بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#علی_اصغر_ذاکری
▶️
داری مقابل پدرت راه میروی
زیبائی تو را به تماشا نشسته است
تصویر دلبرانهای از روی ماه تو
در چشم پیرمرد چه زیبا نشسته است
@hosenih
هر روز لحظهلحظهی دامادی تو را
با خود هزار مرتبه تصویر میکند
لبخندهای ماحَضر سفرهی لبت
او را چقدر سیر نمکگیر میکند
@hosenih
تو فکر میکنی که عصای پدر شوی
حالا که روزگار دلش را ش ک س ت ه است
تو فکر میکنی که... ولی نه، نمیشود
حالا که تیر توی گلویت نشسته است
@hosenih
دارد به زیر داغ تو از دست میرود
کمتر به روی دست پدر دست و پا بزن
نزدیکتر شدی به خدا روی دست او
با حنجری بریده خدا را صدا بزن
@hosenih
بر روی خشکی لب بابا چکیده و
شرمنده کرده قطرهی اشک تو آب را
بعد از تو تا همیشه محال است سایهای...
...در زیر چتر خویش ببیند رباب را
@hosenih
پرپر، بریدهحلق، به خونغوطهور، شهید
تقصیر عشق بود اگر اینچنین شدی
ای کهنهکارعاشق ِ ششماهه! تا ابد...
...بر حلقههای اهل محرّم نگین شدی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#علی_اصغر_ذاکری
▶️
داری مقابل پدرت راه میروی
زیبائی تو را به تماشا نشسته است
تصویر دلبرانهای از روی ماه تو
در چشم پیرمرد چه زیبا نشسته است
@hosenih
هر روز لحظهلحظهی دامادی تو را
با خود هزار مرتبه تصویر میکند
لبخندهای ماحَضر سفرهی لبت
او را چقدر سیر نمکگیر میکند
@hosenih
تو فکر میکنی که عصای پدر شوی
حالا که روزگار دلش را ش ک س ت ه است
تو فکر میکنی که... ولی نه، نمیشود
حالا که تیر توی گلویت نشسته است
@hosenih
دارد به زیر داغ تو از دست میرود
کمتر به روی دست پدر دست و پا بزن
نزدیکتر شدی به خدا روی دست او
با حنجری بریده خدا را صدا بزن
@hosenih
بر روی خشکی لب بابا چکیده و
شرمنده کرده قطرهی اشک تو آب را
بعد از تو تا همیشه محال است سایهای...
...در زیر چتر خویش ببیند رباب را
@hosenih
پرپر، بریدهحلق، به خونغوطهور، شهید
تقصیر عشق بود اگر اینچنین شدی
ای کهنهکارعاشق ِ ششماهه! تا ابد...
...بر حلقههای اهل محرّم نگین شدی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#علی_اصغر_ذاکری
▶️
رعد و برقی زد و باران ستم غوغا کرد
جهل حاکم شد و آنروز خیانت ها کرد
گلّه ای آمده بودند علی را ببرند
در عوض بازی تقدیر چه با زهرا کرد
@hosenih
پشت در خواست که مانع شود و نگذارد
پای ظلم آمد و محکم زد و در را وا کرد
در، عقب آمد و تا اینکه به پهلوش رسید
میخ بی رحم زد و شاخه ی گل را تا کرد
@hosenih
بعد از آن مرد، نه... نامرد چنان زد که همان
لحظه دستش به روی صورت بانو جا کرد
صبر مظلومه ی تاریخ سرآمد انگار
ناله ای زد که در افلاک عزا برپا کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#علی_اصغر_ذاکری
▶️
غم اشک میریزد چرا از چشمهایت
اینقدر بیتابی نکن، زهرا فدایت
پیداست از دنیا دلت خیلی گرفته
از فرط گریه گاه میگیرد صدایت
@hosenih
این روزها در من چه میبینی که شبها
انگار سوز دیگری دارد دعایت
با این کبودی باز هم من آفتابم
ابریست اما پس چرا حال و هوایت؟
یک وقت از احوال من غمگین نباشی
حتی به جان من همه درد و بلایت
@hosenih
در پیش عشق من به تو یک بار هیچ است
ای کاش صدها بار میمردم برایت
دیدم که جان هم پیش تو قابل ندارد
پس با خجالت ریختم آن را به پایت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih