eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
339 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم‌هایش نشر دین، تبلیغ آیین می‌کند عطر او فیضیه‌ها را عطراگین می‌کند نامسلمان را مسلمان می‌کند با هرنفس برکتش همواره کافر را خدابین می‌کند دختر معصوم یعنی حضرت معصومه که دست اعجازش کتاب الله تدوین می‌کند می‌درخشد از دل چادر نمازش آفتاب نور عالم را خدا اینگونه تامین می‌کند آبرو و اعتباری می‌دهد پابوسی‌اش "مرعشی" را خاک کویش عالِم دین می‌کند از کریمه جز کرم چیزی ندیده سائلش هرچه را در خانه دارد، نذر مسکین می‌کند :: صورت و سیرت اگر زیباست کار چشم هاست صورتم را گریه‌ی در روضه تزئین می‌کند مطمئن هستم که آقای خراسان تک تک گریه‌کن‌ها را برای روضه گلچین می‌کند محض دیدار برادر، از مدینه خواهری مرکبش را با دو دست خسته‌اش زین می‌کند حاجتش تنها زیارت کردن روی رضاست هرشب از شوق اجابت ختم یاسین می‌کند باز هم عشق و علاقه به حسین دیگری زینبی را از فراق یار غمگین می‌کند روضه‌اش یعنی گریزی سوی دشت کربلا پس مسیر روضه را اینگونه تعیین می‌کند جای شکرش باقی است این خواهر محزون ندید سینه‌ی آزرده‌ای را چکمه سنگین می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جود و کرامت از کرمش جاودان شده هر چه دخیل هست، به سویش روان شده جبریل هم اگر برسد در حریم او حس می‌کند که وارد صحن جنان شده او ظاهرش بتول، ولی باطنش علی است در پشت آن جمال، جلالی نهان شده از چه تمام فاطمه‌ها عمرشان کم است؟! دنیا چرا به "فاطمه " نا مهربان شده خواهر حریف هجر برادر نمی‌شود بیهوده نیست این‌همه قدش کمان شده با احترام آمد و با احترام رفت هر آنچه شأن اوست در اینجا همان شده دور و برش فرشته نگهبان معجرش پس ما فدای زینب بی‌پاسبان‌شده گاهی میان محمل نامحرمان شهر گاهی میان محمل بی سایبان شده شکر خدا مقام تو زخم زبان نخورد شکر خدا برادر تو خیزران نخورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده دسته‌ای از سینه‌زن‌های اصیل اردبیل چارپایه‌خوانی از بازار تهران آمده مادر دلداده‌ای از پای دار قالی‌اش دختری از بین شالی‌های گیلان آمده با نگاه مهربان حضرت شاهِ چراغ هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده زائر آواره‌ای از ارگ بم آوارتر با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده تا بشوید سنگ فرش صحن‌ها را عاشقی با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر هرکه با امضای آقای خراسان آمده ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست سرپناهم باش! آهوی بیابان آمده پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده‌اند با امیدی در پی دارو و درمان آمده دختر باب الحوائج! عمه‌ی باب المراد! مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده زشت و زیبا، خوب و بد از مستمند و از فقیر ای کریمه! باز کن در را که مهمان آمده بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده در زمین شایسته‌ی دربانی‌ات پیدا نشد جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده مطمئن هستم همیشه دستِ پُر برگشته است دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده :: خانه‌ای جز خانه‌ی تو خانه‌ی رحمت نشد بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد جز تو ای سرچشمه‌ی مهر و محبت هیچ‌کس با من بیچاره‌ی درمانده هم‌صحبت نشد دخترانِ باحیا موسی بن جعفر کم نداشت هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد یا ملک گرم طوافت دیده‌ام یا آدمی لحظه‌ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد بهترین آوازه‌ها در خادمی کوی توست شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد مرعشی‌ها صحن زیبای تو را جارو زدند هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد خادمانت را رضا شخصاً گزینش می‌کند هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد هرکسی پا پس کشید از خانه‌ات بیچاره شد عده‌ای دیدند اما مایه‌ی عبرت نشد خارج از نوبت طبابت کرده‌ای در این مطب ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد می‌توان از اشتیاق عاشقان فهمید که آن قدر که شهر قم جذاب شد، جنت نشد :: بزم اشک و روضه‌ی داغ تو چیز دیگری‌ست تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد از دل پر درد تو بانو چه می‌داند مگر آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد در غم هجر برادر سوختی و ساختی روزی چشمان خیس‌ات یک شب راحت نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو شعرِ آمده از آسمان، تو بارانی که مصرعی به زمین آمدی به مهمانی کویر، قبل تو با مرگ‌و‌میر قافیه داشت سلام بر تو که این شعرِ مرده را جانی بمان و گرد و غبار مدینه را بتکان تو سهمِ مردمِ ما از مزار پنهانی ببخش ما را دست کویر، پاگیر است ببخش قم را ای زائرِ خراسانی! ببخش لهجه‌ی ما را سرِ تلاوت‌تان ای استخاره‌ی خوب ای فصیحِ قرآنی! تو جان بخواه، که مهمانی و حبیبِ خدا که پای هر نفست می‌دهیم قربانی سپرده‌ایم گدایان صدا به در نزنند نشسته‌ایم درِ خانه‌ات به دربانی مراقبیم که گردی به چادرت نرسد به تارِ معجرتان پودی از پریشانی مراقبیم نگاهی به سمت‌تان ندود اگر چه چشمه‌ی پاکی‌ست، چشمِ ایرانی سپرده‌ایم به آتش مراقبت باشد شنیده‌ایم برای که روضه می‌خوانی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه این‌که پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه، پرستوی پرپرش باشی مدینه، شهر غریبی برای فاطمه‌‌هاست نخواست گم شده،‌ چون قبر مادرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید، آمده‌ای سایۀ سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی... کرامتت، همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید، که خواهرش باشی رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب گواه رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی، کنار خواهر خود... نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم‌هایش نشر دین، تبلیغ آیین می‌کند عطر او فیضیه‌ها را عطراگین می‌کند نامسلمان را مسلمان می‌کند با هرنفس برکتش همواره کافر را خدابین می‌کند دختر معصوم یعنی حضرت معصومه که دست اعجازش کتاب الله تدوین می‌کند می‌درخشد از دل چادر نمازش آفتاب نور عالم را خدا اینگونه تامین می‌کند آبرو و اعتباری می‌دهد پابوسی‌اش "مرعشی" را خاک کویش عالِم دین می‌کند از کریمه جز کرم چیزی ندیده سائلش هرچه را در خانه دارد، نذر مسکین می‌کند :: صورت و سیرت اگر زیباست کار چشم هاست صورتم را گریه‌ی در روضه تزئین می‌کند مطمئن هستم که آقای خراسان تک تک گریه‌کن‌ها را برای روضه گلچین می‌کند محض دیدار برادر، از مدینه خواهری مرکبش را با دو دست خسته‌اش زین می‌کند حاجتش تنها زیارت کردن روی رضاست هرشب از شوق اجابت ختم یاسین می‌کند باز هم عشق و علاقه به حسین دیگری زینبی را از فراق یار غمگین می‌کند روضه‌اش یعنی گریزی سوی دشت کربلا پس مسیر روضه را اینگونه تعیین می‌کند جای شکرش باقی است این خواهر محزون ندید سینه‌ی آزرده‌ای را چکمه سنگین می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آیتى از خداست معصومه لطف بی ‏انتهاست معصومه جلوه‏اى از جمال قرآنی       چهره‏اى حق نماست معصومه عطر باغ محمدى دارد زاده مصطفى است معصومه پرتوى از تلألوء زهرا گوهرى پربهاست معصومه ماه عفت نقاب آل كسا دختر مرتضى است معصومه اخترى در مدار شمس شموس یعنى اُخت الرضاست معصومه زائران! یک درِ بهشت اینجاست تربتش باصفا است معصومه در توسل به عترت و قرآن باب حاجات ماست معصومه از مدینه به قصد خطه‌ی طوس رهروى خسته‌پاست معصومه تا زیارت كند برادر خود فكر و ذكرش دعاست معصومه یا مگر اوست زینب دگرى كز برادر جدا است معصومه تا بدانى كه نیمه ره جان داد بنگر اكنون كجاست معصومه از وطن دور و از برادر دور حسرتش غم فزاست معصومه گر چه نشكسته سینه و پهلوش در دلش داغ‏هاست معصومه داغ زهرا و داغ اجدادش وارث كربلاست معصومه هر حسینیه بیت اوست "حسان" چون كه صاحب عزاست معصومه‏ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اى دختر و خواهر ولایت آیینه‌ی مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرامِ دلِ امام هفتم معصومه به کُنیه و به عصمت افتاده به خاک پایت عفت در کوى تو زنده، جان مرده بر خاک تو عرش سجده برده در قصر تو جبرئیل حاجب زُوّار تو را بهشت واجب گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قم به جنان درى شود باز حاجت نبُوَد مرا برآن در قم باشدم از بهشت بهتر قم قبله‌ی خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدس قیام است قم خانه‌ی یازده امام است قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مُطهَّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبْوَد ز حریم او نشانه  کى گفته نهان زماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گُم پیدا شده در مدینه‌ی قم ... مریم به بَرَت اگر نشیند این منظره را، مسیح بیند سازد به سلام سَرو قد خم اول به تو، بعد از آن به مریم ... روزى که به قم قدم نهادى قم را شَرَفِ مدینه دادى آن روز قرار از مَلک رفت ذکر صلوات بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوى زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله مى‌ریخت سرشک، همچو لاله با گریه‌ی شوق و شاخه‌ی گل بُردند به ناقه‌ات توسل دل بود که بود، محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سید زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گردِ کاروانت شد پاى برهنه ساربانت بردند تو را به گریه هودَج تا خانه موسى اِبن خزرَج ازشوق تو اى بتول دوم قم داد ندا به مردم قم کاى مردم قم به پاى خیزید از هر در و بام، گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید :: قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسى به مهمان قم شام نبود، تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نى، سر برادر ... حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه جاى گیرد ... بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف ... قم مهمان را عزیز خوانند کى دخت و را کنیز خوانند؟ ... «میثم» همه عمر آن چه را گفت در مدح و مصیبت شما گفت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای بـه قـم آفتـــاب قلـب جهـان!        دخـت مـــوسی! سـلالـۀ قــــرآن! عمه و دخت و خواهر سه امام مـــــادر کـــــل عــــالـم امکــــان تــو بــه چشـــم ائمـه زهـــرایی بعـد زهـرا بـه قدر و عزت و شان زینـــب دوم بنــــــی الــــــزهـــرا عمـــۀ چــــــار حجــــت یـــــزدان هـــم وجـــودت کـــریمـۀ عتــرت هـــــم ولایـــت حقیـقت ایمــــان فیـض فیضیـه از کــرامت تـوست شهـر قـم از تو گشته مهد امان حـــــــرم یـــــــازده ولــــی خـدا حــرم تــوست ای سپهــر مکـان مـــدح تـــو ای ملیکـــۀ هستـی وصـــف تــــــو ای یگـــــانـۀ دوران نـه تـوان بـا هـزار دسـت نوشت نــه تـــوان گفت بــــا هــزار زبـان صحـن تـو مسجـد الرسول همه حـــرم امـن تــوست کعبــۀ جـان پـــدر و مـــــــادرم بـــــه قـربانت نـه، همــه جـــان عــالمت قربان کــــوثـر کــــوثـر رســـــول خـــدا عصــمـت عصــمـت الله منّــــــان قـــم جـــلال مدینـــه پیــدا کـرد تـــا نهـــــادی قــدم بـه دیـدۀ آن گشــت روز ورود تـــــــو در قـــم روز عیــــد کــــرامت و احســــان روز عیــد نـــــــزول رحمــت هـــا روز عفــــو و عنــــایـت و غفـــران اهـــل قـــم از بـــرای استقبــال همـه بـا دستـه گـل شدند روان مــرد و زن دور محملـت گشتنـد اشــک شوق همـه ز دیـده روان قـم دل از گلشن بهشت گرفت محملت بس که گشت گل باران همـه گفتنـد فــاطمه در حشــر پــای بنهــــاده  ای گنـــه کــاران حــرمت شیعیـــان قـم ز تـو کرد ستــم اهــــل شــــام را جبــران کاش زینب به قم سفر می‌کرد تــا نمی‌دیــد آن همـــه طغیــان اهــل قــم کـی بَـرَند مهمان را گـه بـه بـــزم شـراب و گه زندان جــای تــو بیـت مـــوسی خـزرج جــای زینـب بـــه گـوشۀ ویـــران دور تــو عـــالمان فقــه و اصــول دور او ابن سعد و شمر و سنان دور تو دسته‌های گل در دست دور او سنـگ بـــود و زخــم زبان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است" جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش، منّور است بر شانه‌های گرم حرم تکیه کرده است این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق‌ها همه از سنگ مرمر است عطر مزار گم شده را پخش می‌کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده‌ام امام رضا، جان خواهر است مثل برادرش شده، یعنی که پلک‌هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده‌ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب‌های اصغر است زهر جفا چه‌ها که نکرده‌ست با دلش در این دقایقی که نفس‌های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده، باز شکر خدا که روی سرش، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ‌های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جود و کرامت از کرمش جاودان شده هر چه دخیل هست، به سویش روان شده جبریل هم اگر برسد در حریم او حس می‌کند که وارد صحن جنان شده او ظاهرش بتول، ولی باطنش علی است در پشت آن جمال، جلالی نهان شده از چه تمام فاطمه‌ها عمرشان کم است؟! دنیا چرا به "فاطمه " نا مهربان شده خواهر حریف هجر برادر نمی‌شود بیهوده نیست این‌همه قدش کمان شده با احترام آمد و با احترام رفت هر آنچه شأن اوست در اینجا همان شده دور و برش فرشته نگهبان معجرش پس ما فدای زینب بی‌پاسبان‌شده گاهی میان محمل نامحرمان شهر گاهی میان محمل بی سایبان شده شکر خدا مقام تو زخم زبان نخورد شکر خدا برادر تو خیزران نخورد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e