بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#مجيد_لشکری
▶️
پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید قسم خواهم خورد
به ضریحی که ندارید قسم، آقایان!
محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد
@hosenih
تولیَت دست محبّان رضا میافتد
از غذاهای پر از نور حرم خواهم خورد
اشک را با نفس لطف شما مثل شراب
معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد
وسط صحن شما مست قدم خواهم زد
جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد
@hosenih
ارزشم هست همانقدر که عاشق باشم
نان سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد
حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم
دانهی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #حج
#غلامرضا_سازگار
▶️
یارب یارب سرابم، آبم کن
خالی زگنه پر از ثوابم کن
اوّل ببرم زملک خود بیرون
آنگاه زدرگهت جوابم کن
@hosenih
در آتش هجر خود مسوزانم
هر طور که خواستی عذابم کن
من بنده ی نفِس خویشتن بودم
تو بنده ی درگهت خطابم کن
من بر کرمت حساب ها کردم
تو عفو، گناه بی حسابم کن
مهمانِ پیمبر تو گردیدم
همسایه ی گُل شدم گُلابم کن
بر خاک مدینه سجده آوردم
خاک قدم ابوترابم کن
خواهم همه حال، بنده ات باشم
هر چند بدم تو انتخابم کن
سنگم سنگم تو گوهرم گردان
خاکم خاکم تو دُرّ نابم کن
از آتش دوزخم خلاصی ده
با داغ محبّتت کبابم کن
@hosenih
در سایه ی قبر مخفی زهرا (س)
با فیض نگاهی آفتابم کن
بردار حجابِ چشمِ «میثم» را
بینای جمال، بی حجابم کن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #ورود #حج
#غلامرضا_سازگار
▶️
مدینه باز برگشتم به شهر با صفای تو
دوباره شد نصیبم از کرم حال و هوای تو
مدینه ای گرامی شهر پیغمبر قبولم کن
اگر چه دور بودم از تو بودم آشنای تو
@hosenih
مدینه سال ها مرغ دلم دور تو گردیده
تو می دانی که هر شب سوختم عمری به پای تو
اگر چه دور بودم از تو ای شهر رسول الله
دلم پیوسته بوده زائر صحن و سرای تو
مدینه آمدم گویی هنوز آید به گوش من
صدای ناله های فاطمه از کوچه های تو
مدینه میهمانم قبر زهرا را نشانم ده
مزار مادر سادات را جویم کجای تو
@hosenih
مدینه از شبی که فاطمه شد دفن در خاکت
بود دلگیرتر از خانه ی مولا فضای تو
مدینه تربت پنهان محسن را نشانم ده
کجا افتاده اوّل کشته ی شیر خدای تو
مدینه گوئیا می بینم اینجا تیر باران شد
به روی شانه ی عبّاس جسم مجتبای تو
@hosenih
مدینه قبر فرزندان زهرا را تماشا کن
خراب افتاده قبر چار نجل مصطفای تو
مدینه اشگ «میثم» را رسان بر تربت زهرا
که گرید روز و شب بر غربت خیرالنّسای تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#محسن_ناصحی
▶️
آنقدر خسته ام ، قدمم پا نمی دهد
گاهی مسیر از من عابر کلافه است
وقتی پیاده راهی این جاده می شوم
حتی برای من چمدان هم اضافه است
سنگینی سفر به بلندای جاده هاست
@hosenih
امّا سفر به سادگی یک اشاره است
کافی است رو به قبله سرت را تکان دهی
بال خیال وا کنی و نیمه های شب
پشت دری که بسته خودت را نشان دهی
اصلاً به شرطه ی دم در اعتنا نکن!
@hosenih
حس می کنم که پنجره رو به روی من
دارد به عمق خاطره ها باز می شود
بی آنکه شرطه ترس به جانم بیاورد
تاریخ عقده های من آغاز می شود
من ، جائیم که زهر دل کوزه را شکست
@hosenih
آنجائیم که مادر این چفیه سرخ ها
با شرطه های فتنه گر و ظالم آمده است
با اینکه نقطه نقطه بدن تیرخورده ، باز
تابوت روی دوش بنی هاشم آمده است
دارم برای قبر حسن شمع می برم!!
@hosenih
این درد از مدینه مرا برد کربلا
از کربلا کنار امامی مرا به شام
پر می کشم به بوی سَم از شام تا بقیع
جایی که دیر می رسم و زهر را امام...
از این بلا پناه به سجّاده می برم..
@hosenih
اینجا کمی به حال خودم فکر می کنم
جایی که فتنه دست فشرده است در گلوم
راهِ نجات از خفگی شیعه بودن است
رو می کنم به مدرسه باقرالعلوم
آب و هوا عوض نکنم دیر می شود!
@hosenih
شب مانده است و هرچه که هی سعی می کنم
از لابلای پنجره ها تو نمی روم
هر قدر هم که راه مرا سد کنند ، باز
تا صبح می نشینم و از رو نمی روم
حتی شده تمام تنم شمع می شود!!
@hosenih
می گریم و به کوچه میایم ، هنوز هم
این کوچه جای آمد و رفت و شتابهاست
تاریخ از زمان علی باز مانده است
ما دست بسته ایم اگر ، از طنابهاست!
لعنت به شرطه ای که سبب ساز فتنه شد..
@hosenih
اینبار هم به آخر تشییع می رسم
تابوت روی شانه اهل تشیّع است
شاید به یاد مادر بی قبر این امام
این گوشه از بقیع چنین کم توقع است
بی گنبد و رواق ، حرم دیدنی تر است...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#یوسف_رحیمی
▶️
با بي کسي و غربت و غم مي سازيم
با شيون و آه دم به دم مي سازيم
@hosenih
سوگند به آن چهار قبر خاکي
يک روز برايتان حرم مي سازيم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
برای #زائرین_مدینه ، #قبرستان_بقیع ، #حج
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
پر زدم سمت شما بال و پرم خاکی شد
پیش رو ، دور برم پشت سرم خاکی شد
آمدم گریه کنم ناله غربت بزنم
دهن نوحه گر و پلک ترم خاکی شد
@hosenih
سر شب آمدم اما به سیاهی خوردم
غُصه قبر تو خوردم سحرم خاکی شد
یادم افتاد که نسل تو همه با حرمند
حرف تو آمد و دیدم که حرم خاکی شد
زحمت شمع و چراغ است در اینجا با ماه
چون که تابید به قبرت قمرم خاکی شد
پدرم خواست که تادستی به ضریحت بکشد
آه افسوس که دست پدرم خاکی شد
غصه زندگی ات غصه تشییع تنت
پای غمهای تو خون جگرم خاکی شد
آنقدر سنگ ازین غربت تو زاری زد
سنگ قبر حسن آقای کرم خاکی شد
@hosenih
قصدم این بود شوم سایه ی قبرت آقا
من درختی شدم و برگ و برم خاکی شد
گفتم از غربت تو غربت اصلی جا ماند
روضه خوانی تو کردم اثرم خاکی شد
روضه صورت حوریه و دست ابلیس
کودکی گفت جهان در نظرم خاکی شد
بی حیا آمد و سد کرد ره زهرا را
مادری گفت حسن آه پرم خاکی شد
@hosenih
اثر واقعه کوچه خمیدن ها بود
من خمیده شده اما کمرم خاکی شد
حرمت فاطمه با سیلی و با طعنه شکست
مادرم از نفس افتاد روی خاک نشست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#علیرضا_خاکساری
▶️
عمامه بر میدارم از سر ، حرف دارم
هر جا بیاید نام مادر حرف دارم
هر چه می آید بر سر ما از سقیفه ست
از غربت بسیار حیدر حرف دارم
از سیلی و دیوار و میخ در بماند
این بار از یک داغ دیگر حرف دارم
@hosenih
مسمومیت آخر گریبانگیر من شد
از نیش زهر و زخم بستر حرف دارم
همراه دارم در لحد عمامه ام را
با یادگاری پیمبر حرف دارم
دیگر خلاصه میکنم درد و دلم را
از کربلا با قلب مضطر حرف دارم
جا ماندم از جان بر کفان لشگر عشق
از قاسم و از عون و جعفر حرف دارم
هم بر جوان اربا اربا گریه کردم
هم از عبا و نعش اکبر حرف دارم
گهواره جنبان میان خیمه بودم
از بی قراری های اصغر حرف دارم
سرنیزه ها را دیده ام در کشمکش ها
از چکمه و پهلو مکرر حرف دارم
@hosenih
ای کشتگان اشک اگر طاقت بیارید
از خنجر و گودی حنجر حرف دارم
گودال از خون خدا یکباره پر شد
از ضربه ی سنگین آخر حرف دارم
با چشم خود دیدم چهل تا نعل تازه
از جای سُم بر روی پیکر حرف دارم
با آستین پاره عمه روسری ساخت
ای مردم از قحطی معجر حرف دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_مدح_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
هر جا کلاس درس شما برگزار شد
با شور و شوق روح الامین رهسپار شد
هر حرف غیر حرف شما فانی است، شکر
حرف شماست بین کتب ماندگار شد
یا باقرالعلوم، فقط با کلام توست
افکار پوچ مرجئه* بی اعتبار شد
ای قیمتی ترین گهر دین بگو چرا
سهمت مزار خاکی از این روزگار شد؟
آن زین زهر خورده چه ها کرده با شما
آثار مرگ در بدنت آشکار شد
آقا شنیده ایم که ازدست زهر زود
جسمت ورم کرده دلت داغدار شد
@hosenih
جسمت ورم که کرد دلت رفت کربلا
آن خاطرات له شده رویت هوار شد
بر تن سری نبود ولی جدتان حسین
ده اسب تازه نعل به سمتش قطار شد
از دستباف فاطمه بر پیکر حسین
پودی نماند و پیرهنش تار تار شد
تقصیر شمر بود که سر روی نیزه رفت
زینب به روی ناقه ی عریان سوار شد
*از فرق انحرافی زمان امام باقر(ع)
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
ای عمر پر درد و بلا بار سفر بند
امروز با زهر جفا بار سفر بند
ای عمر از دامان صبرم دست بردار
ای زهر در این سینه هرچه هست بردار
من با عطش پیشینه ای دیرینه دارم
از تشنگی هفتاد و دو آئینه دارم
@hosenih
من حضرت خون خدا را نور عینم
من پور آن لب تشنه ام سبط الحسینم
من پنجمین دردانۀ پیغمبر استم
نجل حسن نسل شریف کوثر استم
من میوۀ باغ امیر المومنینم
من غنچۀ دامان زین العابدینم
من زینت دوش ابالفضل رشیدم
عمری به روی آب تصویرش کشیدم
من وارث رخسار سیلی خورده هستم
چون غنچه در نشکفتگی پژمرده هستم
از کودکی آمادۀ پرواز بودم
جد غریب خویش را همراز بودم
من از مدینه تا مدینه داغ دیدم
یعنی که عمری را به سینه داغ دیدم
@hosenih
عمری است عاشوراست حال بی قرارم
شام غریبان است عمر سوگوارم
من همنفس بودم تمام عمه ها را
در شعله ها دیدم تمام خیمه ها را
از کربلا تا شام با من رازها هست
با هر بلا این سینۀ من آشنا هست
من نذرها کردم برای عمه زینب
تا که شود جانم فدای عمه زینب
عمری برای عمه ام روضه گرفتم
یک حرف هم بی یاد او با کَس نگفتم
من تازیانه خوردن ابرار دیدم
این داغ ها را حکمت و اسرار دیدم
@hosenih
پس باید از دریای مقتل می گذشتم
با پای پر از زخم و تاول می گذشتم
من دیده ام با دیدۀ خونین منا را
در قتلگاهِ عشق معنای فنا را
یکسو تکاپوی یتیمان بود و غربت
یکسو رخ قرآن ناطق بود و تربت
شَیبُ الخَضیب آنجا برایم شد مجسم
خَدّالتَریبِ مقتل و خط مقدم
من ازدحام نعش ها در دشت دیدم
چون اسب بی صاحب، حرم برگشت دیدم
ناگه ز دست بزم دیدم جام و می رفت
خورشید با هجده ستاره روی نی رفت
رأس علمدار حرم بر نی که دیده
من دیدم اما ناسزا در پی که دیده
@hosenih
یکسو نگاه خسته سوی خیمه ها بود
یکسو دلم با پیکر خون خدا بود
چشمم شکافنده ترین اسرار را دید
با شاهد و مشهود پس دیدار را دید
می شد حسین بن علی فانی فالله
با خاک یکسان مي شد آن محبوبِ بالله
ده مرکب و ده راکب چابک از اول
با سمّ تازه تاختند از نو به مقتل
حالا شود حالم پریشان حال عصمت
معجر کشی بود و فرار آل عصمت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#مهدی_نظری
▶️
نگاه چشم ترم کل صحنه ها را دید
در این میان فقط از دست زجر می ترسید
اگرچه سینه ام از هُرم زهر می سوزد
ولی وجود من از داغ کربلا خشکید
@hosenih
چه گویمت که کجا رفتم و چه ها دیدم
در اوج کودکیم قامتم ز غصه خمید
چه گویمت که در آنجا چه ظلم ها کردند
چه لاله ها چه قدر غنچه ها که دشمن چید
چه گویمت من از آن لحظه که عمو می رفت
کنار آب رسید و نمی از آن نچشید
چه گویمت من از آن لحظه که علم افتاد
حرم نه کل جهان بود که ز هم پاشید
چه گویمت که امامی ز صدر زین افتاد
و نیزه ها که تن پادشاه را بوسید
@hosenih
مقابل من و عمه... رقیه سیلی خورد
هزار مرتبه ازدرد هی به خود پیچید
میان قافله او را نشانه می کردند
چه لحظه ها که مغیلان به پای او نرسید
چه بوسه ها که نزد عمه جان به صورتمان
به جای زخم کبودی به جای دست پلید
@hosenih
در آن دقیقه که از تل نگاه می کردم
تمام موی سرم شد شبیه عمه سفید
اگر چه زهر جفا قاتلی به قلبم شد
ولی قدم فقط از داغ کربلا خم شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#جواد_حیدری
▶️
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم
از غصه جانسوز تو پژمرده گشتیم
هر شیعه در دل حجله داغ تو بسته
سنگینى داغت دل ما را شكسته
@hosenih
سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت
در سینه ما رفت و ما را دیدهتر ساخت
پنجم امام و هفتمین معصوم هستى
جانم فدایت پس چرا مسموم هستى
اى صبر مطلق، گشتهاى بى تاب از چه؟
اى كشتى عدل خدا، گرداب از چه؟
جسم شریفت از چه كم كم آب گشته
بنگر كه صادق از غمت بى تاب گشته
@hosenih
تو یادگار آخرینِ كربلایى
تو داغدار و دل غمینِ كربلایى
تفسیر دشت كربلا در سینه توست
دلها گرفتار غم دیرینه توست
با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى
داغ یتیمى را به صادق هدیه كردى
تاریكى صحن تو بر غربت گواه است
شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است
@hosenih
اى كاش بر قبرت حرم سازیم امامم
بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم
آییم پابوس و تو را زوّار گردیم
ما بى كسان هم لایق دیدار گردیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_باقر_ع_شهادت
#سید_رضا_مؤید
▶️
سلام ما به بقیع و بُقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گـواه بر سخنـم تربـت امـامـانش
@hosenih
بقیع کعبه ی قدس چهار معصوم است
چـهار نور خدا مـی دمد ز دامـانش
یکی است حضرت باقر از آن چهار امام
که داغ او زده آتش به قلب یارانش
شهید شد ز جفای هشام آن مولا
زِ زهرِ تعبیه در زین که آب شد جانش
@hosenih
غریب اوست که در موسم زیارت حج
مدینه و آنهمه زائر که هست مهمانش
شـب شهادت او یـک نفر نمـی ماند
که اشک غم بفشاند به قبر ویرانش
دری که سجده گه قدسیان بود خاکش
به زائرش ندهـد اذن بوسـه دربــانش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih