد مانند روزی که خبر آمد سردار دل‌ها آسمانی شد اصلا فراموشت نشد سید حال و هوای کودک غزه همراه تو تا اوج خواهد رفت بی شک دعای کودک غزه عمرت عجب حُسن ختامی داشت پرواز با یاران همراهت راه رجایی بود راه تو پایان گرفت اندوه جانکاهت ای خادم شمس الشموس! امروز چشم انتظارت می‌شود سلطان هرگز فراموشت نخواهد کرد جمهوری اسلامی ایران 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلا تقدیم به روح شهید از دور صدای حرمله می‌آید از معرکه بانگ ولوله می‌آید پیداست علمدار به خاک افتاده‌ست از لشکر خصم، هلهله می‌آید!@hosseinieh_net
هم پیک اجل از آسمان آمده بود هم رزق شهادت از جنان آمده بود یک وعده از آن سه وعده را جبران کرد "خورشید" خودش به ورزقان آمده بود@hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان شهید ، در آخرین جلسه هیئت دولت... خوش‌بخت کسی که با ولایت باشد چون شمع، چراغِ راه وحدت باشد خوش‌بخت کسی که بعد عمری خدمت پایان مسیر او شهادت باشد @hosseinieh_net
رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلدار رفت و دیده به حیرت دچار ماند با ما نشان برگ گلی زان بهار ماند@hosseinieh_net
«رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد... ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آن مرد با عمامهٔ خاکی نیامد ☝بخشی از شعرخوانی در مراسم تشییع رئیس‌جمهور و همراهان گرامی ایشان در دانشگاه تهران ❤️ @hosseinieh_net
اشعار آیینی حسینیه
📹 آن مرد با عمامهٔ خاکی نیامد ☝بخشی از شعرخوانی #محمد_رسولی در مراسم تشییع رئیس‌جمهور و همراهان گرا
🏴 متن شعرخوانی شاعر آیینی جناب آقای در مراسم وداع با پیکر در دانشگاه تهران دیروز اگر بودند دوشادوش مردم امروز برگشتند در آغوش مردم آن‌ها که محو عالم لاهوت هستند آری، همین‌هایی که در تابوت هستند پس چیست پایان دل آشوبی خدایا لانعلم منهم به جز خوبی خدایا یا رب ببین چشمان ما مبهوت‌ها را باور نداریم عکس بر تابوت‌ها را باور نداریم این چنین از ما گذشتند در اوج می‌رفتند، از دنیا گذشتند تا بی‌نهایت، تا خدا پرواز کردند راه شهادت را دوباره باز کردند این‌ها رها کردند پشت میزها را تاریخ خواهد گفت خیلی از چیزها را تاریخ خواهد گفت در روزی بهاری در امتداد جاده‌ی خدمتگزاری در گوشه‌ای از مرزها در جای دوری در راه‌های ابری و صعب‌العبوری مردی که عشق مردمش در سینه‌اش بود شوق شهادت حسرت دیرینه‌اش بود مردی که می‌فهمید درد کشورش را آورد بین روستاها دفترش را مردی از اقلیم بلند روشنایی شد نسخه‌ی اصلی تکرار رجایی یادآور تصویر لبخند بهشتی از هر نظر مظلوم، مانند بهشتی این مرد در آن‌روز با همسنگرانش پرواز کرد و رفت سوی آسمانش آهسته پر زد سوی میقاتش، نیامد این دفعه ابراهیم از آتش نیامد اینَک من و این چشم‌ها که اشک‌ریز است بر شانه، تابوت رئیسیِ عزیز است درد و دریغ! آن روح افلاکی نیامد آن مرد با عمامه‌ی خاکی نیامد برخیز ای آیینه! با تو کار داریم ما به دویدن‌های تو اقرار داریم رفتی و بعد از سال‌ها آرام خفتی چیزی به ما از خستگی‌هایت نگفتی رفتی که درد دل کنی با حاج قاسم امروز حتماً هست اینجا حاج قاسم مهر فداکاری به نامت تا ابد خورد مردم! رئیسی خستگی را با خودش برد تاریخ خواهد گفت از راهش، مرامش قبل از خیابان‌ها دل ما شد به نامش تاریخ امروز است، فردا می‌نویسند این جمعیت تاریخ ما را می‌نویسند این جمعیت یعنی که نامش ماندگار است یعنی رئیسی همچنان خدمتگزار است او یادمان داده است که هر لحظه دیر است خدمت بدون میز هم امکان‌پذیر است تاریخ بنویسد که ما را آزمودند جلادها از رفتنش خوشحال بودند تاریخ بنویسد هر آن چیزی که دیده است این صحنه فرق بین جلاد و شهید است آری ادامه دارد آن راهی که رفتش راه رئیسی، راه سال شصت و هفتش تاریخ خواهد گفت که او کیست مردم پایان کار او شهادت نیست مردم :: ای سید ما! مرشد ما! رهبر ما! ای تکیه‌گاه مطمئن کشور ما! دلگرمی مایی، تو مثل آفتابی ای که سَرِ خُمِّ میِ این انقلابی این جمعیت با شوق دیدارت رسیده آقا بیا که از سفر یارت رسیده خورشید اگر باشی، چُنان ماهند این‌ها آقا بیا که خسته‌ی راهند این‌ها هر کس وفا کرده است با تو، روسفید است آنکه فدای امر تو گردد، شهید است آری! حیات ما، ممات ما حماسی‌ست لبخندها و اشک‌هامان هم سیاسی‌ست از جان گذشتن ادعا نه، پیشه‌ی ماست «یا لیتنا کنا معک» اندیشه‌ی ماست بیزار از مرگ به ناکامی‌ست این جان قربان جمهوری اسلامی‌ست این جان نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست «یا لیتنا کنا معک» تا قبر با ماست :: ای عشق! ای آیینه! ای دلدار زینب «یا لیتنا کنا معک» سالار زینب آیینه! چِل منزل کنار سنگ بودی ای سر! فراز نیزه هم در جنگ بودی ما بی‌قرار داغ مظلومی غریبیم گریه کنان روضه‌ی ابن الشبیبیم یابن الشبیب! امید آخر را بریدند بعد از سه ساعت عاقبت سر را بریدند یابن الشبیب! این داغ، داغی بی‌نظیر است جای کفن بر پیکر پاکش حصیر است یابن الشبیب! آیینه را آخر شکستند دستان اهل بیت را تا شام بستند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 روی دست دوستان، سمت خراسان می‌روی آخرین بار است که پابوس سلطان می‌روی حوله‌ی احرامی از جنس کفن داری به تن موسم حج آمده، حج فقیران می‌روی@hosseinieh_net
آثار تب و تاب خودت را دیدی آن گوهر نایاب خودت را دیدی یادت نرود سلام مارا برسان... آن لحظه که ارباب خودت را دیدی@hosseinieh_net
غمگین بگیر بر دوش، تابوت یار خود را ای عشق می‌شناسی، خدمتگزار خود را باران و ابر بی تاب، چشم ستاره بی خواب حالا کجا بیابی، صبر و قرار خود را؟! در قتلگاه عشاق، از او نشان بجویید در رقص خون ببینید، نقش نگار خود را از تیر طعن و کینه، هرگز نمی‌هراسید بر روی دوش خود داشت، او چوب دار خود را بین سران سری بود، عمار دیگری بود ایمان خالصش داشت، وزن و عیار خود را اردیبهشت ما داشت، عطر فراق و ماتم با خود به آسمان برد، بوی بهار خود را هرگز کسی نفهمد، حال تو را مگر که از دست داده باشد، دار و ندار خود را اشک روان ما نیست آبی به روی آتش در قلب ما نهاده، سنگ مزار خود را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مه بود و آه رنگ خبرها پریده بود مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود مه بود و باد بین درختان سوگوار دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار آتش تمام راه گل لاله چیده بود با جان هنوز می‌شنود مشکل مرا آن گوش‌ها که زخم‌زبان‌ها شنیده بود عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود ای دیده در رضایت مردم رضای او ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت از دست‌های حق که تو را برگزیده بود چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد چه‌جای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد؟ برای شاه «با رعیت نشستن» فخر خواهد بود اگر حتی غذای سفره‌‌ها خون جگر باشد کسی پیدا نخواهد کرد توفیق سعادت را مگر بیداری‌اش بسیار و خوابش مختصر باشد چگونه خواب راحت داری ای فرمانروا؟ وقتی که چشم یک‌نفر از زیردستان تو تر باشد...؟ نه طوفان...!، باد درمی‌آورد از جا درختی را که با خون آبیاری شد، ولی بی‌برگ‌وبر باشد «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» یعنی مرد در میدان برای دشمنان باید که چون تیغ دوسر باشد سکوت لاله‌ها اینجا صدای روشنی دارد نباید خون سربازان کشور بی‌ثمر باشد :: «رجایی»وار خدمت کرد و در آخر «بهشتی» شد ندیدم هیچ‌کس مثل «رئیسی»، «باهنر» باشد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آهی که کشید، سرد و خاموش کشید یک بقچه غم از غم تو بر دوش کشید پیراهنش از گلاب عطرآگین است کوهی که تو را تنگ درآغوش کشید@hosseinieh_net