#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
باید فقط به محضرتو التماس کرد
یا که گدایی از درتان طور خاص کرد
ما را به سمت و سوی بهشت خدا کشید
نوری که آستان شما انعکاس کرد
@hosenih
کارت که نیست ضامن آهو شدن فقط
لطف شما ضمانت این آس و پاس کرد
بسکه تو باگدای خودت خوب تا کنی
باید کدام خوبییتان را سپاس کرد
مثل کبوتران رها روی گنبدت
باید برید از همه دل را خلاص کرد
با کعبه هم اگر که شدم آشنا مرا
سجده به سمت کوی تو قبله شناس کرد
حتی نمیشود به تصور بهشت را
با گرد و خاک روی ضریحت قیاس کرد
باید ز تو نه! از در و دیوار این حرم
راه سعادت دو جهان اقتباس کرد
@hosenih
جبریل را برای غلامی تو خدا
با خادمان درگه تان هم لباس کرد
گندم بریز جلد حرم کن دل مرا
از پر زدن بدون تو باید هراس کرد
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دست خالی مرا پر کرد احسان شما
سفره ام خالی نشد از برکت نان شما
مرگ تدریجی ست زنده بودن بی مهرتان
از ازل جانم فقط شد بسته بر جان شما
@hosenih
بی نیازم از خلائق تا خدایم داده است
رزق روز و ماه و سالم از سر خوان شما
حاجتم را بر زبان جاری نکرده داده ای
هست آقا استجابت تحت فرمان شما
بارها گم کرده ام خود را در این دنیا ولی
کرده امپیدا خودم را زیر ایوان شما
آسمان هم در حرم انگار جور دیگر است
سجده میچسبد بر این خاک خراسان شما
عید قربان میشود هر لحظه ای که در حرم
زیر لب زوارتان گویند قربان شما
پادشاهی جهان را حضرت پروردگار
یک تنه داده به دست مستمندان شما
در شلوغیهای محشر بار این پرونده ام
کاش سنجیده شود تنها به میزان شما
دردهای لاعلاج و پنجره فولادتان
این گره ها باز میگردد به دستان شما
در میان ظلمت و تاریکی دنیا فقط
خوش دل ما گشته بر صحن چراغان شما
هرکسی از آب سقاخانه ات سیراب شد
بیشتر میگردد از هر بار عطشان شما
کافر از باب الجواد تو اگر وارد شود
وقت برگشتن شود قطعا مسلمان شما
@hosenih
از همان اول تمام هفت پشتم بوده اند
نسل در نسل از مریدان و غلامان شما
از ضریح و از زیارت ها مرا دورم مکن
یا علی موسی الرضا دستم به دامان شما
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
از عهده اوصافتان حق بر بیاید
مدح شما از دست پیغمبر بیاید
ای اولین و آخرین سر الهی
هفت آسمان در محضرت با سر بیاید
@hosenih
صد بار اگر عالم شود خلق مجدد
بالله قسم که مثل تو دیگر بیاید
تو با بسم اللهی و پشت سر تو
زهرا به شکل سوره کوثر بیاید
یک قطره از دریای فضل بیکرانت
در قالب صد مجلس و منبر بیاید
تو ذوالفقارت را اگر در دست گیری
از هیبتت جان بر لب لشگر بیاید
غرق عبادت میشود لحظه به لحظه
نام علی از هر دهانی در بیاید
مولا فقط بر قد و بالای شما و
نوکر به قد و قامت قنبر بیاید
بعد از هزار و چارصد سال از نبردت
فریاد حیدر حیدر از خیبر بیاید
عشق علی در سینه ما جا گرفته
مثل عقیقی که به انگشتر بیاید
روز قیامت در کنار حوض کوثر
شیعه به همراه تو در محشر بیاید
@hosenih
بر غاصب حق علی گویید تنها
رخت خلافت بر تن حیدر بیاید
ما با صد و ده الفتی دیرینه داریم
از غاصبان حق مولاکینه داریم
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
یاد آن روز و شب دشوار گریه میکنم
با دل خون گشته از آزار گریه میکنم
@hosenih
خاطرات تلخ تر از تلخ را در ذهن خود
تا تداعی میکنم هر بار گریه میکنم
دست من که نیست یاد خیمه های سوخته
تا میفتم با تنی تبدار گریه میکنم
دم به دم یاد خرابه رفتن با خواهرم
میگذارم سر روی دیوار گریه میکنم
گاه با یاد طناب و حلقه زنجیرها
گاه یاد خیزران و خار گریه میکنم
من به یاد آن دو چشم خواب رفته تا ابد
در میان خواب یا بیدار گریه میکنم
یاد آن لبهای خشک گشته محروم از فرات
پای سفره موقع افطار گریه میکنم
@hosenih
شمر ما را از میان ازدحام شهر برد
آه یادکوچه و بازار گریه میکنم
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
حال مرا بپرس از این تازییانه ها
دارم ز عشق تو به تن خود نشانه ها
بر روی نیزه قاری قرآن مادرم
پایان بده به اینهمه شک و گمانه ها
@hosenih
تشییع میکنند تو را سنگهای شهر
همراه نیزه ها به سر بام خانه ها
مثل زبان حرمله بددهن مرا
سوزانده است شعله سرخ زبانه ها
آیات حق کجا و شراب و قدح کجا
قرآن کجا و رقص و نوای ترانه ها
یک کاروان بریده و زنجیرها برید
جان اسیرها به لب از دانه دانه ها
منکه حریف اشک رقیه نمیشوم
باید چه داد پاسخ سیل بهانه ها
هر روز زخم تازه به روی تو میخورد
جانم به لب رسیده زدست جوانه ها
رفتی تنور خولی و رفتی به روی نی
دارم به سینه حسرت این آشیانه ها
@hosenih
گاهی به دست باد و گهی هم به دست شمر
خورده گره به موی سر تو ز شانه ها
بین من و تو حرف نگفته زیاد هست
خاموش گشته زمزمه عاشقانه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
آنقدر پیش دوچشمم سر تو افتاده
بارها پشت سرت خواهر تو افتاده
زیر سنگینی بار غم عظمای رباب
خم به ابروی علی اصغر تو افتاده
@hosenih
میدهد بوی تو را چکمه شمر ملعون
بسکه با چکمه روی پیکر تو افتاده
هیچکس مثل رقیه بخدا زجر ندید
آنقدر زجر پی دختر تو افتاده
آب آزاد شد و هیچکسی آب نخورد
هر کسی یاد لب و حنجر تو افتاده
چه گذشته به تو در کنج تنور خولی
چه شده مژه چشم تر تو افتاده
@hosenih
ما دو تا مثل هم انگار که غارت شده ایم
گوشواره ز من انگشتر تو افتاده
پای هر نیزه و شمشیر و تنور و گودال
حرف از آمدن مادر تو افتاده
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_شهادت
شکسته مثل دلم روی نیزه ها سر تو
بریدم از همه دنیاشبیه حنجر تو
@hosenih
هزار مرتبه افتاده ای زمین از عرش
شده شبیه پر و بال دخترت پر تو
چقدر سنگ رسیده برای پابوست
چقدر زخم نشسته پدربه محضر تو
میان جام شراب یزید دیدم که
نبود فاصله ای با سر مطهر تو
من اصلا از تو سراغ عبا نمیگیرم
تو هم نپرس زمن پس کجاست معجر تو
گرسنه بودم و خواب طعام می دیدم
ولی نداد کسی لقمه نان به دختر تو
@hosenih
شبیه مادر پهلو شکسته شد حالم
گرفت دست مرا دستهای خواهر تو
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
ای نام تو پناه همه بی پناه ها
مشکل گشا و مونس مانده به راه ها
@hosenih
آدم دخیل توبه به نام شما که بست
جبران شدند با تو همه اشتباه ها
در روز حشر وارد محشر که می شوی
بر دستهای توست تمام نگاه ها
مانند جوون روی مرا هم سفید کن
باب نجات زندگی روسیاه ها
در کسوت غلامی این خانه میزنم
طعنه به تخت و تاج همه پادشاه ها
با گریه ی برای تو آرام میشوم
با گریه بر تو پاک شوم از گناه ها
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
از آب رودخانه و از آب چاه ها
@hosenih
تو تشنه بودی و به لبت جان رسیده بود
در زیر پای مرکب و پای سپاه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#قبرستان_بقیع
اینجا برای گریه فرصت نیست اصلاً
حتی مجال ذکر و صحبت نیست اصلاً
بی احترامی کار این قوم و قبیله ست
در این نگهبانان محبت نیست اصلاً
@hosenih
جرم است اینجا بردن نام شماها
حرف از حسن شاه کرامت نیست اصلاً
نه صحن داری، نه رواقی و نه گنبد
بالاتر از اینها که غربت نیست اصلاً
بستم دلم را به ضریحی که نداری
دراین بقیع حرف از زیارت نیست اصلاً
در پیشگاه قدس تو بسکه کریمی
حتی نیاز عرض حاجت نیست اصلاً
تقدیر این بود از ازل باشم گدایت
بالاتر از این کار، لذت نیست اصلاً
کار کریم از مستمندان دستگیری است
در محضرت حرفی ز منت نیست اصلاً
@hosenih
هر جا حسن گفتیم مارا راه دادند
با تو نیازی که به دعوت نیست اصلاً
هرکس برای مجتبی گریه نکرده
انگار که اهل سعادت نیست اصلاً
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
خوبان عالمند دخیل نجابتت
بردند انبیا همه فیض از مناعتت
امر شما چو امر خداوند واجب است
از عرش تا به فرش همه در اطاعتت
هرکس به هر کجا که رسیده است کار توست
خورشید هم نشسته به ظل عنایتت
روزی هزار مرتبه از جانب خدا
جبریل میرسید به عرض ارادتت
بانو گناه ما مگر آخر چه بوده که
محروم گشتهایم همه از زیارتت
دیگر بهشت روی خودش را نشان نداد
از آن زمان که بیادبی شد به ساحتت
گلهای سرخ پیرهنت آب میخورند
از قطره قطرههای گلوی جراحتت
هرثانیه تو پیرتر از قبل میشوی
از دستِ درد سرکش ساعت به ساعتت
قدقامت الصلوةِ تو قد قامتم شکست
محراب خَم شده ز خَمِ قدّ و قامتت
حورا به عرش چاک گریبان دریده چون
میخواست پشت در برود از نیابتت
بانو بیا و عرش خدا را بهم نریز
باحالت قنوت و رکوع عبادتت
در این سه ماه هیچکسی سر نزد به تو
جز غم کسی نیامده باشد عیادتت
دائم عذاب میکشی و دم نمیزنی
داری دعا کند ملک الموت راحتت
میخ و غلاف و آن در و دیوار لعنتی
هستند متهم همگی در شهادتت
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
در غربت محض پیکرش را بردند
تابوت و تن مختصرش را بردند
در کنج قفس نشد که پرواز کند
از روی زمین بال و پرش را بردند
دنیا که نبود لایق دیدارش
دیدار خدا این گوهرش را بردند
با پهلوی بشکسته به روز محشر
بی شک سند معتبرش را بردند
شب بود و از آسمان تاریک جهان
مجبور شدند و قمرش را بردند
میخورد زمین مرد غیور خیبر
آنشب که پناه و سپرش را بردند
مبهوت شد و گریست چشم طفلی
تا خانهی قبر مادرش را بردند
می ریخت مدینه خاک بر سر چونکه
امید دل پیمبرش را بردند
افتاد علی به گریه وقتی می دید
که روشنی چشم ترش را بردند
از لانه و آشیانهی سوخته ای
خاکستری از کبوترش را بردند
خاکی شده و شکسته و خرد شده
آیینهی در برابرش را بردند
بر روی دو دست حضرت عزرائیل
آرام تن همسفرش را بردند
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
شبِ تاریک، بدون تو سحر کردم من
با غم و غُصهی دوری تو سرکردم من
کاسهی صبر دلم در ته گودال شکست
کاسهی چشم، پُر از خونِ جگر کردم من
آب آزاد شد و هیچکسی آب نخورد
نذر لبهای تو از آب حذر کردم من
سایهام را زن همسایه ندیده یکبار
سایه به سایه به هر کوچه گذر کردم من
با همین چادرِ پاره شدهام جنگیدم
بی زره از حَرَمت دفعِ خطر کردم من
با چه وضعی سر بازار مرا میبردند
بی تو ای سایهی سر، سخت ضرر کردم من
تو کس و کار منی، ای سر روی نیزه
خبرت هست که با شمر سفر کردم من؟!...
✍ #ابراهیم_میرزائی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
پای تن مجروح زهرا با سر افتاد
از دست این غم، خون ز چشمانِ تر افتاد
در زیر بارِ این مصیبت کوه خم شد
تدفین مظلومه به دوش حیدر افتاد
میشُست جای بوسههای مصطفی را
بند کفن تا بسته شد، پیغمبر افتاد
درهم شده اوضاع و احوالِ عوالم
وقتی که حورا بین دیوار و در افتاد
فضه شهادت میدهد در این نود روز
هر جا زمین افتاد مادر، دختر افتاد
این روزهای آخری از شدت درد
خیلی غریبانه میان بستر افتاد
تا آسمانها صوت الرحمن او رفت
روی زمین آیه به آیه کوثر افتاد
او بار شیشه داشت و میزد مغیره
قنفذ رسید از راه و شیشه آخر افتاد
شانه به شانه با اجل همراه میشد
سایه به سایه مرگ با زهرا در افتاد
از جنگ برگشته علی یا از سرِ قبر؟!
پشت سرِ تابوت مردِ خیبر افتاد...
✍ #ابراهیم_میرزائی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e