eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگرچه جای او عرش است اما در زمین باشد که مولایش امیرالمومنین را همنشین باشد اگر مادر شود ام الادب دور از تصور نیست پسر باب الادب باشد، پسر بالانشین باشد @hosenih یقینا لب زده بر چشمه ی عین الیقین، وقتی شود بانوی مردی که خودش حق الیقین باشد چه فخری میکند بر مریم و حوا، زمانی که ببیند همسرش مولا امیرالمومنین باشد کنیز خانه ی حیدر، عزیز خانه ی حیدر ((خدا میخواست آن باشد، خدا میخواست این باشد)) هزاران بار حیدر گفت احسنت آفرین بر او چرا که همسرش بانوی عباس آفرین باشد دوباره نام عباس آمد و حس کرده ام بانو که چین افتاده بر پیشانی ات، قلبت حزین باشد بشیر از تو نمیخواهم بگویی از ابالفضلم اگرچه خوب میدانم که مقطوع الیمین باشد @hosenih بگو دنیا چه کرده با حسینم، سخت غمگینم نه غمگین عزیزانم، که دردم درد دین باشد شبیه سرو، سر بالا، شبیه کوه پا برجا کسی که اینچنین باشد فقط ام البنین باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رسیده است سرانجام ماجرا با تیر تمام کرد تمامِ کلام ها را تیر خدا بخیر کند، شمر با سنان آمد خدا بخیر کند حرمله ولی با تیر @hosenih سه تیر با خودش آورد حرمله اما گرفت جان پدر را به قدر صدها تیر رباب بین حرم چشم، انتظار علی ست مباد اینکه گلوی علی...مبادا تیر... به قلب حضرت ارباب لرزه می افتد همین که بین کمان میشود مهیا تیر @hosenih تمام قامت او تیر میکشد وقتی که دید قامت عباس شد سراپا تیر رسانده دست تمنا به پای سقا آب رسانده دست توسل به چشم سقا تیر جهان به چشم علمدار تیره شد وقتی که سمت مشک حرم کرد راه پیدا تیر @hosenih برای ما همه جا هست در دلش وقتی نشسته است به قلب حسین حتی تیر ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای وای بر گودال آخر حسین بن علی افتاد در گودال چیزی نماند از او وقتی تمام پیکرش شد بخش بر گودال @hosenih آمد به استقبال با تیغ و تیر و نیزه و حتی تبر گودال میرفت زیر خاک جان پدر در پشت خیمه جسم در گودال سر روی نیزه رفت تن مانده، پس شد مبتدا نیزه خبر گودال @hosenih زینب اذیت شد در کوچه های شام اما بیشتر گودال زهرا قدش خم شد وقتی که گیسوی حسینش نامنظم شد خولی به راه افتاد اما سنان با نیزه ای بر او مقدم شد @hosenih شمر از نفس افتاد تا ضربه های خنجر کندش دمادم شد تنها نه سر را برد قدر مسلم بیش از اینها از تنش کم شد او رحمت الله است لطفش نصیب دست شوم ساربان هم شد @hosenih یک پیرمرد آمد اوضاع جسمش با عصای او چه درهم شد خواهر رسید از راه ناموس حق از بین یک لشکر رسید از راه وقت وداع آمد وقت جدایی دل از دلبر رسید از راه @hosenih ای خاک بر فرقم شاعر نگو که حرف یک معجر رسید از راه بحث اسارت شد آنچه نباید میشد آخرسر رسید از راه دختر دلش لرزید تا در دل شب زجر زجرآور رسید از راه * با سر رسید از راه بابا برای شادی دختر رسید از راه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اگرچه جای او عرش است اما در زمین باشد که مولایش امیرالمومنین را همنشین باشد اگر مادر شود ام الادب دور از تصور نیست پسر باب الادب باشد، پسر بالانشین باشد @hosenih یقینا لب زده بر چشمه ی عین الیقین، وقتی شود بانوی مردی که خودش حق الیقین باشد چه فخری میکند بر مریم و حوا، زمانی که ببیند همسرش مولا امیرالمومنین باشد کنیز خانه ی حیدر، عزیز خانه ی حیدر ((خدا میخواست آن باشد، خدا میخواست این باشد)) هزاران بار حیدر گفت احسنت آفرین بر او چرا که همسرش بانوی عباس آفرین باشد دوباره نام عباس آمد و حس کرده ام بانو که چین افتاده بر پیشانی ات، قلبت حزین باشد بشیر از تو نمیخواهم بگویی از ابالفضلم اگرچه خوب میدانم که مقطوع الیمین باشد @hosenih بگو دنیا چه کرده با حسینم، سخت غمگینم نه غمگین عزیزانم، که دردم درد دین باشد شبیه سرو، سر بالا، شبیه کوه پا برجا کسی که اینچنین باشد فقط ام البنین باشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام میکنی و حق تو را سلام می کند به احترام مقدمت نبی قیام می کند ملک به پای گریه ات گریه مدام می کند نگاه تو معجزه های بی کلام می کند پادشهانِ مکه را چنین غلام میکند @hosenih ببین که حال مصطفی چقدر با تو عالی است که عرش فرش خانه ات و یا همان حوالی است ولی ظروف سفره ات هنوز هم سفالی است برای وصف تو چقدر دست شعر خالی است خدا برای مدح تو خود اهتمام می کند چه عاشقانه آمدی به یاری پیمبرت چقدر با لیاقتی که فاطمه است دخترت همین شده است خار چشم دشمنان ابترت مریم و اسیه چنین نشسته اند در برت خادمی تو را بگو، بگو کدام میکند گاه برای زندگی چه زود دیر میشود بهار هم پس از تو از شکوفه سیر میشود شغال شهر می رسد دوباره شیر میشود دل شکسته ات از این قضیه پیر می شود همین که یاد کوچه یاد ازدحام میکند @hosenih مادر مادر حسن، مادر مادر حسین چه آمده سر حسن،چه آمده سر حسین نوگل پرپر حسن، علی اکبر حسین خون به گلوی مجتبی، تیغ به حنجر حسین و باز گریه کار شعر را تمام می کند... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e