eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد وقت سماع و سلسله‌جنبانی تو شد احرام بسته‌اند ملائک به دیدنت برخیز وقت آینه‌گردانی تو شد @hosenih چشم انتظار مانده طلوعی همیشه را صبحی كه وقف مشرق پیشانی تو شد ذرات كائنات همه محو در تواند هستی هرآن‌چه هست همه فانی تو شد با تو تمام عرش به جریان درآمده‌ست عالم مطیع لهجه‌ی قرآنی تو شد احرام عشق بستی و از آن زمان به بعد چشمم چقدر آینه بارانی تو شد سرمست تا به بزم جهان پا گذاشتی هر گوشه، اشك، ساقی مهمانی تو شد @hosenih قربانی تو چیست؟ چه آورده‌ای؟ بگو؟ از هر چه هست و نیست، كه ارزانی تو شد؟ قربانی تو هیچ‌كسی نیست جز خودت حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ او منتظر وقت سفر بود، نبود؟ مشتاق گذشتن از خطر بود، نبود؟ @hosenih تا لحظه‌ی آخر به خودش فکر نکرد شش ماه کفن‌پوش پدر بود، نبود؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هم میان دست و بازو فاصله افتاده است هم میان هر دو ابرو فاصله افتاده است تیر سوزن شد، که دوزد پیکر او را به هم بین اعضا از همه‌سو فاصله افتاده است نکته‌ای سر بسته را بر دوش با خود باد برد این‌که بین شانه و مو فاصله افتاده است! @hosenih تیغ‌ها در پیکرش پهلو به پهلو می‌شوند در دل هر زخم از این رو فاصله افتاده است ازدحام تیر شد در سینه که بین نفس با نفس در این هیاهو فاصله افتاده است ناامیدی ساخت کارش را همین‌که غرق زخم دید بین مشک با او فاصله افتاده است @hosenih غیر او در هر کسِ دیگر طبیعی هست اگر بین تیر و چشم و زانو فاصله افتاده است *** شیر می‌گویند امّا بین ابروهای او مثل دو بال پرستو فاصله افتاده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن‌جا که حرف قامت بالابلندهاست گر بگذری قیامت بالابلندهاست جایی که قامتت شده معیار، وصف سرو در نوع خود ملامت بالابلندهاست با تو بلند پرچم زیبا رُخان مدام بالا سرِ سلامت بالابلندهاست @hosenih با آسمان معاشرتی هست بینشان گرچه به خاک اقامت بالابلندهاست خَم می‌کنند سر، اگر از در گذر کنند افتاده‌گی علامت بالابلندهاست دیدند نارساست بر آن‌ها قدِ زمین تا اوج نی فخامت بالابلندهاست @hosenih افتاد دست تو که شود دست‌گیر ما این، هیچ از کرامت بالابلندهاست تنها نه دست، پا هم از آن‌ها حسد گرفت این کم‌ترین غرامت بالابلندهاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگر که باب کرَم را کریم باز کند تمام شهر مرا «یاکریم» باز کند نمی‌شود پس از آن بسته هیچ‌وقت آن در که در جوابِ تقاضا کریم باز کند @hosenih ببندد آخرِ سر دست خالیِ خود را همین‌که دست به اعطا کریم باز کند به لب نیامده حتا، دعاش می‌گیرد چنان‌که دست به بالا کریم باز کند گره گشودن از این دست هیچ مشکل نیست گره از ابروی خود تا کریم باز کند جواب می‌دهد از جانبش به بذل خدا لبی اگر که به نجوا کریم باز کند @hosenih بهانه‌ای‌ست به دیدار او، طلب، شاید به ما نگاهِ تماشا کریم باز کند به روز حَشر حساب از گدای خود نکِشد بگو که نامه‌ی ما را کریم باز کند... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد وقت سماع و سلسله‌جنبانی تو شد احرام بسته‌اند ملائک به دیدنت برخیز وقت آینه‌گردانی تو شد @hosenih چشم انتظار مانده طلوعی همیشه را صبحی كه وقف مشرق پیشانی تو شد ذرات كائنات همه محو در تواند هستی هرآن‌چه هست همه فانی تو شد با تو تمام عرش به جریان درآمده‌ست عالم مطیع لهجه‌ی قرآنی تو شد احرام عشق بستی و از آن زمان به بعد چشمم چقدر آینه بارانی تو شد سرمست تا به بزم جهان پا گذاشتی هر گوشه، اشك، ساقی مهمانی تو شد @hosenih قربانی تو چیست؟ چه آورده‌ای؟ بگو؟ از هر چه هست و نیست، كه ارزانی تو شد؟ قربانی تو هیچ‌كسی نیست جز خودت حج‌ات قبول... نوبت قربانی تو شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قد کشیدی چه‌قَدَر مرد شدی در سختی مرد آن است که غالب بشود بر سختی از عسل شیرین‌تر لحظه‌ی آرامش توست شادی از این‌که رسیده‌ست به آخر سختی هر چه زد زخم زبان تیغ صبوری کردی که نشانم بدهی چون پدرت سرسختی @hosenih تیر... شمشیر... سم اسب... تو می‌خندی باز! تلخ کامت نکُند دغدغه‌ی هر سختی زد نمک داغ تو بر داغ غریبی حَسن می‌کِشم از غمِ داغت دو برابر سختی @hosenih هر کسی گشت سبک‌بارتر این وادی را می‌برد بیش‌تر آسایش و کم‌تر سختی! □ نسل در نسل همین قسمت موروثی ماست سهم دنیا شده بر آل پیمبر سختی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ او منتظر وقت سفر بود، نبود؟ مشتاق گذشتن از خطر بود، نبود؟ @hosenih تا لحظه‌ی آخر به خودش فکر نکرد شش ماه کفن‌پوش پدر بود، نبود؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه هر لحظه تماشای تو شادم کرده است دیدنت این‌بار دل را خانه‌ی غم کرده است ای جوان! گفتم عصای دست پیری‌ام شوی داغ تو پشت مرا مثل عصا خم کرده است @hosenih پای خود را می‌کشی بر خاک اسماعیل من تیغ امّا در تن تو کشف زمزم کرده است عده‌ای شمشیر... بعضی تیر... نیزه... دشنه... سنگ... هر کسی از کینه هر چه شد فراهم کرده است آن‌قَدَر بر پیکرت پیچیده ردّ زخم‌ها راه را گم، چاره در این جمع درهم کرده است @hosenih زخم‌هایت یک طرف، زخم سر تو یک طرف بغض نامت لشگری را «ابن ملجم» کرده است تاب آوردم که بی‌تاب از عطش رفتی ولی طاقتم را خنده‌ی بی‌جان تو کم کرده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هم میان دست و بازو فاصله افتاده است هم میان هر دو ابرو فاصله افتاده است تیر سوزن شد، که دوزد پیکر او را به هم بین اعضا از همه‌سو فاصله افتاده است نکته‌ای سر بسته را بر دوش با خود باد برد این‌که بین شانه و مو فاصله افتاده است! @hosenih تیغ‌ها در پیکرش پهلو به پهلو می‌شوند در دل هر زخم از این رو فاصله افتاده است ازدحام تیر شد در سینه که بین نفس با نفس در این هیاهو فاصله افتاده است ناامیدی ساخت کارش را همین‌که غرق زخم دید بین مشک با او فاصله افتاده است @hosenih غیر او در هر کسِ دیگر طبیعی هست اگر بین تیر و چشم و زانو فاصله افتاده است *** شیر می‌گویند امّا بین ابروهای او مثل دو بال پرستو فاصله افتاده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن‌جا که حرف قامت بالابلندهاست گر بگذری قیامت بالابلندهاست جایی که قامتت شده معیار، وصف سرو در نوع خود ملامت بالابلندهاست با تو بلند پرچم زیبا رُخان مدام بالا سرِ سلامت بالابلندهاست @hosenih با آسمان معاشرتی هست بینشان گرچه به خاک اقامت بالابلندهاست خَم می‌کنند سر، اگر از در گذر کنند افتاده‌گی علامت بالابلندهاست دیدند نارساست بر آن‌ها قدِ زمین تا اوج نی فخامت بالابلندهاست @hosenih افتاد دست تو که شود دست‌گیر ما این، هیچ از کرامت بالابلندهاست تنها نه دست، پا هم از آن‌ها حسد گرفت این کم‌ترین غرامت بالابلندهاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ او که بقا مختصّ ذات جاودان اوست خود جاودان‌ات خوانده، چون با خويش رو در روست در پوست‌اش کعبه نمي‌گنجيد از شادي از عشق تو اوّل گريبان چاک داده اوست! @hosenih مِهر تو در هر دل که باشد بر زبان آيد چون دانه‌اي که بر تنِ خود مي‌شکافد پوست خورشيدي و فرقي ندارد بر که مي‌تابي با دشمنان‌ات دوستي، با دوستان‌ات دوست خلق تو معياري براي بنده‌گي گشته با اين حساب ساده پس هر «يا علي»، «يا هو»ست شرط مسلماني فقط مُهر ولاي توست يکتاپرستي از نگاه محض تو نيکوست @hosenih مُهر يدالهي‌ست بر دستان تو، امّا دست خدا را نام زهرا حرزِ بر بازوست ** از بس‌که سهل و ممتنع هستي فقط زهرا قادر به کشف راز اين دنياي تودرتوست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih