eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
269 ویدیو
25 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @angoshtar_herz با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته‌ست اعجاز خلقت است و برابر نداشته‌ست وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته‌ست دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه‌ای برای پیمبر نداشته‌ست سوگند می‌خورم که نبی شهر علم بود شهری که جز علی درِ دیگر نداشته‌ست طوری ز چارچوب درِ قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته‌ست یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود، یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته‌ست چون روز روشن است که در جهل گمشده‌ست هرکس که ختم نادعلی بر نداشته‌ست :: این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست، برابر نداشته‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای علی مرتضی! تو مظهر ذات خدایی ما سِوَی اللّه‌اند ظلّ تو، تو ظلّ کبریایی غیب مطلق شد زِ مشکاتِ رُخَت بی پرده ظاهر آری ای مِرآت ایزد! پای تا سر حق‌نمایی.. عقل چون سنجد مدیحت؟ زان که تو عین مدیحی فهم چون گوید ثنایت؟ زان که تو عین ثنایی هم تو اوّل، هم تو آخر، هم تو باطن، هم تو ظاهر هم تو غالب، هم تو قاهر؛ مُبتَدا و مُنتهایی سالکان حق‌طلب را در طریقت دستگیری عارفانِ رازدان را در حقیقت پیشوایی بی کسان را مُستجاری، بی قراران را قراری بیدلان را غمگساری، دردمندان را دوایی جوهر عدلی و احسان، معدن علمی و ایمان منبع نوری و برهان، پادشاه لافتایی جُز تو نگْشاید دگر کس عُقَده از کار خلایق در جهان تنها تو ای دست خدا مشکل‌گشایی در نماز از مرحمت انگشتری دادی به سائل تو ولی مؤمنین شاها به نَصِّ اِنّمایی مخزن اسرار مکنونی و گنجور حقایق قَدْر بخشای قَدَر، فرمانده حکم قضایی محرم اسرار غیبی در مقامِ «لی مَعَ اللّه» همنشین احمد مُختار در بزم دنایی قطره‌ام من قطره آخر وسعت دریا چه سنجد؟ تُو یمِ فضل و محیط جود و دریای سخایی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دارد از جایی بشارت‌های پنهان می‌دهد بیشتر نهج البلاغه بوی قرآن می‌دهد عروة الوثقی‌ست «بسم الله الرحمن الرحیم» هرچه کم داری بخواه از او، به قرآن می‌دهد این اگر «جناتُ تجری تحتها الانهار» نیست پس چرا یک جرعه از آن مرده را جان می‌دهد چشم می‌بندم میان بارش رحمانی‌اش سطر سطر آیه‌هایش بوی باران می‌دهد بعد قرآنش خدا با «هذهِ عَذبٌ فرات» جامی از این می‌چشاند جامی از آن می‌دهد این همان ذکر است یعنی «نحنُ نزّلنا علی» تا کتاب الله ناطق را به انسان می‌دهد گوش کن فریاد «اُوصیکِم بِتَقوَی الله» را دردها را با همین یک نسخه درمان می‌دهد آخرت جای خودش مردم، ولی هر حکمتش کار دنیای شما را نیز سامان می‌دهد مالک اشتر علی را خوب می‌فهمد نه ما او که با سر پای فرمان علی جان می‌دهد مکتب عشق است و شاگردی یک درس علی منصب «سَلمانُ مِنّا» را به سلمان می‌دهد جرج جرداق مسیحی هم حواری علی‌ست این مسیحی با علی بوی مسلمان می‌دهد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلب من از انوار جلی می‌گوید از نور ‌الهی ازلی می‌گوید خاک دل ماست تربت تسبیحت با هر تپشی علی ‌علی می‌گوید ✍ @dobeity_robaey
در این شب‌ها رها کن عاصی! از عصیانِ خود، دل را به استغفار وا کن از دو دست خود سلاسل را ز جا برخیز، دنیا نیست جای خواب ای غافل! کجا در راهِ سیلابی بنا سازند منزل را؟! گناهِ بعد طاعت، خرمن طاعت بسوزاند مسوزان با گناهِ خویش این مقدار حاصل را اگر چه ظاهر دنیاست زیبا، لیک قتّال است چنان افعی که دارد در دلش زهر هلاهل را چنان غفلت حجاب دیده‌ی ما شد در این دنیا که حتی بُرده از چشمان ما، مرگ‌ِ مقابل را بکش خار گناه از دل، هنوزت فرصتی مانده وگرنه آفتاب عُمر، محکم سازد این گِل را اگر عاجز شدی از خود، به درگاه کسی رو زَن که حتی هر نبی با نام او حل کرد مشکل را همان که نام شیرینش، همیشه نقل مجلس‌هاست به نام او مزیّن می‌کنم هر بار محفل را علی آن آیت اللهی که در هفت آسمان حتی رَوَد از هوش هرکس بیند آن قدسی شمایل را به جز دست علی، مشکل گشایی نیست در عالم به درگاهش بیاور ای دل غافل، مشاکل را به جز ذکر تشهد "لا" نیاید از زبان‌ او ز درگاهش نراند ساقی ما هیچ سائل را علی و عالی و اعلاست ذکر عارفان حق که با یک یاعلی طی می‌کند عارف، منازل را مَلَک از ثبت انفاق برون از حد او عاجز چگونه در شمارش آورد دیگر نوافل را؟! در این دریای طوفانی، بگیرم دامن او را که خار و خس بگیرد آخرش دامان ساحل را :: به مسجد، ابن ملجم را هم او بیدار کرد از خواب کجا دیدی غریبی که کند بیدار قاتل را؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیف که ماه رمضان شد تمام ماه دعا، ماه صلات و صیام ماه خدایی شده، خود ساختن دل ز همه شسته، به او باختن ماه پر از نور الهی شدن خانۀ دل طور الهی شدن شب همه شب تاب و تبی داشتیم اشک و مناجات شبی داشتیم ماه خدا داشت چه عمر کمی عمر کمش بود به سان دمی ذکر خفی، ورد جلی داشتیم زمزمۀ علی علی داشتیم روز در آغوش خدا جای ما شب همه شب لیلۀ احیای ما روز نفس‌ها همه بودی نماز شب همه در ناله و راز و نیاز روز ز سوز عطش افروختن شب همه‌دم شمع‌شدن سوختن نیمۀ مه هر چه سخن داشتیم بر لب خود مدح حسن داشتیم جلوه ز حُسن ازلی داشتیم روشنی از ماه علی داشتیم :: ماه خداوند! علیک السلام رفتی و باز آمده عید صیام عید خدا عید دعا عید نور چشم بد از صبح دل‌آراش دور عید قبولی صیام همه سجده و تکبیر و قیام همه عید وصال است، وصال خدا محو شدن محو جمال خدا خندۀ شادی به لب روزه‌دار آتش حسرت به دل روزه‌خوار آن که در این مه زده خود را به خواب وای بر او در صف یوم الحساب طایفه‌ای را همه با جام نور داده خداوند شراباً طهور وصل خدا شامل حال همه قرب خداوند حلال همه طایفه‌ای تلخ شده کامشان روز شده تیره‌تر از شامشان کور ز دیدار تجلاّی نور دور ز رحمتِ خدای غفور خار چه سهمی بَرَد از بوستان؟ وصل خداوند و علی دوستان :: کیست علی؟ تمامِ هست خدا گوش خدا، دیده و دست خدا کیست علی؟ وصیِّ ختم رُسل کیست علی؟ عصارۀ عقل کل کیست علی؟ تجلی کبریا لحم و دم و نفْس رسول خدا کیست علی؟ روح صلات و صیام کیست علی؟ رکن قعود و قیام سکوت ما، صحبت ما یا علی‌ست قبولی طاعت ما یا علی‌ست مغز، علی و دگرانند پوست فشردۀ هزار و یک اسمِ هوست یک شبش از عمر جهان برتر است یک دمش از طاعت عالم سر است مهر علی نور کند نار را مهر علی لاله کند خار را مهر علی کار مسیحا کند مردۀ دل را علی احیا کند مهر علی، رحمت بی‌انتهاست مهر علی، تمام لطف خداست مهر علی، ولایت انبیاست مهر علی، هدایت انبیاست مهر علی، تمام ایمان بوَد مهر علی، حیات قرآن بوَد مهر علی، چراغ آئین ماست مهر علی، تمامیِ دین ماست مهر علی، کلاس عمّارهاست نتیجه‌اش میثم تمّارهاست ما به تولّای علی زاده‌ایم روز ازل دل به علی داده‌ایم این سخن خلق همه عالم است گر چه روان از قلم «میثم» است سرودِ آب و گل ما یا علی است حرفِ زبان و دل ما یا علی است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا دردی که خاک کوی جانان‌ست درمانش خوشا هجری که دیدار رخ یار است پایـانش خوشا آن دل که آنی در به روی غیر نگْشاید خوشا جانی که جانِ خواجۀ ا‌سراست جانانش امیـرالمؤمنین، جـان رسـول‌الله، رکـن دیـن که "آدم" از ازل دسـت تـوسل زد بـه دامانش صــراط الله اعظـم، شهـریـار عالـم امکـان که باشد عالم امکان همـه در تحت فرمانش علی با حق و حق با اوست، بشنو این روایت را که حق را بـا امیرالمـؤمنین کردنـد میـزانش نشد یک وعده خود را سیر از نان جُوین سازد امامـی کز ازل می‌بـود جن و انس، مهمانش چگونه وصف او گویم؟ چگونه مدح او خوانم؟ که مـداحش خـدا و دفتر مدح است قرآنش لبش در روز! خندان و دلِ شب کس نمی‌دانست، که گِل می‌گشت از اشک سحر خاک بیابانش گَهی در رزم می‌لرزید کوه از برق شمشیرش گَـه از اشـک یتیمـی تـن بسانِ بید لرزانش ز قلـب شعله‌هـای نــار رویـد لالـۀ جـنت اگر افتد به دوزخ روز محشر چشم سلمانش چو با چشم خیالی روی او در خواب بیند کس توجه نیست دیگر بر بهشت و حور و غلمانش شگفتا! گشته‌ام در بین انسان و خـدا حیران که نه جرأت بُوَد خوانم خدایش یا که انسانش اگر خوانـم خداونـدش، همانـا گشتـه‌ام کافر وگر انسان بخوانم فوق انسان است عنوانش علی خود کل اسلام است از قـول رسول‌الله تمــام انبیــا بـودنــد از اول مسلمـــانش دل شب مخفی از مردم سخن با چاه می‌گوید امامی کـه بُـوَد ملک خدا میـدان جولانش چه باید گفت در شأن امامی کز جلال و قدر کند شخصیتی مانند زهرا، جـان به قربـانش به قاتل شیر و بر دشمن دهد شمشیر از رأفت زهی الله اکبـر از عطـا و لطف و احسـانش اگرچـه قافیـه تکـرار گـردد، خصم مولا را مسلمـان نیستم بالله اگـر خوانم مسلمانش اگر رضوان نشیند در کنار سفره‌اش یک شب نگیـرد مهـر و مـه را در بهای قرصۀ نانش به حقِ حق، خدا آن مؤمنی را دوست می‌دارد، که با مهـر علی در نامـه باشد مهر ایمانش محـب او عجـب نَبـْوَد کـه ماننـد خلیل‌الله تمـام نـار بـا یـک یاعلـی گردد گلستانش شـود پامال همچون مور زیـر سم اسب او هزاران عمرو و مرحب گو که بشتابد به میدانش سلام الله بـر عـزمش، تعالی الله بر رزمش که آمد "لافتـی الاّ علـی" از حـی سبحانش شود همبازی طفل یتیمـی بـا چنان رفعت بخندد تا کند در گریه و غم، شاد و خندانش ندارد شیعه بی‌روی علی یک لحظه آرامش هزاران سال گردانند اگـر در باغِ رضـوانش سلیمـان را سلیمانی نشایـد بـر همـه عالم مگـر مـولا امیرالمـؤمنین گـردد سلیمانش من از بعـد نبـی، مـولای خود دانم امامی را که جبریل‌ست طفل دانش‌آمـوز دبستانش خدا مدحش کند، لیک از کرامت می‌کند احسان که «میثم» با همه آلودگی گردد ثناخوانش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فراتر است از ادراک ما، حقیقت ذاتش کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش کسی که حجتِ بحثِ ولایت است زکاتش کسی که شیفتۀ نامه‌های اوست بلاغت کسی که چشمۀ جوشانِ حکمت است دواتش علی‌ست او، که زمین مفتخر شده‌ به حضورش علی‌ست او، که زمان معتبر شده به حیاتش علی‌ست معنی حیّ علی الصلاة من و تو علی کسی‌ست که میزان سنجش‌ست صلاتش هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش علی معادل عدل‌ست، آن عدالت دلخواه بگو به دهر که تنها علی‌ست راه نجاتش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند قسم به ذات کبریا، ز یمن مرتضی کند خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند ز قدرت یَدُ اللَّهی، کسی ندارد آگهی وسیله‌اش بُود علی، خدا هر آن چه را کند به جنگ بدر و نهروان، علی‌ست یِکّه قهرمان نگر که دست حق عیان، قتال اشقیا کند به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی نگر به بت شکستنش، که در جهان صدا کند به رزم خندق و اُحُد، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد خدا به دستِ دست خود، لوای حق بپا کند چو افضل از عبادتِ خلایق است، ضربتش علی تواند این عمل، شفیع ما‌سِوی کند به پیشگاه کردگار، ز بس که دارد اعتبار دُیون جمله بندگان، تواند او ادا کند نماز، بی ولای او، عبادتی‌ست بی‌وضو به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند هر آن‌که نیست مایلش، جفا نموده با دلش بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند علی‌ست آن که تا سحر، سرشک ریزد از بصر پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند علی انیس عاشقان، علی پناه بی‌کسان علی امیر‌مؤمنان، که مدح او خدا کند پس از شهادت نبی، که را سِزَد به جز علی؟! که تا به حشر آدمی، به کارش اقتدا کند قسیم نار و جنتّش، ترازوی محبّتش که مؤمنان خویش را، ز کافران جدا کند گهی به مسند قضا، گهی به صحنۀ غزا گهی به جای مصطفی، که جان خود فدا کند علی‌ست فرد و بی‌نظیر، علی مجیر و دستگیر که نام دل‌گشای او، گره ز کار وا کند زکار قهرمانی‌اش، پُر است زندگانی‌اش نگین پادشاهی‌اش، به سائلی عطا کند امیر کشور عرب، ثنا کنان، دعا به لب بَرَد طعام نیمه‌شب، عطا به بی‌نوا کند ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا کجا روی، بیا بیا، که دردها دوا کند کنیم چون‌که های‌ و‌ هو، به پیشگاه لطف هو خدا نظر کند به او، علی نظر به ما کند دل علی گداخته، که با زمانه ساخته امام ناشناخته، ز خلق شِکوه‌ها کند ز قبر بنت مصطفی، کجا رود علی، کجا که نیست یار آشنا، دلش ز غم، رها کند سرشک بر دو عین او، ز اشکِ زینبین او که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند علی غریب و خون‌جگر، ز هجر یار نوحه‌گر کنار آن جدار و در، اقامۀ عزا کند (حسان) بگیر دامنش، قسم به حقّ محسنش گره‌گشای انبیا، حوائجت روا کند ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به زمین نبسته‌ام دل، به هوای آسمانش زده‌ام گره دلم را، به پر کبوترانش شده‌ام اسیر لطفش، شده‌ام گدای نانش همه عمر برندارم، سر خود از آستانش که فقط سپرده‌ام دل، به علی و خاندانش به ورای عرش رفته، که بسازد آشیانه لب آسمان هفتم، شده غرق در ترانه ملکی به گرد پایش، نفسی رسیده یا نِه به جز از خدا نبوده، به خدا در آن میانه نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش چه کسی دوباره نان را به فقیر می‌رساند؟ جریان چشمه‌ها را به کویر می‌رساند؟ خبر جناب خم را به غدیر می‌رساند؟ چه کسی سلام ما را به امیر می‌رساند؟ خبر شکسته جامی که به لب رسیده جانش به جنون کشانده ساقی، دل مبتلای ما را متجیرم چه نامم بشر خدانما را بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟ که قبیله‌ی قلم‌ها، شده قاصر از بیانش شده لطف بی دریغش، همه عمر شامل من به خدا نشسته یادش، همه شب مقابل من احدی خبر ندارد که چه کرده با دل من به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست بنما، سر سفره میهمانش غمی از خزان نباشد که بهارمان می‌آید شبی از مسیر دریا به دیارمان می‌آید دم احتضار بی شک به کنارمان می‌آید دو جهان بدون حیدر به چه کارمان می‌آید؟ نمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش: خبر صحیح مسلم شده صادر از بخاری که علی‌ست اصلِ ثابت، که علی‌ست فیض جاری که علی‌ست جان احمد، که علی‌ست نور باری که علی‌ست خشم ایزد، که به تیغ ذوالفقاری زده ریشه‌ی ستم را، به دو دست پُرتَوانش نشنیده‌اند آیا که خدای حیّ سرمد شب و روز می‌فرستد صلوات بر محمد و به این دلیل روشن که علی‌ست جان احمد رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند بنگر که تا چه حد است مکان لامکانش دل خویش را به جز او، به کسی دگر نبستم چه عنایتی نموده، که هنوز مست مستم چه کنم که عهد خود را، نشکست و من شکستم نَبُرید و من بُریدم، نگسست و من گسستم من و لطف بی دریغش، من و فیض بی کرانش سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم غم او دوباره خیمه زده گوشه‌ی اتاقم چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم چه شود اگر که امشب دل غرق اشتیاقم برسد به کاروانی که علی‌ست ساربانش به طواف دوست رفتم، چه حریم آشنایی چه فضای روح بخشی، چه نسیم دلربایی نکند به من بگوید، پس از این همه جدایی که تو در برون چه کردی، که درون خانه آیی؟ به درون خانه‌ای که مَلَک است پاسبانش به حریم او ملائک، همه گرم خوشه‌چینی همه‌ی پیمبران در، حرمش به شب‌نشینی پر عطر آسمان‌ها، شده زائری زمینی دل الغدیری من، شده عاشق امینی که به جز "علی" نبوده، همه عمر بر زبانش نه به من که مست اویم، مِیِ بی حساب داده به تمام عاشقانش، قدحی شراب داده نه از این مِیِ مجازی، که از آفتاب داده ز کدام باده ساقی، به من خراب داده؟ که هنوز هیچ مستی ننموده امتحانش همه شب در این امیدم، درِ دوست باز باشد که به شب خیال رویش، خوش و دلنواز باشد غزل از علی سرودن، چه کم از نماز باشد؟ شب شاعران بیدل، چه شبی دراز باشد شب بی ستاره‌ای که، فقط اوست در میانش به طواف کعبه هرکس، که به دیده‌ی تَر آید همه هست آرزویش، که علی ز در درآید نظری اگر نماید، شب بی کسی سر آید خود کعبه نیز باید، به طواف حیدر آید به فدای آن امیری که خداست مدح خوانش 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا اوج، به یک اشاره برمی‌خیزم با دامنی از ستاره برمی‌خیزم صد مرتبه هم اگر بیفتم بر خاک با نام "علی" دوباره برمی‌خیزم@hosseinieh_net@dobeity_robaey